قسم به وسعت اندوه در معابر شب
به هرم داغ شقایق به این نهایت تب
قسم به معجر لب های خسته وخاموش
به دست های گره خورده بر ضریح طلب
قسم بداغ به این هدیه بیابان ها
به پای های شکسته به سنگلاخ تعب
قسم به عاطفه سرخ آسمان به غروب
قسم به نالـــــه هر باد در معابر شب
به شعرهای نگفته به دردهای عمیق
قسم به فاصله های میان اشک وطرب
قسم به رود، به جنـــگل، هوا، کویر و نسیم
قسم به شبنم وشاعر به شعر و شور و به شب
که لول کولی مستی درون سینه من
همیشه قصه کند از نهایت تب و شب
بیا ز معبـــــر فریاد خسته ام بگذر
ز همنشینی این اشک تا نهایت تب
#م_علوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به هرم داغ شقایق به این نهایت تب
قسم به معجر لب های خسته وخاموش
به دست های گره خورده بر ضریح طلب
قسم بداغ به این هدیه بیابان ها
به پای های شکسته به سنگلاخ تعب
قسم به عاطفه سرخ آسمان به غروب
قسم به نالـــــه هر باد در معابر شب
به شعرهای نگفته به دردهای عمیق
قسم به فاصله های میان اشک وطرب
قسم به رود، به جنـــگل، هوا، کویر و نسیم
قسم به شبنم وشاعر به شعر و شور و به شب
که لول کولی مستی درون سینه من
همیشه قصه کند از نهایت تب و شب
بیا ز معبـــــر فریاد خسته ام بگذر
ز همنشینی این اشک تا نهایت تب
#م_علوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀