هنوز حرف می زنم ، هنوز راه می روم
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امروز اگر سخت زمستانی ام ای خوب
وقت است که در خویش بسوزانی ام ای خوب
دیشب پس از آرامش تنهایی ام آمد
یک مرد ترک خورده به مهمانی ام ای خوب
آغوش کویری ترکهای دلش را
وا کرد به سوی دل بارانی ام ای خوب
حیف ، اوج ِ سلیمانی ِ خود را به زمین زد
قالیچه ی پا خورده ی انسانی ام ای خوب
انگشت تحیّر به دهان داشته ابلیس
یک عمر از اینگونه مسلمانی ام ای خوب
آخر به چه روئی به خجالت بنشینم
وقتی عرقی نیست به پیشانی ام ای خوب
من آمده ام دست به دامان دل تو
آتش بزن آنگونه که می دانی ام ای خوب
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقت است که در خویش بسوزانی ام ای خوب
دیشب پس از آرامش تنهایی ام آمد
یک مرد ترک خورده به مهمانی ام ای خوب
آغوش کویری ترکهای دلش را
وا کرد به سوی دل بارانی ام ای خوب
حیف ، اوج ِ سلیمانی ِ خود را به زمین زد
قالیچه ی پا خورده ی انسانی ام ای خوب
انگشت تحیّر به دهان داشته ابلیس
یک عمر از اینگونه مسلمانی ام ای خوب
آخر به چه روئی به خجالت بنشینم
وقتی عرقی نیست به پیشانی ام ای خوب
من آمده ام دست به دامان دل تو
آتش بزن آنگونه که می دانی ام ای خوب
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوز حرف می زنم ، هنوز راه می روم
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب که نسیم می وزد ، موی تو تاب می خورد
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب می خورد
پیش دو چشم روشنت ماه به سجده می رود
آب سیاه می شود ، آئینه تاب می خورد
داشتنت نه آنچنان ساده که فکر می کنم
روی شناسنامه ام مُهر عذاب میخورد
پرسه و اشک و آه و غم ، طعنه و زخم دم به دم
دیدن تو برای من اینهمه آب می خورد
در عجبم از اینکه تو تیر به هر که می زنی
بر دلِ زخمیِ منِ خانه خراب می خورد
باز نسیم می وزد موی تو تاب می خورد
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب می خورد
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب می خورد
پیش دو چشم روشنت ماه به سجده می رود
آب سیاه می شود ، آئینه تاب می خورد
داشتنت نه آنچنان ساده که فکر می کنم
روی شناسنامه ام مُهر عذاب میخورد
پرسه و اشک و آه و غم ، طعنه و زخم دم به دم
دیدن تو برای من اینهمه آب می خورد
در عجبم از اینکه تو تیر به هر که می زنی
بر دلِ زخمیِ منِ خانه خراب می خورد
باز نسیم می وزد موی تو تاب می خورد
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب می خورد
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀