💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
ای آرزوی اولین گامِ رسیدن
بر جاده‌های بی‌سرانجامِ رسیدن

کار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دل‌های ناکامِ رسیدن

کِی می‌شود روشن به رویت چشم من، کِی؟
وقت گل نِی بود هنگامِ رسیدن؟!

دل در خیال رفتن و من فکر ماندن
او پخته ی راه است و من خامِ رسیدن

بر خامی‌ام نامِ تمامی می‌گذارم
بر رخوتِ درماندگی نامِ رسیدن

هر چه دویدم جاده از من پیش‌تر بود
پیچیده در راه است ابهامِ رسیدن

از آن کبوتر های بی‌پروا که رفتند
یک مُشت پَر جا مانده بر بامِ رسیدن

ای کالِ دور از دسترس! ای شعرِ تازه!
می‌چینمت اما به هنگامِ رسیدن

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پیش بیا پیش بیا پیش‌تر
تا که بگویم غم دل بیش‌تر

دوست‌ترت دارم از هرچه دوست
ای تو به من از خود من خویش‌تر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیش‌تر از بیش‌تر از بیش‌تر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش‌تر

هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیش‌تر

#قیصر_امین_پور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌.
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهتر زمن برای دلت برگزیده ای

از خود سوال میکنم آیا چه کرده ام؟
در فکر فرو می روم از من چه دیده ای؟

فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده ای

از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای

یک روز می رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای عشق ای ترنم نامت ترانه‌ها
معشوق آشنای همه‌ عاشقانه‌ها

ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها

با هر نسیم دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه‌ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت:
گل با شکوفه خوشه‌ی گندم به دانه‌ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگ کرانه‌ها

باران قصیده‌ای است تر و تازه و روان
آتش ترانه‌ای به زبان زبانه‌ها

اما مرا زبان غزل‌خوانی تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در به در زده‌ام سر به خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها

#قیصر_امین_پور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌.
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهتر زمن برای دلت برگزیده ای

از خود سوال میکنم آیا چه کرده ام؟
در فکر فرو می روم از من چه دیده ای؟

فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده ای

از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای

یک روز می رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گاهے چہ بے گناہ ، دلت پیر میشود
اینجا همان دمے است ڪہ زود دیر میشود

گاهے بہ رغم تشنگے عشق ، عاقبت
با حسرتے فقط ، عطشت سیر میشود

گاهے همان دو چشم ڪہ رامت نمودہ بود
بے رحم چون ڪمان ڪمانگیر میشود

گاهے همان گلے ڪہ بہ دِل پروراندیش
خارش بہ سینہ ات چہ نفس گیر میشود

گاهے ڪہ آرزوست بغل سازیش بہ مِهر
تنها سراب اوست ڪہ تصویر میشود

گاهے نیایشت ڪہ فقط بهر وصل بود
چون نیست قسمتت ، بہ دلت تیر میشود

گاهے صداے بارش باران ڪہ دلرباست
با چتر تڪ سوارہ چہ دلگیر میشود

گاهے ڪہ ضرب و جمع بہ راهے نمے رسد
من ڪم شوم ز یار ، چہ تفسیر میشود

گاهے مسیر عشق ، ز پیڪار عقل و دِل
از تیزے و خطر ، چو شمشیر میشود

گاهے ڪہ منطقت ندهد پاسخت بہ دِل
باید نشست و دید ، چہ تقدیر میشود ...



#قیصر_امین_پور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبحِ بی تو، رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی ‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی ‌تو می‌گویند: تعطیل است کارِ عشق بازی
عشق، اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

جُغد، بر ویرانه می‌خواند به انکارِ تو اما
خاک این ویرانه‌ها، بویی از آن ویرانه دارد

خواستم از رنجشِ دوری بگویم، یادم آمد
عشق با آزار، خویشاوندی دیرینه دارد

رویِ آنم نیست تا در آرزو، دستی برآرم
ای خوش آن دستی که رنگِ آبرو از پینه دارد

در هوای عشقِ تو پر می زند با بی قراری
آن کبوترْ چاهیِ زخمی که او در سینه دارد

ناگهان قفلِ بزرگ تیرگی را می‌گشاید
آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

❤️

 #قیصر_امین_پور
#صبحتون_بهشت♥️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امـروز تکیه‌ گـاه تـو آغٖـوش گـرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هـوای تو می تپد
چیـزی کـم از بهشت نـدارد هـوای تو

❤️
#قیصر_امین_پور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خدایا یک نفس آواز، آواز

دلم را زنده کن، اعجاز، اعجاز

بیا بال و پر ما را بیاموز

به قدر یک قفس پرواز، پرواز
❤️
#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امـروز تکیه‌ گـاه تـو آغٖـوش گـرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هـوای تو می تپد
چیـزی کـم از بهشت نـدارد هـوای تو

❤️

#قیصر_امین_پور
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

گاهی
صد بار در یک‌روز می‌میرم؛
حتی یک شاخه از محبوبه‌های شب
یک غنچه مریم هم برای مُردنم کافی‌ست

گاهی نگاهم در تمام روز
با عابرانِ ناشناس شهر
احساسِ گنگ آشنایی می‌کند
گاهی دلِ بی‌دست و پا و سربه‌زیرم را
آهنگ یک موسیقی غمگین
هوایی می‌کند ...!
❤️
#قیصر_امین_پور
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با تيشه ی خيـــــــال تراشيده ام تو را
در هر بتی كه ساخته ام ديده ام تو را

از آسمــان بــه دامنــــم افتاده آفتاب
يا چون گل از بهشت خدا چيده ام تو را

هر گل به رنگ و بوی خودش می دمد به باغ
من از تمــــام گلهـــــــا بوييده ام تــــو را

رويای آشنای شب و روز عمــــر من!
در خوابهای كودكی ام ديده ام تو را

از هــــر نظر تــــــــو عين پسند دل منی
هم ديده، هم نديده، پسنديده ام تو را

زيباپرستیِ دل من بی دليل نيست
زيـــرا به اين دليل پرستيده ام تو را

با آنكه جـز سكوت جوابم نمی دهی
در هر سؤال از همه پرسيده ام تو را

از شعر و استعـــاره و تشبيه برتــــری
با هيچكس بجز تو نسنجيده ام تو را

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🕊
آن مرغ که پر زند به بام و برِ دوست
خواهد که دهد سر به دمِ خنجر دوست

این نکته نوشته‌اند بر دفتر عشق:
«سر، دوست ندارد آنکه دارد سرِ دوست»

❤️
#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو اما
خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد

خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد
عشق با آزار، خویشاوندی دیرینه دارد

روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم
ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد

در هوای عاشقان پر می کشد با بیقراری
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید
آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد


#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از غم خبری نبود, اگر عشق نبود
دل بود, ولی چه سود اگر عشق نبود؟

بی رنگ‌تر از نقطه‌ی موهومی بود
این دایره‌ی کبود, اگر عشق نبود

از آینه‌ها, غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود, اگر عشق نبود؟

در سینه‌ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل, چه سود اگر عشق نبود؟

بی عشق, دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل, چشم نمی‌گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود, اگر عشق نبود...؟

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر دل خون من دمی،دیده نظر نمی کند
بر لب خشک من نَمی،دیده ی تر نمی کند

سوخت ز عشقش این جگر، نیست مرا ز خود خبر
آهن و آتشم دگر ،هیچ اثر نمی کند

گرده ی باد زین من، کینه خصم دین من
سینه آهنین من فکر سپر نمی کند

خون گلوی عاشقان،آب وضوی عاشقان
زانکه به کوی عاشقان عقل گذر نمی کند

بیهده نیست عاشقی،وای که چیست عاشقی
بی خبری است عاشقی،عشق خبر نمی کند

جمله زبان و بی سخن،سوز چو شمع و دم مزن
جز به درون خویشتن،شمع سفر نمی کند

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای شکوه بی کران اندوه من!
آسمان دریای جنگل کوه من!

گم شدی ای نیمه سیب دلم
ای منِ من! ای تمام روح من!

ای تو لنگرگاه تسکین دلم
ساحل من،کشتی من!نوح من!

قدر اندوه دل ما را بدان
قدر روحِ خسته و مجروح من:

هرچه شد انبوه تر گیسوی تو
می شود اندوه تر اندوه من!

#قیصر_امین_پور
#قدر_اندوه
دستور_زبان_عشق

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آواز عاشقانه ما، در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا، در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن، نمی کند
تنها بهانه دل ما، در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده، در دلم
آن گریه های عقده گشا، در گلو شکست

ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا، در گلو شکست

آن روزهای خوب، که دیدیم خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها، در گلو شکست

بادا، مباد گشت و مبادا، به باد رفت
آیا، ز یاد رفت و چرا، در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم، ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا، در گلو شکست

تا آمدم که با تو، خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست


🖌#قیصر_امین_پور

🎙#رضا_ماد



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌸شعر خوانی زنده‌یاد قیصر امینپور🌸

بفرمایید فروردین شود اسفند‌های ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخند‌های ما

#قیصر_امین_پور

🌸دوم اردیبهشت ماه، زادروز قیصر امینپور گرامی باد.

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چشم‌های من
این جزیره‌ها که در تصرف غم است
این جزیره‌ها که از چهارسو محاصره است
در هوای گریه‌های نم‌نم است
گرچه گریه‌های گاه گاه من
آب می‌دهد درخت درد را
برق آه بی‌گناه من
ذوب می‌کند
سد صخره‌های سخت درد را
فکر می‌کنم
عاقبت هجوم ناگهان عشق
فتح می‌کند
پایتخت درد را...

✍🏽 #قیصر_امین‌_پور
📕 دفترِ آینه‌های ناگهان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀