💖کافه شعر💖
2.28K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
933 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
‍ ‍ تا خبر دارم از او، بی‌خبر از خویشتنم؛
با وجودش، ز من آواز نیاید که منم!

پیرهن می‌بدرم دم‌به‌دم از غایت شوق،
که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم!

ای رقیب، این همه سودا مکن و جنگ مجوی!
برکنم دیده، که من دیده از او برنکنم!

خود گرفتم که نگویم که مرا واقعه‌ایست
دشمن و دوست بدانند قیاس از سخنم

در همه شهر فراهم ننشست انجمنی
که نه من در غمش افسانه آن انجمنم

برشکست از من و از رنجِ دلم باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم

گر همین سوز رود با منِ مسکین در گور
خاک اگر بازکنی، سوخته یابی کفنم

گر به خون تشنه‌ای اینک من و سر،  باکی نیست
که به فتراک تو به زان که بود بر بدنم

مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند
گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم

شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم

تا به گفتار درآمد دهن شیرینت
بیم آن است که شوری به جهان درفکنم

لب سعدی و دهانت ز کجا تا به کجا
این قدر بس که رود نام لبت بر دهنم

#غزل_۴۰۹_سعدی 


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀