کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت364 رسانه تبلیغی ما باشید🎀 به کدبانوها فوروارد کن 😊 لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join @kadbanoiranii https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال @kadbanoiranii حرام…
#پارت365
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت365
از جست و خیز خسته میشم و می ایستم و دستمو روی قفسه سینه میزارم و با هومان چشم تو چشم میشم...
آخ خدایا....
این لبخند کج معنادارش چرا انقد قشنگه و چهره ی جذابش رو صدبرابر دلنشین تر کرده؟!
اصلا شک دارم پیش از این لبخندی به این گیرایی دیده باشم!
واقعا چه بلایی داره به سرم میاد؟!
چرا انقد بی جنبه شدم!!
هومان ارتباط چشمی رو قطع میکنه و چوبو روی میز رها میکنه و همونطور که به طرف پله ها میره با کنایه میگه :
_خیلی بازیِ نفس گیری بود.... واقعا بُرد پر افتخاری داشتی!!
باید به این ضد حال های هومان عادت کنم... ولی الان اونقد سر کِیفم که هیچ کنایه ای نمیتونه حالمو بگیره.
نمیزارم در بره و خودمو بهش می رسونم و دستامو باز میکنم و جلوشو میگیرم :
_بُرد، بُرده، فرقی نداره.... جنابعالی باختی و باید به شرط عمل کنی..... نمیتونی بزنی زیرش......
ردیف دندون هامو نشونش میدم و تند تند پلک میزنم و ادامه میدم :
_خب پسرعمو جان کجا میریم؟؟
دیگه انتخاب مکانو به خودتون میسپرم...
به پرویی خودم میخندم...
نگاه هومان سمت چال گونه ام کشیده میشه..... ولی خیلی کوتاه و دوباره به چشمام خیره میشه.!
خندم به یک لبخند کوچیک تبدیل میشه و زیر گرمای نگاه نافذش ذوب میشم!
دم سنگینی میگیره و دستاشو در جیب شلوارکش میزاره و در حالی که از کنارم رد میشه و میگه :
_ بهش فکر میکنم.....
میخوام بازم ذوق کنم و جیغ بزنم که به سمتم میچرخه و با چهره ی حق به جانب و بدجنس ادامه میده :
_البته نه به مکانش...
به اینکه آیا به شرطی که گذاشتی عمل کنم یا نه!...
حرصی میخوام جوابشو بدم که انگشت اشاره اشو روی بینیش میزاره و میگه :
_ هیسسس.... پرحرفی کنی کلا کنسل میشه!
هم تعجب میکنم از این روی هومان و هم دود از کله بلند میشه که مجبورم ساکت بمونم...
از پله ها بالا میره و دیگه حرص خوردنم رو نمیبینه..
خدای آزار دادن فقط خودت آقا هومان ...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
از جست و خیز خسته میشم و می ایستم و دستمو روی قفسه سینه میزارم و با هومان چشم تو چشم میشم...
آخ خدایا....
این لبخند کج معنادارش چرا انقد قشنگه و چهره ی جذابش رو صدبرابر دلنشین تر کرده؟!
اصلا شک دارم پیش از این لبخندی به این گیرایی دیده باشم!
واقعا چه بلایی داره به سرم میاد؟!
چرا انقد بی جنبه شدم!!
هومان ارتباط چشمی رو قطع میکنه و چوبو روی میز رها میکنه و همونطور که به طرف پله ها میره با کنایه میگه :
_خیلی بازیِ نفس گیری بود.... واقعا بُرد پر افتخاری داشتی!!
باید به این ضد حال های هومان عادت کنم... ولی الان اونقد سر کِیفم که هیچ کنایه ای نمیتونه حالمو بگیره.
نمیزارم در بره و خودمو بهش می رسونم و دستامو باز میکنم و جلوشو میگیرم :
_بُرد، بُرده، فرقی نداره.... جنابعالی باختی و باید به شرط عمل کنی..... نمیتونی بزنی زیرش......
ردیف دندون هامو نشونش میدم و تند تند پلک میزنم و ادامه میدم :
_خب پسرعمو جان کجا میریم؟؟
دیگه انتخاب مکانو به خودتون میسپرم...
به پرویی خودم میخندم...
نگاه هومان سمت چال گونه ام کشیده میشه..... ولی خیلی کوتاه و دوباره به چشمام خیره میشه.!
خندم به یک لبخند کوچیک تبدیل میشه و زیر گرمای نگاه نافذش ذوب میشم!
دم سنگینی میگیره و دستاشو در جیب شلوارکش میزاره و در حالی که از کنارم رد میشه و میگه :
_ بهش فکر میکنم.....
میخوام بازم ذوق کنم و جیغ بزنم که به سمتم میچرخه و با چهره ی حق به جانب و بدجنس ادامه میده :
_البته نه به مکانش...
به اینکه آیا به شرطی که گذاشتی عمل کنم یا نه!...
حرصی میخوام جوابشو بدم که انگشت اشاره اشو روی بینیش میزاره و میگه :
_ هیسسس.... پرحرفی کنی کلا کنسل میشه!
هم تعجب میکنم از این روی هومان و هم دود از کله بلند میشه که مجبورم ساکت بمونم...
از پله ها بالا میره و دیگه حرص خوردنم رو نمیبینه..
خدای آزار دادن فقط خودت آقا هومان ...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت365
اخمی کرد و گفت:هه هه هه !!شما چقد بامزه این خانوم کوزت...
در مورد موضوعت ازت توضیح خواستم...
نگفتم خوشمزگی کنی که!!بگو... می شنوم!
اخم کردم و موضوعم و براش توضیح دادم...
یه ذره زر زر کردو چرت و پرت گفت..
.راهنماییم کرد و گفت که واسه یه تحقیق چه چیزایی لازمه..
یه چندتا سایت و کتابم بهم معرفی کرد که به موضوعم ربط داشت
حرفاش که تموم شد، با نیش باز زل زدبهم و گفت:دستت درد نکنه...غذات توپه توپ بود!
!مرسی...
چه عجب...آقا یه بار یه تشکر از دهنشون بیرون اومد
. اومدم تیریپ باکلاسی بردارم بگم خواهش می کنم و قابل شمارو نداشت که این مسعود بی شعور مهلت نداد دهنم و باز کنم،
یه سی دی گرفت سمتم و باذوق گفت: می دونی این چیه؟!
خونسردگفتم:دسته بیله خب سی دیه دیگه عقل كل!!
لبخندی زد و گفت: سی دی بودنش که سی دیه. مهم اینه که توی این سی دی چی هس
!!یه فیلم ترسناک توپ آمریکاییه!!از سعید گرفتم...
این چی گفت؟! فیلم ترسناک؟
بیخیال بابا...من تو كل عمرم یه بار بیشتر یه فیلم ترسناک ندیدم که خب اونم از نظر بقیه زیاد ترستاک نبود...
تا یه هفته اشکان و مجبور می کردم بیاد پیشم بخوابه...
توهم می زدم فکر می کردم که یه چیزی تو کمدمه!!
شبا هم هی خواب روح و جن و این جور چیزارو می دیدم می زدم زیر گریه...
همچین آدم ترسوی بی جنبه ای هستم من!
!حالا پاشم برم فیلم ترسناک آمریکایی ببینم؟!
مسعود سکوتم و که دید. شیطون گفت: چی شد؟!می ترسی؟
آب دهنم و قورت دادم و گفتم:نه بابا.. ترس چیه؟!
من خودم عاشق فیلمای ترسناکم ولی خب می دونی الان خسته ام... خوابم میاد!!
آره جون عمم من عاشق فیلمای ترسناکم؟!
اصلا خوابم نمیومد ولی دروغ گفتم که سریع گورم وگم کنم و مجبور نشم فیلم ببینم!!
پوزخندی زد و گفت: بهونه الکی نیار... تو میترسی!!
@kadbanoiranii
اخمی کرد و گفت:هه هه هه !!شما چقد بامزه این خانوم کوزت...
در مورد موضوعت ازت توضیح خواستم...
نگفتم خوشمزگی کنی که!!بگو... می شنوم!
اخم کردم و موضوعم و براش توضیح دادم...
یه ذره زر زر کردو چرت و پرت گفت..
.راهنماییم کرد و گفت که واسه یه تحقیق چه چیزایی لازمه..
یه چندتا سایت و کتابم بهم معرفی کرد که به موضوعم ربط داشت
حرفاش که تموم شد، با نیش باز زل زدبهم و گفت:دستت درد نکنه...غذات توپه توپ بود!
!مرسی...
چه عجب...آقا یه بار یه تشکر از دهنشون بیرون اومد
. اومدم تیریپ باکلاسی بردارم بگم خواهش می کنم و قابل شمارو نداشت که این مسعود بی شعور مهلت نداد دهنم و باز کنم،
یه سی دی گرفت سمتم و باذوق گفت: می دونی این چیه؟!
خونسردگفتم:دسته بیله خب سی دیه دیگه عقل كل!!
لبخندی زد و گفت: سی دی بودنش که سی دیه. مهم اینه که توی این سی دی چی هس
!!یه فیلم ترسناک توپ آمریکاییه!!از سعید گرفتم...
این چی گفت؟! فیلم ترسناک؟
بیخیال بابا...من تو كل عمرم یه بار بیشتر یه فیلم ترسناک ندیدم که خب اونم از نظر بقیه زیاد ترستاک نبود...
تا یه هفته اشکان و مجبور می کردم بیاد پیشم بخوابه...
توهم می زدم فکر می کردم که یه چیزی تو کمدمه!!
شبا هم هی خواب روح و جن و این جور چیزارو می دیدم می زدم زیر گریه...
همچین آدم ترسوی بی جنبه ای هستم من!
!حالا پاشم برم فیلم ترسناک آمریکایی ببینم؟!
مسعود سکوتم و که دید. شیطون گفت: چی شد؟!می ترسی؟
آب دهنم و قورت دادم و گفتم:نه بابا.. ترس چیه؟!
من خودم عاشق فیلمای ترسناکم ولی خب می دونی الان خسته ام... خوابم میاد!!
آره جون عمم من عاشق فیلمای ترسناکم؟!
اصلا خوابم نمیومد ولی دروغ گفتم که سریع گورم وگم کنم و مجبور نشم فیلم ببینم!!
پوزخندی زد و گفت: بهونه الکی نیار... تو میترسی!!
@kadbanoiranii