💖کافه شعر💖
2.26K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
927 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
کِشان کِشان به بهشتم بَرَند و من نروم!

که دل نمی‌کشد ای دوست جز بسوی توام...!

#منصور_حلاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
✦  درد / منصور  ✦
@katibehchannel

#درد

#منصور


ترانه‌سرا: شهیار قنبری
آهنگساز: محمدجواد سام‌نژاد
تنظیم‌کننده: پیام شمس

آلبوم « انسان نو »


ای کاش

کسی می آمد و غم ها را

از قلب اهالی زمین بر می داشت

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼


🍀🍀🍀🍀🍀🍀



🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آتش خاک من از خاطره ی جنگ، ترست
حیله با خفتن این قافله نیرنگتر است

حاصل نور سپید تو در این روز بلند
به تن شبزده ها سایه ی پر رنگتر است

گرچه در جاده ی تو شیشه و خارست زمین
از دل صخره ولی همت ما سنگتر است

زوزه ی گرگ درین برکه اگر هست چه باک
که ز هر ببر رها پنجه ی ما چنگتر است

پای لنگیده ی این دشمن فرسوده از آن
قوم تیموری ِ بدکاره بسی لنگتر است

خاورانی که صف چوبه ی دارست هنوز
از تن برگ فنا شاخه ی آونگتر است

دشت ما لاله ی گلگون جهانیست تهی
رخ صحرا به لب خونکده ی ننگ ، ترست
 
#منصور_فرزادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باشد ای عشق، تو هم با دل ما بازی کن
بشکن و رد شو و احساس سرافرازی کن

گاه بی پرده بیا روزنی از نور بپاش
گاه چنگی بزن و پرده براندازی کن

بیستونم که به شیرینی فرهاد خوشم
راضی‌ام، تیشه بزن دهکده را راضی کن

سنگ مفت است به فکر منِ گنجشک نباش
این تو و این من و این بخت، هدف‌سازی کن

آه ای حضرت مضمون غزلهای قدیم!
باز هم در غزلی نو شو و طنازی کن

خبر تازه‌ای از عشق نداریم، نگرد
با همین خاطره ها قافیه‌پردازی کن

#منصور_یال_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رخ خویش اگر نمایی، دل عالمی رُبایی
دو جهان به هم برآید، ز نقاب اگر برآیی

ز مشارقِ هویّت چو بتابد آفتابت
ز ظلال اثر نماند ز کمال روشنایی

هله، ای شَهِ مجرّد! بنَمای طلعت خود
نه تویی بِهِل، نه اویی، نه منی بمان، نه مایی

غم خویش با که گویم؟ به کدام راه پویم؟
خبر تو از که جویم؟ تو که در صفت نیایی

به جمال لایزالت، به کمال بی‌زوالت
بگُداز هستی ما، که نماند این جدایی...

#منصور_حلاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو گاهی شعر می شوی
در  سیاه مشق های شبانه ام...

گاهی آرامشی می شوی در فنجان قهوه ام،
گاهی  نبض خواب هایم می شوی
و شاعرانه می رقصی...

تو گاهی  بوی نم خاک یک گل می شوی
که زیر باران،
بهشتی به پا  کرده است ...

ساده تر بگویم...

تو،
بهانه ی تمام نشدنی
همه ی دلخوشی های جهانم هستی...


#منصور_نادری

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز #دشتی

صدای : #محمدرضا_شجریان
ویولن : #همایون_خرم
سنتور : #منصور_صارمی

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نفخه سنبل گلچهره من می آید
یا نسیم سحر از سوی چمن می آید

بسوی بلبل بیوصل و نوا فصل بهار
نفخات گل صد برگ سمن می آید

میرسد یوسف گمگشته یعقوب حزین
یا مگر جان گرامی ببدن می آید


#منصور_حلاج
#صبح_بخیر

#جعلی_منصور_حلاج

#شاعر_اصلی_حسین_خوارزمی👉

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اینکه هنوز پای تو ماندم، گناه نیست
عشق است جان من! هوسِ گاه‌گاه نیست

تو فکر می‌کنی که وظیفه‌ست، لیکن این-
-کاری که می‌کنم -به خدا- اشتباه نیست

من معتقد به عشقم و معشوق من تویی
هرچند با تو حال دلم روبه‌راه نیست

اندوهِ یک جزیره‌ی بی‌رونقم ولی
روحم شبیه روح تو بی‌سرپناه نیست

شادم که توی دفتر قاضیّ کائنات
پرونده‌ام به قدر پشیزی سیاه نیست

شیدایی‌ام چو خلعت شاهی‌ست بر تنم
این خوش‌ردا مناسب هر پادشاه نیست

به برق توی چشمِ غزل‌های من نخند
رعدی‌ست عاشقانه که در هر نگاه نیست...

#منصور_نارویی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من از بهار،
من از بهار نمی‌آیم 
و تو 
سکوت صبح‌دم‌ات را چه کس شکسته که بیدی 
درون دست تو می‌لرزد؟
و من به یاد که افتاده‌ام 
که از بهار 
نمی‌آیم؟
شراع هفت گل سرخ در سپیده طلوع کرد 
و قلب مرد بناگاهِ باغِ باغ‌های جهان شد
تو بساط زمستان 
غریو را نشنیدی!
چه فاصله است مسافت
میان لحظه‌ی میلاد و 
دیده بستن و 
مردن؟
چه فاصله است بر این خاک؟

#منصور_اوجی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


تو گل‌واژه‌ی آرزویی برام
یه شعری که سرشاره از قافیه
توی برزخِ سرنوشت بدم
همین که تو باشی، برام کافیه

من اون عاشقی که توی زندگیش
نداره به غیر از تو هم‌صحبتی
یه شاعر که توی چشات خونه کرد
کسی که می‌خوادت به هر قیمتی

سرم گیجه، ذهنم پر از وسوسه‌ست
به حدّی که جفتْ دست و پام یخ زده
بیا حالمو بهترش کن گلم
دیوونه‌ت خودش رو به مَسلخ زده

یه دیوونه که تار و پودش تویی
یه عاشق که بود و نبودش تویی
نباشی، سراسیمه دق می‌کنه
کسی که تموم وجودش تویی...


#منصور_نارویی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀