#کاپ_کیک_لیمو و چای
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_بدون_تخم_مرغ
اینم یک کیک محشر و اسفنجی و عالی و راحت و بدون تخم مرغ
این کیک رژیمی و روغن کم میخواد
همزن نمیخواد و کلا سه سوته آماده است قبلا هم دستور گذاشتم ولی چون دوباره خیلی درخواست داشتین میزارم حتما درست کنید چون خیلی خیلی راحت و سریع و خوشمزه است
بچه ها این کیک شیر داره به هیچ عنوان جایگزین نکنید چون ترکیب سرکه و شیر خاصیتی ایجاد میکنه که باعث پف و لطافت کیک میشه
می تونید تو تابه رژیمی درست کنید تو تابع معمولی هم میشه تو قابلمه یا قالب گرد پونزده تا بیست سانت درست کنید قالب بزرگ نباشه چون مواد کیک کمه نازک میشع
کیک بدون تخم مرغ ..
.مواد لازم ...شیر یک لیوان
.شکر دو سوم لیوان
.پودر کاکائو سه ق غ
.آرد یک و نیم لیوان..
.بکینگ پودر دو و نیم ق چ.
روغن مایع شش ق غ.
سرکه سیب یا سرکه سفید یا سرکه انگور یک ق غ.
وانیل نوک ق چ.
مواد لازم برای سس شکلاتی روی کیک..شکلات صبحانه یک ق غ سرپر. یک ق غ آب
ابتدا شیر رو میزلریم ولرم باشه یعنی گرم باشه و داغ نه بعد شکر و وانیل رو اضافه میکنیم یک دقیقه با قاشق میزنی...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
#کیک_بدون_تخم_مرغ
اینم یک کیک محشر و اسفنجی و عالی و راحت و بدون تخم مرغ
این کیک رژیمی و روغن کم میخواد
همزن نمیخواد و کلا سه سوته آماده است قبلا هم دستور گذاشتم ولی چون دوباره خیلی درخواست داشتین میزارم حتما درست کنید چون خیلی خیلی راحت و سریع و خوشمزه است
بچه ها این کیک شیر داره به هیچ عنوان جایگزین نکنید چون ترکیب سرکه و شیر خاصیتی ایجاد میکنه که باعث پف و لطافت کیک میشه
می تونید تو تابه رژیمی درست کنید تو تابع معمولی هم میشه تو قابلمه یا قالب گرد پونزده تا بیست سانت درست کنید قالب بزرگ نباشه چون مواد کیک کمه نازک میشع
کیک بدون تخم مرغ ..
.مواد لازم ...شیر یک لیوان
.شکر دو سوم لیوان
.پودر کاکائو سه ق غ
.آرد یک و نیم لیوان..
.بکینگ پودر دو و نیم ق چ.
روغن مایع شش ق غ.
سرکه سیب یا سرکه سفید یا سرکه انگور یک ق غ.
وانیل نوک ق چ.
مواد لازم برای سس شکلاتی روی کیک..شکلات صبحانه یک ق غ سرپر. یک ق غ آب
ابتدا شیر رو میزلریم ولرم باشه یعنی گرم باشه و داغ نه بعد شکر و وانیل رو اضافه میکنیم یک دقیقه با قاشق میزنی...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#اسموتی_هندوانه
هندوانه یخ زده ۶۰۰ گرم (۱ کاسه بزرگ شیرین)
توت فرنگی یخ زده ۲۵۰ گرم
نصف لیمو سنگی
عسل ۱ ق غ
تخم شربتی ۱ ق چ
1️⃣هندوانه ها و توت فدنگی هارو رو خرد کن ۲-۳ ساعت بذار فریزر (تخم هندوانه هارو جدا کن)
2️⃣بعد بریزشون تو میکسر و آب نصف لیمو سنگی و عسل و تخم شربتی که ۳دقیقه خیس کردی (تو نصف استکان آب) اضافه کن و میکس کن و اگه دوس داشتی شیرینیش بیشتر باشه ۱ ق عسل بیشتر بریز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#اسموتی_هندوانه
هندوانه یخ زده ۶۰۰ گرم (۱ کاسه بزرگ شیرین)
توت فرنگی یخ زده ۲۵۰ گرم
نصف لیمو سنگی
عسل ۱ ق غ
تخم شربتی ۱ ق چ
1️⃣هندوانه ها و توت فدنگی هارو رو خرد کن ۲-۳ ساعت بذار فریزر (تخم هندوانه هارو جدا کن)
2️⃣بعد بریزشون تو میکسر و آب نصف لیمو سنگی و عسل و تخم شربتی که ۳دقیقه خیس کردی (تو نصف استکان آب) اضافه کن و میکس کن و اگه دوس داشتی شیرینیش بیشتر باشه ۱ ق عسل بیشتر بریز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#آموزش_شنیسل_گوشت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#آموزش_شنیسل_گوشت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#لازانیا_تابه_ای
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#لازانیا_تابه_ای
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#سالاد_اندونزى
كلم سفيد متوسط ١ عدد
كلم بنفش كوچك نصفش
ذرت ١پيمانه
نخودسبز ١پيمانه
هويچ ٢عدد متوسط
كالباس يا مرغ پخته ٢ پيمانه
خيار شور نصف پيمانه
سس سفيد و ماست از هر كدام ٥ قاشق غذاخورى
نمك و فلفل سياه به ميزان لازم
کلم سفيد و بنفش رو رشته اى خرد ميكنيم كه هر چه ريز و نازك تر باشه بهترحالا كالباس نگينى خيارشور نگينى ذرت ونخودسبز و هويج رنده شده رو به كلم اضافه ميكن براى سس سالاد ٥قاشق غذاخورى ماست و ٥ قاشق غذا خورى سس مايونز و ١ قاشق غذاخورى سركه براى تعادل بين طعم ها ونمك و فلفل رو با هم مخلوط و به سالادمون اضافه کنید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
كلم سفيد متوسط ١ عدد
كلم بنفش كوچك نصفش
ذرت ١پيمانه
نخودسبز ١پيمانه
هويچ ٢عدد متوسط
كالباس يا مرغ پخته ٢ پيمانه
خيار شور نصف پيمانه
سس سفيد و ماست از هر كدام ٥ قاشق غذاخورى
نمك و فلفل سياه به ميزان لازم
کلم سفيد و بنفش رو رشته اى خرد ميكنيم كه هر چه ريز و نازك تر باشه بهترحالا كالباس نگينى خيارشور نگينى ذرت ونخودسبز و هويج رنده شده رو به كلم اضافه ميكن براى سس سالاد ٥قاشق غذاخورى ماست و ٥ قاشق غذا خورى سس مايونز و ١ قاشق غذاخورى سركه براى تعادل بين طعم ها ونمك و فلفل رو با هم مخلوط و به سالادمون اضافه کنید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#سالاد_اندونزی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#سوپ_بادمجان
مواد لازم برای۶ نفر👇
جعفری تازه و خرده شده ۱ ق غذا خوری
روغن گیاهی ۱ قاشق غذا خوری
پیاز خرد شده متوسط ۱ عدد
گوشت چرخ کرده ۵۰۰ گرم
سیر کاملاً خرد شده ۱ حبه
بادمجان خرد شده ۵۰۰ گرم
هـویج خرد شده ۳/۴ پیمانه
کرفس خرد شده ۳/۴ پیمانه
گوجه فرنگی خرد شده ۴۰۰ گرم
شکر ۱ قاشق چای خوری
نمک ۱ قاشق چای خوری
فلفل ۱/۲ قاشق چای خوری
ماکارونی پیچ ۱/۲ فنجان
پنیر پارمیجانو (پارمیزان یا پارمسان) رنده شده ۱/۲ فنجان
طرز تهیه
۱- روغن را در قابلمه حرارت دهید، سپس پیاز را کمی داخل آن سرخ نمایید.
۲- گوشت را همراه با سیر داخل ماهیتابه بریزید و تفت دهید تا گوشت قهوه ای رنگ شود.
۳- هویج و کرفس را در ظرفهای جداگانه بپزید. سپس آنها را با بادمجان و گوجه فرنگی به گوشت اضافه کنید.
۴- مقداری آب روی آنها بریزید و شکر را به علاوه سایر ادویه های دلخواه از جمله نمک و فلفل اضافه نمایید.
۵- مواد را به هم بزنید. بعد از چند دقیقه، ماکارونی را به سایر مواد اضافه نمایید.
۶- زمان پخت میبایست به مدت 15 دقیقه یا تا زمانی ادامه داشته باشد که ماکارونیها کاملاً نرم شوند.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
مواد لازم برای۶ نفر👇
جعفری تازه و خرده شده ۱ ق غذا خوری
روغن گیاهی ۱ قاشق غذا خوری
پیاز خرد شده متوسط ۱ عدد
گوشت چرخ کرده ۵۰۰ گرم
سیر کاملاً خرد شده ۱ حبه
بادمجان خرد شده ۵۰۰ گرم
هـویج خرد شده ۳/۴ پیمانه
کرفس خرد شده ۳/۴ پیمانه
گوجه فرنگی خرد شده ۴۰۰ گرم
شکر ۱ قاشق چای خوری
نمک ۱ قاشق چای خوری
فلفل ۱/۲ قاشق چای خوری
ماکارونی پیچ ۱/۲ فنجان
پنیر پارمیجانو (پارمیزان یا پارمسان) رنده شده ۱/۲ فنجان
طرز تهیه
۱- روغن را در قابلمه حرارت دهید، سپس پیاز را کمی داخل آن سرخ نمایید.
۲- گوشت را همراه با سیر داخل ماهیتابه بریزید و تفت دهید تا گوشت قهوه ای رنگ شود.
۳- هویج و کرفس را در ظرفهای جداگانه بپزید. سپس آنها را با بادمجان و گوجه فرنگی به گوشت اضافه کنید.
۴- مقداری آب روی آنها بریزید و شکر را به علاوه سایر ادویه های دلخواه از جمله نمک و فلفل اضافه نمایید.
۵- مواد را به هم بزنید. بعد از چند دقیقه، ماکارونی را به سایر مواد اضافه نمایید.
۶- زمان پخت میبایست به مدت 15 دقیقه یا تا زمانی ادامه داشته باشد که ماکارونیها کاملاً نرم شوند.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
سوپ بادمجان
#سوپ_بادمجان
مواد لازم برای۶ نفر👇
جعفری تازه و خرده شده ۱ ق غذا خوری
روغن گیاهی ۱ قاشق غذا خوری
پیاز خرد شده متوسط ۱ عدد
گوشت چرخ کرده ۵۰۰ گرم
سیر کاملاً خرد شده ۱ حبه
بادمجان خرد شده ۵۰۰ گرم
هـویج خرد شده ۳/۴ پیمانه
کرفس خرد شده ۳/۴ پیمانه
گوجه فرنگی خرد شده ۴۰۰ گرم
شکر ۱ قاشق چای خوری
نمک ۱ قاشق چای خوری
فلفل ۱/۲ قاشق چای خوری
ماکارونی پیچ ۱/۲ فنجان
پنیر پارمیجانو (پارمیزان یا پارمسان) رنده شده ۱/۲ فنجان
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#سوپ_بادمجان
مواد لازم برای۶ نفر👇
جعفری تازه و خرده شده ۱ ق غذا خوری
روغن گیاهی ۱ قاشق غذا خوری
پیاز خرد شده متوسط ۱ عدد
گوشت چرخ کرده ۵۰۰ گرم
سیر کاملاً خرد شده ۱ حبه
بادمجان خرد شده ۵۰۰ گرم
هـویج خرد شده ۳/۴ پیمانه
کرفس خرد شده ۳/۴ پیمانه
گوجه فرنگی خرد شده ۴۰۰ گرم
شکر ۱ قاشق چای خوری
نمک ۱ قاشق چای خوری
فلفل ۱/۲ قاشق چای خوری
ماکارونی پیچ ۱/۲ فنجان
پنیر پارمیجانو (پارمیزان یا پارمسان) رنده شده ۱/۲ فنجان
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خیارشور_خونگی
مواد لازم
آب ۱۷ پیمانه + نمک ۱ پیمانه + سرکه ۲ پیمانه
میتونید آب رو ۱۸ پیمانه و سرکه رو ۱ پیمانه کنید اما مقدار سرکه از ۱ پیمانه کمتر نشه.
سرکه سفید یا قرمز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم
آب ۱۷ پیمانه + نمک ۱ پیمانه + سرکه ۲ پیمانه
میتونید آب رو ۱۸ پیمانه و سرکه رو ۱ پیمانه کنید اما مقدار سرکه از ۱ پیمانه کمتر نشه.
سرکه سفید یا قرمز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#عصارهی_پودری_مرغ
گوجه ----> یک عدد
هویج ----> ۲ عدد
پیاز ----> ۱ عدد
فلفل دلمهای ----> ۱ عدد
گشنیز ----> ۱ پیمانه
فلفل شمشیری قرمز ----> ۱ عدد
فلفل شمشیری سبز ----> ۱ عدد
زنجبیل ----> ۲ بند انگشت
سیر ----> ۳-۴ حبه
چوب دارچین ----> ۱ عدد
برگ بو ----> ۲ عدد
آب مرغ ----> ۱ لیتر
(یا چند تیکه مرغ و ۱ لیتر آب)
روغن ----> ۱ پیمانه
آرد قنادی یا نشاسته ذرت ----> ۱ پیمانه
نمک ----> ۱ ق غ خ
فلفل قرمز / پاپریکا ----> ۱ ق غ خ
پودر تخم گشنیز ----> ۱ ق غ خ
فلفل سیاه ----> ۱ ق غ خ
زردچوبه ----> ۱ ق غ خ
گراماسالا ----> ۱ ق غ خ
پودر زیره ----> ۱ ق غ خ
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#عصارهی_پودری_مرغ
گوجه ----> یک عدد
هویج ----> ۲ عدد
پیاز ----> ۱ عدد
فلفل دلمهای ----> ۱ عدد
گشنیز ----> ۱ پیمانه
فلفل شمشیری قرمز ----> ۱ عدد
فلفل شمشیری سبز ----> ۱ عدد
زنجبیل ----> ۲ بند انگشت
سیر ----> ۳-۴ حبه
چوب دارچین ----> ۱ عدد
برگ بو ----> ۲ عدد
آب مرغ ----> ۱ لیتر
(یا چند تیکه مرغ و ۱ لیتر آب)
روغن ----> ۱ پیمانه
آرد قنادی یا نشاسته ذرت ----> ۱ پیمانه
نمک ----> ۱ ق غ خ
فلفل قرمز / پاپریکا ----> ۱ ق غ خ
پودر تخم گشنیز ----> ۱ ق غ خ
فلفل سیاه ----> ۱ ق غ خ
زردچوبه ----> ۱ ق غ خ
گراماسالا ----> ۱ ق غ خ
پودر زیره ----> ۱ ق غ خ
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#نون_باگت بپز اونم با آب😳
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#نون_باگت بپز اونم با آب😳
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به ۲فنجان شیر،۲قاشق غذاخوری خمیر مایه فوری،۱قاشق غذاخوری شکر،نصف فنجان روغن،اضافه کنید،
بهش استراحت بدید تا خمیر مایه فعال بشه.
۵فنجان آرد،۱قاشق غذاخوری سر پر بکینگ پودر،۱قاشق غذاخوری سر خالی نمک،اضافه کنید،هم بزنید
خمیر به دست اومده رو۱۰دقیقه ورز بدید
روی خمیر بپوشونید و یه جای گرم بزارید و یک ساعت بهش استراحت بدید تا حجم خمیر دوبرابر بشه
خمیر رو به ۸ قسمت تقسیم کنید،و هر قسمت رو چونه کنید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
بهش استراحت بدید تا خمیر مایه فعال بشه.
۵فنجان آرد،۱قاشق غذاخوری سر پر بکینگ پودر،۱قاشق غذاخوری سر خالی نمک،اضافه کنید،هم بزنید
خمیر به دست اومده رو۱۰دقیقه ورز بدید
روی خمیر بپوشونید و یه جای گرم بزارید و یک ساعت بهش استراحت بدید تا حجم خمیر دوبرابر بشه
خمیر رو به ۸ قسمت تقسیم کنید،و هر قسمت رو چونه کنید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حالا خمیرها رو یکی یکی با وردنه پهن کنید و مثل ویدیو بهش حالت بدید
بقیه خمیرها رو هم به همین صورت آماده کنید
خب حالا باید خمیرهارو داخل آب در حال جوش به مدت ۳ دقیقه بپزید، در اواسط پخت ۱قاشق غذاخوری نمک به آبجوش اضافه کنید
بعد از این مدت روی خمیرها برش کم عمقی بزنید
خمیرهارو داخل فر با درجه حرارت پایین تا زمانیکه روی خمیرها برشته بشه قراربدید
بعد از پخت روی اونهارو به مدت۱۰دقیقه بپوشونید
نون باگت شما آمادس دوستان
میتونید با همین دستور نون همبرگر هم درست کنید
شما میتونید انواع ساندویچ ها رو با این نون درست کنید، ما تو این ویدئو خوراک بندری درست میکنیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
بقیه خمیرها رو هم به همین صورت آماده کنید
خب حالا باید خمیرهارو داخل آب در حال جوش به مدت ۳ دقیقه بپزید، در اواسط پخت ۱قاشق غذاخوری نمک به آبجوش اضافه کنید
بعد از این مدت روی خمیرها برش کم عمقی بزنید
خمیرهارو داخل فر با درجه حرارت پایین تا زمانیکه روی خمیرها برشته بشه قراربدید
بعد از پخت روی اونهارو به مدت۱۰دقیقه بپوشونید
نون باگت شما آمادس دوستان
میتونید با همین دستور نون همبرگر هم درست کنید
شما میتونید انواع ساندویچ ها رو با این نون درست کنید، ما تو این ویدئو خوراک بندری درست میکنیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داخل تابه ای مقداری روغن بریزید،۱دونه سیر رنده شده،اضافه کنید
نیم کیلو سینه مرغ نگینی شده ،اضافه کنید،هم بزنید
۱دونه فلفل دلمه قرمز نگینی شده اضافه کنید،هم بزنید،اجازه بدیدمقداری تفت بخوره
حالا ادویه های دلخواهتون مثل پودر پاپریکا، فلفل سیاه، نمک،اضافه کنید و خوب باهم ترکیب کنید
۱پیمانه ذرت،اضافه کنید،اجازه بدید همه مواد خوب بپزه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
نیم کیلو سینه مرغ نگینی شده ،اضافه کنید،هم بزنید
۱دونه فلفل دلمه قرمز نگینی شده اضافه کنید،هم بزنید،اجازه بدیدمقداری تفت بخوره
حالا ادویه های دلخواهتون مثل پودر پاپریکا، فلفل سیاه، نمک،اضافه کنید و خوب باهم ترکیب کنید
۱پیمانه ذرت،اضافه کنید،اجازه بدید همه مواد خوب بپزه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مواد پخته شده۴قاشق غذاخوری سس مایونز،۲قاشق غذاخوری سس کچاپ، ۱قاشق غذاخوری سس خردل،۱قاشق مربا خوری سس باربیکیو،مقداری خیار شور نگینی شده،۳قاشق ماست،کاهو یا کلم خرد شده،اضافه کنید،همه مواد رو با همدیگه ترکیب کنید
نون هارو با مواد پر کنید از طعم بی نظیرش لذت ببرید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
نون هارو با مواد پر کنید از طعم بی نظیرش لذت ببرید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 141
یکم رفتم جلوتر
+هیچی دوستامم میخوان بیان
_بخاطر این ناراحت شدی خب حداقل تنها نیستیم دیگه
انگار هنوز حرصی که داده بودمش برام کافی نبود رادمان شیش دنگ حواسش سمت ما بود
منم برای تکمیل عصبانیتش طوری حرف زدم که انگار ادریان یه چیز دیگه گفته
با لحن نسبتا ناراحتی به المانی گفتم
+اره خوب شد که دارن میان
و بعد به فارسی زمزمه کردم
+بیچاره چقدر دوست داشت تنها بریم خورد تو پرش
قشنگ دودی که از کله رادمان بلند میشد و دیدم برای خودم تو دلم یه خنده شیطانی زدم
اینم تلافی اون ببعی یاد دادنت به ادریان
اخی دلم خنک شدا
_سلامممم
با صدای جیغ بهار ترسیده برگشتم عقب چون تو افکار خودم شناوربودم توقع اینو نداشتم
+تو نمیتونی مثل ادم بیای نه؟حتما باید اینطوری حضور خودتو اعلام کنی؟
_شهرزاد غرغرو بسه دیگه امروز اصلا حوصله بحث ندارم
دستی به شکمش کشید و مثلا ناراحت گفت
_اگه بدونی بچم چقدر گشنشه
بعدم با لحن لوسی که حالمو بد میکرد رو به سامیار گفت
_سامیی چی میخوای بخلی بلام؟خیلی گشنمه اخه
+اههه پاشید جمع کنید حالمو بد کردید
رادمانم با قیافه ای توهم شده گفت
_خرس گنده شدی بهار این چه وضع حرف زدنه
بهارم که کلا براش مهم نبود همونطور که تو چشمای سامیار غرق شده بود گفت
_به شماها چه گوش ندید!
لبمو کج کردم و از مچ ادریان گرفتم و گفتم:اگه تمایل دارین بشینین تا بریم.
به ادریان گفتم جلو بشینه و خودمم پشت رول و رادمان و سامیار و بهارم پشت نشستن.
بین راه فقط صدای دل و قلوه دادن اون دوتا کفتر عاشق به گوش میرسید و ما سه تا ساکت
بودیم.
از توی اینه میتونستم ببینم رادمان هر ازگاهی یه نگاه عمیقی بهم میکنه.
درواقع جدیدا رفتاراش غیر قابل تحلیل شده.
بالاخره بعد کلی گشتن و غر زدن توسط بهار که هی میگفت نه اینجا خوبه اینجا بده یه جایی
انتخاب کردیم که بلکه قسمت شه بتونیم ناهار بخوریم.
کلا امروز برنامم این بود حرص رادمان و دربیارم تا بلکه بالاخره بگه چشه.
هرچی بیشتر فشار بیارم بهتره.
دست ادریان و گرفتم و یه لبخند جذا ب رادمان کش زدم و وارد شدم.
قیافش شبیه قاتلای سریالی شده بود و خیره شده بود به دستامون.
نوش جان کن پسرم هستهاشم تف کن.
از قصد نزدیک ادریان نشستم و صندلیمو نزدیکترش کردم.
ادریانم که انگار بدش نیومده بود همراهی میکرد و این بیشتر حرص رادمان و درمیاورد.
وقتی منو رو اوردن رو به ادریان گفتم:چی میخوری؟ یه لبخند زد و سرشو کشید جلو و
گفت:هرچی تو بخوری میخورم.
نه جدی جدی ادریان رفته بود تو فاز!
میدونست دارم از قصد بهش نزدیک میشم یا واقعا خوشش میومد؟
با کلی بدبختی بحث دوران دانشجوییمونو باز کردم و کلی خاطرات خنده دار از اونموقع
گفتم.
ادریانم همراهیم میکرد و اتفاقاتی که باهم تجربه کرده بودیم و میگفت و من برای اونا
ترجمه میکردم.
اون وسط قیافه رادمان از همه دیدنی بود که با یه چهرهی پر خشم بهمون نگاه میکرد.
انقدر ضایع رفتار میکرد که حتی سامیار و بهارم متوجه شده بودن و هی براش چشم و ابرو
میومدن که چته!
یکدفعه ادریان با خنده گفت:کل خاطراتی که با شهرزاد داشتم برام بهترین خاطره های عمرم
بوده...مخصوصا شیطنتاش و بلاهایی که سر استاداش درمیاورد.
اروم خندیدم که خیلی صمیمانه دستشو گذاشت روی پام و همراه باهام خندید.
یکدفعه عین برق گرفته ها مو به تنم سیخ شد و چشمام گرد شد.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 141
یکم رفتم جلوتر
+هیچی دوستامم میخوان بیان
_بخاطر این ناراحت شدی خب حداقل تنها نیستیم دیگه
انگار هنوز حرصی که داده بودمش برام کافی نبود رادمان شیش دنگ حواسش سمت ما بود
منم برای تکمیل عصبانیتش طوری حرف زدم که انگار ادریان یه چیز دیگه گفته
با لحن نسبتا ناراحتی به المانی گفتم
+اره خوب شد که دارن میان
و بعد به فارسی زمزمه کردم
+بیچاره چقدر دوست داشت تنها بریم خورد تو پرش
قشنگ دودی که از کله رادمان بلند میشد و دیدم برای خودم تو دلم یه خنده شیطانی زدم
اینم تلافی اون ببعی یاد دادنت به ادریان
اخی دلم خنک شدا
_سلامممم
با صدای جیغ بهار ترسیده برگشتم عقب چون تو افکار خودم شناوربودم توقع اینو نداشتم
+تو نمیتونی مثل ادم بیای نه؟حتما باید اینطوری حضور خودتو اعلام کنی؟
_شهرزاد غرغرو بسه دیگه امروز اصلا حوصله بحث ندارم
دستی به شکمش کشید و مثلا ناراحت گفت
_اگه بدونی بچم چقدر گشنشه
بعدم با لحن لوسی که حالمو بد میکرد رو به سامیار گفت
_سامیی چی میخوای بخلی بلام؟خیلی گشنمه اخه
+اههه پاشید جمع کنید حالمو بد کردید
رادمانم با قیافه ای توهم شده گفت
_خرس گنده شدی بهار این چه وضع حرف زدنه
بهارم که کلا براش مهم نبود همونطور که تو چشمای سامیار غرق شده بود گفت
_به شماها چه گوش ندید!
لبمو کج کردم و از مچ ادریان گرفتم و گفتم:اگه تمایل دارین بشینین تا بریم.
به ادریان گفتم جلو بشینه و خودمم پشت رول و رادمان و سامیار و بهارم پشت نشستن.
بین راه فقط صدای دل و قلوه دادن اون دوتا کفتر عاشق به گوش میرسید و ما سه تا ساکت
بودیم.
از توی اینه میتونستم ببینم رادمان هر ازگاهی یه نگاه عمیقی بهم میکنه.
درواقع جدیدا رفتاراش غیر قابل تحلیل شده.
بالاخره بعد کلی گشتن و غر زدن توسط بهار که هی میگفت نه اینجا خوبه اینجا بده یه جایی
انتخاب کردیم که بلکه قسمت شه بتونیم ناهار بخوریم.
کلا امروز برنامم این بود حرص رادمان و دربیارم تا بلکه بالاخره بگه چشه.
هرچی بیشتر فشار بیارم بهتره.
دست ادریان و گرفتم و یه لبخند جذا ب رادمان کش زدم و وارد شدم.
قیافش شبیه قاتلای سریالی شده بود و خیره شده بود به دستامون.
نوش جان کن پسرم هستهاشم تف کن.
از قصد نزدیک ادریان نشستم و صندلیمو نزدیکترش کردم.
ادریانم که انگار بدش نیومده بود همراهی میکرد و این بیشتر حرص رادمان و درمیاورد.
وقتی منو رو اوردن رو به ادریان گفتم:چی میخوری؟ یه لبخند زد و سرشو کشید جلو و
گفت:هرچی تو بخوری میخورم.
نه جدی جدی ادریان رفته بود تو فاز!
میدونست دارم از قصد بهش نزدیک میشم یا واقعا خوشش میومد؟
با کلی بدبختی بحث دوران دانشجوییمونو باز کردم و کلی خاطرات خنده دار از اونموقع
گفتم.
ادریانم همراهیم میکرد و اتفاقاتی که باهم تجربه کرده بودیم و میگفت و من برای اونا
ترجمه میکردم.
اون وسط قیافه رادمان از همه دیدنی بود که با یه چهرهی پر خشم بهمون نگاه میکرد.
انقدر ضایع رفتار میکرد که حتی سامیار و بهارم متوجه شده بودن و هی براش چشم و ابرو
میومدن که چته!
یکدفعه ادریان با خنده گفت:کل خاطراتی که با شهرزاد داشتم برام بهترین خاطره های عمرم
بوده...مخصوصا شیطنتاش و بلاهایی که سر استاداش درمیاورد.
اروم خندیدم که خیلی صمیمانه دستشو گذاشت روی پام و همراه باهام خندید.
یکدفعه عین برق گرفته ها مو به تنم سیخ شد و چشمام گرد شد.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 142
زیر چشمی به بچه ها نگاه میکردم که بهار عادی داشت میخندید ولی سامیار یکم تعجب
کرده بود.
رادمانم که اصلا درحال انفجار بود! رگ گردنش باد کرده بود و حس میکردم الانه که
پوستشو بشکافه و بترکه!
میدونستم ادریان منظور بدی نداره و به هرحال عادتشه ولی بخاطر یهویی شدنش شوکه
شدم.
یکدفعه یه چیزی با شتاب خورد به ساق پام که درد گرفت و اخ بلندی گفتم.
سامیار و بهار با تعجب نگاهم کردن و ادریان با نگرانی دستشو برداشت و گفت:چیشد؟
ببخشید نباید...
تند تند رو به ادریان گفتم:نه بخاطر تو نیست.
با حرص به چهرهی اخمالوی رادمان نگاه کردم.
کار خو د کرموش بود!
اوف مرتیکه بز، اگه کبود شه که میدونم چه بلایی سرش بیارم!
بهار گفت:شهرزاد حالت خوبه؟ چته تو یهو جیغ میکشی.
+هیچی یه دفعه دلم درد گرفت.
اهانی گفت که بیشتر شبیه خر خودتی بود!
ادریان همچنان با نگرانی نگاهم میکرد که لبخندی بهش زدم.
رادمان از پشت میز بلند شد و با همون بدعنقیش گفت:میرم یکم هوا بخورم هوای اینجا
انگار خفست...زود میام.
نگاه چپکی بهم کرد و رفت.
بری که برنگردی پلشت خان...پامو به فنا داد.
با خیال تخت داشتم غذا میخوردم که گوشیم ویبره رفت.
زیر زیرکی نگاهش کردم که دیدم رادمان پیام داده.
این بشر فازش چیه دقیقا؟
چیکار داره با من؟
+بیا بیرون از رستوران.
با تعجب به پیامش نگاه کردم.
چیکارم داشت؟
با تردید رو به بچه ها گفتم:من برم توالت الان میام.
از اونجایی که توالت نزدیک خروجی بود تا دم درش رفتم و وقتی دیدم بچه ها حواسشون
نیست جیم زدم بیرون.
رفتم بیرون ولی رادمان و ندیدم.
داشتم همینطور دنبالش میگشتم و غر میزدم که یهو از توی کوچه اومد بیرون و گفت:بیا
اینجا.
و دوباره رفت داخل کوچه.
با قدمای اروم رفتم داخل کوچه.
منتظر نگاهش کردم که دستشو با کمرش زد و بالحن شاکی و درحالی که سعی میکرد ادامو
دربیاره گفت:بچه ها شاید باورتون نشه ولی دورانی که با زردک خان داشتم بهترین و خفن
ترین و گنگ ترین و لامصب ترین دوران زندگیم بود ارواح عمم...نکه دوست پسرم المانیه
دارم عشق دنیارو میکنم،استاد حس نمیکنین این رفتارا یکم چیزه؟
با اینکه از اینهمه فشار خوردنش خندم گرفته بود سعی کردم خیلی جدی بگم:چیزه؟ اینکه ما
مثل دوتا دوست باهم حرف میزنیم و میگیم و میخندیم از نظر متشخصانه شما چیزه؟
انگار که مسخرم کنه یه لبخند حرص درار زد و گفت:عه؟ دوستانه؟ مردک رسما دستشو...
با کلافگی چشماشو روی هم گذاشت و دستی به ته ریشش کشید و یه چیزی زیر لب گفت.
نمیدونم چرا ولی وقتی این حرص خوردناشو میدیدم دلم غنج میرفت.
دستشو از رو صورتش برداشت و با یه قدم بلند اومد نزدیکم و بازومو چسبید
_نمیدونم قصدت چیه شهرزاد ولی دارم بهت اخطار میدم بهتره رفتارتو درست کنی
دهنم باز مونده بود از حرفاش
+چی میگی تو؟مگه چیکار کردم؟
_باید بهت بگم اگه قصدت حرص دادن منه راه خوبیو انتخاب نکردی
بدون یکم فکر کردن به حرفی که میخواستم بزنم گفتم
+من تورو نمیفهمم که چرا انقدر رو ادریان حساسی و حرص میخوری؟اصلا وایستا ببینم
هی بازومو تکون دادم بلکه ولش کنه ولی بدتر کرد و محکم تر گرفتش
+میخوام بدونم رفتار من به تو چه ربطی داره؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 142
زیر چشمی به بچه ها نگاه میکردم که بهار عادی داشت میخندید ولی سامیار یکم تعجب
کرده بود.
رادمانم که اصلا درحال انفجار بود! رگ گردنش باد کرده بود و حس میکردم الانه که
پوستشو بشکافه و بترکه!
میدونستم ادریان منظور بدی نداره و به هرحال عادتشه ولی بخاطر یهویی شدنش شوکه
شدم.
یکدفعه یه چیزی با شتاب خورد به ساق پام که درد گرفت و اخ بلندی گفتم.
سامیار و بهار با تعجب نگاهم کردن و ادریان با نگرانی دستشو برداشت و گفت:چیشد؟
ببخشید نباید...
تند تند رو به ادریان گفتم:نه بخاطر تو نیست.
با حرص به چهرهی اخمالوی رادمان نگاه کردم.
کار خو د کرموش بود!
اوف مرتیکه بز، اگه کبود شه که میدونم چه بلایی سرش بیارم!
بهار گفت:شهرزاد حالت خوبه؟ چته تو یهو جیغ میکشی.
+هیچی یه دفعه دلم درد گرفت.
اهانی گفت که بیشتر شبیه خر خودتی بود!
ادریان همچنان با نگرانی نگاهم میکرد که لبخندی بهش زدم.
رادمان از پشت میز بلند شد و با همون بدعنقیش گفت:میرم یکم هوا بخورم هوای اینجا
انگار خفست...زود میام.
نگاه چپکی بهم کرد و رفت.
بری که برنگردی پلشت خان...پامو به فنا داد.
با خیال تخت داشتم غذا میخوردم که گوشیم ویبره رفت.
زیر زیرکی نگاهش کردم که دیدم رادمان پیام داده.
این بشر فازش چیه دقیقا؟
چیکار داره با من؟
+بیا بیرون از رستوران.
با تعجب به پیامش نگاه کردم.
چیکارم داشت؟
با تردید رو به بچه ها گفتم:من برم توالت الان میام.
از اونجایی که توالت نزدیک خروجی بود تا دم درش رفتم و وقتی دیدم بچه ها حواسشون
نیست جیم زدم بیرون.
رفتم بیرون ولی رادمان و ندیدم.
داشتم همینطور دنبالش میگشتم و غر میزدم که یهو از توی کوچه اومد بیرون و گفت:بیا
اینجا.
و دوباره رفت داخل کوچه.
با قدمای اروم رفتم داخل کوچه.
منتظر نگاهش کردم که دستشو با کمرش زد و بالحن شاکی و درحالی که سعی میکرد ادامو
دربیاره گفت:بچه ها شاید باورتون نشه ولی دورانی که با زردک خان داشتم بهترین و خفن
ترین و گنگ ترین و لامصب ترین دوران زندگیم بود ارواح عمم...نکه دوست پسرم المانیه
دارم عشق دنیارو میکنم،استاد حس نمیکنین این رفتارا یکم چیزه؟
با اینکه از اینهمه فشار خوردنش خندم گرفته بود سعی کردم خیلی جدی بگم:چیزه؟ اینکه ما
مثل دوتا دوست باهم حرف میزنیم و میگیم و میخندیم از نظر متشخصانه شما چیزه؟
انگار که مسخرم کنه یه لبخند حرص درار زد و گفت:عه؟ دوستانه؟ مردک رسما دستشو...
با کلافگی چشماشو روی هم گذاشت و دستی به ته ریشش کشید و یه چیزی زیر لب گفت.
نمیدونم چرا ولی وقتی این حرص خوردناشو میدیدم دلم غنج میرفت.
دستشو از رو صورتش برداشت و با یه قدم بلند اومد نزدیکم و بازومو چسبید
_نمیدونم قصدت چیه شهرزاد ولی دارم بهت اخطار میدم بهتره رفتارتو درست کنی
دهنم باز مونده بود از حرفاش
+چی میگی تو؟مگه چیکار کردم؟
_باید بهت بگم اگه قصدت حرص دادن منه راه خوبیو انتخاب نکردی
بدون یکم فکر کردن به حرفی که میخواستم بزنم گفتم
+من تورو نمیفهمم که چرا انقدر رو ادریان حساسی و حرص میخوری؟اصلا وایستا ببینم
هی بازومو تکون دادم بلکه ولش کنه ولی بدتر کرد و محکم تر گرفتش
+میخوام بدونم رفتار من به تو چه ربطی داره؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 143
اخماشو کشیده بود توهم و بدون جواب دادن به سوالم فقط باهمون نگاه پر خشمش خیره شده
بود بهم
ضربان قلبم رفته بود بالا از رفتاراش دوست داشتم ذهنمو معطوف کنم نمیخواستم به اینکه
ممکنه دلیل رفتاراش چی باشه فکر کنم ولی دست خودم نبود
_پسری که یهو از ناکجا اباد پیداش شد و هیچی هیچی باهم تو یه خونم زندگی میکنند برای
هرکسیم باشه تعجب داره
+زندگی شخصی هرکسی به خودش مربوطه بعدم یهو یهو پیداش شد؟پس مهتا چی؟یه شبه
پاشد اومد وسط زندگیت
خودمم تعجب کردم بخاطرحرفی که زده بودم مهتا چی بود این وسط؟!
انگار که یهو همه عصبانیتش دود شد هوا
_مهتا از کجا اومد؟
بدون اینکه برو خودم بیارم گفتم
+از همونجایی که ادریان درومد
خنده ای کرد
_شهرزاد خانوم حسادت میکنند؟
حسادت؟!شاید
+به چی باید حسادت کنم دقیقا؟من فقط در جواب حرف خودت اونو گفتم
اینبار دوتا بازومو گرفت به خودش نزدیک ترم کرد
تو موقعیت بدی گیر افتاده بودم و حتی نمیدونستم باید چیکار بکنم
_چرا خودتو میزنی به اون راه؟مگه غیر اینه که به مهتا حسادت کردی؟
چرا هیچکس از این کوچه لعنتی رد نمیشه این چه وضعیه
+چرا چرت و پرت میگی رادمان تو فقط دانشجوعه منی همین
لبخند کوچیکی رو لبش بود
برای اینکه از اون وضعیت نجات پیدا کنم بی فکر گفتم
+چرا خودتو نمیگی اون رفتارات با ادریان؟این همه غیرتی شدن؟این همه عکس العمل
نشون دادن و باهاش لج بودن!خودت بگو اقای ملکی نکنه خبریه
غیر مستقیم به حسش اشاره کرده بودمم و خودم مونده بودم که از کجا در اومد یهو
رادمانم هنگ کرده خیره شده بود بهم
خب تقصیر خودشه این رفتاراش چه معنی دیگه ای میتونن داشته باشن؟
یچیزی ته قلبم میگفت کاش رادمان حرفامو تایید کنه ولی برعکس لحنی بود که باهاش
صحبت کرده بودم تند و خشن...
رادمان هلم داد عقب که پشتم با دیوار برخورد کرد
چهرش خیلی جدی شده بود و چشماش...؟قابل معنی کردن نبود
دوست داشتم یه چیز خوب بگه با اینکه یهو از دهنم پریده بود ولی قلبم بی مهابا خودشو به
سینم میکوبید
تاقبل اینکه دوباره بهم نزدیک شه خواستم خودمو بکشم کنار که این دفعه کاملا بهم چسبید و
با یه دستش دستامو محکم گرفت
بدنم شروع کرده بود به لرزیدن
با صدای خفه ای گفتم
+چیکار داری میکنی رادمان
صورتشو اورد جلو صورتم طوری که صدامو خفه کرد
داشت چیکار میکرد بامن؟
صورتشو خم کرد و با لباش جلوی لبام ریز گفت
_چی باخودت فکر کردی استاد؟دوست دارم بدونم چه چیزی تو اون مغز کوچیکت میگذره؟
داره مسخرم میکنه؟
حتی حس اینکه عکس العمل نشون بدمو نداشتم
چشمای رادمان خیره به لبام بود و منی که خمار و بی حس شده بودم و نمیتونستم هیچی بگم
_مگه خودت نمیگی که رابطه بینمون فقط استاد و دانشجوییه پس چیشد؟
قدرت تکلم و از دست داده بودم شاید اگه انقدر بهم نزدیک نبود و نگهم نداشته بود الان
پخش میشدم رو زمین
بخاطر اینکه بتونم بیشتر نفس بکشم لبای خشکمو از هم بازشون کردم که بیشتر توجهش
جلب شد
چشماشو بست و سرشو بیشتر خم کرد سمتم
قفسه سینم شروع کرده بود به سوختن از بی هوایی چرا انقدر بی جنبه شده بودم هنوز که
کاری نکرده بود و من نمیتونستم حتی نفس بکشم
داره چه اتفاقی میوفته اینجا؟چرا هیچکاری نمیتونم انجام بدم؟
از شدت هیجان و داغی بدنم چشمای منم روهم افتاد
هرثانیه اندازه چند دقیقه میگذشت و تنها چیزی که متوجه میشدم فاصله بینمون بود که
درحال کم شدن بود هر لحظه...
نمیدونم چقدر گذشته بود ولی خیلی یهویی داغی رادمان از روم برداشته شد و صدای داد
مردی کوچه رو پر کرد و از طرفی صدای اژیری که نمیذاشت تمرکز کنم
_چه غلطی دارید میکنید شمادوتا اینجا؟
ترسیده و هول کرده چشمامو باز کردم و نگاهم گره خورد به رادمان خشک شده تو دستای
یه مامور
چیشد یهو؟قضیه چیه؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 143
اخماشو کشیده بود توهم و بدون جواب دادن به سوالم فقط باهمون نگاه پر خشمش خیره شده
بود بهم
ضربان قلبم رفته بود بالا از رفتاراش دوست داشتم ذهنمو معطوف کنم نمیخواستم به اینکه
ممکنه دلیل رفتاراش چی باشه فکر کنم ولی دست خودم نبود
_پسری که یهو از ناکجا اباد پیداش شد و هیچی هیچی باهم تو یه خونم زندگی میکنند برای
هرکسیم باشه تعجب داره
+زندگی شخصی هرکسی به خودش مربوطه بعدم یهو یهو پیداش شد؟پس مهتا چی؟یه شبه
پاشد اومد وسط زندگیت
خودمم تعجب کردم بخاطرحرفی که زده بودم مهتا چی بود این وسط؟!
انگار که یهو همه عصبانیتش دود شد هوا
_مهتا از کجا اومد؟
بدون اینکه برو خودم بیارم گفتم
+از همونجایی که ادریان درومد
خنده ای کرد
_شهرزاد خانوم حسادت میکنند؟
حسادت؟!شاید
+به چی باید حسادت کنم دقیقا؟من فقط در جواب حرف خودت اونو گفتم
اینبار دوتا بازومو گرفت به خودش نزدیک ترم کرد
تو موقعیت بدی گیر افتاده بودم و حتی نمیدونستم باید چیکار بکنم
_چرا خودتو میزنی به اون راه؟مگه غیر اینه که به مهتا حسادت کردی؟
چرا هیچکس از این کوچه لعنتی رد نمیشه این چه وضعیه
+چرا چرت و پرت میگی رادمان تو فقط دانشجوعه منی همین
لبخند کوچیکی رو لبش بود
برای اینکه از اون وضعیت نجات پیدا کنم بی فکر گفتم
+چرا خودتو نمیگی اون رفتارات با ادریان؟این همه غیرتی شدن؟این همه عکس العمل
نشون دادن و باهاش لج بودن!خودت بگو اقای ملکی نکنه خبریه
غیر مستقیم به حسش اشاره کرده بودمم و خودم مونده بودم که از کجا در اومد یهو
رادمانم هنگ کرده خیره شده بود بهم
خب تقصیر خودشه این رفتاراش چه معنی دیگه ای میتونن داشته باشن؟
یچیزی ته قلبم میگفت کاش رادمان حرفامو تایید کنه ولی برعکس لحنی بود که باهاش
صحبت کرده بودم تند و خشن...
رادمان هلم داد عقب که پشتم با دیوار برخورد کرد
چهرش خیلی جدی شده بود و چشماش...؟قابل معنی کردن نبود
دوست داشتم یه چیز خوب بگه با اینکه یهو از دهنم پریده بود ولی قلبم بی مهابا خودشو به
سینم میکوبید
تاقبل اینکه دوباره بهم نزدیک شه خواستم خودمو بکشم کنار که این دفعه کاملا بهم چسبید و
با یه دستش دستامو محکم گرفت
بدنم شروع کرده بود به لرزیدن
با صدای خفه ای گفتم
+چیکار داری میکنی رادمان
صورتشو اورد جلو صورتم طوری که صدامو خفه کرد
داشت چیکار میکرد بامن؟
صورتشو خم کرد و با لباش جلوی لبام ریز گفت
_چی باخودت فکر کردی استاد؟دوست دارم بدونم چه چیزی تو اون مغز کوچیکت میگذره؟
داره مسخرم میکنه؟
حتی حس اینکه عکس العمل نشون بدمو نداشتم
چشمای رادمان خیره به لبام بود و منی که خمار و بی حس شده بودم و نمیتونستم هیچی بگم
_مگه خودت نمیگی که رابطه بینمون فقط استاد و دانشجوییه پس چیشد؟
قدرت تکلم و از دست داده بودم شاید اگه انقدر بهم نزدیک نبود و نگهم نداشته بود الان
پخش میشدم رو زمین
بخاطر اینکه بتونم بیشتر نفس بکشم لبای خشکمو از هم بازشون کردم که بیشتر توجهش
جلب شد
چشماشو بست و سرشو بیشتر خم کرد سمتم
قفسه سینم شروع کرده بود به سوختن از بی هوایی چرا انقدر بی جنبه شده بودم هنوز که
کاری نکرده بود و من نمیتونستم حتی نفس بکشم
داره چه اتفاقی میوفته اینجا؟چرا هیچکاری نمیتونم انجام بدم؟
از شدت هیجان و داغی بدنم چشمای منم روهم افتاد
هرثانیه اندازه چند دقیقه میگذشت و تنها چیزی که متوجه میشدم فاصله بینمون بود که
درحال کم شدن بود هر لحظه...
نمیدونم چقدر گذشته بود ولی خیلی یهویی داغی رادمان از روم برداشته شد و صدای داد
مردی کوچه رو پر کرد و از طرفی صدای اژیری که نمیذاشت تمرکز کنم
_چه غلطی دارید میکنید شمادوتا اینجا؟
ترسیده و هول کرده چشمامو باز کردم و نگاهم گره خورد به رادمان خشک شده تو دستای
یه مامور
چیشد یهو؟قضیه چیه؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 144
صدای همهمه ای از تو خیابون میومد و اژیر پلیسی که صاف میرفت تو مغزت
سرمو چرخوندم و به اخر کوچه نگاه کردم
ماشین بزرگ سیاه رنگی که روش نوشته شده بود گشت ارشاد!
°
گشت ارشاد؟!
با بهت به رادمان نگاه کردم که یه سرباز ریشو با لباس معمولی ارنجشو سفت گرفته بود ...
انگار که یه قاتل جانی گرفته بودن!
رادمان شوکه گفت:چیشد؟
سربازه با اخمای درهم و قیافهی توهم رفته گفت:تشریف بیارین پایگاه اونوقت میفهمین چیشد
چی نشد!
با اشاره فرماندشون که سرکوچه وایستاده بود یه مامور زن اومد طرفم و با اخمای درهم
بازومو کشید برد سمت ماشینه و گفت:شالتو بکش جلو...
نمیدونم چرا ولی هم استرس داشتم هم نمیدونستم چی به چیه!
تا حالا همچین چیزی برام پیش نیومده بود و حتی نمیدونستم گشت ارشاد چیه! فقط میتونستم
از حرکاتشون و حرفاشون بفهمم یه ربطی به کلانتری و ... داره.
با تن صدای ارومی گفتم:اقا دزد که نگرفتین یکی اینجا بگه چخبره!
فرماندشون که یکم پا به سن گذاشته تر بود رو به روی رادمان وایستاد و با اخم وحشتناکی
گفت: ها کن ببینم!
با چشمای گشاد بهشون نگاه کردم...داشت تست الکل میگرفت ازش؟ اخه چرا؟
رادمان با لودگی و لحن بامزه ای گفت:جناب جاتون خالی همین چند دقیقه پیش کباب زدیم با
دوغ اومده بودیم هضم کنیم که...
فرماندهه با پوزخند گفت:کم لودگی کن ببینم...چه نسبتی با خانوم داری؟
+استادمه!
و مستقیم زل زد به چشمام...قصدش چی بود؟
مرده از سر تا پامو نگاه کرد و با لحن منظور داری گفت:استاد هم استادای قدیم...
بعد مکثی رو به رادمان گفت:میریم پایگاه تکلیفتونو روشن کنیم...
هنوزم بخاطر چند دقیقه پیش صورتم قرمز بود و قفسه سینم بالا و پایین میپرید!
مامور زن که نسبتا مسن بود گفت:بشین توی ون...سریعتر خانوم.
ولی رادمان ساکت بود و این برام خیلی تعجب انگیز بود!
میخواستم کنار رادمان بشینم تا ازش بپرسم چه خبره که ماموره با تندی گفت:اونجا نشین
خانوم...فاصله رو رعایت کن.
با چشمای گشاد شده به قیافهی خونسرد رادمان نگاه کردم که خیره شده بود بهم.
چجوری انقدر بیخیال بهم زل زده بود؟
کاری به چند دقیقه پیش ندارم که میخواست چیکار کنه ولی مارو دارن میبرن یه جای
نامعلوم نمیخواد بگه چه اتفاقی افتاده؟
تند تند گفتم:رادمان یه چیزی بگو اینا کین؟ گشت ارشاد چی میگه؟ کجا داریم میریم؟
صدای پوزخند مامور کنار دستم به گوشم رسید که نیم نگاهی بهش انداختم.
د چرا هیچکس توضیح نمیده چیشد؟
ما سرمون تو کار خودمون بود یهو اینشکلی مارو شوت کردن تو ماشین و دارن میبرن!
رادمان با یه لبخند خونسرد گفت:نگران نباش جای خاصی نیست...گشت ارشادم دختر پسرای
جوون و برمیداره میبره پایگاه ازشون میپرسه ازدواج کردین یا نه...
با تعجب گفتم:یعنی چی ازدواج کردین یا نه؟
خندید و با شیطنت گفت: از اونجایی که مارو توی موقعیت مناسبی ندیدن و ... دارن
میبرنمون تا براشون تعریف کنیم چی به چیه!
تعریف کنیم براشون؟ چیو تعریف کنیم اخه؟ کاری نکردیم که.
با شیطنت بیشتری ادامه داد:جزء به جزءشو.
اب دهنمو قورت دادم و هجوم خون به صورتمو احساس کردم.
ماموره چشم غره ای به رادمان رفت و روشو اونور کرد.
یه لحظه یاد چند دقیقه پیش افتادم.
یعنی رادمان داشت مسخرم میکرد؟
ی دیگه؟
چرا حرفاش یه معنی میداد و حرکاتش یه معن
باید کدومشونو باور کنم؟
حرکاتشو؟ یا حرفاش که بیشتر طعنه امیز و تمسخر امیز بود؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 144
صدای همهمه ای از تو خیابون میومد و اژیر پلیسی که صاف میرفت تو مغزت
سرمو چرخوندم و به اخر کوچه نگاه کردم
ماشین بزرگ سیاه رنگی که روش نوشته شده بود گشت ارشاد!
°
گشت ارشاد؟!
با بهت به رادمان نگاه کردم که یه سرباز ریشو با لباس معمولی ارنجشو سفت گرفته بود ...
انگار که یه قاتل جانی گرفته بودن!
رادمان شوکه گفت:چیشد؟
سربازه با اخمای درهم و قیافهی توهم رفته گفت:تشریف بیارین پایگاه اونوقت میفهمین چیشد
چی نشد!
با اشاره فرماندشون که سرکوچه وایستاده بود یه مامور زن اومد طرفم و با اخمای درهم
بازومو کشید برد سمت ماشینه و گفت:شالتو بکش جلو...
نمیدونم چرا ولی هم استرس داشتم هم نمیدونستم چی به چیه!
تا حالا همچین چیزی برام پیش نیومده بود و حتی نمیدونستم گشت ارشاد چیه! فقط میتونستم
از حرکاتشون و حرفاشون بفهمم یه ربطی به کلانتری و ... داره.
با تن صدای ارومی گفتم:اقا دزد که نگرفتین یکی اینجا بگه چخبره!
فرماندشون که یکم پا به سن گذاشته تر بود رو به روی رادمان وایستاد و با اخم وحشتناکی
گفت: ها کن ببینم!
با چشمای گشاد بهشون نگاه کردم...داشت تست الکل میگرفت ازش؟ اخه چرا؟
رادمان با لودگی و لحن بامزه ای گفت:جناب جاتون خالی همین چند دقیقه پیش کباب زدیم با
دوغ اومده بودیم هضم کنیم که...
فرماندهه با پوزخند گفت:کم لودگی کن ببینم...چه نسبتی با خانوم داری؟
+استادمه!
و مستقیم زل زد به چشمام...قصدش چی بود؟
مرده از سر تا پامو نگاه کرد و با لحن منظور داری گفت:استاد هم استادای قدیم...
بعد مکثی رو به رادمان گفت:میریم پایگاه تکلیفتونو روشن کنیم...
هنوزم بخاطر چند دقیقه پیش صورتم قرمز بود و قفسه سینم بالا و پایین میپرید!
مامور زن که نسبتا مسن بود گفت:بشین توی ون...سریعتر خانوم.
ولی رادمان ساکت بود و این برام خیلی تعجب انگیز بود!
میخواستم کنار رادمان بشینم تا ازش بپرسم چه خبره که ماموره با تندی گفت:اونجا نشین
خانوم...فاصله رو رعایت کن.
با چشمای گشاد شده به قیافهی خونسرد رادمان نگاه کردم که خیره شده بود بهم.
چجوری انقدر بیخیال بهم زل زده بود؟
کاری به چند دقیقه پیش ندارم که میخواست چیکار کنه ولی مارو دارن میبرن یه جای
نامعلوم نمیخواد بگه چه اتفاقی افتاده؟
تند تند گفتم:رادمان یه چیزی بگو اینا کین؟ گشت ارشاد چی میگه؟ کجا داریم میریم؟
صدای پوزخند مامور کنار دستم به گوشم رسید که نیم نگاهی بهش انداختم.
د چرا هیچکس توضیح نمیده چیشد؟
ما سرمون تو کار خودمون بود یهو اینشکلی مارو شوت کردن تو ماشین و دارن میبرن!
رادمان با یه لبخند خونسرد گفت:نگران نباش جای خاصی نیست...گشت ارشادم دختر پسرای
جوون و برمیداره میبره پایگاه ازشون میپرسه ازدواج کردین یا نه...
با تعجب گفتم:یعنی چی ازدواج کردین یا نه؟
خندید و با شیطنت گفت: از اونجایی که مارو توی موقعیت مناسبی ندیدن و ... دارن
میبرنمون تا براشون تعریف کنیم چی به چیه!
تعریف کنیم براشون؟ چیو تعریف کنیم اخه؟ کاری نکردیم که.
با شیطنت بیشتری ادامه داد:جزء به جزءشو.
اب دهنمو قورت دادم و هجوم خون به صورتمو احساس کردم.
ماموره چشم غره ای به رادمان رفت و روشو اونور کرد.
یه لحظه یاد چند دقیقه پیش افتادم.
یعنی رادمان داشت مسخرم میکرد؟
ی دیگه؟
چرا حرفاش یه معنی میداد و حرکاتش یه معن
باید کدومشونو باور کنم؟
حرکاتشو؟ یا حرفاش که بیشتر طعنه امیز و تمسخر امیز بود؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر