رویایے فراتر از یک بوسه مے خواهم
فراتر از آغوش فراتر از عشق
اصلا من خودِ تو را مے خواهم
ڪه هم آغوشے هم عشق
هم بوسه اے داغ برلبهاے
پر از التهاب من
من خودِ خود تو را مے خواهم
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
فراتر از آغوش فراتر از عشق
اصلا من خودِ تو را مے خواهم
ڪه هم آغوشے هم عشق
هم بوسه اے داغ برلبهاے
پر از التهاب من
من خودِ خود تو را مے خواهم
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
تاختم به قبیله ے شب
سیاه چادر چشم هایت
حریم سرخ لبها
به دشت سبز آغوشت
عصیان ڪرده
غارت مے ڪنم تمامیت ارضے
احساس تو را .....
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
سیاه چادر چشم هایت
حریم سرخ لبها
به دشت سبز آغوشت
عصیان ڪرده
غارت مے ڪنم تمامیت ارضے
احساس تو را .....
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
تاختم به قبیله ے شب
سیاه چادر چشم هایت
حریم سرخ لبها
به دشت سبز آغوشت
عصیان ڪرده
غارت مے ڪنم تمامیت ارضے
احساس تو را .....
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
سیاه چادر چشم هایت
حریم سرخ لبها
به دشت سبز آغوشت
عصیان ڪرده
غارت مے ڪنم تمامیت ارضے
احساس تو را .....
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
مرا به خیابان هاے شلوغ
خیال خویش دعوت ڪن
ڪه این خلوت نشین خاطره ها
مدتهاست رویای
عاشق شدن دارد .......
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
خیال خویش دعوت ڪن
ڪه این خلوت نشین خاطره ها
مدتهاست رویای
عاشق شدن دارد .......
#خورشید_بخشایی🍃🌸🍃
مرا به عشق دعوت ڪن
به نگاهے داغ و ملتهب
تا بوسه بوسه معصیت
از لبان هوس دست چین ڪنم....
#خورشید_بخشایی
به نگاهے داغ و ملتهب
تا بوسه بوسه معصیت
از لبان هوس دست چین ڪنم....
#خورشید_بخشایی
.
ٺو را دوسٺ دارم
نه مثل دیڪَران
بلڪه تا بینهایٺ یڪ رویا
انجا ڪه عقل زورش به
اقٺدار ؏شـق نمے رسد
و دست پایش را ڪَم میڪند
لابه لاے بوسه هاے داغ وسوسه
#خورشید_بخشایی
ٺو را دوسٺ دارم
نه مثل دیڪَران
بلڪه تا بینهایٺ یڪ رویا
انجا ڪه عقل زورش به
اقٺدار ؏شـق نمے رسد
و دست پایش را ڪَم میڪند
لابه لاے بوسه هاے داغ وسوسه
#خورشید_بخشایی
.
شراب بوسه مےخواهم
از آن انڪَور لبهایٺ
ڪه با هر خنـده اٺ
دائم ننــوشیده ڪنی مسٺـم.....
#خورشید_بخشایی
شراب بوسه مےخواهم
از آن انڪَور لبهایٺ
ڪه با هر خنـده اٺ
دائم ننــوشیده ڪنی مسٺـم.....
#خورشید_بخشایی
.
دوش از می ناب
خوش میخانه چشیدم
نقش رخ زیبای تو را من ،
چه جانانه ڪشیدم.......
من بودم می بوده
و آن ساغر می نوش
عجب دلبر نازی
به بتخانه ڪشیدم.....
#خورشید_بخشایی_بهار
دوش از می ناب
خوش میخانه چشیدم
نقش رخ زیبای تو را من ،
چه جانانه ڪشیدم.......
من بودم می بوده
و آن ساغر می نوش
عجب دلبر نازی
به بتخانه ڪشیدم.....
#خورشید_بخشایی_بهار