کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
28.6K videos
95 files
42.8K links
Download Telegram
#پارت۷۸۷

نگاهی به مهشیدی که با آن کوله ی بزرگش دور خود می چرخد و به مناظر اطراف نگاه می کند می اندازم. از کنار چشمه بلند می شوم و می گویم:


-امیدوارم سر ظهرم هوا همینطور خنک بمونه. برگردیم پیش بقیه؟


خودش را روی زمین پهن می کند و همزمان می گوید:


-می ریم حالا یه کم بشینیم اینجا! آخی... خدا جون!


از خدا خواسته تند تند سر تکان می دهم و تائیدش می کنم. محمد و رزا به همراه بقیه اعضای خانواده کمی دورتر و در قسمتی پایین تر از جایی که ما بودیم اطراق کرده بودند.


محمد یک چشمش به رزا بود و یک چشمش به منی که اینجا نشسته بودم. می فهمیدم که مدام می چرخد و حوالی من را می پاید.


-همه چیز بین تو و محمد خوبه؟


نفس عمیقی می گیرم و بدون اینکه چشمم را از محمد و پدرانه های قشنگش با رزا بگیرم لب می زنم:


-خوبه! در واقع همه چیز بهتر از اون چیزی که فکر می کردم داره پیش می ره. قرار شد امروز و فردا با رزا صحبت کنیم و بعد همه چیز رو علنی کنیم. محمد اصرار داره هرچی زودتر با هم زندگی کنیم و من هیچ دلیلی برای مخالفت باهاش ندارم.


-خدا رو شکر که همه چیز خوبه. خوشحالم برات رفیق!


بدون اینکه نگاهش کنم غم چسبیده ته آه بی صدایش را از چشمانش خواندم.


سر به سمتش می چرخانم و دستانم را پشت سرم تکیه می دهم.

-همه چیز خوب نیست. هیچوقت تو هیچ رابطه ای همه چیز نمی تونه خوب باشه. این غیر واقعیه! آدما به دنیا میان تا بجنگن. تو هر لحظه برای حال خوبت باید تلاش کنی. اون روزی که آدمی دست از تلاش برداره روز مرگشه! مثل این آب زلالی که از دیدنش کیف می کنی و روحت تازه می شه اما همین آب اگر راکد بمونه می گنده! من و محمدم مشکلات خودمونو داریم. رابطه مون بالا و پایینای خودشو داره اما امید دارم که با درایت بتونیم از پسش بربیایم.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر