کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت_صدوپانزاده _اما بهتره که پدر بالای سرشون باشه _اين همه ادم پدر بالاسرشون نبود وخيلي هم موفق اند .... امروز از بيمارستان ترخيص ميشدم... مهسا همش مواظبم بود نميذاشت از جام تكون بخورم دخترم مثل خودم اروم و مظلوم بود برعکس پسرم که مثل علی شیطون بود…
#پارت_صدوشانزاده
.....
باصداي زنگ تلفن از جام بلند شدمو به سمتش رفتم
_بله
اما جواب نداد
چندربارپشت هم الو گفتم اما جوابي نشنيدم خواستم قطع كنم كه باصداش اشكام گونه هامو خيس كرد
_عطيه..... الو پشت خطي
_اره؛
_توي لامصب چي داري كه همش جلو چشمامي هان
از طرز حرف زدنش فهميدم مسته
_دوباره مست كردي
خنديد
_اره، فكركردم ميتونم يه لحظه بدون تو راحت باشم اما بدترهم شد
_برگرد علي، سخته زندگي بدون تو برام
_هه... چراانقدر خرم ميكني فكر كردي خبرا به من نميرسه
_چه خبري
_خودت بهتر ميدوني
_من نميدونم داري درباره چي حرف ميزني... اما هرچي كه شنيدي دوروغه... من اينجا دارم بچه هارو بزرگ ميكنم به تنهايي... تو انور پي خوشيدي
من مثل تو نيستم... من از تو مرد ترم
تلفن رو قطع كرد همونجا سر خوردمو نشستم
از صبح مغزم درگير حرغ علي بود نميدونستم راجب من چه دوروغي بهش گفتم
اما ميتونستم فقط اينا كار اميره.. نمي دونستم چرا ميخواد بين من و علي فاصله بندازه
بايد جلوشو ميگرفتم
...
_عطيه
_جانم...
_امروز باامير داشتيم راجب شناسنامه بچه ها حرف ميزديم... اون يه پيشنهاد خوب داد
_چه پيشنهادي
_ببين ميدونم شايد ناراحت بشي...
_باز چه حرفي زده.... داره زندگيمو خراب ميكنه
_كي
_اون امير.... معلوم نيس چه دشمني با من وعلي داره
_چراهمچين حرفي رو راجب امير ميزني
_چون تازه شناختمش... معلوم نيس چه حرفي راجب من به علي زده كه متنفر شده ازم
_تو باعلي حرف زدي مگه
_صبح زنگ زد بهم... مست بود......
تمام صحبتامونو به عطيه گفتم عصبي شد
_مرديكه عوضي پس بگو چراهمچين پيشنهادي رو داد
_مگه چي گفته بود
_هيچي... اصلا نميخواد راجبش صحبت كنيم
_نه بگو
_گفتش ميخواد هرجور شده تو رو ميخواد عقدكنه تا به اسم خودش مال بچه ها شناسنامه بگيره بعد باهاش يه مدت زندگي كني و اگه تو نخواستي ازش جدا بشي
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
.....
باصداي زنگ تلفن از جام بلند شدمو به سمتش رفتم
_بله
اما جواب نداد
چندربارپشت هم الو گفتم اما جوابي نشنيدم خواستم قطع كنم كه باصداش اشكام گونه هامو خيس كرد
_عطيه..... الو پشت خطي
_اره؛
_توي لامصب چي داري كه همش جلو چشمامي هان
از طرز حرف زدنش فهميدم مسته
_دوباره مست كردي
خنديد
_اره، فكركردم ميتونم يه لحظه بدون تو راحت باشم اما بدترهم شد
_برگرد علي، سخته زندگي بدون تو برام
_هه... چراانقدر خرم ميكني فكر كردي خبرا به من نميرسه
_چه خبري
_خودت بهتر ميدوني
_من نميدونم داري درباره چي حرف ميزني... اما هرچي كه شنيدي دوروغه... من اينجا دارم بچه هارو بزرگ ميكنم به تنهايي... تو انور پي خوشيدي
من مثل تو نيستم... من از تو مرد ترم
تلفن رو قطع كرد همونجا سر خوردمو نشستم
از صبح مغزم درگير حرغ علي بود نميدونستم راجب من چه دوروغي بهش گفتم
اما ميتونستم فقط اينا كار اميره.. نمي دونستم چرا ميخواد بين من و علي فاصله بندازه
بايد جلوشو ميگرفتم
...
_عطيه
_جانم...
_امروز باامير داشتيم راجب شناسنامه بچه ها حرف ميزديم... اون يه پيشنهاد خوب داد
_چه پيشنهادي
_ببين ميدونم شايد ناراحت بشي...
_باز چه حرفي زده.... داره زندگيمو خراب ميكنه
_كي
_اون امير.... معلوم نيس چه دشمني با من وعلي داره
_چراهمچين حرفي رو راجب امير ميزني
_چون تازه شناختمش... معلوم نيس چه حرفي راجب من به علي زده كه متنفر شده ازم
_تو باعلي حرف زدي مگه
_صبح زنگ زد بهم... مست بود......
تمام صحبتامونو به عطيه گفتم عصبي شد
_مرديكه عوضي پس بگو چراهمچين پيشنهادي رو داد
_مگه چي گفته بود
_هيچي... اصلا نميخواد راجبش صحبت كنيم
_نه بگو
_گفتش ميخواد هرجور شده تو رو ميخواد عقدكنه تا به اسم خودش مال بچه ها شناسنامه بگيره بعد باهاش يه مدت زندگي كني و اگه تو نخواستي ازش جدا بشي
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG