بی من مرو
کانال صدای سخن عشق
چون میروی بی من مرو
ای جان جان بی تن مرو
وز چشم من بیرون مشو
ای شعلهی تابان من
#بی_من_مرو
استاد #شهرام_ناظری
آهنگساز #حسن_یوسف_زمانی
شاعر #مولانا
آلبوم #نجوا
دستگاه #ماهور
گروه #سلمک
اجرا بهسال ۱۳۶۳
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای جان جان بی تن مرو
وز چشم من بیرون مشو
ای شعلهی تابان من
#بی_من_مرو
استاد #شهرام_ناظری
آهنگساز #حسن_یوسف_زمانی
شاعر #مولانا
آلبوم #نجوا
دستگاه #ماهور
گروه #سلمک
اجرا بهسال ۱۳۶۳
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تویی حقم از این دنیا
به تعداد نفسهایم
به آن اندازه که یادت
شده همراه و همپایم
پرستش درخورِ #حق است
خدا داند نی ام کافر
ولی عشقت چنانم کرد
که سر بر سجده ات سایم
چنان مجنون شدم بر تو
چنان هوش از سرم رفته
که باهر صوت سوزانی
هماهنگ و هم آوایم
تو ای معشوق بی همتا
تو ای یار دلارامم
نشانی از تو میجویم
به هر کوی و به هر جایم
نفس در سینه میکوبد
قفس گردیده این دنیا
غمـم افسانهء بغضی
که مانده در بُــن نایَــم
سکوتم زادهء درد است
منم فریاد یک #نجوا
رسد آندم که بی پروا
به لبخندی بیاسایم
#مینا_نجوا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به تعداد نفسهایم
به آن اندازه که یادت
شده همراه و همپایم
پرستش درخورِ #حق است
خدا داند نی ام کافر
ولی عشقت چنانم کرد
که سر بر سجده ات سایم
چنان مجنون شدم بر تو
چنان هوش از سرم رفته
که باهر صوت سوزانی
هماهنگ و هم آوایم
تو ای معشوق بی همتا
تو ای یار دلارامم
نشانی از تو میجویم
به هر کوی و به هر جایم
نفس در سینه میکوبد
قفس گردیده این دنیا
غمـم افسانهء بغضی
که مانده در بُــن نایَــم
سکوتم زادهء درد است
منم فریاد یک #نجوا
رسد آندم که بی پروا
به لبخندی بیاسایم
#مینا_نجوا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
#نجوا
مست آمدم مست آمدم آن یار را پیدا کنم ...
آن آفتاب عشق را. ، با صد نوا نجوا کنم ،
نی از کسی حاصل مرا ، نی بر کسی مایل مرا ...
جامم بده جامم بده ، تا خویش را حاشا کنم ،
از خویش رَستَم رَسته تر جانم ز خسته خسته تر ...
می جویمش پیوسته تر زآن عشق را سودا کنم ،
این بار با صدها نطر با چشم تر شب تا سحر ...
از هر زمان حالم بتر ، معشوق را شیدا کنم ،
جان طالب دیدار او ، آن قامت و رخسار او ...
از دیده ی خَمّار او. ، شور دگر بر پا کنم ،
دیوانه ی دلخون شدم ، افسانه ی محزون شدم ...
از عشق او مجنون شدم ، تا خویش را رسوا کنم ،
از طلعت زیبای او ، صد جان ودل شیدای او ...
از سایه ی بالای او ، بی گفتگو غوغا کنم ،
ساقی بر افکن پرده را ، خمّار کن افسرده را ...
در دل صدای مرده ی را ، گیراتر از گیرا کنم ،
#راحم چه می جویی نشان ، صد بوستان از ما نشان ،
در دیده ی اهل عیان ، خاموش را گویا کنم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#نجوا
مست آمدم مست آمدم آن یار را پیدا کنم ...
آن آفتاب عشق را. ، با صد نوا نجوا کنم ،
نی از کسی حاصل مرا ، نی بر کسی مایل مرا ...
جامم بده جامم بده ، تا خویش را حاشا کنم ،
از خویش رَستَم رَسته تر جانم ز خسته خسته تر ...
می جویمش پیوسته تر زآن عشق را سودا کنم ،
این بار با صدها نطر با چشم تر شب تا سحر ...
از هر زمان حالم بتر ، معشوق را شیدا کنم ،
جان طالب دیدار او ، آن قامت و رخسار او ...
از دیده ی خَمّار او. ، شور دگر بر پا کنم ،
دیوانه ی دلخون شدم ، افسانه ی محزون شدم ...
از عشق او مجنون شدم ، تا خویش را رسوا کنم ،
از طلعت زیبای او ، صد جان ودل شیدای او ...
از سایه ی بالای او ، بی گفتگو غوغا کنم ،
ساقی بر افکن پرده را ، خمّار کن افسرده را ...
در دل صدای مرده ی را ، گیراتر از گیرا کنم ،
#راحم چه می جویی نشان ، صد بوستان از ما نشان ،
در دیده ی اهل عیان ، خاموش را گویا کنم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀