#دلم در سینه از #یاد_وصالت می تپد هر دم
بلی مشتاق گنج از شوق در ویرانه می رقصد
#شاپور_تهرانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بلی مشتاق گنج از شوق در ویرانه می رقصد
#شاپور_تهرانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
.
#یاد_تـــو
شیشه
عطری_اســــت
#که_در_صبــــح_خدا
با_درِ
بسته_اش #از_خویـــش_کنـــد
مدهوشم....
#همایون_رحیمی❣
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
#یاد_تـــو
شیشه
عطری_اســــت
#که_در_صبــــح_خدا
با_درِ
بسته_اش #از_خویـــش_کنـــد
مدهوشم....
#همایون_رحیمی❣
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای مرغ سحر چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری،
وز نفحهی روح بخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری،
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبه ی نیلگون عماری،
یزدان به کمال شد پدیدار
و اهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
#یاد_آر
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بگذاشت ز سر سیاهکاری،
وز نفحهی روح بخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری،
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبه ی نیلگون عماری،
یزدان به کمال شد پدیدار
و اهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
#یاد_آر
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
#چشــم ها را مے توان
بست و ندید
یا #نخــــواسـت
یا نگفت
#چـه ڪـنیم ، با هجـومی
ڪـه نامـش #یاد است ...😔
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بست و ندید
یا #نخــــواسـت
یا نگفت
#چـه ڪـنیم ، با هجـومی
ڪـه نامـش #یاد است ...😔
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
#هنگامی کہ
تو را بہ #یاد میآورم
و از #تــــو مینویسم
#قلم در دستم شاخہ #گلی سرخ میشود..
#غاده_السمان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
تو را بہ #یاد میآورم
و از #تــــو مینویسم
#قلم در دستم شاخہ #گلی سرخ میشود..
#غاده_السمان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خاطرت آسوده من در خلوتم با #یاد تو
مثل آتش در نیستانم من از #بیداد تو
در پے تو شب به شب در کوچه ها بے تابم و
خواب از چشم تر من مي ستاند #یاد تو
#لیلا_جعفرے🌹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل آتش در نیستانم من از #بیداد تو
در پے تو شب به شب در کوچه ها بے تابم و
خواب از چشم تر من مي ستاند #یاد تو
#لیلا_جعفرے🌹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این #دلِ آشفته ام با #عشق تو نجوا کند
بال پرواز و دلیل هر چرایم میشوی
من به #یاد_بودنت احساس بودن میکنم
عهد کردی شانه ی امنی برایم می شوی.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بال پرواز و دلیل هر چرایم میشوی
من به #یاد_بودنت احساس بودن میکنم
عهد کردی شانه ی امنی برایم می شوی.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#یاد_باد
یاد باد روزی که دلبر مست در گلزار بود ..
جادوی سحر نگاهش نقش در پندار بود ،
چشم مست نیمه خوابش ، مستِ مستم کرده بود ،
نی ، که بالاتر از این ، میخانه ی خَمّار بود ،
در کتاب.عشق ما فصل پریشانی نبود .....
نسخه ی شعرم همه ، از وصف چشم یار بود ،
شرح مجنون بود و ، ذکر لیلی و ، جام شراب ..
اختر بخت منِ مسکین عجب بیدار بود ،
زیر باران رقص بود و درس عشق و دلبری ...
عشق را صدها کتاب و دفتر و طومار بود ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یاد باد روزی که دلبر مست در گلزار بود ..
جادوی سحر نگاهش نقش در پندار بود ،
چشم مست نیمه خوابش ، مستِ مستم کرده بود ،
نی ، که بالاتر از این ، میخانه ی خَمّار بود ،
در کتاب.عشق ما فصل پریشانی نبود .....
نسخه ی شعرم همه ، از وصف چشم یار بود ،
شرح مجنون بود و ، ذکر لیلی و ، جام شراب ..
اختر بخت منِ مسکین عجب بیدار بود ،
زیر باران رقص بود و درس عشق و دلبری ...
عشق را صدها کتاب و دفتر و طومار بود ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.#یاد_تورا_میکردم
دوش با دیده ی تر ، یاد تورا میکردم ...
بارها ، نام تورا ، بی تو صدا میکردم ،
کاش یک شب دلت اندیشه ی ما را میکرد ،
آه ، صد آه ، چه گویم که چه ها میکردم ،
یا ز فقدان ادب بود ، ویا مستی و مِی ..
گله نه ، صد گله از ، لطف خدا میکردم ،
جام در دست و خیالم همه افسون تو بود ..
تا سحر ، گریه کنان سوز به پا میکردم ،
به سر زلف تو سوگند که تا نیمه ی شب ..
گاه گاهی چو گدا ، بر تو دعا میکردم ،
پیش آیینه دل با تو سخن میگفتم ...
ما کجاییم ؟ چه شد ؟ ، چون و چرا میکردم ،
تو جفایی که که نکردی زتو من شکوه کنم ...
من ندانسته ، ندانسته ، خطا میکردم ،
شمع میخواست نسوزد پر پروانه ز عشق ...
لیک چون شمع به پروانه ، جفا میکردم ،
عمر بگذشت به حسرت ولی ای کاش که من ...
گره از کار خود و ، کار تو ، وا میکردم ،
عمر #راحم همه در مستی و افسوس گذشت...
کاش بودی ، چه بگویم که چه ها میکردم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوش با دیده ی تر ، یاد تورا میکردم ...
بارها ، نام تورا ، بی تو صدا میکردم ،
کاش یک شب دلت اندیشه ی ما را میکرد ،
آه ، صد آه ، چه گویم که چه ها میکردم ،
یا ز فقدان ادب بود ، ویا مستی و مِی ..
گله نه ، صد گله از ، لطف خدا میکردم ،
جام در دست و خیالم همه افسون تو بود ..
تا سحر ، گریه کنان سوز به پا میکردم ،
به سر زلف تو سوگند که تا نیمه ی شب ..
گاه گاهی چو گدا ، بر تو دعا میکردم ،
پیش آیینه دل با تو سخن میگفتم ...
ما کجاییم ؟ چه شد ؟ ، چون و چرا میکردم ،
تو جفایی که که نکردی زتو من شکوه کنم ...
من ندانسته ، ندانسته ، خطا میکردم ،
شمع میخواست نسوزد پر پروانه ز عشق ...
لیک چون شمع به پروانه ، جفا میکردم ،
عمر بگذشت به حسرت ولی ای کاش که من ...
گره از کار خود و ، کار تو ، وا میکردم ،
عمر #راحم همه در مستی و افسوس گذشت...
کاش بودی ، چه بگویم که چه ها میکردم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀