قاصدک های پریشان را که با خود باد برد
با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد
ای که می پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانه ای را برد، از بنیاد برد
عشق می بازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی این چنین هر کس به خاک افتاد، بُرد
شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن ها
هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد
جای رنجش نیست از دنیا، که این تاراجگر
هر چه برد، از آنچه روزی خود به دستم داد برد
در قمار دوستی، جز رازداری شرط نیست
هر که در میخانه از مستی نزد فریاد، برد
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد
ای که می پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانه ای را برد، از بنیاد برد
عشق می بازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی این چنین هر کس به خاک افتاد، بُرد
شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن ها
هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد
جای رنجش نیست از دنیا، که این تاراجگر
هر چه برد، از آنچه روزی خود به دستم داد برد
در قمار دوستی، جز رازداری شرط نیست
هر که در میخانه از مستی نزد فریاد، برد
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
اگر چون رود می خواهد که با دریا بیامیزد
بگو چون چشمه بر زانو گذارد دست و برخیزد
به حرف دوستان از دست من، دامن مکش هر چند
به ساحل گفته اند از صحبت دریا بپرهیزد
چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می گیریم
که با این معصیت ها آبروی ما نمی ریزد
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا «با هم» در آن دنیا برانگیزد
در این پیرانه سر، سجاده ای دارم که می ترسم
خدا با آن مرا از حلقه ی دوزخ بیاویزد
مرا روز قیامت با غمت از خاک می خوانند
چه محشر می شود مستی که از خواب تو برخیزد
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
بگو چون چشمه بر زانو گذارد دست و برخیزد
به حرف دوستان از دست من، دامن مکش هر چند
به ساحل گفته اند از صحبت دریا بپرهیزد
چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می گیریم
که با این معصیت ها آبروی ما نمی ریزد
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا «با هم» در آن دنیا برانگیزد
در این پیرانه سر، سجاده ای دارم که می ترسم
خدا با آن مرا از حلقه ی دوزخ بیاویزد
مرا روز قیامت با غمت از خاک می خوانند
چه محشر می شود مستی که از خواب تو برخیزد
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر
👤#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر
👤#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
دلم بدون تو غمگین و
با تو افسرده است
چه کرده ای که
ز بود و نبودت آزرده است.
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
با تو افسرده است
چه کرده ای که
ز بود و نبودت آزرده است.
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🍂
خبر نداشتن از حال من بهانهی تو ست
بهانهی همه ظالمان شبیه هم است
كسی بدون تو باور نكرده است مرا
كه با تو نسبت من چون دروغ با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ما هنوز یك قدم است
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear 🌸🌵
بهانهی همه ظالمان شبیه هم است
كسی بدون تو باور نكرده است مرا
كه با تو نسبت من چون دروغ با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ما هنوز یك قدم است
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear 🌸🌵
دل آزار است یا دلخواه ماییم و همین یک دل
ببر یا بازگردان من به هر صورت زیان کارم
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear ☕️🌸
ببر یا بازگردان من به هر صورت زیان کارم
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear ☕️🌸
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم
تا نگویی اشک های شمع ازکم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا ببینم کیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🌺
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم
تا نگویی اشک های شمع ازکم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا ببینم کیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
#فاضل_نظری
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
@kafe_shear☕️ 🌺
کـــــآفِــه شِــعــر
شعر بخونیم بچه عا؟ :)
خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قاعده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به «قانون خویشتن»
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
«از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید»
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
[با عشق ممکن است تمام محال ها!]
#فاضل_نظری
@kafe_shear🍁🦌
تعریف ها معادله ها احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قاعده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به «قانون خویشتن»
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
«از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید»
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
[با عشق ممکن است تمام محال ها!]
#فاضل_نظری
@kafe_shear🍁🦌
ای رفته کم کم از دل و جان! ناگهان بیا
مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا
قصد من از حیات، تماشای چشم توست
از چشم زخم بدنظران در امان بیا
جام شراب نیست که در کف گرفته است
خون می خورد ز دست غمت ارغوان بیا
ای لحظه ای که در سر هر شاخه فکر توست
ای نوبهار تا به ابد جاودان بیا
این صید را به معجزهء عشق زنده کن
عیسای من به دیدن این نیمه جان بیا
یک عمر آمدم به در خانه ات، تو نیز
یکدم به خانهی من بی خانمان بیا
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا
قصد من از حیات، تماشای چشم توست
از چشم زخم بدنظران در امان بیا
جام شراب نیست که در کف گرفته است
خون می خورد ز دست غمت ارغوان بیا
ای لحظه ای که در سر هر شاخه فکر توست
ای نوبهار تا به ابد جاودان بیا
این صید را به معجزهء عشق زنده کن
عیسای من به دیدن این نیمه جان بیا
یک عمر آمدم به در خانه ات، تو نیز
یکدم به خانهی من بی خانمان بیا
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بیمزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
چون برگ بیمزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
نه چندان دلخوری از من نه چندان دوستم داری
مرا تا چند میخواهی بلاتکلیف بگذاری؟!
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
مرا تا چند میخواهی بلاتکلیف بگذاری؟!
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌻
درخت «باور» من برگ و بار و سایه ندارد
«دروغ» هرچه که باشد اساس و پایه ندارد
چه باوریست که چون «کوزه ی شکسته» در آتش
برای شعله شدن هم خمیرمایه ندارد
چنین که یافته ام دشمن حقیقی خود را
دلم به غیر «خود» از هیچکس گلایه ندارد
به استخاره سراغ از دلم مگیر که عمریست
کتابی ام که به غیر از عذاب آیه ندارد
برای صحبت آیینهها به سنگ بیندیش
صریح باش، که دل طاقت کنایه ندارد
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌸
«دروغ» هرچه که باشد اساس و پایه ندارد
چه باوریست که چون «کوزه ی شکسته» در آتش
برای شعله شدن هم خمیرمایه ندارد
چنین که یافته ام دشمن حقیقی خود را
دلم به غیر «خود» از هیچکس گلایه ندارد
به استخاره سراغ از دلم مگیر که عمریست
کتابی ام که به غیر از عذاب آیه ندارد
برای صحبت آیینهها به سنگ بیندیش
صریح باش، که دل طاقت کنایه ندارد
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌸
پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟!
آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند
شادم تصور میکنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌺
آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند
شادم تصور میکنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند
#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌺
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بیمزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری /
#اکنون / #فریاد
@kafe_shear☕️🌺
چون برگ بیمزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری /
#اکنون / #فریاد
@kafe_shear☕️🌺