کـــــآفِــه شِــعــر
32 subscribers
268 photos
5 videos
10 links
یک فنجان شعر و روزمرگی مهمان من....
Download Telegram
این سعادت ندهد دست همیشه اما
دیدن آن مه جان ناگه و دزدیده خوش است

#مولوی
@kafe_shear☕️🌺
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

#فاضل_نظری
@kafe_shear☕️🌺
پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟!
آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند

شادم تصور می‌کنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند

#فاضل_نظری

@kafe_shear☕️🌺
تا زد آیینه دم از عشق تو، مُردم از رشک
ضعف نگذاشت که از سینه برآرم نفسی

#غنی_کشمیری

@kafe_shear☕️🌺
یارب چه گل شکفته، که امروز در چمن
گلها به جای چشم، دهن باز کرده‌اند!

#صائب_تبریزی

@kafe_shear☕️🌺
‌ای که به جرمی دروغ، بر دل من تاختی  
راست بگو بعد من، دل به که پرداختی؟ 
 
سوختن و ساختن، سهم من از عشق بود  
جان مرا سوختی، کار مرا ساختی ...
 
رفتی و آخر تو را دوش‌به‌دوش رقیب 
دیدم و ویران شدم، دیدی و نشناختی ...
 
گفتم اگر عاشقی، شرط محبت وفاست  
عاقبت ای بی‌وفا شرط مرا باختی 
 
وصل خداداد را خواستی از روزگار  
ای دل بی آبرو!  رو به که انداختی؟

#سجاد_سامانی

@kafe_shear☕️🌺
‏غلام آن نظربازم، که خاطر با یکی دارد

#فروغی_بسطامی
@kafe_shear☕️🌺
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی...

@kafe_shear🌺
اتحاد عاشق و معشوق را نازم ڪه شمع

سوخت از یک شعله هم خود را وهم پروانه را

#آتش_اصفهانی
@kafe_shear☕️🌺
شب بزم خیاٖلی به دل سوخته چیدم

تصویر تو گل کرد ز آهی که کشیدم ...


#بیدل_دهلوی
‌‌@kafe_shear☕️🌺
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی‌مزارم و چون باد بی‌وطن

پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تن‌به‌تن

خاموش از آن شدم که به جایی نمی‌رسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن

چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من

بر دشت لاله برف نشسته‌ست و دور نیست
رزوی که سر دوباره برآریم از کفن

#فاضل_نظری /
#اکنون / #فریاد
@kafe_shear☕️🌺
سینه را سوراخ‌ها کردی به پیکانِ ستم
خوب کردی، خانه‌ی تاریکِ ما روزن نداشت


#شانی_تکلو

@kafe_shear☕️🌺
آتش اما در دل خاکستریم

#پروین_اعتصامی

@kafe_shear☕️🌺
به قصد سینهٔ ما تیز کن پیکانِ بی‌رحمی
بتا! زنگ غم از آیینهٔ دل‌های پرخون بَر

#غزالی_مشهدی

@kafe_shear☕️🌺
هر شکاری شود از جنگلِ شهباز گرفت
جز دو چشمت که دل از وی نتوان باز گرفت

#نیر_تبریزی

@kafe_shear☕️🌺
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمی‌بینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی

سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز می‌گردد جهان دورِ سرم یعنی

تو را از من جدا کردند و پشت میله‌ها ماندم
تمام هستی‌ام نابود شد، بال و پرم یعنی

نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟

اگر ده سال بر می‌گشتم از امروز می‌دیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی

تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه می‌ماند به جا؛ خاکسترم یعنی

نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت این‌ها بود، خوبم... بهترم یعنی!

#مهدی_فرجی
@kafe_shear☕️🌺
رفتی و اندوه تو در دل بماند
همچو نَم در خاک و گَرد اندر نمد

#سیف_فرغانی

@kafe_shear☕️🌺
منم و فکر و خیالِ تو، بیا بسم‌ الله

#صائب_تبریزی
@kafe_shear☕️🌺