کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29K videos
95 files
43.2K links
Download Telegram
#پارت۱۵۲


-می گفت بهت گفته بودم دیر وقته نیا چرا گوش ندادی! نمی فهمید به خاطر این بود که دلم طاقت نمی آورد صداشو اونطوری بشنوم... تو کش مکش دعوا بودیم که اون اتفاقی که نباید افتاد! نمی دونم چطور شد و اصلا چرا به اونجا رسیدیم ولی شد...!

مهشید با نگاهی ناباور خیره ام مانده و من با غمی که صدایم را می لرزاند لب می زنم:

-من اول بوسیدمش! اون عقب کشید. خیلی ترسیدم! گفتم دیگه تموم شد محمدو از دست دادم. اما وقتی اومدم توضیح بدم که یهویی شد و منظوری نداشتم اون منو بوسید. من...

حتی فکر به آن لحظات هم عقل از سرم می برد. حالا اما پس لرزه های آن زلزله ای که در دلم به پا کرده بود فقط لب هایم را از بغض می لرزاند.

-صبح باهاش تماس گرفتن دوباره! نمی دونم چیشد و چی گفته بودن بهش خشک شده بود و عین ماتم زده ها بود. لباس پوشیده و نپوشیده از در زد بیرون و دیگه هیچوقت ندیدمش!

-یعنی چی هیچوقت ندیدمش؟

-یعنی همین! من هیچ آدرس و نشونی غیر از آدرس همون آپارتمان نداشتم! منم گوشیم شب قبلش تو کیفم رفته بود. تا برسم خونه و زنگ بزنم گوشیش خاموش بود. اون آپارتمانم فقط برای شیش ماه اجاره کرده بود. وقتی بعد از دو هفته خبری ازش نشد اجاره داده بودن به یه نفر دیگه! دیگه نتونستم پیداش کنم! بعد دو هفته هم تسلیم شدم. دیگه زنگ نزدم و سراغشو نگرفتم... به همین راحتی!

-اون هیچوقت بهت زنگ نزد؟

-نتونستم سیمکارتمو برگردونم! مامان وقتی رفته بود سیم کارت بگیره دیده بود هزینه اش با سیم کارت هدیه دار یکیه، خطمو سوزوند و خیلی خوشحال با دوتا سیم کارت توی دستش اومد خونه! من اون قدر از یهویی رفتنش و نیومدنش شوکه و بهت زده بودم که سیم کارتم آخرین مسئله ای بود که بخوام واسش غصه بخورم!

نگاهش به غم نشسته و با درد نگاهم می کند.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪