#شبت را دوست میدارم
طنیـن ماه تو هر شب ،
خیالم را ، خیابان پـرستو میڪند.


#مطرب🍃🌸🍃

تو را از آفتاب دارم
آنگاه ڪه ظهر
از پس ڪوچه ی عاشقی
گرمایت شانه به شانه ی
آفتاب می چڪید


#مطرب🍃🌸🍃

گـرمای ظـهر
مـرا بـه بـاورآغـوشـت ،
پَـر می دهـد.


#مطرب 🍃🌸🍃

بعد از نیمروز داغ بی تویی،
چندین قدم مانده به شب چشمانت،
آبشاریست از گیسوان بلوندت،
که فرو می ریزد از تخته سنگهای شانه هایت.
در سایه اش می‌نشینم،
و مشت مشت از خُنکایش
را به صورتم می نوشانم.،
در #عصر_آغوشت.


#مطرب🍃🌸🍃

موهاے بلوندِ بلندت ،
جان میدهد سایه‌سار نیمروزم شود
رایحه‌ے پُر شده در شانه‌هایت،
جان میدهد براے یڪ ظهرِ دلچسب
و طنین خنده‌ها و قرمزے لبت ،
جان میدهد ڪه برایش جان بدهم
#توآرامش‌ظهرم‌باش‌جان‌دادنش‌بامن


#مطرب🍃🌸🍃

#ظهرتون_بخیر💞

.

#صبح، آغوشت
برایم آتشی پر ادعاسٺ
ڪَرمی چشمان پرمهرٺ
حضورے آشناسٺ


#مطرب

.

در #غدیر ڪَونہ‌ات
افٺاده چشمم بی‌هوا
یا بیــا آزاد ڪن یا
در قفس دانَش بده
من ڪہ همراهت شدم
در خاطراٺ بی‌ڪسی
ناز ڪم ڪن بی‌وفا
افتاده را جانش بده


#مطرب

.

دوسٺ دارم
رخنه ڪنم #امشب
ٺا حوالی ٺالاب آغوشٺ
آنجا ڪه نیلوفر نڪَاهٺ
صبحم را می رویانَد‌


#مطرب

.

#شب
همہ شب به دیدنٺ
روے به ماه میڪنم
ٺا بہ سحــر ببین مـــرا
با چہ نڪَاه میڪنم......🌙


#مطرب