گفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرینِ من! برای غزل شور و حال کو؟
پَر میزند دلم به هوای غزل ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فالِ نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویمِ چارفصلِ دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغازِ سال کو؟
رفتیم و پرسشِ دلِ ما بیجواب ماند
حالِ سؤال و حوصلهی قیلوقال کو؟
#قیصر_امینپور.🌹
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شیرینِ من! برای غزل شور و حال کو؟
پَر میزند دلم به هوای غزل ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فالِ نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویمِ چارفصلِ دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغازِ سال کو؟
رفتیم و پرسشِ دلِ ما بیجواب ماند
حالِ سؤال و حوصلهی قیلوقال کو؟
#قیصر_امینپور.🌹
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای آرزوی اوّلین گامِ رسیدن
بر جادههای بیسرانجامِ رسیدن
کار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با اینهمه دلهای ناکامِ رسیدن
کِی میشود روشن به رویت چشم من، کِی؟
وقت گل نِی بود هنگام رسیدن؟!
دل در خیال رفتن و من فکرِ ماندن
او پختهی راه است و من خامِ رسیدن
بر خامیام نام تمامی میگذارم
بر رخوتِ درماندگی، نامِ رسیدن
هرچه دویدم، جاده از من پیشتر بود
پیچیده در راه است ابهامِ رسیدن
از آن کبوترهای بیپروا که رفتند
یک مشت پَر جامانده بر بامِ رسیدن
ای کالِ دور از دسترس، ای شعر تازه!
میچینمت امّا به هنگام رسیدن...
#قیصر_امینپور
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بر جادههای بیسرانجامِ رسیدن
کار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با اینهمه دلهای ناکامِ رسیدن
کِی میشود روشن به رویت چشم من، کِی؟
وقت گل نِی بود هنگام رسیدن؟!
دل در خیال رفتن و من فکرِ ماندن
او پختهی راه است و من خامِ رسیدن
بر خامیام نام تمامی میگذارم
بر رخوتِ درماندگی، نامِ رسیدن
هرچه دویدم، جاده از من پیشتر بود
پیچیده در راه است ابهامِ رسیدن
از آن کبوترهای بیپروا که رفتند
یک مشت پَر جامانده بر بامِ رسیدن
ای کالِ دور از دسترس، ای شعر تازه!
میچینمت امّا به هنگام رسیدن...
#قیصر_امینپور
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در عبور روزهای آخر اسفند
حس سبزی، حس سبزینه
مثل یک رفتار معمولی در آیینه
عشق هم شاید؛
اتفاقی ساده و عادی است...
#قیصر_امینپور
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حس سبزی، حس سبزینه
مثل یک رفتار معمولی در آیینه
عشق هم شاید؛
اتفاقی ساده و عادی است...
#قیصر_امینپور
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در عبور روزهای آخر اسفند
حس سبزی، حس سبزینه
مثل یک رفتار معمولی در آیینه
عشق هم شاید؛
اتفاقی ساده و عادی است...
#قیصر_امینپور
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حس سبزی، حس سبزینه
مثل یک رفتار معمولی در آیینه
عشق هم شاید؛
اتفاقی ساده و عادی است...
#قیصر_امینپور
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سیل شادی است و شادباشها!
سیل "گل بریز" و "گل بپاش"ها!
باز در دلم شکوفه میکند
باغ کاغذینِ شادباشها
هرچه کاشتم به باد رفت و مانْد
کاشها و کاشها و کاشها
دور کرد و کور کرد عشق را
"دور باش"ها و "کور باش"ها
زخم می زند به چشم آفتاب
تیغ برجِ آسمانخراشها
سوخت دست و بال ما از اینهمه
کاسههای داغتر از آشها!
دور باطل است، سعی بیصفا
رقص بِسمل است این تلاشها...
#قیصر_امینپور
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سیل "گل بریز" و "گل بپاش"ها!
باز در دلم شکوفه میکند
باغ کاغذینِ شادباشها
هرچه کاشتم به باد رفت و مانْد
کاشها و کاشها و کاشها
دور کرد و کور کرد عشق را
"دور باش"ها و "کور باش"ها
زخم می زند به چشم آفتاب
تیغ برجِ آسمانخراشها
سوخت دست و بال ما از اینهمه
کاسههای داغتر از آشها!
دور باطل است، سعی بیصفا
رقص بِسمل است این تلاشها...
#قیصر_امینپور
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر گل به رنگ و بوی خودش میدمد به باغ
من از تمام گلها، بوییدهام تو را
رؤیای آشنای شب و روز عمرِ من!
در خوابهای کودکیام دیدهام تو را
از هر نظر تو عینِ پسندِ دل منی
هم دیده، هم ندیده پسندیدهام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سؤال از همه پرسیدهام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچکس به جز تو نسنجیدهام تو را...
#قیصر_امینپور
#ه
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من از تمام گلها، بوییدهام تو را
رؤیای آشنای شب و روز عمرِ من!
در خوابهای کودکیام دیدهام تو را
از هر نظر تو عینِ پسندِ دل منی
هم دیده، هم ندیده پسندیدهام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سؤال از همه پرسیدهام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچکس به جز تو نسنجیدهام تو را...
#قیصر_امینپور
#ه
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
یکنفس با دوست بودن همنفس
آرزوی عاشقان این است و بس
واحههای دوردستِ دل کجاست؟
تا بیاساییم در خود یکنفس
واحههایی گم، که آنجا کس نیافت
ردّپایی از نگاهِ هیچکس
خستهام از دست دلهایی چنین
پیش پا افتادهتر از خار و خس
ارتفاع بالها، سطح هوا
فرصت پروازها، سقفِ قفس
خسته از دل، خسته از ایندست دل
ای خوشا دلهای دور از دسترس...!
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یکنفس با دوست بودن همنفس
آرزوی عاشقان این است و بس
واحههای دوردستِ دل کجاست؟
تا بیاساییم در خود یکنفس
واحههایی گم، که آنجا کس نیافت
ردّپایی از نگاهِ هیچکس
خستهام از دست دلهایی چنین
پیش پا افتادهتر از خار و خس
ارتفاع بالها، سطح هوا
فرصت پروازها، سقفِ قفس
خسته از دل، خسته از ایندست دل
ای خوشا دلهای دور از دسترس...!
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#قیصر_امینپور
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
@Kafee_sheerr💖💖
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
@Kafee_sheerr💖💖
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
به هنگام نیت برای نماز
به آلالهها قصد قربت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟؟
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
به هنگام نیت برای نماز
به آلالهها قصد قربت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟؟
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم به او که زنگ بزن بی تفاوت است
گفتم بمان و رفت سخن بی تفاوت است
وقتی دلیل و شعر و غزل مانعش نشد
یعنی دوباره حرف زدن بی تفاوت است
مانند دختری که سه نقطه... به زور، جیغ
دیگر حیات و مردنِ من بی تفاوت است
عمرم به غم گذشت و شما دور قبر من
شادی کنید و رقصِ اتن بی تفاوت است
* (دیگر دلم هوای سرودن نمیکند...)
دیگر بهار، سبزه، چمن... بی تفاوت است
روزی که مرگ آمد و من را بغل گرفت
پیچاندنم به لای کفن بی تفاوت است
با درد و اشک و بغض نفس گیر زندهام
لبخند روی چهرهی من بی تفاوت است
(دیگر دلم هوای سرودن نمیکند)
#قیصر_امینپور
#میوند_زمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم بمان و رفت سخن بی تفاوت است
وقتی دلیل و شعر و غزل مانعش نشد
یعنی دوباره حرف زدن بی تفاوت است
مانند دختری که سه نقطه... به زور، جیغ
دیگر حیات و مردنِ من بی تفاوت است
عمرم به غم گذشت و شما دور قبر من
شادی کنید و رقصِ اتن بی تفاوت است
* (دیگر دلم هوای سرودن نمیکند...)
دیگر بهار، سبزه، چمن... بی تفاوت است
روزی که مرگ آمد و من را بغل گرفت
پیچاندنم به لای کفن بی تفاوت است
با درد و اشک و بغض نفس گیر زندهام
لبخند روی چهرهی من بی تفاوت است
(دیگر دلم هوای سرودن نمیکند)
#قیصر_امینپور
#میوند_زمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم خوش است به گلهای باغِ قالیها
که چشمِ باران دارم ز خشکسالیها
به باد حادثه بالم اگر شکسته، چه باک؟
خوشا پریدن با این شکستهبالیها!
چه غربتیست، عزیزان من کجا رفتند؟
تمام دور و برم پُر ز جای خالیها
زلال بود و روان، رودِ رو به دریایم
همین که ماندم، مرداب شد زلالیها
خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود
که دل زدیم به دریای بیخیالیها...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که چشمِ باران دارم ز خشکسالیها
به باد حادثه بالم اگر شکسته، چه باک؟
خوشا پریدن با این شکستهبالیها!
چه غربتیست، عزیزان من کجا رفتند؟
تمام دور و برم پُر ز جای خالیها
زلال بود و روان، رودِ رو به دریایم
همین که ماندم، مرداب شد زلالیها
خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود
که دل زدیم به دریای بیخیالیها...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خون او امروز در رگهای گل جاریست
خون او در نبض بیداریست
خون او در آسمان پیداست
خون او در سرخی رنگینکمان پیداست
این زمان، او را
در میان لالههای سرخ باید جُست
از میان خون پاک او در آن میدان
باغی از گُل رُست
روز عاشوراست
باغ گل، لبتشنه و تنهاست
عشق امّا همچنان با ماست...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خون او در نبض بیداریست
خون او در آسمان پیداست
خون او در سرخی رنگینکمان پیداست
این زمان، او را
در میان لالههای سرخ باید جُست
از میان خون پاک او در آن میدان
باغی از گُل رُست
روز عاشوراست
باغ گل، لبتشنه و تنهاست
عشق امّا همچنان با ماست...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آوردهام که فرش کنم زیر پای تو
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پارهی دلم! که بریزم به پای تو
در خاک هم دلم به هوای تو میتپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آوردهام که فرش کنم زیر پای تو
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پارهی دلم! که بریزم به پای تو
در خاک هم دلم به هوای تو میتپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاخهها تن به تقاضای شکستن دادند
برگها یک به یک از شاخه به خاک افتادند
باز موسیقیِ تارِ شب و قانون سکوت
بادها باز هم آوازِ عزا سر دادند
بس که خمیازهی فریاد کشیدم، دیریست
خوابهایم همه کابوس، همه فریادند
لب به آواز گشودم، به لبم مُهر زدند
چشمم آمد به سخن، سُرمه به خوردش دادند
گرچه یاران همه از شادی ما غمگیناند
باز شادیم که یاران ز غم ما شادند...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برگها یک به یک از شاخه به خاک افتادند
باز موسیقیِ تارِ شب و قانون سکوت
بادها باز هم آوازِ عزا سر دادند
بس که خمیازهی فریاد کشیدم، دیریست
خوابهایم همه کابوس، همه فریادند
لب به آواز گشودم، به لبم مُهر زدند
چشمم آمد به سخن، سُرمه به خوردش دادند
گرچه یاران همه از شادی ما غمگیناند
باز شادیم که یاران ز غم ما شادند...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو قلهی خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و تعبیر تو محال
ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیر ممکن و تفسیر تو محال
عنقای بینشانی و سیمرغ کوه قاف
تفسیر رمز و راز اساطیر تو محال
بیچارهی دچار تورا چاره جز تو چیست؟
چون مرگ ناگزیری و تدبیر تو محال
ای عشق، ای سرشت من، ای سرنوشت من!
تقدیر من غم تو و تغییر تو محال
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو قلهی خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و تعبیر تو محال
ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیر ممکن و تفسیر تو محال
عنقای بینشانی و سیمرغ کوه قاف
تفسیر رمز و راز اساطیر تو محال
بیچارهی دچار تورا چاره جز تو چیست؟
چون مرگ ناگزیری و تدبیر تو محال
ای عشق، ای سرشت من، ای سرنوشت من!
تقدیر من غم تو و تغییر تو محال
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای برتر از خیالِ محالی که داشتم!
بالاتر از تَوهمِ بالی که داشتم!
طوفان رسید و برگ و بَرَم را به باد داد
پیش از رسیدنِ دلِ کالی که داشتم
این کوره رود های گِلآلود از کجاست؟
کو چشمهی عمیق و زلالی که داشتم؟
حالِ غزال بود و مجالِ غزل مرا
آن حال کو؟ کجاست مجالی که داشتم؟
کِی میشود به روی تو روشن چراغِ چشم؟
روشن نشد جوابِ سوالی که داشتم
باری مگر ز شوقِ نگاهِ تو بردَمَد
آن آفتابِ رو به زوالی که داشتم!
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بالاتر از تَوهمِ بالی که داشتم!
طوفان رسید و برگ و بَرَم را به باد داد
پیش از رسیدنِ دلِ کالی که داشتم
این کوره رود های گِلآلود از کجاست؟
کو چشمهی عمیق و زلالی که داشتم؟
حالِ غزال بود و مجالِ غزل مرا
آن حال کو؟ کجاست مجالی که داشتم؟
کِی میشود به روی تو روشن چراغِ چشم؟
روشن نشد جوابِ سوالی که داشتم
باری مگر ز شوقِ نگاهِ تو بردَمَد
آن آفتابِ رو به زوالی که داشتم!
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوبِ من! حیف است حال خوبمان را بد کنیم
راه رود جاری احساسمان را سد کنیم
عشق، در هر حالتی خوب است؛ خوبِ خوبِ خوب
پس نباید با "اگر" یا "شاید" آن را بد کنیم
دل به دریا میزنم من... دل به دریا میزنی؟
تا توکّل بر هر آنچه پیش میآید کنیم
جای حسرت خوردن و ماندن، بیا راهی شویم
پایمان را نذر راه و قسمتِ مقصد کنیم
میتوانی، میتوانم، میشود؛ نه! شک نکن
باورم کن تا "نباید" را "فقط باید" کنیم
زندگی جاریست؛ بسم الله... از آغاز راه...
نقطههای مشترک را میشود ممتد کنیم
آخرش روزی بهار خندههامان میرسد
پس بیا با عشق، فصل بغضمان را رد کنیم.
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
راه رود جاری احساسمان را سد کنیم
عشق، در هر حالتی خوب است؛ خوبِ خوبِ خوب
پس نباید با "اگر" یا "شاید" آن را بد کنیم
دل به دریا میزنم من... دل به دریا میزنی؟
تا توکّل بر هر آنچه پیش میآید کنیم
جای حسرت خوردن و ماندن، بیا راهی شویم
پایمان را نذر راه و قسمتِ مقصد کنیم
میتوانی، میتوانم، میشود؛ نه! شک نکن
باورم کن تا "نباید" را "فقط باید" کنیم
زندگی جاریست؛ بسم الله... از آغاز راه...
نقطههای مشترک را میشود ممتد کنیم
آخرش روزی بهار خندههامان میرسد
پس بیا با عشق، فصل بغضمان را رد کنیم.
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از نو شکفت نرگسِ چشمانتظاریام
گل کرد خار خارِ شب بیقراریام
تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینهکاریام
گر من به شوق دیدنت از خویش میروم
از خویش میروم که تو با خود بیاریام
بود و نبود من همه از دست رفتهاست
-باری- مگر تو دست برآری به یاریام
کاری به کار غیر ندارم، که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریام
تا ساحلِ قرارِ تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زآن پیشتر که پاک شود یادگاریام...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گل کرد خار خارِ شب بیقراریام
تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینهکاریام
گر من به شوق دیدنت از خویش میروم
از خویش میروم که تو با خود بیاریام
بود و نبود من همه از دست رفتهاست
-باری- مگر تو دست برآری به یاریام
کاری به کار غیر ندارم، که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریام
تا ساحلِ قرارِ تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زآن پیشتر که پاک شود یادگاریام...
#قیصر_امینپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از نو شکفت نرگسِ چشمانتظاریام
گل کرد خار خارِ شب بیقراریام
تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینهکاریام
گر من به شوق دیدنت از خویش میروم
از خویش میروم که تو با خود بیاریام
بود و نبود من همه از دست رفتهاست
-باری- مگر تو دست برآری به یاریام
کاری به کار غیر ندارم، که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریام
تا ساحلِ قرارِ تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زآن پیشتر که پاک شود یادگاریام...
#قیصر_امینپور
#آوا_گیلدخت...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گل کرد خار خارِ شب بیقراریام
تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینهکاریام
گر من به شوق دیدنت از خویش میروم
از خویش میروم که تو با خود بیاریام
بود و نبود من همه از دست رفتهاست
-باری- مگر تو دست برآری به یاریام
کاری به کار غیر ندارم، که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریام
تا ساحلِ قرارِ تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاریام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زآن پیشتر که پاک شود یادگاریام...
#قیصر_امینپور
#آوا_گیلدخت...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀