#پارت۷۱۳
سرش را بالا آورد و با نگاهی ریز شده گفت:
-نه... من ازت در مورد کارت سوال بپرسم ناراحت می شی؟
لب هایم جمع شد و با چهره ی بی خیالی شانه بالا انداختم.
-نه چرا باید ناراحت شم. مگه من از کار تو بپرسم تو ناراحت می شی؟ من چرا باید ناراحت شم؟
با انگشت شصتش گوشه ی لبش را می خاراند و بالاخره به زبان می آید.
-توی شرکتی که کار می کنی امنیت شغلی داری؟
سوالش خیلی کلی بود. دقیقا منظور پشت سوالش را نفهمیدم اما هرچه در ذهن دارم بی کم و کاست ردیف می کنم تا جمله بندی کنم.
-می تونم قاطع بگم که آره. من تنها بعد یکسال از شروع کارم توی اون شرکت به صورت رسمی استخدام شدم. حقوق و مزایایی که می گیرم با توجه به کاری که انجام می دم، عادلانه ست. پروژه ها بین طراحا تقسیم می شه و گروهمون جو سالمی داره. روابط تو شرکتمون کاملا حرفه ایه و ساعات کاری هم مناسبن. رئیسمم از هر نظر همیشه باهام راه اومده و منم براش کم نذاشتم. به هیچ چیزی نمی تونم فکر کنم که توی کارم آزارم بده. فکر می کنم اینا کافی باشه تا بگم امنیت شغلی دارم.
لب هایش را داخل دهانش کشیده و روی نوک پا و پنجه مدام وزنش را جابجا می کند.
کاملا مشخص بود که چیزی می خواهد بگوید که با به زبان آوردن آن مشکل دارد.
-اون... ماموریتایی که می رفتی... اجباریه؟ یعنی اگر نری چی میشه؟
حالا کم کم داشتم به نتیجه می رسیدم. که سمت و سوی این پرسش ها به چه راهی خواهد رفت!
محمد انگار فوبیای این را داشت که هرچیزی در کار یا زندگی قرار است برای من آزار دهنده، خسته کننده، یا آسیب زننده باشد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
سرش را بالا آورد و با نگاهی ریز شده گفت:
-نه... من ازت در مورد کارت سوال بپرسم ناراحت می شی؟
لب هایم جمع شد و با چهره ی بی خیالی شانه بالا انداختم.
-نه چرا باید ناراحت شم. مگه من از کار تو بپرسم تو ناراحت می شی؟ من چرا باید ناراحت شم؟
با انگشت شصتش گوشه ی لبش را می خاراند و بالاخره به زبان می آید.
-توی شرکتی که کار می کنی امنیت شغلی داری؟
سوالش خیلی کلی بود. دقیقا منظور پشت سوالش را نفهمیدم اما هرچه در ذهن دارم بی کم و کاست ردیف می کنم تا جمله بندی کنم.
-می تونم قاطع بگم که آره. من تنها بعد یکسال از شروع کارم توی اون شرکت به صورت رسمی استخدام شدم. حقوق و مزایایی که می گیرم با توجه به کاری که انجام می دم، عادلانه ست. پروژه ها بین طراحا تقسیم می شه و گروهمون جو سالمی داره. روابط تو شرکتمون کاملا حرفه ایه و ساعات کاری هم مناسبن. رئیسمم از هر نظر همیشه باهام راه اومده و منم براش کم نذاشتم. به هیچ چیزی نمی تونم فکر کنم که توی کارم آزارم بده. فکر می کنم اینا کافی باشه تا بگم امنیت شغلی دارم.
لب هایش را داخل دهانش کشیده و روی نوک پا و پنجه مدام وزنش را جابجا می کند.
کاملا مشخص بود که چیزی می خواهد بگوید که با به زبان آوردن آن مشکل دارد.
-اون... ماموریتایی که می رفتی... اجباریه؟ یعنی اگر نری چی میشه؟
حالا کم کم داشتم به نتیجه می رسیدم. که سمت و سوی این پرسش ها به چه راهی خواهد رفت!
محمد انگار فوبیای این را داشت که هرچیزی در کار یا زندگی قرار است برای من آزار دهنده، خسته کننده، یا آسیب زننده باشد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر