💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
غروب دریا
با همه غربتش
دلش گرم فرداست
که خورشید
دوباره طلوع خواهد کرد
هوای دل من
با رفتنت
غریبانه تر از غروب دریاهاست

#امیرذاکر

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
دل انگیزتر از تبسم صبح
دلآویزتر از ترنم ماه
صدایت
می آرامد در اعماق وجود
بخوان
با طلوع شورانگیز
با لبخند رزهای قرمز
و آرامش یاسها
با صدای فصلها بخوان
با آهنگ اشتیاق قلبها
صدایت .......
تمنای ترانه هاست ...!

#امیرذاکر

#درود_صبحتون_سرآغاز_شادی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
‌ نسیم صبح منی چون زخواب برخیزی
پر از شکوفه و شادی ز شور لبریزی

تومثل دشت شقایق لطیف و چشم نواز
و مثل باغ پر از اطلسی دل انگیزی

به چشم وچهره وقامت یگانه ای در شهر
تو در میان عروسان عروس تبریزی

زشوق وحسن حضورت لبم پر ازغزلست
تو مثل نم نم باران ترانه میریزی

به باغ سردوخزان دیده محبت و عشق
تو همچو رویش گلهای سرخ پاییزی

بهار هم که نباشد من از شکوفه پرم
به فصلهای دل من تو گل می آویزی

#امیرذاکر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
فرصت چو ابر یکسره بارید و آب شد
کم کم بنای خانه ی ما هم خراب شد

دنیا بهشت جلوه نمود و شراب داشت
شادی نماند و , میکده دارالعذاب شد

یک جمله بودحرف نگاهت شروع عشق
با دردهای تلخِ جدایی , کتاب شد

روزی در این چمن همه آواز و نغمه بود
بستان خراب و نوبت زاغ و غراب شد

زانروکه پیش ازین بجهان شاد بوده ایم
می شد حرام و نزد خدا گریه باب شد

#امیرذاکر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خنده ات صبح ونگاهت آفتاب زندگیست
کام تو سرچشمه جوشان آب زندگیست

نقطه ی چشم سیاهت نزد رندان جهان
نکته ی مکتوم معنای کتاب زندگیست

چون خرامان میرسی مست وخراب وباده نوش
چشم هایت ساقی شوروشراب زندگیست

شیخ و زاهد کزنگاهت منع مردم میکنند
نزدشیطان گفته این تنها ثواب زندگیست

آنچه درجام لبانت آفرینش ریخته است
لذت ِ بی انتهای ناب ِ ناب ِ زندگیست

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ساقی امشب خلوت میخانه را آتش زده ست
جانِ ما و ساغر  و  پیمانه  را  آتش  زده ست

دل خراب و جان خراب وحلقه مستان خراب
با نوایش، نیمه شب ، ویرانه را آتش زده ست

یادِ دشتستان   و   باد  و  گیسوی  گلبوی  یار
داغِ  هجران ، محفلِ مستانه را آتش‌ زده ست

باغِ گل  با خنده ی مستِ شقایق  ،  شاد  بود
دستِ ظالم  فرصتِ پروانه را  آتش زده ست

آنکه  با ما  اینچنین  بد  می‌کند  بیگانه است
کینه‌ی  بیگانگان ، کاشانه  را  آتش  زده ست

دیومیگردد هرآنکس خونِ مردم نوش اوست
خرمنِ  امیدِ  ما   و  خانه  را   آتش  زده ست

ساقیا پر کن قدح  از  کیفرِ     فردا    مترس
پیرِ نیشابور ِ ما   افسانه  را  ، آتش  زده ست

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شکسته  شاخِ گل به باد  رفته  آشیانه ها
بخوان بیاد غربت و  سکوتِ بی نشانه ها

بخوان بیادِآن گلی که نشکفیده شد خزان
به   یادِ   آن   کبوترِ   سپیدِ   عاشقانه ها

گلو پرازصدا و سینه هاپراز شکایت ست
بخوان صدای این قفس رسدبه بیکرانه ها

بخوان به  یادِ  گریه های عاشقانه  سحر
که مانده زخمِ آن صدا هنوز روی شانه‌ها

جهانِ بی صدا چوقلبِ بیصداو مرده ست
بخوان دوباره برزند ز شاخِ یخ  جوانه ها

به  یادِ   آخرین   نگاهِ   پرپرِ   شکوفه ها
که  از  افق  نمی رود  غروبِ عاشقانه ها

غزل گرفته  رنگِ غم  در این زمانه  ستم
تو رفتی و شکسته بغضِ نغمه و ترانه ها

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خورشید کی آید لبِ ایوان  و  سر ما
مهتاب  کجا  رفت  ز  بام  و  نظر  ما 

شادی  نزند  برق  به  چشمان  نگاران
تارست همه روزو شب و هم سحر ما

از  باغ  نه  آواز   برآید   نه   نسیمی
افتاده در آتش همه ی خشک و تر ما

مرده ست دل واز غم دلهاخبرت نیست
یا نیست ترا  دغدغه ای  از  خبر  ما

بگذار  کمی  بوی  شقایق  بدمد  باز
عاشق شود این سوخته ی پرشرر ما

بگذار که پروانه در این  باغ  برقصد
شوری بوزد  جانب  کوی  و  گذر  ما

این شهر پرازخنده مستانه و می بود
اندوه  مریزید  در  آب   و  شکر  ما

ما پور جم و ایرج و سامیم که هرگز
مخدوش  نگردد   نسب   معتبر   ما

ما زاده مهریم و فراوانی  و  مستی
آزادی و عشقست  همه  در  گهر   ما

بگذار  هوایی  برسد  بر   لب   جانها
تا شاد شود نغمه ی  مرغ   سحر   ما

#امیرذاکر
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرگِ  شقایق  و ، غمِ  پروانه  عار نیست
پاییز  و  از  تبارِ  خزان ، انتظار    نیست

شمشاد  را  بریده  و  گل  را شکسته اند
آتش  فتاده  در دلِ باغ  و ، قرار  نيست

قمری گذشت و بلبلِ دلخون تکیده ست
دیگرسرود ونغمه دراین شاخسار نیست

بعد  از  غروبِ  سردِ  تو  ای آفتابِ  مهر
ما  را  جز  از  تباهیِ  شبهای  تار  نیست

یوسف  اگر دریده نشد ، شرم و عار بود
این  گرگها  دریده  و  آن  روزگار  نیست

بالای   دار    ،   آنقَدَر   آزاده     برده اند
دیگر  چو دار ، مسندِ  پرافتخار ، نیست

ای دل  به ناله های تو درمان  نمی شود
این سوزشِ عمیق ،ازامسال وپار نیست

مردم کمی درنگ درین جمله کافی است
آن  حرفها  به طبعِ خرد ، سازگار  نیست

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلتنگم از
عبور چلچله ها
دلتنگم از
صدای ثانیه ها
دلتنگم ازهوای نبودن
از شعرهای بی تو سرودن
ازین راهها
که سپردیم
ازین فصلها
که گذشتیم
بی تو من
با همه ، دلتنگم

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سیاهی سوز و عالمتاب شد
آی شب پویانِ چرکین دَم 
آی نامحرم
نجابت را نمی فهمید
شما معصومیت را کشته اید
آئینه بود
به نور ايستاده
باز می‌تابد به تاریکی
به گمراهی
به ننگ
آتش افکندست بردخمه های حیله و نیرنگ
بر سرسرای سردِ اهریمن
آی نامردم
آب را با خونِ گُل آغشته اید
زندگی را کشته اید

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شکست جام و نرفت از سرت ، خمار هنوز
دمید صبح و  به چشمِ  تو  شامِ  تار  هنوز

سپیده  سر  زد  و  آفاق  در  تعالی  و  نور
جهان رها  ز سیاهی  ،  تو  درحصار  هنوز

پرندگانِ   خوش  آواز  ،  از   چمن  رفتند
به  قیل  و   قال  کند  زاغ   قار قار  هنوز

هوای  شهر  غباریست  روزِ  باران  نیست
چه  جای  صبر ،  گزندست   انتظار  هنوز

به  دشت   بذرِ  شقایق  فشانده ایم  همه
اگر  خزان  و  غم  و  مانده  تا بهار  هنوز

قسم به عشق که مهرت زجان نخواهدرفت
نرفته ایم  و  بر آن عهد و  آن  قرار  هنوز

صدای آرش و بابک  هنوز  در گوش است
نشانِ   نامه   ما  ،  مُهرِ    شهریار     هنوز

ز    روشناییِ      آن      آتش ِ     اهورایی
به سینه  شعله  عشقست ،  یادگار   هنوز

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح ست و کارِتیره ی شب ، زارمی‌شود
لبخندِ     آفتاب     ،     پدیدار    می‌شود

شورِ  بهار  می دمد   و   از  صدای  عشق
چشم ِ   خمارِ    دهکده    بیدار   می‌شود

پیمانه   و    پیاله   و  مستی ،  منه  کنار
زودا  که  راهِ  میکده  ،  هموار   می‌شود 

دوران ِ تلخِ  ظلمت  و  زندان  شود  تمام
هنگامِ   شوق   و  لحظه   دیدار  می‌شود

طی  میشود  درشتی  دژخیمِ  زشتخوی
ایامِ   مهر   و    صحبت ِ دلدار   می‌شود

گر  فصلِ سردِ  موسمِ  حرمان شود دراز
از   نو    بهار    آید   و    گلزار   می‌شود

بهتر  همان  که   هم نفس ِ لولیان  شویم
با   خُبثِ شیخ  ،   زندگی  آزار   می‌شود

بستان    پُر از   تبسم ِ  خورشید و آفتاب
در    آشیان ِ   شب پره    انکار    می‌شود

زنهار   تا  دوباره   به  کس  نسپری  زمام
آنکس   که    وانهاد  ،  گرفتار     می‌شود

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه مستی نه شادی، نه باده نه یار
نه  امّید   باران  ،  نه  شوقِ  بهار

نه میخانه روشن نه مهتاب ،شب
نه  ساقی  خرد  پیشه  و   باوقار

خزان  در  خزان  ،  برگریزانِ  غم
گلو  در گلو  ،  ریسمانست  و  دار

شقایق   شقایق   ،   فرو  ریخته
همه  سوگواران   ،   همه  ناگوار

زمین ، پایمالِ   فریب   و   ستم
چه بد روزگاران ، چه بد  یادگار

همه  شب  پرستانِ  خورشید گو
همه   دیو  سالار    و    پرهیزگار

فروغِ خرد سرد و خاموش گشت
سیاهی و غم شد ، همه روزگار


#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بعدِ   تو ،  ایامِ   ما  افسوس  شد   
روزها غم ، شامِ  ما افسوس  شد

شوق درچشمانِ خیسِ شهرنیست
صحبت و پیغامِ  ما  افسوس  شد

جام در جام و خیابان  مست  بود
جای می در جامِ ما  افسوس  شد

انتهای  سرخوشی ، دیوانگی ست
عاقبت  فرجامِ   ما  افسوس  شد

هیچکس هرگز چنین باور نداشت
باورِ    آرامِ    ما    افسوس    شد

ما     امیدِ    روشنایی    داشتیم
شد  شبِ  آلامِ  ما ، افسوس  شد

چاره ای  بر روزهای رفته  نیست
سرنوشت ِ  خامِ  ما افسوس  شد

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فرصت چو ابر  یکسره بارید و آب  شد
کم کم  بنای خانه ی ما  هم  خراب شد

دنیا بهشت جلوه نمود و شراب  داشت
شادی نماند  و , میکده  دارالعذاب  شد

یک جمله بودحرف نگاهت شروع عشق
با  دردهای  تلخِ   جدایی  ,  کتاب   شد

روزی در این چمن همه آواز  و نغمه بود
بستان خراب و نوبت زاغ و  غراب  شد

زانروکه پیش ازین بجهان شادبوده ایم
می شد حرام وپیش خداگریه  باب شد

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ساقی امشب می مده ، هشیار باش
با ندیمان تا سحر بیدار باش

می خورد بر کوبه ها فریاد درد
با دلت اندیشه کن غمخوار باش

می پرستی راه عشق و راستی ست
همتی کن عاشقان را یار باش

شام میخانه همیشه روشن است
در شبِ تاریک مسجد نار باش

گرچه حسن و لطف در برگ گلست
دست ِ نا پاکیزگان را خار باش

بر منابر حرفها , بسیار شد
حرف شد بیهوده ، اهلِ کار باش

فرصتی درعشق وکوشش مانده است
ساقیا اندیشه کن ، هشیار باش

#امیرذاکر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀