صبح است و گاه شادی و هنگام خرمی
شب از چمن گذشته و گلبرگ شبنمی
آوازخوان چکاو خوش آهنگ در هوا
گیسوکشان بنفشه ی سرمست بر زمی
ریزد نسیم گل ز دهان سپیده دم
برکوهسار شادی و بر دشت خرمی
گسترده مهر جامه ی زرین به تیغ کوه
فرخنده کرده باغ به فرخنده مقدمی
خرم کسی که شادی این صبح زآن اوست
وز تاب مهر نیست چو من خاطرش غمی
گامی زند به مستی و آزادی و امید
وز دیوبچگان نبرد رنج همدمی
دو مرگ بود آنچه مرا پیر کرد و کشت
بیداد عشق بود و بلای معلمی
گر بستمی به تربیت سگ میان خویش
به بود تا به تربیت نسل آدمی
سگ مردمی به سر برد و آشنا شود
وز آدمی نیاید جز نیش کژدمی
در کشوری که این ثمر دانش است و علم
پیداست کآن دیار کجایست و مردمی
نفرین بر آن کسی که در این ره چو من برد
زجری بدین گرانی و اجری بدین کمی
#حمیدی_شیرازی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
شب از چمن گذشته و گلبرگ شبنمی
آوازخوان چکاو خوش آهنگ در هوا
گیسوکشان بنفشه ی سرمست بر زمی
ریزد نسیم گل ز دهان سپیده دم
برکوهسار شادی و بر دشت خرمی
گسترده مهر جامه ی زرین به تیغ کوه
فرخنده کرده باغ به فرخنده مقدمی
خرم کسی که شادی این صبح زآن اوست
وز تاب مهر نیست چو من خاطرش غمی
گامی زند به مستی و آزادی و امید
وز دیوبچگان نبرد رنج همدمی
دو مرگ بود آنچه مرا پیر کرد و کشت
بیداد عشق بود و بلای معلمی
گر بستمی به تربیت سگ میان خویش
به بود تا به تربیت نسل آدمی
سگ مردمی به سر برد و آشنا شود
وز آدمی نیاید جز نیش کژدمی
در کشوری که این ثمر دانش است و علم
پیداست کآن دیار کجایست و مردمی
نفرین بر آن کسی که در این ره چو من برد
زجری بدین گرانی و اجری بدین کمی
#حمیدی_شیرازی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آواز_قو
#حمیدی_شیرازی
#رشید_کاکاوند
#سروش_صحت
شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجي
رود گوشه اي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
كه خود در ميان غزل ها بميرد
گروهي بر آنند كاين مرغ شيدا
كجا عاشقي كرد ؛ آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويي به صحرا بميرد
چو روزي ز آغوش دريا برآمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو دريا ي من بودي آغوش واكن
كه ميخواهد اين قوي زيبا بميرد
#مهدی_حمیدی_شیرازی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#حمیدی_شیرازی
#رشید_کاکاوند
#سروش_صحت
شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجي
رود گوشه اي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
كه خود در ميان غزل ها بميرد
گروهي بر آنند كاين مرغ شيدا
كجا عاشقي كرد ؛ آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويي به صحرا بميرد
چو روزي ز آغوش دريا برآمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو دريا ي من بودي آغوش واكن
كه ميخواهد اين قوي زيبا بميرد
#مهدی_حمیدی_شیرازی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀