💖کافه شعر💖
2.65K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
اين روزها كه بي تو سراسر به غم گذشت
دَوری ز عُمر بود كه ز هجرت به غم گذشت

باور نبودم ز بازی دوران که بی تو ، من
یک روز زنده باشم و سالی به غم گذشت

چون فاش کنم انچه شنیدم ز جور تو؟
بیچاره دل شنید و حدیثش به غم گذشت

ایکاش که مرگم فرا رسد که این زندگی مرا
ان سان ز پا فکند که بودم به غم گذشت

گفتی که شاد میشوی از مرگم و دریغ
درداكه انتظار شاديت اخر به غم گذشت

در خواب ديدم كه به سوگم نشسته اي
اي واي و من كه سور نگارم به غم گذشت

شوق وصال و داغ فراق و سوداي عشق تو
در خاك با
حزين شده كه بودش به غم گذشت

#حزين_سنندجي


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#دلتنگی_به_وقت_نیمه_شب...

دوباره نيمه شب بگذشت و اين چشمان بيدارم

به ره ماند و سحر نامَد ،دگر در اين شب تارم

در اين چشمان طوفاني تو را با زورقي بر اشك

دو باره بدرقه كردم، هم از چشم شرر بارم

#حزين_سنندجي


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#روز_آخر

عاقبت اين روز آخر ، سوي من باز آمدي
چشم بد از قامتت دور ، غرقه در ناز آمدي

هورِ بي همتاي عالم ، تار مي بينم تو را
همچو آن شبهاي رويا ، محو در راز آمدي

شيشه بازيهاي هجران عاقبت چشمم گرفت
سوي چشمم پي سپر شد، بسكه با ناز آمدي

آمدي اما صد افسوس ، سخت ميايد نفس
تاب اگر بودي چو قربان ، جان به پرواز آمدي

وقت ماندن نيست ديگر ، گاه رفتن شد عزيز
شوقم آخر پُر ثمر شد ، چونكه تو باز آمدي

حَمد تو گويد حزين و سر گذارد در لحد
با احد گويم كه آخر ، سوي من باز آمدي

#حزين_سنندجي‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یوسف حُسن

برقع افكن بت من ، روي تو ديدن دارد
بخدا منت عشق تو ، كشيدن دارد

باز كن چين ز پيشاني خود اي مه من
يوسف حُسن تو نازم ، كه خريدن دارد

بازگو ، باز برايم سخن از دشت جنون
سخنت بسكه قشنگ است ، شنيدن دارد

من نه آنم كه ز جور تو كنم شِكوه ، ولي
قهر و نازت همه خوب است وچشيدن دارد

لب لعلت چو شود باز ، شِكر ريزد از آن
جان فداي لب لعلي كه مكيدن دارد

شده ام واله و شيداي تودر دشت جنون
نظري سوي من اكنون ، كه ديدن دارد

بيد مجنون شد و لاله شد از خون دلم
بشنو حال حزينت ، كه شنيدن دارد

#حزين_سنندجي‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#موج_فراق

کشتی صبر مرا موج فراق تو شکست
غرقه در سیل بلا گشت و به ساحل ننشست

من و یک کشتی بی لنگر و طوفان غمت
کس نیفزوخت چراغی که در این ورطه شکست

طالع بخت من و موی شب آسای تو را
بد و نیک اش همه از کِلك نگارين بنشست

من به دنبال تو و ساحل بخشايش عشق
همچو یک موج همه پیکرم از غم بگسست

تو چه دانی که غمینت همه شب دیده به ره
تا سحر چشمه اميد ، ز خونابه نبست

کس ندانست حزینت زخیالت شب و روز
بُعد صد باديه از شوق به يك لحظه شكست

#حزين_سنندجي‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀