کرده است مرا ویران عفریته ی شهوت ران
بگذشت از این پیمان عفریته ی شهوت ران
با هرکه درودی گفت چون غنچه لب اش بشکفت
تن کرد بر او عریان عفریته ی شهوت ران
دیروز پی ما بود ، امروز کسی دیگر
گرد همه کس گردان عفریته ی شهوت ران
با عشوه و رقاصی کرده است چه غوغایی
در انجمن مستان عفریته ی شهوت ران
هر شخص زر اندوزی داده است به وی روزی
بگشود بر او دامان عفریته ی شهوت ران
بر قامت دلجوی اش بر تاب و تب و موی اش
یک شهر شده حیران عفریته ی شهوت ران
کردی تو دلم را خون تا بگذرم از عشق ات
مجنون بگذشت از جان عفریته ی شهوت ران
#علی_نصرالهی_مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذشت از این پیمان عفریته ی شهوت ران
با هرکه درودی گفت چون غنچه لب اش بشکفت
تن کرد بر او عریان عفریته ی شهوت ران
دیروز پی ما بود ، امروز کسی دیگر
گرد همه کس گردان عفریته ی شهوت ران
با عشوه و رقاصی کرده است چه غوغایی
در انجمن مستان عفریته ی شهوت ران
هر شخص زر اندوزی داده است به وی روزی
بگشود بر او دامان عفریته ی شهوت ران
بر قامت دلجوی اش بر تاب و تب و موی اش
یک شهر شده حیران عفریته ی شهوت ران
کردی تو دلم را خون تا بگذرم از عشق ات
مجنون بگذشت از جان عفریته ی شهوت ران
#علی_نصرالهی_مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من را به چه جرمی بزنی دار ،خطاکار
ای تن به حرامی زده با شهوت بسیار
بر کام خودت مهر خموشی بزن عمری
آن لقمه دهن گیر که سیرت کند اینبار
گفتی که به ده تن تن مستت بسپاری
اما نشود سیر تن مست تو یک بار
در کوچه ی ما هست یکی همچو تو اما
عاشق نه که خوانیم و را هرزه و بدکار
فرق تو و او چیست که اکنون تو نهادی
بر روی خودت نام یکی عاشق بیمار
آری که تویی عاشق شیدا و پریشان
نه آنچه نظامی بنوشت است در آثار
افسانه کجا شعر کجا داشت زبانی
اینگونه بگوید به چه معناست وفادار
هر بار یکی میبرد حظ از تن عریان
#مجنون بنشین ، حرمت گفتار نکودار
#علی_نصرالهی
#مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای تن به حرامی زده با شهوت بسیار
بر کام خودت مهر خموشی بزن عمری
آن لقمه دهن گیر که سیرت کند اینبار
گفتی که به ده تن تن مستت بسپاری
اما نشود سیر تن مست تو یک بار
در کوچه ی ما هست یکی همچو تو اما
عاشق نه که خوانیم و را هرزه و بدکار
فرق تو و او چیست که اکنون تو نهادی
بر روی خودت نام یکی عاشق بیمار
آری که تویی عاشق شیدا و پریشان
نه آنچه نظامی بنوشت است در آثار
افسانه کجا شعر کجا داشت زبانی
اینگونه بگوید به چه معناست وفادار
هر بار یکی میبرد حظ از تن عریان
#مجنون بنشین ، حرمت گفتار نکودار
#علی_نصرالهی
#مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل ما سوخته از دست رقیبان بازم
بتر از دست رقیبان ز عزیزان بازم
کو رقیبی که برد خویش ز میدان مارا
گر عزیزی نشود همره ایشان بازم
ما گدایی ره دوست به شاهی ندهیم
گرچه رفتند رفیقان پی شاهان بازم
در دل ما اگر عشق است، ز یکرنگی ماست
گرچه از حیله و رنگ اند عزیزان بازم
ما که بودیم گدایان سر کوچه ی یار
تا کند نیم نگاهی به گدایان بازم
سر پیری مکن ای دل تو چنین رنجورم
که مرا میکنی از درد پریشان بازم
منه دیوانه کجا عاشق و عشق کجا
می شوم اخر از این کرده پشیمان بازم
انقدر خون به دل زار نمودی مجنون
که از آن ابر کند گریه چو باران ، بازم
#علی_نصرالهی_مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بتر از دست رقیبان ز عزیزان بازم
کو رقیبی که برد خویش ز میدان مارا
گر عزیزی نشود همره ایشان بازم
ما گدایی ره دوست به شاهی ندهیم
گرچه رفتند رفیقان پی شاهان بازم
در دل ما اگر عشق است، ز یکرنگی ماست
گرچه از حیله و رنگ اند عزیزان بازم
ما که بودیم گدایان سر کوچه ی یار
تا کند نیم نگاهی به گدایان بازم
سر پیری مکن ای دل تو چنین رنجورم
که مرا میکنی از درد پریشان بازم
منه دیوانه کجا عاشق و عشق کجا
می شوم اخر از این کرده پشیمان بازم
انقدر خون به دل زار نمودی مجنون
که از آن ابر کند گریه چو باران ، بازم
#علی_نصرالهی_مجنون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀