.

تمرین دهم
قلب خویش را
تا ڪَسترانده شود به پهنای خار و ڪَل


#محمود_درویش
#حسین_برهمت

.

الطریق طویل کلیل امرئ القیس
سهل و مرتفعات و نهر و منخفضات
علی قدر حلمک تمشی
وتتبعک الزنبق او المشنقه

راهی دراز و تیره
چو شب مجنون ؏ـاشق به قصه‌ها
دشتی و ڪوهپایه‌ای و رودی به دره‌ای
ٺا وسعت خیالٺ توانی قدم زدن
و اندر پی ات زنبقی سفید
یا حلقه‌ی داری روان به راه

#محمود_درویش
#حسین_برهمت

.

پاییز را بڪَو بار دڪَر ،
آمد اگر سوی دیار من طوفان نیاورد
دلم زین بیشٺـر ٺـاب نـدارد
پرپر شــدن ڪَل‌های بـــاغ را


#شیرکو_بیکس
#حسین_برهمت

.


حِبُك مِنْ دون اَنْ اَعلَمْ
كَيفْ،اَينْ و مَتى؟!هكذا اُحِبُك ببَساطَةْ.

من دوسٺ دارمٺ
و ندانم زِ ڪی، چرا، چڪَونه و از ڪجا...!!
«من به سادڪَی ٺمام، دوسٺ دارمٺ!»


#نزار_قبانی
مترجم: #حسین_برهمت

.


آحبک عشراً
ثمان لک... و واحدة لضحکتک...
والاخری لصوتک...
أمَـا عیناک فعجز الکلام عن الکلام.

ده از ده دوسٺ دارمٺ
هشٺ ٺا برای ٺو و یڪی برای
خنده‌اٺ و یڪی هم برای صدایِ ٺو
«اما چشمها....
ڪه هزار امان از چشمهایِ ٺو......»


#محمود_درویش
مترجم: #حسین_برهمت

.

تكلمي .. تكلمي
أيتها الجميلة الخرساء
فالحب مثل الزهرة البيضاء
تكون أحلى عندما توضع في إناء

زیبای بی زبان
با من سخن بڪَو
دانی ڪه ؏شـق زیبا اسٺ چون چیده
و در ڪَلدان نشسٺه ڪَلی سپید!!؟


#نزار_قبانی
#حسین_برهمت