💖کافه شعر💖
2.34K subscribers
4.28K photos
2.84K videos
11 files
955 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
همه #آرام_گرفتند و #شب از «نیمه گذشت»

وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است

#حضرت_سعدی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
َروِ رَوانَم

#آرامِ_جانَم

بِی ُو نَمانَم

َردَت_بِه_جانَم


#عارف_قزوینی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
Akhe Ashegham
Behzad Nouri
#صبح_است وسلامے دگراز
دور بہ دوست ....



جـــانم بہ فداے آݩ ڪہ

عـــشقش نِڪوست ...


#آرام_اسحاقـــــــی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
اگرچه از مِیِ عشقت خراب و بی‌خود و مستم
درستکاریِ من بین، دل کسی نشکستم

به راه عشق تو -جانا!- به جای پای، نهم سر
که سر ز پا نشناسم چو دل برفت ز دستم

به جز تو هیچ ندیدم به هرچه دیده فکندم
چو تار و پودِ ارادت ز هرچه بود، گسستم

در آن زمان که رسیدم بر آشیانِ بلندت
به اوجِ رفعت و عزّت رسید طالعِ پستم

برای آنکه زنم بوسه آن لبِ شِکرینت
چو نِی، میان خود از بهر این معامله بستم

اگرچه "سعدی شیراز" شعر نغز سروده
کلامِ دلکشِ «آرام»، دل ربود ز دستم...

#آرام_اصفهانی (عباسعلی)

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
صبح است و سلامی دگر از دور بـه دوست

جانـم بـه فدای آنکـه، عشقـش نیکوست

بـایـد کـه از احساسِ خـدا، مسـت شویم

هـر شام‌ و سَحـر، از کَـرم و رحمـتِ اوست

#آرام_اسحاقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح است و سلامی دگر از دور بـه دوست
جانـم بـه فدای آنکـه، عشقـش نیکوست

بـایـد کـه از احساسِ خـدا، مسـت شویم
هـر شام‌ و سَحـر، از کَـرم و رحمـتِ اوست...!

#آرام_اسحاقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق آن نیست ڪه یک دل به صد یار دهی


عشق ان است ڪه صد دل به یک یار دهی



#آرام_زمانے


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قلب من!ای ڪودک لجباز بد
هرچه مے خواهے نباید داد زد

گریه ڪن درسینه ام فریادڪن
هرچه خواهی،بی وفا را یاد ڪن

تا ڪه نامحرم نداند راز من
راز این قلب پر از احساسِ من


#آرام_رضوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ناز شستت عاشقی را خوب معنا کرده ای
با نگاهت در درونم شعله برپا کرده ای

عشق یعنی واژه ها را سرمه ی چشمت کنم
یوسفی هستی که من را هم زلیخا کرده ای

دیدگانت آیت مهر است و سودا آفرین
با نگاهت در حریم سینه ماوا کرده ای

شور فرهاد و تب مجنون و شعر شهریار
در تو یکجا آمده _ یکباره غوغا کرده ای

تا که دستانت شفیع دست هایم می شوند
تازه می فهمم که دنیا را مهنّا کرده ای

بوسه هایت مست و مخمورم کند سودای من
هم خدایی هم بشر _ طوفان به دریا کرده ای

تا تو هستی واژه ها در حکم فرمان منند
با صفای مهر خود شعرم مصفا کرده ای

عشق یعنی هم تو باشی هم من و یک جرعه شعر
زندگانی را برای من گوارا کرده ای


#آرام_اسحاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و #من
در نهايت،
از تمام رنج ها
و زخم هايي كه
نمي توان گفت 
#روزي
در چند وجب خاك
#آرام ميگيرم

و #تو،
در نهايتِ
رنجِ دلتنگي
براي قدم هاي گمشده ام
كه اگر همراهم بودي..
#روزي 
#پاسخگوي اعمالت خواهي بود...!!

#نسیم_دادستان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀