کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت_صدوچهارده لبخندي زدمو به بچه هام خيره شدم... ميدونم منظور پرستار امير بود چقدر دوست داشتم اونم الان پيشم بود اما ايناهمش ارزوعه .... باهزار بدبختي تونستم مهسا رو راضي كنم تا باموبايلش به علي زنگ بزنم من ميخواستم تمام تلاشمو بكنم تابرش گردونم... …
#پارت_صدوپانزاده
_اما بهتره که پدر بالای سرشون باشه
_اين همه ادم پدر بالاسرشون نبود وخيلي هم موفق اند
....
امروز از بيمارستان ترخيص ميشدم...
مهسا همش مواظبم بود نميذاشت از جام تكون بخورم
دخترم مثل خودم اروم و مظلوم بود برعکس پسرم که مثل علی شیطون بود
تمام مدت ارزو ميكردم علي برگرده.. امير بدجوري به بچه ها وابسته شده بود
خوشحال بودم كه به جاي علي حداقل امير هست..
كسي كه ميشد بهش تيكه كرد...
اكثر همسايه براي ديدنم اومده بودن
.....
_عطيه
_جانم
شناسنامه اشون رو ميخواي چيكار كني الان 5روزه شونو اما هنوز بي هويتتن
_بخدا تمام فكر ذهنم همينه.. اما نميدونم بايد چيكاركنم
بالاخرع تا كيي ميخوان بي شناسنامه باشن پس فردا مدرسه ميخوان برن به مشكل برميخوري
_توبگو من چيكار كنم من همون كار رو ميكنم
_ببينم برگه صيغه نامت كجاس
باتعجب پرسيدم
_ برگه
-اره ديگه؛ همون برگه اي كه محضر بهتون داده
_اما ما محضر نرفتيم كه... علي خودش تو خونه صيغه رو خوند
_وايي عطيه تو هيچ راهي برا خودت نذاشتي
_من مگه از اينده خبر داشتم..
سرشو تكون داد.. ازجاش بلند شد و شروع به راه رفتن كرد
_هرجورشده بايد يه برگه صيغه نامه برات جور كنيم
_چه جوري اخه
_ نميدونم؛ ولي بايد هرجور شده جورش كنين
_لعنت بهت علي
_تو داري علي رو لعنت ميكني خانوم عاشق پيشه
_تيكه ميندازي
_نه بابا چه تيكه اي والا دارم حقيقتو ميگم.. علي اين همه بلا سرت اورد اما تو به ذره از عشقت نسبت بهش كم نشده
_چيكاركنم... اين قلب لعنتيم نميزاره ازش بد مياد
_اما تو فقط داري خودتو اذيت ميكني
_ميدونم.. اما نميتونم فراموشش كنم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
_اما بهتره که پدر بالای سرشون باشه
_اين همه ادم پدر بالاسرشون نبود وخيلي هم موفق اند
....
امروز از بيمارستان ترخيص ميشدم...
مهسا همش مواظبم بود نميذاشت از جام تكون بخورم
دخترم مثل خودم اروم و مظلوم بود برعکس پسرم که مثل علی شیطون بود
تمام مدت ارزو ميكردم علي برگرده.. امير بدجوري به بچه ها وابسته شده بود
خوشحال بودم كه به جاي علي حداقل امير هست..
كسي كه ميشد بهش تيكه كرد...
اكثر همسايه براي ديدنم اومده بودن
.....
_عطيه
_جانم
شناسنامه اشون رو ميخواي چيكار كني الان 5روزه شونو اما هنوز بي هويتتن
_بخدا تمام فكر ذهنم همينه.. اما نميدونم بايد چيكاركنم
بالاخرع تا كيي ميخوان بي شناسنامه باشن پس فردا مدرسه ميخوان برن به مشكل برميخوري
_توبگو من چيكار كنم من همون كار رو ميكنم
_ببينم برگه صيغه نامت كجاس
باتعجب پرسيدم
_ برگه
-اره ديگه؛ همون برگه اي كه محضر بهتون داده
_اما ما محضر نرفتيم كه... علي خودش تو خونه صيغه رو خوند
_وايي عطيه تو هيچ راهي برا خودت نذاشتي
_من مگه از اينده خبر داشتم..
سرشو تكون داد.. ازجاش بلند شد و شروع به راه رفتن كرد
_هرجورشده بايد يه برگه صيغه نامه برات جور كنيم
_چه جوري اخه
_ نميدونم؛ ولي بايد هرجور شده جورش كنين
_لعنت بهت علي
_تو داري علي رو لعنت ميكني خانوم عاشق پيشه
_تيكه ميندازي
_نه بابا چه تيكه اي والا دارم حقيقتو ميگم.. علي اين همه بلا سرت اورد اما تو به ذره از عشقت نسبت بهش كم نشده
_چيكاركنم... اين قلب لعنتيم نميزاره ازش بد مياد
_اما تو فقط داري خودتو اذيت ميكني
_ميدونم.. اما نميتونم فراموشش كنم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG