#پارت۳۵۰
به یک باره تسبیح را در مشتش جمع می کند و با لحنی که بوی تمسخر می داد سینه جلو می دهد و می گوید:
-حرف من چیز دیگه ایه دختر جون... زندگی خاله بازی نیست! اون دختر از خون فرهمندا باشه جایی غیر از کنار فرهمندا بودن، نداره! متعلق به این خانواده میشه! اون تنها وارث پسر ارشد منه! چطور فکر می کنی...
عصبی جلو می کشم و حرفش را قطع می کنم... برایم مهم نبود اگر بی تربیت خطاب شوم... لحظه ای دیگر نمی توانستم این خزعبلات را تحمل کنم...
-دختر من شی نیست که متعلق به کسی باشه! اون یه انسان آزاده و به ریالی از ثروت پدرش احتیاجی نداره! من به دنبال یه خانواده برای دخترم اومده بودم!
از جایم بلند می شوم. کارم اینجا تمام شده بود. هرچیزی که باید می گفتم را گفته بودم! بافتم را روی پاهایم صاف می کنم و دستانم را مقابل شکمم به هم گره می زنم.
-قصد من از ورود رزا به این خونه داشتنه یه خانواده ی گرم و شلوغ بود. چیزی که صادقانه می گم، همیشه آرزوی خودم بوده و من برای دخترم هر اونچه که داشتم و نداشتم رو می خوام. برای برآورده کردن احتیاجاتش هر کاری از دست بربیاد همیشه انجام دادم. من خانواده پر جمعیتی نداشتم و درسته که حسرتش باهامه اما حالا...
نگاهم را با تانی دور می گردانم و پوزخند می زنم:
-حس می کنم که چیزی از دست ندادم. من نداشتمش و نمردم. دخترمم به همچین خانواده ای احتیاج نخواهد داشت. ممنون که وقتتون رو در اختیارمون گذاشتین!
می چرخم و هنوز قدم بعدی را برنداشته بودم که با صدایش درجایم میخکوب می شوم...
-منظورت از خانواده چیه؟ یه خانواده پاره وقت؟ شنبه تو ننه اش باشی یکشنبه محمد باباش؟ مادر بودنت، یقه پاره کردنت، منم منم کردنات تا اینجاست؟ تو اگر مادری، با پدر دخترت یه خانواده باشین! تو یه خونه، بهش خانواده بدین!
با بهت به سمتش برمی گردم. نیاز داشتم تا با چشمان خودم ببینم که این حرف ها را از زبان این مرد شنیده ام و توهم نبوده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
به یک باره تسبیح را در مشتش جمع می کند و با لحنی که بوی تمسخر می داد سینه جلو می دهد و می گوید:
-حرف من چیز دیگه ایه دختر جون... زندگی خاله بازی نیست! اون دختر از خون فرهمندا باشه جایی غیر از کنار فرهمندا بودن، نداره! متعلق به این خانواده میشه! اون تنها وارث پسر ارشد منه! چطور فکر می کنی...
عصبی جلو می کشم و حرفش را قطع می کنم... برایم مهم نبود اگر بی تربیت خطاب شوم... لحظه ای دیگر نمی توانستم این خزعبلات را تحمل کنم...
-دختر من شی نیست که متعلق به کسی باشه! اون یه انسان آزاده و به ریالی از ثروت پدرش احتیاجی نداره! من به دنبال یه خانواده برای دخترم اومده بودم!
از جایم بلند می شوم. کارم اینجا تمام شده بود. هرچیزی که باید می گفتم را گفته بودم! بافتم را روی پاهایم صاف می کنم و دستانم را مقابل شکمم به هم گره می زنم.
-قصد من از ورود رزا به این خونه داشتنه یه خانواده ی گرم و شلوغ بود. چیزی که صادقانه می گم، همیشه آرزوی خودم بوده و من برای دخترم هر اونچه که داشتم و نداشتم رو می خوام. برای برآورده کردن احتیاجاتش هر کاری از دست بربیاد همیشه انجام دادم. من خانواده پر جمعیتی نداشتم و درسته که حسرتش باهامه اما حالا...
نگاهم را با تانی دور می گردانم و پوزخند می زنم:
-حس می کنم که چیزی از دست ندادم. من نداشتمش و نمردم. دخترمم به همچین خانواده ای احتیاج نخواهد داشت. ممنون که وقتتون رو در اختیارمون گذاشتین!
می چرخم و هنوز قدم بعدی را برنداشته بودم که با صدایش درجایم میخکوب می شوم...
-منظورت از خانواده چیه؟ یه خانواده پاره وقت؟ شنبه تو ننه اش باشی یکشنبه محمد باباش؟ مادر بودنت، یقه پاره کردنت، منم منم کردنات تا اینجاست؟ تو اگر مادری، با پدر دخترت یه خانواده باشین! تو یه خونه، بهش خانواده بدین!
با بهت به سمتش برمی گردم. نیاز داشتم تا با چشمان خودم ببینم که این حرف ها را از زبان این مرد شنیده ام و توهم نبوده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۳۵۰
#
به یک باره تسبیح را در مشتش جمع می کند و با لحنی که بوی تمسخر می داد سینه جلو می دهد و می گوید:
-حرف من چیز دیگه ایه دختر جون... زندگی خاله بازی نیست! اون دختر از خون فرهمندا باشه جایی غیر از کنار فرهمندا بودن، نداره! متعلق به این خانواده میشه! اون تنها وارث پسر ارشد منه! چطور فکر می کنی...
عصبی جلو می کشم و حرفش را قطع می کنم... برایم مهم نبود اگر بی تربیت خطاب شوم... لحظه ای دیگر نمی توانستم این خزعبلات را تحمل کنم...
-دختر من شی نیست که متعلق به کسی باشه! اون یه انسان آزاده و به ریالی از ثروت پدرش احتیاجی نداره! من به دنبال یه خانواده برای دخترم اومده بودم!
از جایم بلند می شوم. کارم اینجا تمام شده بود. هرچیزی که باید می گفتم را گفته بودم! بافتم را روی پاهایم صاف می کنم و دستانم را مقابل شکمم به هم گره می زنم.
-قصد من از ورود رزا به این خونه داشتنه یه خانواده ی گرم و شلوغ بود. چیزی که صادقانه می گم، همیشه آرزوی خودم بوده و من برای دخترم هر اونچه که داشتم و نداشتم رو می خوام. برای برآورده کردن احتیاجاتش هر کاری از دست بربیاد همیشه انجام دادم. من خانواده پر جمعیتی نداشتم و درسته که حسرتش باهامه اما حالا...
نگاهم را با تانی دور می گردانم و پوزخند می زنم:
-حس می کنم که چیزی از دست ندادم. من نداشتمش و نمردم. دخترمم به همچین خانواده ای احتیاج نخواهد داشت. ممنون که وقتتون رو در اختیارمون گذاشتین!
می چرخم و هنوز قدم بعدی را برنداشته بودم که با صدایش درجایم میخکوب می شوم...
-منظورت از خانواده چیه؟ یه خانواده پاره وقت؟ شنبه تو ننه اش باشی یکشنبه محمد باباش؟ مادر بودنت، یقه پاره کردنت، منم منم کردنات تا اینجاست؟ تو اگر مادری، با پدر دخترت یه خانواده باشین! تو یه خونه، بهش خانواده بدین!
با بهت به سمتش برمی گردم. نیاز داشتم تا با چشمان خودم ببینم که این حرف ها را از زبان این مرد شنیده ام و توهم نبوده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#
به یک باره تسبیح را در مشتش جمع می کند و با لحنی که بوی تمسخر می داد سینه جلو می دهد و می گوید:
-حرف من چیز دیگه ایه دختر جون... زندگی خاله بازی نیست! اون دختر از خون فرهمندا باشه جایی غیر از کنار فرهمندا بودن، نداره! متعلق به این خانواده میشه! اون تنها وارث پسر ارشد منه! چطور فکر می کنی...
عصبی جلو می کشم و حرفش را قطع می کنم... برایم مهم نبود اگر بی تربیت خطاب شوم... لحظه ای دیگر نمی توانستم این خزعبلات را تحمل کنم...
-دختر من شی نیست که متعلق به کسی باشه! اون یه انسان آزاده و به ریالی از ثروت پدرش احتیاجی نداره! من به دنبال یه خانواده برای دخترم اومده بودم!
از جایم بلند می شوم. کارم اینجا تمام شده بود. هرچیزی که باید می گفتم را گفته بودم! بافتم را روی پاهایم صاف می کنم و دستانم را مقابل شکمم به هم گره می زنم.
-قصد من از ورود رزا به این خونه داشتنه یه خانواده ی گرم و شلوغ بود. چیزی که صادقانه می گم، همیشه آرزوی خودم بوده و من برای دخترم هر اونچه که داشتم و نداشتم رو می خوام. برای برآورده کردن احتیاجاتش هر کاری از دست بربیاد همیشه انجام دادم. من خانواده پر جمعیتی نداشتم و درسته که حسرتش باهامه اما حالا...
نگاهم را با تانی دور می گردانم و پوزخند می زنم:
-حس می کنم که چیزی از دست ندادم. من نداشتمش و نمردم. دخترمم به همچین خانواده ای احتیاج نخواهد داشت. ممنون که وقتتون رو در اختیارمون گذاشتین!
می چرخم و هنوز قدم بعدی را برنداشته بودم که با صدایش درجایم میخکوب می شوم...
-منظورت از خانواده چیه؟ یه خانواده پاره وقت؟ شنبه تو ننه اش باشی یکشنبه محمد باباش؟ مادر بودنت، یقه پاره کردنت، منم منم کردنات تا اینجاست؟ تو اگر مادری، با پدر دخترت یه خانواده باشین! تو یه خونه، بهش خانواده بدین!
با بهت به سمتش برمی گردم. نیاز داشتم تا با چشمان خودم ببینم که این حرف ها را از زبان این مرد شنیده ام و توهم نبوده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪