کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.83K subscribers
23.1K photos
28.7K videos
95 files
42.9K links
Download Telegram
#پارت49

اره درست گفتی چرا میخوای انقدر نداشته هامو به رخم بکشی


مگه چیکارات کردم که از بچگی داری ازارم میذی


چی کار کردی بهتره بگی چیکار نکردی از بچکی اسم.تو از دهن.هیشکی نمی افتاد هم فقط به فکر توبودن هیشکی به من اهمیت نمیداد.


حتی مامان بابای خودم تا چیزی میخواستم میگفتن بزا اول برا شادی بگیرمش بعد مال تو
ِ

من.هرکاری میکردم که دیده شم ولی تو بااینکه هیچ غلطی نمی کردی باز هم اسمت تو دهن همه بود


از تَرهُم خوشت میاد اره اینکه همه بهت ترهُم کنن منت بزارن سرت,


ای کاش منم مثل توبودم هیشکی بهم توجه نمیکرد



اره من از تَرهُم خوشم میاددوست دارم تمام ادما فقط توجه کنن


مثل مامانت که همیشه به توجه میکرد همیشه همه جا میگفت شاهین پسرخودمه ولی توی لعنتی ازم گرفتیش


مامانت یه روز قبل از زایمان تو برگشت گفت مراقبت باشم مثل یه داداش، گفت هرچقدر محبت بهم کرده همون قدر هم مراقبت در حقت کنم


چقدر هم به حرفش گوش دادی


مچم دستمو بیشتر فشار داد گفت
به حرفش گوش کردم،


تو اصلا به من محبت کردی، توکه همیشه عذابم بودی میدونستی کابوس بچگی هام بودی، برو یه ذره فکرکن ببین بهم محبت کردی


صورتش جلو تر اورد فاصله صورتمون اندازع یه بند انگشت از کارش تعجب کرده بود

میخوای از الان بهت محبت کنم و بع لبام خیره شد

زود سرمو به جهت مخالف برگردوندم

از اون یکی محبت ها دوست داری واین بار نگاهی به بدنم کرد و چشمکی زد


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
ِ
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت48 رمان پارادوکس وقتی از ارزو مطمئن شدم اروم راهمو سمت ساختمون کج کردم. سرو صدای مربیا و مسئول هر بخش از توی اتاق مامان میومد. لبخند محوی رو لبم شکل گرفت. مثل قدیما دور هم جمع شده بودن. تقی به در زدم که با بفرمایید مامان وارد شدم. چشمم به تک تکشون خورد.تمام…
#پارت49
رمان پارادوکس

مامان فاطمه گفت:
_ چخبر؟ نبودی. نمیگی من نگرانت میشم؟ نمیتونی یه زنگ بمن بزنی؟
کلافه از حرفا و سوالای تکراری گفتم:
_ وای مامان من که عذرخواهی کردم.بخدا درگیر بودم. الانم میشا خیلی لطف کرد که اولین روز کارمو بهم مرخصی داد.
_ خداروشکر که حداقل کارت جور شد.راستی پیش پروانه راحتی؟
لیوان چای رو به لبام نزدیک کردمو گفتم:
_ خیلی.حداقل اعصابم ارومه. ولی مزاحم اون بنده خدا شدم.
_ برای همین گفتم بیای اینجا.
متعجب نگاش کردمو گفتم:
_ چیزی شده؟ پروانه چیزی گفته؟ اگه من مزاحمشم....
نزاشت حرفمو ادامه بدم:
_ نه عزیزم فکر اشتباه نکن. پروانه از من خواست باهات صحبت کنم.
_ مامان جان من زیاد مزاحم پروانه نمیشم زود میرم از پیشش.
_ دختر میزاری حرف بزنم یا نه.
سرمو کج کردمو و گفتم:
_ چشم بفرمایید
_ پروانه ازم خواست که باهات صحبت کنم. گفت اون اتاق براش بزرگه و تنهاست. اگه تو راضی باشی باهم اونجا زندگی کنین.
متعجب گفتم:
_ ولی مامان نمیشه. نمیخوام مزاحمش بشم.
_ وقتی خودش میگه بری پیشش چه مزاحمتی داره؟
_ نمیدونم والا. اخه...
_ اخه نداره.نصف هزینه اون اتاقو هم تو بده. همه هزینه هاتون نصف میشه. برای جفتتون خوبه.
با اینکه تردید داشتم اما ته دلم راضی بودم

@kadbanoiranii
#پارت49



امروز روز دومی بود که ایلیا به ملاقاتم نیومد!

دلم میخواست بیاد تا باهاش درد و دل کنم.
تا بهش بگم چقد دلم گرفته از جبر روزگار..

ولی نیومد... زندایی گفت درگیر کارای شرکته و نتونسته بیاد اما من میدونم دروغه...
من میدونم واسه چی نیومده!!

چون تحملشو نداره...
چون نمیتونه تحمل کنه نيلو رو تو این وضع ببینه...
کاش بیاد!

دلم بدجوری حرف زدن میخاد...

و هیچ شنونده ای بهتر از ایلیا نیست.



********************



_داره بارون میباره؟

پرستار لبخند ملیحی به روم میپاشه و جواب میده :

_آره عزیزم، یه بارون قشنگ بهاری....


_میشه پنجره رو باز کنید، صداش آرامش بخشه...

_بله چرا نشه.


هنوز دنیا زیباست.

هنوز بارون زیباست.

هنوز صدای شر شر بارون ملودی گوش نوازیه.

هنوز نعمت های خدا دیدنیه.

هنوز خدا مهربونه...




از پنجره ای که روی دیوار سمت راست تعبیه شده به آسمون شب چشم میدوزم و نفس عمیقی میکشم.

گوشیمو از زیر بالش برمیدارم و برنامه هامو بالا پایین میکنم.

جواب پیام هایی که بیشترشون ابراز نگرانیه و احوال پرسی میدم.

اینستاگرامم رو باز میکنم.

دایره ی سبز رنگ دور پروفایل ایلیا توجهمو جلب میکنه.
استوری کلوز ...

آنتن دهی ضعیفه و طول میکشه تا آپلود بشه.
به محض باز شدنش لبم میخنده و کاسه ی چشمم لبریز میشه...

ایلیا تحت هیچ شرایطی منو تنها نمیزاره و اینو با این عکس میخاد بهم بفهمونه...

نوشته ی روی عکس صحنه ای از بچگیامون رو برام تداعی میکنه.

.............................


انگشت کوچيکمو به طرف ایلیای ده ساله گرفتم و با لحن بچگونه ای گفتم :

_گول بده دعواشون کنی که با من باسی نکردن.

ایلیا هم انگشتشو به انگشتم گره زد و گفت :

_قول میدم آبجی جونیم. الان من مشقامو تند تند می نویسم میام خودمون باهم بازی کنیم.

خودمو بغلش پرت کردم و با ناز کودکانه گفتم :

_تو خِلس مهربون منی.

قلقکم داد و گفت :

_توام شاهزاده پری منی...

کمی فکر کردم و گفتم :

_همونی که قصشو برام خوندی؟ اون دختر خیلی خیلی خوشگله که مهربونم بود؟

سرشو تکون داد و گفت :

_آره آره همون.

ذوق کردم و بالا وپایین پریدم و موهای خرگوشیمو تکون دادم و با خوشحالی گفتم :

_پس توام اون خِلس آبیه ای چون آبی دوس دالی، خیلی دوسِت دالممم...

.....................................


با همون خنده ی کوتاه که از یادآوری خاطرات کودکی روی لبم شکل گرفته، استوری رو ریپلای میکنم و براش می نویسم :

** پری کوچولو منتظرته🙃...


گوشی رو خاموش میکنم و کنار میزارم و باز به صدای بارون گوش میسپرم.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت49




چراغ شام تارم

بیا چشم انتظارم

چقدر نازت کشیدم

تو رفتی از کنارم

بیا رحمی به حال زار ما کن

بیا این بی وفایی را نکن

تو گفتی آشناییمون خطا بود

خطا کردم تو هم امشب خطا کن

همین جوری می خوند ومسخره بازی در میاورد.

بچه ها هم باهاش دست می زدن و همراهیش می کردن. تنها کسی که مات و مبهوت بهش زل زده بود، من بودم!

لاکردار عجب صدایی داره!!خدایا نمی شد صدا به این قشنگی رو به یکی دیگه بدی ؟!

آدم قحط بود؟!چیش!!

مسعود همون طور داشت می خوند: پیرهن صورتی دل من و بردی

کشتی تو من و غمم و نخوردی

نشون به اون نشون یادته

گل سرخی روی موهات نشوندی

گفتی من میرم الان زودی برمی گردم گفتی من میام اونوقت باهات همسر می گردم

- به به به... عروسی راه انداختی ادیب؟!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر