#پارت۷۳۰
-منم باهات بیام؟
نمی خواستم بروم. صرفا گفتم تا بدانم که جای به خصوصی می خواهد برود یا نه.
-نه... تو رو می خوام چیکار؟
براق می شوم و با صدای آرام اما لحن قاطعی می گویم:
-مهشید می دونی که اگه اسم اون نریمان عوضی را بیاری حلق آویزت می کنم دیگه؟
چشم هایش درشت می شوند و با لحن پر از بهتی می گوید:
-کی هست این بابایی که میگی؟ دلت خوشه ها... من چه کار اون دارم؟ اون عوضی رفت پشت سرشم نگاه نکرد. برم دیدن اون که چی بشه؟
خیالم راحت می شود. اما از طرفی هم نمی دانم که چه کار مهم دیگری می تواند داشته باشد که نیاز است تنهایی برود.
من و مهشید چیز پنهانی از هم نداشتیم. مهشید خواهر بود برایم. تا ابد نگرانش می شدم.
-برو مراقب خودت باش. اینجا هم مسیرش پرته. حتما با ماشین مطمئن برگرد.
-حواسم هست.
دیگر چیزی از او نپرسیدم چون نمی خواستم که در جمع بیشتر از این درگوشی صحبت کنیم. ولی قطعا شب همه چیز را از او پرسجو می کردم.
با رزا به اتاقمان رفتیم تا لباسش را با لباس راحت تری عوض کنم. در حال شانه کردن موهایش بودم که تقه ای به در خورد. حاج خانوم داخل آمد و من آمدم از جایم بلند شوم که نگذاشت.
-راحت باش عزیزم. منم بشینم پیشت.
کنارم روی تخت نشست و با عشق خیره ی رزا شد.
-خوبی تو قربونت برم؟ باباجی رو دیدی ما رو یادت رفتا...
رزا با شیطنت خندید و من گفتم:
-نه مادر جونش... دخترم دوستتون داره حواسش نبود بیاد پیشتون.
خواستم که دلگیر نشود اما گویا رزا تصمیم دیگری داشت که مردد نیم نگاهی به من کرد و گفت:
-راستش حواسم بودا... ولی وسط حرف مهمی بودم باید برای باباجی تعریف می کردم. خودش گفت تا دیدمش تعلیفش کنم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
-منم باهات بیام؟
نمی خواستم بروم. صرفا گفتم تا بدانم که جای به خصوصی می خواهد برود یا نه.
-نه... تو رو می خوام چیکار؟
براق می شوم و با صدای آرام اما لحن قاطعی می گویم:
-مهشید می دونی که اگه اسم اون نریمان عوضی را بیاری حلق آویزت می کنم دیگه؟
چشم هایش درشت می شوند و با لحن پر از بهتی می گوید:
-کی هست این بابایی که میگی؟ دلت خوشه ها... من چه کار اون دارم؟ اون عوضی رفت پشت سرشم نگاه نکرد. برم دیدن اون که چی بشه؟
خیالم راحت می شود. اما از طرفی هم نمی دانم که چه کار مهم دیگری می تواند داشته باشد که نیاز است تنهایی برود.
من و مهشید چیز پنهانی از هم نداشتیم. مهشید خواهر بود برایم. تا ابد نگرانش می شدم.
-برو مراقب خودت باش. اینجا هم مسیرش پرته. حتما با ماشین مطمئن برگرد.
-حواسم هست.
دیگر چیزی از او نپرسیدم چون نمی خواستم که در جمع بیشتر از این درگوشی صحبت کنیم. ولی قطعا شب همه چیز را از او پرسجو می کردم.
با رزا به اتاقمان رفتیم تا لباسش را با لباس راحت تری عوض کنم. در حال شانه کردن موهایش بودم که تقه ای به در خورد. حاج خانوم داخل آمد و من آمدم از جایم بلند شوم که نگذاشت.
-راحت باش عزیزم. منم بشینم پیشت.
کنارم روی تخت نشست و با عشق خیره ی رزا شد.
-خوبی تو قربونت برم؟ باباجی رو دیدی ما رو یادت رفتا...
رزا با شیطنت خندید و من گفتم:
-نه مادر جونش... دخترم دوستتون داره حواسش نبود بیاد پیشتون.
خواستم که دلگیر نشود اما گویا رزا تصمیم دیگری داشت که مردد نیم نگاهی به من کرد و گفت:
-راستش حواسم بودا... ولی وسط حرف مهمی بودم باید برای باباجی تعریف می کردم. خودش گفت تا دیدمش تعلیفش کنم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خــدایـا 🙏
آنگونه عزیزانم را بنگر
که احساس کنند
خوشبخت ترین کائناتند
دل هاشان را سرشاراز آرامش
و خانه هاشان را
گرمای محبت خدایی ات ببخش
شبتون پــر از آرامــش
و در پناه خـداوند مهربون🌸🍃
@kadbanoiranii
آنگونه عزیزانم را بنگر
که احساس کنند
خوشبخت ترین کائناتند
دل هاشان را سرشاراز آرامش
و خانه هاشان را
گرمای محبت خدایی ات ببخش
شبتون پــر از آرامــش
و در پناه خـداوند مهربون🌸🍃
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸💫بـه نـام خـدایـی کـه
⚪️💫مـهـر او قـوت قـلـب مـا،
🌸💫و یاد او راحتی روح ماست،
🌸💫آبــــاد آن زبــــان
⚪️💫کـه بـر آن ذکر اوسـت،
🌸💫آزاد آن کـــــس
⚪️💫که وی دربند اوست!
🌸💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️💫الهی به امید تو نه خلق روزگار
.
🤞👌🌹🍃 @kadbanoiranii
⚪️💫مـهـر او قـوت قـلـب مـا،
🌸💫و یاد او راحتی روح ماست،
🌸💫آبــــاد آن زبــــان
⚪️💫کـه بـر آن ذکر اوسـت،
🌸💫آزاد آن کـــــس
⚪️💫که وی دربند اوست!
🌸💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️💫الهی به امید تو نه خلق روزگار
.
🤞👌🌹🍃 @kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#باقلوای_شعیریه
رشته شعریه 300 گرم (شعریه را از خارجی فروشی یا لوازم قنادی تهیه کنید)
کره 50 گرم
شیر عسلی نصف قوطی یک کمی بیشتر
گردو خرد شده و کمی پسته
زعفران آبکرده غلیظ یک قاشق
پودر نشاسته 2 قاشق بزرگ
کره و نشاسته را 10 دقیقه تفت میدهیم
رشته ها را با دست خرد کرده و شعریه را با کره داخل قابلمه با حرارت ملایم سرخ کنید تا طلایی شود می توانید کمی پودر هل یا دارچین یا زنجبیل به آن اضافه کنید. ولی من زعفران ریختم.بعد حرارت را خاموش کرده میذاریم شعریه سرد بشه شیر عسلی را آرام آرام اضافه کنید و چنگ بزنید تا مواد منسجم شود مواد را روی کیسه به قطر یک سانت پهن کرده و رویش پسته و گردو بریزید و کمی فشار دهید مانند کلیپ رول کنید بعد دو ساعت در فریزر یا 4 ساعت در یخچال گذاشته سپس با کارد اره ای به صورت رفت و برگشت برش بزنید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس
#باقلوای_شعیریه
رشته شعریه 300 گرم (شعریه را از خارجی فروشی یا لوازم قنادی تهیه کنید)
کره 50 گرم
شیر عسلی نصف قوطی یک کمی بیشتر
گردو خرد شده و کمی پسته
زعفران آبکرده غلیظ یک قاشق
پودر نشاسته 2 قاشق بزرگ
کره و نشاسته را 10 دقیقه تفت میدهیم
رشته ها را با دست خرد کرده و شعریه را با کره داخل قابلمه با حرارت ملایم سرخ کنید تا طلایی شود می توانید کمی پودر هل یا دارچین یا زنجبیل به آن اضافه کنید. ولی من زعفران ریختم.بعد حرارت را خاموش کرده میذاریم شعریه سرد بشه شیر عسلی را آرام آرام اضافه کنید و چنگ بزنید تا مواد منسجم شود مواد را روی کیسه به قطر یک سانت پهن کرده و رویش پسته و گردو بریزید و کمی فشار دهید مانند کلیپ رول کنید بعد دو ساعت در فریزر یا 4 ساعت در یخچال گذاشته سپس با کارد اره ای به صورت رفت و برگشت برش بزنید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#بوریتو_مرغ
800 گرم فیله مرغ
1 عدد فلفل دلمه ای
1 عدد پیاز
2 حبه سیر
2_3 قاشق غذاخوری سس مایونز
2_3 قاشق غذاخوری سس کچاپ
5 عدد نان ترتیلا یا پیتا یا تافتون
300 گرم پنیر
نمک،فلفل سیاه،اورگانو،ریحان خشک
برای فیکس کردن لبه های نان👇
1 قاشق غذا خوری آرد
30 میلی لیتر آب
مرغ را با نمک و ادویه پخته و ریش ریش کنید،سیر و پیاز را در روغن تفت دهید بعد فلفل دلمه ای را اضافه کنید و 2 دقیقه دیگر تفت دهید،سپس ادویه، فیله مرغ، سس مایونز و سس کچاپ را اضافه کنید هم مواد را با هم مخلوط کنید و از روی حرارت بردارید،برای فیکس کردن لبه نان در یک کاسه آرد و آب را با هم مخلوط کنید، نان ها را طبق ویدیو کنار هم بچینید و لبه ها را روی هم فیکس کنید،سپس وسط نان پنیررنده شده بگذارید و بعد مخلوط مرغ را اضافه کنید و مجدد پنیر گذاشته و نان ها رو جمع کنید و کف سینی فر بذارید و سینی را در فر از قبل گرم شده با دمای 180درجه به مدت 15_20 قرار دهید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری حرام است
#بوریتو_مرغ
800 گرم فیله مرغ
1 عدد فلفل دلمه ای
1 عدد پیاز
2 حبه سیر
2_3 قاشق غذاخوری سس مایونز
2_3 قاشق غذاخوری سس کچاپ
5 عدد نان ترتیلا یا پیتا یا تافتون
300 گرم پنیر
نمک،فلفل سیاه،اورگانو،ریحان خشک
برای فیکس کردن لبه های نان👇
1 قاشق غذا خوری آرد
30 میلی لیتر آب
مرغ را با نمک و ادویه پخته و ریش ریش کنید،سیر و پیاز را در روغن تفت دهید بعد فلفل دلمه ای را اضافه کنید و 2 دقیقه دیگر تفت دهید،سپس ادویه، فیله مرغ، سس مایونز و سس کچاپ را اضافه کنید هم مواد را با هم مخلوط کنید و از روی حرارت بردارید،برای فیکس کردن لبه نان در یک کاسه آرد و آب را با هم مخلوط کنید، نان ها را طبق ویدیو کنار هم بچینید و لبه ها را روی هم فیکس کنید،سپس وسط نان پنیررنده شده بگذارید و بعد مخلوط مرغ را اضافه کنید و مجدد پنیر گذاشته و نان ها رو جمع کنید و کف سینی فر بذارید و سینی را در فر از قبل گرم شده با دمای 180درجه به مدت 15_20 قرار دهید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری حرام است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#شیرینی آسون
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شیرینی آسون
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#چیکن_پاپکورن_KFC
نمک ۱ ق چ
سینه مرغ ۱ عدد
فلفل سیاه ½ ق چ
آب گازدار ۱۰۰ میلی لیتر
فلفل چیلی ½ ق چ
فلفل سیاه ½ ق چ
پودر سیر ۱ ق چ
آرد ۱ پیمانه
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#چیکن_پاپکورن_KFC
نمک ۱ ق چ
سینه مرغ ۱ عدد
فلفل سیاه ½ ق چ
آب گازدار ۱۰۰ میلی لیتر
فلفل چیلی ½ ق چ
فلفل سیاه ½ ق چ
پودر سیر ۱ ق چ
آرد ۱ پیمانه
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#پنکیک_تپلی_قلبی
کره ۱۰۰ گرم
وانیل ۱ ق چ
آرد ۱.۵ پیمانه
نشاسته ذرت ½ پ
بیکینگ پودر ۲ ق چ
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ½ پیمانه
شیر ⅔ پ
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پنکیک_تپلی_قلبی
کره ۱۰۰ گرم
وانیل ۱ ق چ
آرد ۱.۵ پیمانه
نشاسته ذرت ½ پ
بیکینگ پودر ۲ ق چ
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ½ پیمانه
شیر ⅔ پ
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ایده_کادو_کردن
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ایده_کادو_کردن
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#شیرینی_نعلی
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شیرینی_نعلی
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#سوپ_گوجه_و_ریحان
کامل با تمام نکات👌
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#سوپ_گوجه_و_ریحان
کامل با تمام نکات👌
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با بادمجان خوشمزه ترین غذا رو درست کن 😍😍
بادمجوناتو رو خرد کنید روی سطحش با چنگال چند ضربه بزنید گوشت چرخ شده رو همراه نمک و فلفل سیاه مزه دار کنی
مقدار روغن بهش بزنید و روی سطح بادمجوناتون قرار بدید
گوجه رو اسلایسی کنید روی سطحش بزارید به مدت ۴۰دقیقه درون فر ۱۸۰ درجه بزارید
دربیارید پنیر پیتزا بزنید و دوباره ۱۰ دقیقه دیگهبزارید پنیر اب بشه
معرکه میشه حتما امتحانش کنید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
بادمجوناتو رو خرد کنید روی سطحش با چنگال چند ضربه بزنید گوشت چرخ شده رو همراه نمک و فلفل سیاه مزه دار کنی
مقدار روغن بهش بزنید و روی سطح بادمجوناتون قرار بدید
گوجه رو اسلایسی کنید روی سطحش بزارید به مدت ۴۰دقیقه درون فر ۱۸۰ درجه بزارید
دربیارید پنیر پیتزا بزنید و دوباره ۱۰ دقیقه دیگهبزارید پنیر اب بشه
معرکه میشه حتما امتحانش کنید
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۷۳۱
لپ هایش توسط منیر خانوم چلانده می شود و من می خندم.
همیشه حتی زمانی که فکر می کرد ممکن است کسی ناراحت شود یا مثلا من عصبانی شوم باز هم به دروغ متوسل نمی شد.
-آخه قربون تو برم که تعارف نداری!
موهایش را با کش دم اسبی می بندم و او با عجله بیرون می رود.
از نگاه منیر خانوم و اینکه اقدامی برای بلند شدن نمی کند حدس می زنم که برای گفتن حرفی پیشم آمده است.
-دختر قشنگم... خوبی مادر؟
کامل به سمتش برمی گردم و جلو می کشم تا دستش را درون دستم بگیرم. گرمای حضورش را حس کنم. لبخند می زنم.
-چرا خوب نباشم؟ شما رو که دیدم خوب ترم شدم.
چشمانش برق می زند. لحظه ای سر پایین می اندازد و بعد که نگاه بالا می کشد با لحن متاثر و بغض آلودی می گوید:
-بابام خدا بیامرز هروقت که به دیدنم میومد می گفت بابا جان زندگیت قشنگ هست؟ می گفتم بابا تا چی رو بگی قشنگ. می گفت زندگی بالا و پایین داره. یه وقتایی سربالایی و نفس گیر یه وقتاییم سراشیبیه و کافیه خودتو رها کنی تا سر بخوری و بگذره. زندگی باید قشنگ باشه تا بتونی تو دوتاش دووم بیاری. اگه قشنگ باشه هم تو سربالاییا نفس کم نمیاری هم تو سرازیریا دلت قرصه! حالا منم از تو می پرسم چون می دونم سختی و مشکلات هست. اگر زندگیت قشنگه بگو که دل منم قرص شه.
چقدر قشنگ گفته بابا میرزای محمد. من هم به تبع از منیر خانوم بغض می کنم.
-خدا پدرتونو بیامرزه. من خیلی چیزای خوبی از ایشون شنیدم. کاش می شد که از نزدیک باهاشون آشنا می شدم.
-خدا پدر عزیزتو رحمت کنه گل دخترم.
پلک می زنم و سری به نشانه ی تشکر تکان می دهم. نفس عمیقی می گیرم و چشمان نگرانش را منتظر نمی گذارم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
لپ هایش توسط منیر خانوم چلانده می شود و من می خندم.
همیشه حتی زمانی که فکر می کرد ممکن است کسی ناراحت شود یا مثلا من عصبانی شوم باز هم به دروغ متوسل نمی شد.
-آخه قربون تو برم که تعارف نداری!
موهایش را با کش دم اسبی می بندم و او با عجله بیرون می رود.
از نگاه منیر خانوم و اینکه اقدامی برای بلند شدن نمی کند حدس می زنم که برای گفتن حرفی پیشم آمده است.
-دختر قشنگم... خوبی مادر؟
کامل به سمتش برمی گردم و جلو می کشم تا دستش را درون دستم بگیرم. گرمای حضورش را حس کنم. لبخند می زنم.
-چرا خوب نباشم؟ شما رو که دیدم خوب ترم شدم.
چشمانش برق می زند. لحظه ای سر پایین می اندازد و بعد که نگاه بالا می کشد با لحن متاثر و بغض آلودی می گوید:
-بابام خدا بیامرز هروقت که به دیدنم میومد می گفت بابا جان زندگیت قشنگ هست؟ می گفتم بابا تا چی رو بگی قشنگ. می گفت زندگی بالا و پایین داره. یه وقتایی سربالایی و نفس گیر یه وقتاییم سراشیبیه و کافیه خودتو رها کنی تا سر بخوری و بگذره. زندگی باید قشنگ باشه تا بتونی تو دوتاش دووم بیاری. اگه قشنگ باشه هم تو سربالاییا نفس کم نمیاری هم تو سرازیریا دلت قرصه! حالا منم از تو می پرسم چون می دونم سختی و مشکلات هست. اگر زندگیت قشنگه بگو که دل منم قرص شه.
چقدر قشنگ گفته بابا میرزای محمد. من هم به تبع از منیر خانوم بغض می کنم.
-خدا پدرتونو بیامرزه. من خیلی چیزای خوبی از ایشون شنیدم. کاش می شد که از نزدیک باهاشون آشنا می شدم.
-خدا پدر عزیزتو رحمت کنه گل دخترم.
پلک می زنم و سری به نشانه ی تشکر تکان می دهم. نفس عمیقی می گیرم و چشمان نگرانش را منتظر نمی گذارم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۷۳۲
-زندگی قشنگه حاج خانوم. داریم با هم کنار میایم. یه وقتایی سخت میشه ولی هیچوقت نشد که درجا بزنم. عادت ندارم به خسته شدن. حاج خانوم من شاید سی ساله باشم ولی کوله بارم خیلی سنگین تر از سنمه. بلدم خط زندگی رو بخونم. من به آسونی کوتاه نمیام. اگه قدم تو این راه گذاشتم تا زمانی که واقعا به مرز خفه شدن نرسم جا نمی زنم!
نگاهش مهربان بود. همچون مادری که به وجود دخترش افتخار می کند چراغانی بود.
و خوشحال بود و من غیر از اینکه خودم از ممکن بودن رابطه ام با محمد خوشحال می شدم، دلم می خواست این زن را سربلند کنم.
دلیل شادی اش باشم. هرکاری کنم تا این نگاه همینطور بی دقدقه باشد.
-محمد امین خیلی خوشحاله. هیچوقت انقدر آروم ندیده بودمش. خیلی سال گذشته از وقتی که میرزا رو از دست دادیم اما محمد نتونست اون اتفاقا رو پشت سر بذاره. تو و رزا حالشو خوب می کنین. وقتی شب می شد و محمد از در نمی اومد دلم کنده می شد از جاش. عادت داشتم به هر روز دیدنش. اما حالا عین خیالم نیست. دلم تنگ می شه برای بچه ام ها... اما نگران نیستم. آرومم.
حرف از محمد که می شود با این زن اشتراکات زیادی داشتم.
محمد... تنها درد زندگی من... حالا من جان می دادم تا دردی در زندگی نباشد.
محمد طوری بود که تشویش و آرامشش هردو مسری بود.
-محمد اصلا اون چیزی نیست که بقیه می بینن. روزای اولی که اومده بودم به حدی خشک رفتار می کرد که از اومدن پشیمون شده بودم. می خواستم بدون اینکه بهش بگم رزایی هست و زندگیشو به هم بزنم برگردم. بعدشم که همه چیز طوری پیش رفت که کلا سیر اتفاقا از دست من رفت. محمد امروز رو نمی شه با اون محمد مقایسه کرد. بی نهایت صبور و آرومه.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
-زندگی قشنگه حاج خانوم. داریم با هم کنار میایم. یه وقتایی سخت میشه ولی هیچوقت نشد که درجا بزنم. عادت ندارم به خسته شدن. حاج خانوم من شاید سی ساله باشم ولی کوله بارم خیلی سنگین تر از سنمه. بلدم خط زندگی رو بخونم. من به آسونی کوتاه نمیام. اگه قدم تو این راه گذاشتم تا زمانی که واقعا به مرز خفه شدن نرسم جا نمی زنم!
نگاهش مهربان بود. همچون مادری که به وجود دخترش افتخار می کند چراغانی بود.
و خوشحال بود و من غیر از اینکه خودم از ممکن بودن رابطه ام با محمد خوشحال می شدم، دلم می خواست این زن را سربلند کنم.
دلیل شادی اش باشم. هرکاری کنم تا این نگاه همینطور بی دقدقه باشد.
-محمد امین خیلی خوشحاله. هیچوقت انقدر آروم ندیده بودمش. خیلی سال گذشته از وقتی که میرزا رو از دست دادیم اما محمد نتونست اون اتفاقا رو پشت سر بذاره. تو و رزا حالشو خوب می کنین. وقتی شب می شد و محمد از در نمی اومد دلم کنده می شد از جاش. عادت داشتم به هر روز دیدنش. اما حالا عین خیالم نیست. دلم تنگ می شه برای بچه ام ها... اما نگران نیستم. آرومم.
حرف از محمد که می شود با این زن اشتراکات زیادی داشتم.
محمد... تنها درد زندگی من... حالا من جان می دادم تا دردی در زندگی نباشد.
محمد طوری بود که تشویش و آرامشش هردو مسری بود.
-محمد اصلا اون چیزی نیست که بقیه می بینن. روزای اولی که اومده بودم به حدی خشک رفتار می کرد که از اومدن پشیمون شده بودم. می خواستم بدون اینکه بهش بگم رزایی هست و زندگیشو به هم بزنم برگردم. بعدشم که همه چیز طوری پیش رفت که کلا سیر اتفاقا از دست من رفت. محمد امروز رو نمی شه با اون محمد مقایسه کرد. بی نهایت صبور و آرومه.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۷۳۳
لب هایش کش می آیند می گوید:
-همینه مادر. همین حالاشم ببینیش، تو محیطی غیر از خونه با یه من عسلم نمی شه خوردش. تو خونه رفتارش فرق داره.
با عشقی وصف نشدنی راجع به محمد حرف می زند. و من یادم به روزهایی می افتد که پا به پای من از محمد رو برمیگرداند. با این همه مادرانه های ذاتی اش پشت منه غریبه می ایستاد و جواب سربالا به جگر گوشه اش می داد.
-جنس محبتاش با اون یکی بچه هام زمین تا آسمون فرق داره خدا خودش شاهده. ازم دوره اما از همونجا پیگیر منه. وقت دکترمو زنگ می زنه یادم میندازه. روزی نیست زنگ نزنه حالمو نپرسه. من که به مرگ خودم توقعی ندارم اما هربارم بچه ام میاد دست خالی نمیاد. شده یه روسری برای من و خواهرش بگیره سوغاتی میاره.
راست می گفت. همینقدر به فکر بود. نه من و نه مامان و مهشید به هیچ عنوان انتظار نداشتیم که برایمان عیدی بگیرد.
نه اینکه این کارهای ظریف از محمد برنیاید ولی خب غیر منتظره بود. همین کارهایش بود که به دل می نشست.
-خدا رو شکر که قبل رفتنت همه چیز جور دیگه شد. اگه می رفتی و ما هیچوقت تو و رزا رو نمی شناختیم. وای مادر اصلا نمی خوام فکرشو بکنم.
دلم از محبتش سر ریز شد. تا آمدم دهان باز کنم تقه ای به در خورد و محمد سر داخل آورد.
-بیام تو؟
و درست در همین لحظه قلبم جور دیگری تپیدن گرفت.
-تو که اومدی دیگه پرسیدنت چیه مادر؟
خندید و در را بست. جلو آمد و باز این بار هم به سمت من قدم بر می داشت. من لبه ی تخت بودم و مطمئنا جایی برای نشستن او نبود اما با این حال وقتی برابرم ایستاد چاره ای جز عقب رفتن نداشتم.
نیم نگاهی به حاج خانومی که با ذوق و خنده داشت نگاهمان می کرد می کنم و لب می گزم.
روی تخت به سمت وسط تنم را می کشم و محمد دقیقا جفتم می نشیند.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
لب هایش کش می آیند می گوید:
-همینه مادر. همین حالاشم ببینیش، تو محیطی غیر از خونه با یه من عسلم نمی شه خوردش. تو خونه رفتارش فرق داره.
با عشقی وصف نشدنی راجع به محمد حرف می زند. و من یادم به روزهایی می افتد که پا به پای من از محمد رو برمیگرداند. با این همه مادرانه های ذاتی اش پشت منه غریبه می ایستاد و جواب سربالا به جگر گوشه اش می داد.
-جنس محبتاش با اون یکی بچه هام زمین تا آسمون فرق داره خدا خودش شاهده. ازم دوره اما از همونجا پیگیر منه. وقت دکترمو زنگ می زنه یادم میندازه. روزی نیست زنگ نزنه حالمو نپرسه. من که به مرگ خودم توقعی ندارم اما هربارم بچه ام میاد دست خالی نمیاد. شده یه روسری برای من و خواهرش بگیره سوغاتی میاره.
راست می گفت. همینقدر به فکر بود. نه من و نه مامان و مهشید به هیچ عنوان انتظار نداشتیم که برایمان عیدی بگیرد.
نه اینکه این کارهای ظریف از محمد برنیاید ولی خب غیر منتظره بود. همین کارهایش بود که به دل می نشست.
-خدا رو شکر که قبل رفتنت همه چیز جور دیگه شد. اگه می رفتی و ما هیچوقت تو و رزا رو نمی شناختیم. وای مادر اصلا نمی خوام فکرشو بکنم.
دلم از محبتش سر ریز شد. تا آمدم دهان باز کنم تقه ای به در خورد و محمد سر داخل آورد.
-بیام تو؟
و درست در همین لحظه قلبم جور دیگری تپیدن گرفت.
-تو که اومدی دیگه پرسیدنت چیه مادر؟
خندید و در را بست. جلو آمد و باز این بار هم به سمت من قدم بر می داشت. من لبه ی تخت بودم و مطمئنا جایی برای نشستن او نبود اما با این حال وقتی برابرم ایستاد چاره ای جز عقب رفتن نداشتم.
نیم نگاهی به حاج خانومی که با ذوق و خنده داشت نگاهمان می کرد می کنم و لب می گزم.
روی تخت به سمت وسط تنم را می کشم و محمد دقیقا جفتم می نشیند.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۷۳۴
این بس نبود؟ دستش را دور شانه ام انداخت و در پاسخ به منیر خانوم گفت:
-خب چشمام خشک شد به در شما نیومدین.
ذوقی که در نگاه منیر خانوم بود به من هم سرایت می کند.
آنقدر شفاف و زیبا بود که دلت می خواست فقط بشینی و تماشایش کنی. و من انقدر محو این ذوق زدگی می شدم که یادم رفت بابت این نزدیکی خجالت زده باشم.
-ما نیومدیم یا خانومت نیومد؟
محمد محجوبانه می خندد و من در این فاصله که کافی بود سر بگردانم و در یک وجبی صورتش لبخندش را ببوسم هوس های عجیبی به سرم می زند.
کاش فرصت می داد تا به این فکر کنم که اولین بار است که مقابل منیر خانوم در این حد نزدیکم نشسته و باید رعایت کنیم.
-هردوتون! دلمو صابون زدم هم تو این تعطیلات تا می تونم با شما وقت بگذرونم هم خانممو ببینم.
منیر خانوم غش غش خندید و با دست ضربه ای به پای محمد زد و با بینی چین افتاده گفت:
-بمیرم الهی کم دیدیش آخه!
سر می چرخاند و آرام پلک می زند. یک نگاه معمولی نه... نگاهی که ذره ذره ی پوستم را به آتش می کشد.
با نگاهش مرا و همه ی احساسات زنانه ام را می بلعد! روی هر عضو از صورتم جداگانه مکث می کند و با لحن پر حسرتی گفت:
-کم دیدم!
همچون شمعی آب شدم، همچون یک رویای شیرین درخشیدم. منه نابود شده تنها با شنیدن لحن صدایش قرار از کف دادم!
چنان دلتنگ و پرحسرت بود که انگار نه انگار حالا این من بودم که در حصار دستانش به اسارت در آمده بودم. و چه اسارت شیرینی!
-الهی من قربونتون بشم انقدر قشنگین شما!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
این بس نبود؟ دستش را دور شانه ام انداخت و در پاسخ به منیر خانوم گفت:
-خب چشمام خشک شد به در شما نیومدین.
ذوقی که در نگاه منیر خانوم بود به من هم سرایت می کند.
آنقدر شفاف و زیبا بود که دلت می خواست فقط بشینی و تماشایش کنی. و من انقدر محو این ذوق زدگی می شدم که یادم رفت بابت این نزدیکی خجالت زده باشم.
-ما نیومدیم یا خانومت نیومد؟
محمد محجوبانه می خندد و من در این فاصله که کافی بود سر بگردانم و در یک وجبی صورتش لبخندش را ببوسم هوس های عجیبی به سرم می زند.
کاش فرصت می داد تا به این فکر کنم که اولین بار است که مقابل منیر خانوم در این حد نزدیکم نشسته و باید رعایت کنیم.
-هردوتون! دلمو صابون زدم هم تو این تعطیلات تا می تونم با شما وقت بگذرونم هم خانممو ببینم.
منیر خانوم غش غش خندید و با دست ضربه ای به پای محمد زد و با بینی چین افتاده گفت:
-بمیرم الهی کم دیدیش آخه!
سر می چرخاند و آرام پلک می زند. یک نگاه معمولی نه... نگاهی که ذره ذره ی پوستم را به آتش می کشد.
با نگاهش مرا و همه ی احساسات زنانه ام را می بلعد! روی هر عضو از صورتم جداگانه مکث می کند و با لحن پر حسرتی گفت:
-کم دیدم!
همچون شمعی آب شدم، همچون یک رویای شیرین درخشیدم. منه نابود شده تنها با شنیدن لحن صدایش قرار از کف دادم!
چنان دلتنگ و پرحسرت بود که انگار نه انگار حالا این من بودم که در حصار دستانش به اسارت در آمده بودم. و چه اسارت شیرینی!
-الهی من قربونتون بشم انقدر قشنگین شما!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۷۳۵
حین اینکه نگاه می گرفت رو به منیر خانوم کرد و با لحن دلگرفته ای چاشنی اخم کمرنگی گفت:
-خدا نکنه مادر من!
فقط چند ثانیه با لبخند نگاهمان کرد. بعد نفس عمیقی کشید و گفت:
-هی دل دل می زدم از یکیتون بپرسم که اوضاع چطوره. می خواستم بدونم کی میاد روزی که خیالم راحت باشه که دیگه به امید خدا دست همو گرفتین. بعد گفتم نپرسم. خوش باشین برای من کافیه. حالا که اینجوری دیدمتون، دلم قرصه که خیلی دور نیست اون روز!
از جایش بلند شد و رو به محمد گفت:
-می دونی که زنداداشت سر و گوشش زیاد می جنبه. اگه می خوای کسی از محرمیت بینتون خبر دار نشه انقدر جفت خانومت نشین. می دونی که از من بپرسه من دروغ نمی گم؟
چشم هایم گرد و شد و سیخ در جایم نشستم. محمد اخم کرد و دست دور تنم محکم کرد.
-درسشو نگرفته هنوز؟ من باید برای کنار زنم نشستن صلاح و مصلحتشو از یلدا خانوم بپرسم؟
بر خلاف لحن محمد که بی نهایت کفری و کلافه بود منیر خانوم با حفظ لبخند و آرامش گفت:
-کسی نگفت واسه کنار زنت نشستن صلاح مصلحت بپرس. اصلا چسب بگیر بچسبونش به خودت! اما اینکه گفتین به کسی نگیم منوط به اینه که خودتم رعایت کنی مادر. نمی شه که شما جیک تو جیک باشین بیان از من و حاجی بپرسن ما دروغ بگیم. یعنی تو میگی تو این سن از ما پرسیدن ما بیایم پنهون کنیم؟
محمد نگاه باریک کرد و گردن عقب کشید.
-لا اله الا الله... آخه چه ربطی به کسی داره من نمی فهمم!
منیر خانوم شانه ای بالا انداخت و دست هایش را باز کرد و گفت:
-من فقط گفتم که بدونی، باقیشو صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
از اتاق بیرون رفت و من از دیدن قیافه ی تخس محمد خنده ام گرفته بود. با همان اخم به سمتم برگشت و نفسش را فوت کرد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
حین اینکه نگاه می گرفت رو به منیر خانوم کرد و با لحن دلگرفته ای چاشنی اخم کمرنگی گفت:
-خدا نکنه مادر من!
فقط چند ثانیه با لبخند نگاهمان کرد. بعد نفس عمیقی کشید و گفت:
-هی دل دل می زدم از یکیتون بپرسم که اوضاع چطوره. می خواستم بدونم کی میاد روزی که خیالم راحت باشه که دیگه به امید خدا دست همو گرفتین. بعد گفتم نپرسم. خوش باشین برای من کافیه. حالا که اینجوری دیدمتون، دلم قرصه که خیلی دور نیست اون روز!
از جایش بلند شد و رو به محمد گفت:
-می دونی که زنداداشت سر و گوشش زیاد می جنبه. اگه می خوای کسی از محرمیت بینتون خبر دار نشه انقدر جفت خانومت نشین. می دونی که از من بپرسه من دروغ نمی گم؟
چشم هایم گرد و شد و سیخ در جایم نشستم. محمد اخم کرد و دست دور تنم محکم کرد.
-درسشو نگرفته هنوز؟ من باید برای کنار زنم نشستن صلاح و مصلحتشو از یلدا خانوم بپرسم؟
بر خلاف لحن محمد که بی نهایت کفری و کلافه بود منیر خانوم با حفظ لبخند و آرامش گفت:
-کسی نگفت واسه کنار زنت نشستن صلاح مصلحت بپرس. اصلا چسب بگیر بچسبونش به خودت! اما اینکه گفتین به کسی نگیم منوط به اینه که خودتم رعایت کنی مادر. نمی شه که شما جیک تو جیک باشین بیان از من و حاجی بپرسن ما دروغ بگیم. یعنی تو میگی تو این سن از ما پرسیدن ما بیایم پنهون کنیم؟
محمد نگاه باریک کرد و گردن عقب کشید.
-لا اله الا الله... آخه چه ربطی به کسی داره من نمی فهمم!
منیر خانوم شانه ای بالا انداخت و دست هایش را باز کرد و گفت:
-من فقط گفتم که بدونی، باقیشو صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
از اتاق بیرون رفت و من از دیدن قیافه ی تخس محمد خنده ام گرفته بود. با همان اخم به سمتم برگشت و نفسش را فوت کرد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر