چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را
چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم
جماعتی که تحمل نمیکنند بلا را
نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی
دین دیار ندانم که رسم چیست شما را
مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟
کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا
شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:
بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا
جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد
چو درد دوست بیامد چه میکنیم دوا را؟
صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران
سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا
#اوحدی
#صبحتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را
چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم
جماعتی که تحمل نمیکنند بلا را
نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی
دین دیار ندانم که رسم چیست شما را
مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟
کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا
شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:
بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا
جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد
چو درد دوست بیامد چه میکنیم دوا را؟
صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران
سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا
#اوحدی
#صبحتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر ما ستم او چه گذرها که نکرد؟
در دل غم عشقش چه اثرها که نکرد؟
با تیر غمش به هیچ سر سود نداشت
ورنه دل مسکین چه سپرها که نکرد
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دل غم عشقش چه اثرها که نکرد؟
با تیر غمش به هیچ سر سود نداشت
ورنه دل مسکین چه سپرها که نکرد
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیخواهم کسانی را که امروزند و فردا نه
تو را خواهم که دی بودی و امروزی و فردایی
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را خواهم که دی بودی و امروزی و فردایی
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پرده بردار سعادت وقت صبح از روی و این
آن تواند دید کو بیدار باشد صبحدم
مرده دل در خواب نوشینست و دولت در گذار
شادمان آندل که دولتیار باشد صبحدم
#اوحدی قصیده ۲۶
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن تواند دید کو بیدار باشد صبحدم
مرده دل در خواب نوشینست و دولت در گذار
شادمان آندل که دولتیار باشد صبحدم
#اوحدی قصیده ۲۶
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگارینا، به وصل خود دمی ما را ز ما بستان
دل ما را به آن بالا ز دست این بلا بستان
ز هجران تو رنجوریم، اگر بیمار میپرسی
از آنسر رنجه کن پایی، وزین سر مزد پابستان
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل ما را به آن بالا ز دست این بلا بستان
ز هجران تو رنجوریم، اگر بیمار میپرسی
از آنسر رنجه کن پایی، وزین سر مزد پابستان
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فراقِ رویِ تو میسوزدم جگر، چه کنم؟
ز کویِ عافیت افتادهام به در، چه کنم؟
به دل کنند صبوری چو کار سخت شود
دلم نماند، ز هجرِ تو، صبر بر چه کنم؟
#اوحدی_مراغهای
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز کویِ عافیت افتادهام به در، چه کنم؟
به دل کنند صبوری چو کار سخت شود
دلم نماند، ز هجرِ تو، صبر بر چه کنم؟
#اوحدی_مراغهای
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀