💖کافه شعر💖
2.21K subscribers
4.23K photos
2.76K videos
11 files
907 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
وقتی شامه حیاط
مست از عطر شب بوها می‌شود

و خرماییِ چشمانت
سنگینیِ یک روز خسته را
روی پیراهن شمعدانی میتکاند

از نردبان آسمان بالا می‌روم
پرده‌ی ستاره‌دار شب را می‌کشم

و بستری به رنگِ
مهتاب میان آغوشم میگسترانم.

تو
همراهِ بوسه هایی‌که
پاره های جانم را به نفس‌هایت‌
پیوند میزند‌ بر شانه‌ام به خواب می‌روی

و من زیباترین آفریده‌ی خدا را
پشت چشمان بسته‌ام‌ نقاشی میکنم

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صاف تر از
زلال آب و آینه ای
لبریز از
عشق و اضطراب و دعا

و ذکر میان لبخندت
طرح ملیح پایان خستگی ها
مواج باش دریای من

این مرغ دریایی
تا ابد
بال زدن میخواهد
در بیکران تو

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کاش
لمس احساست
عمق دوست داشتنم را حس می‌کرد
و سرزنش نمی‌کردی
جنون خواستنم را
مگر می‌شود
با بودنت رویا نبافت!؟
با لبخندت عاشق نشد!؟
با نگاهت
دیوانه نشد!؟
از حرف هایت شعر نخواند!؟
از دستهایت آغوش نساخت!؟
و از رد قدم هایت رویش شکوفه ها را ندید!؟
بی تو ولی
فقط میشود
لابلای زنگار بغض ترانه ها
نفس کشید و نمرد...

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای شکوفه‌ی سپید
بگو چه‌طور پنهان کنم زیبایی‌ات را
که از لب‌خندِ آفتاب
و جیک‌جیکِ گنجشک‌ها تو می‌ریزی

بگو!
کجای کلمات بنشینم به رُستن
که ردِ پای تو نباشد

ببین!
که از تلاقیِ منظومه‌ی دست‌هات
و ابریشمِ موهام شعر اتفاق می‌افتد

ای تکثرِ نور در لحظه‌های موازی
بگو از کدام شبِ تاریک گذر کرده ام؟
که حالا
چشم‌های تو را به جشن نشسته‌ام‌

بیا و حلول کن
در خوابِ عمیق خیابان‌ها
بر میدان‌های بی‌لب‌خند
که دیری‌ست نام‌ام‌ را فراموش کرده‌اند



#مریم_گمار


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گوشہ ے میخانہ ماندم ، مِے گسارِ من ڪجاست
تا ڪہ نوشم مِے ز جامش ، مہ نِگار من ڪجاست

منتظر مے مانم اما این نباشد مزد من
در خزانے سرد ماندم ، گل عذار من ڪجاست

جان نا قابل فداے شوخ چشمے های
یار
ساقیا زیبا گل و دیدہ خمارِ من ڪجاست

سر بہ ڪویش مے گذارم ، خیمہ بر رہ مے زنم
خونِ دلها خوردہ ام آن شهسوار من ڪجاست

شمع عمرم رو بہ خاموشے ست ، سوسو مے زند
روشن افروز دل من ، شهریار من ڪجاست


#مریم_مرادے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیالی گریزپا
از کنارم گذشت
رها در آغوش خاکستریِ باد.
چشم لرزانِ انتظار
خیره ماند به هیچ
اندیشیدم
از شعر اکسیری بسازم برای فراموشی
اما نبودنت
نمک بر زخم واژه پاشید
و التهاب
در دل شعر شعله کشید
ابرکی در چشمانم
چون ابر موسمِ بهار
باریدن گرفت

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد سوگند به شب نمیدانم

تو فکر خواب گل‌هایي که یک شب باد ویران کرد
و من خواب تو را میبینم و لبخند پنهانم

تو مثل لحظه‌اي هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بی‌تاب و حیرانم


#مریم_حیدرزاده

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای چشم‌های محترمت اعتبار تو
غیر از نگاه، کار ندارم به کار تو

ترکیب آب و آتش و خاکم، قرار نیست
مثل نسیم رد بشوم از کنار تو...

#مریم_جعفر_آذرمانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به باد چه می‌آید
موهایت
نگاهم به چشمانت
لب هایم به شعرهایت
آغوشم به اندامت
دستانم به دستانت
زخمهایم به نوازشت
بودنت به تنهایی‌ام
در من
نفس به شمار گامهای تو
کوک می‌شود
به پاهایت رفتن را یاد نده
نفس به آمدن جان می‌گیرد

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوستت دارم
تا زمانی که قلبی در سینه‌ام می‌تپد.

میبوسمت
تا لبی دارم
برای نوشیدنِ شهد لبهایت.

در آغوشت میکشم
تا روزی که دستی
برای به سینه فشردنت
به شانه‌ام آویخته است.

اما...
روزی که دیگر
قلب و دست و لبی
نباشد،
شعرهایم را بخوان.

در هر شعر
هزاران بار عاشقانه دوستت داشتم
هزاران بار بوسیدمت
و سلول‌هایم
در پختگیِ گرمای سینه‌ات
به بلوغ رسیده‌اند.

من در هر عاشقانه‌ای
هزاران بار
مستی را
با شراب ناب چشمانت چشیده‌ام.


#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ دوستت دارم
تا زمانی که قلبی در سینه‌ام می‌تپد.

میبوسمت
تا لبی دارم
برای نوشیدنِ شهد لبهایت.

در آغوشت میکشم
تا روزی که دستی
برای به سینه فشردنت
به شانه‌ام آویخته است.

اما...
روزی که دیگر
قلب و دست و لبی
نباشد،
شعرهایم را بخوان.

در هر شعر
هزاران بار عاشقانه دوستت داشتم
هزاران بار بوسیدمت
و سلول‌هایم
در پختگیِ گرمای سینه‌ات
به بلوغ رسیده‌اند.

من در هر عاشقانه‌ای
هزاران بار
مستی را
با شراب ناب چشمانت چشیده‌ام.


#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی
دوستت دارم را
در جانم هجی می‌کنی
میان واژه‌ها پر‌ می‌گیرم .

نقطه‌ها را
می‌پراکنم در هوا
و برهنگی کلمات شعر را
با تن‌پوشی از عشق می‌پوشانم .

وقتی می‌گویی دوستت دارم
بالِ کوچِ پرستو
رو به من برمی‌گردد .

و پروانه‌ها
برای نوشیدنِ شهد گلهای لای دفترم
صف می‌بندند .


#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب
ترانه ی دریا را
به ضرب آهنگی از عاشقانه های ماه و موج
بر تارِ آسمان دل چنگ میزنم

مثل هرشب
دستان تو را میگیرم و
قدم قدم ساحل انتظار را
سرمه مینویسم
بر رویای قشنگ چشمانت

روبروی آیینه ی آب
از آسمان دلت ستاره میچینم
و زیر نور مهتاب
تمنایت را
غزل غزل در گوش خدا زمزمه میکنم

من از غصه ی دلتنگی
قصه ی شب میبافم
و او از عشقی آبی
شعر نوازش بر موهایم مینویسد

امشب را ببین
من و رویایت غوغا به آتشِ جان کشیده ایم 
حال تو هرچقدر میخواهی
نیامدن پیشه کن
من با همین خیال
عاشقی کردن را بلدم

#مریم_میرصلی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#چشمان تو
یک شیراز را مست میڪند
و#لبانت
یک گلستان #مریم را
واداربه تعظیم و عطرافشانے ؛
بیهوده است
اگر فڪر ڪنی
نباید بتو #دل بست..


#امیرحافظ_طبیبیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

در من
دیوانه ای جا مانده
که دست از دوست داشتنت
بر نمی‌دارد!
با تو قدم می‌زند،،
حرف می‌زند،،
می‌خندد،،
شعر می‌خواند،،
قهوه می‌خورد...

فقط نمی‌تواند
در آغوش بگیردت.
به گمانم همین بی آغوشی
او را خواهد کشت ...

#مریم_قهرمانلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

دوستت دارم
تا زمانی که قلبی در سینه‌ام میتپد
میبوسمت
تا لبی دارم
برای نوشیدن شهد لبهایت
در آغوشت میکشم
تا روزی که دستی
برای به سینه فشردنت
به شانه‌ام آویخته است
اما...
روزی که دیگر
قلب و دست و لبی
نباشد
شعرهایم را بخوان
در هر شعر
هزاران بار عاشقانه دوستت داشتم
هزاران بار بوسیدمت
و سلول هایم
در پختگی گرمای سینه‌ات
به بلوغ رسیده‌اند
من در هر عاشقانه‌ای
هزاران بار
مستی را
با شراب ناب چشمانت چشیده‌ام


#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

بخوان
نامم را به تکرار
و صدایم کن
آهسته و عمیق
رسوخ کن در استخوان‌هایم
می‌خواهمت
شبیه تشنه‌ای در توهم سراب
شبیه نفسهای بریده ی دونده‌ای نرسیده
شبیه حرفهای به لب ماسیده
از فهم لهجه گوش‌ها
و شبیه منتظری رفته از نیامدنها
من از کدام هزاره عشق برگشته‌ام؟
که نیمی از من
چون روی دیگر ماه
همیشه پنهان است
و تو آنجا جاودانه
بر سرزمین خیالم می‌تابی

#مریم_امینی

.❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روح‌ گریزان من‌ قلب پریشان من
خانه ی ویران شده خسته ز طوفان من

در پس ویرانه ام سیل غمم جاری است
نیست کسی غیر اشک شاهد پنهان من

هر غزل از عمق دل قصه ی پژمردگی است
خشک شد از بیکسی شعر بهاران من 

قافیه تا قافیه هر چه صدا می زنم
نیست به جز یاد تو در دل دیوان من

پشت نگاه شبت، حبس شده‌ زندگی  
ناوک مژگان توست میله ی زندان من

بغض سکوت مرا، نغمه ی باران شکست
ابریِ عشقت شده سقف بیابان من !!!

حنجره ی خسته ام مرتعش از نام توست
تا که فرا می رسد لحظه ی عصیان من

عقربه ها ایستاد ساعت و تاریخ مُرد !
تا به ابد مانده است، سر به گریبان من


#مریم_عرفان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بس نیست که گهگاه به دیدار بیایی
ای کاش که صد بار به تکرار بیایی

تب کرده دلم از غم و اندوه جدایی
باید به پرستاری بیمار بیایی

عاشق شدن این نیست که هر بار که رفتی
در مرتبه ی بعد، به اصرار بیایی !

دلبر شده ای برده ای از دل، دلِ بیدل 
دل دل نکن ای دل، که بر یار بیایی

حتی درِ این خانه اگر بسته بماند 
باید بشود از سر دیوار بیایی !
 
تا چشم نظر تنگ، نبیند تو و من را 
وقتش شده دور از همه انظار بیایی

بهتر که به همراه خیالات شبانه  
در خواب من خسته به اجبار بیایی

حتی اگر آن هم نشود سهم من از تو 
شعرم شو که در دفتر اشعار بیایی


#مریم_عرفان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کاش
لمسِ احساست
عمق دوست داشتنم را حس می‌کرد
و سرزنش نمی‌کردی
جنون خواستنم را
مگر می‌شود
با بودنت رویا نبافت!؟
با لبخندت عاشق نشد!؟
با نگاهت
دیوانه نشد!؟
از حرف‌هایت شعر نخواند!؟
از دستهایت آغوش نساخت!؟
و از رد قدم‌هایت رویش شکوفه‌ها را ندید!؟
بی تو ولی
فقط می‌شود
لابلای زنگار بغض ترانه‌ها
نفس کشید و نمرد...

#مریم_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀