کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#شیرینی_پفکی_گردویی

زرده تخم مرغ ۳ عدد
پودر قند الک شده نصف پیمانه
گردوی ریز خرد شده نصف پیمانه
وانیل نصف ق چ
پودر هل یک ق چ
ارد یک ق م
دمای فر ۱۵۰ به مدت ۲۵ دقیقه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کارامل_خونگی

کارامل_خونگی
یک‌پیمانه شکر
نصف پیمانه خامه
پنجاه گرم‌ کره


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#شیر_ماهی_سرخ_شده

برای شیرماهی سرخ شده اول تکه های ماهی رو شستم و آبکش کردم و داخل ظرفی گذاشتم و یه پیاز بزرگ رو حلقه حلقه کردم و بمقدار لازم نمک و زردچوبه و فلفل قرمز و پودر زنجبیل و کمی زعفران و آب یک لیمو ترش تازه رو روی ماهی ها ریختم و مواد رو به ماهی ها مالیدم ومابین ماهی ها حلقه های پیاز گذاشتم و در ظرف رو محکم بستم و توی یخچال گذاشتم و بعد از ۱۲ ساعت پیاز رو جدا کردم و ماهی ها رو برداشتم و دوباره با نمکدان کمی نمک روش ریختم و داخل روغن سرخ کردم هر طرفش که سرخ شد طرف بعدی رو سرخ کردم تقریبا ۶،۷ دقیقه ای طول کشید تا هر طرف سرخ شد،مواظب باشید موقع برگردوندن ماهیها اونا رو خرد نکنید با استفاده از دوتا کفگیر ماهی ها رو برگردونین.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#شیر_ماهی_سرخ_شده


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
‌#سس_دلسه_دلچه_خانگی

سس غلیظی که طعم کارامل میده و در پخت انواع کیک و شیرینی و دسر استفاده میشه
از 4لیوان شیر که استفاده میشه یک لیوان تا یک و نیم لیوان بهتون سس میده

4لیوان شیر رو با یک لیوان شکر بریزید داخل  قابلمه روی حرارت وقتی شکر حل شد و شیر کاملا گرم شد(دقت کنید شیر نباید به جوش بیاد) یک چهارم ق چ جوش شیرین رو با یک ق غ آب مخلوط کرده و به شیر اضافه کنیدممکنه شیر چند ثانیه به خاطر جوش شیرین کف کنه و بیاد بالا بعد دوباره برگرده به حالت اول،کف روش رو هر از گاهی با قاشق چوبی جمع کنید،شعله رو کم کنید جوری تنظیم کنید که فقط یک قول بزنه یعنی هم داغ باشه و هم جوش نیادش،هر چند دقیقه هم، یا قاشق چوبی هم بزنید که ته نگیره،بعد یک ساعت رنگش شروع میکنه به تیره شدن و کم کم میره به سمت غلیظ شدن،آخرای پخت دیگه یکسره بالاسرش باشید تا ته نگیره و یکدست بشه،دیواره ها رو هم با مواد یکی نکنید و دیوارها رو با لیسک تمیز کنید
سس زیاد غلیظ نشه وگرنه بعد سرد شدن خیلی سفت میشه.وقتی رنگش قهوه ای شد و غلیظ شد یه کم ازش بردارید بذارید خنک شه و اگر کافی بود گاز رو خاموش کنید
@kadbanoiranii

https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#آموزش_دسرنسکافه_ای_با_۴قلم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ساندویچ لواش لاکچری

مواد لازم:

سیب زمینی
فلفل دلمه ای
کالباس
ذرت
پنیر پیتزا
سس کچاپ یا سالسا
نون لواش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#آموزش_کیک_میوه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نان_پنیری


۱ قاشق غذا خوری خمیر مایه
۲ حبه قند یا یک قاشق شکر
۱ عدد سفیده تخم مرغ
۱ قاشق چایخوری نمک
۱.۵ پیمانه شیر ولرم
½ پیمانه ماست
¼ پیمانه روغن
۴ پیمانه آرد
پنیر به مقدار لازم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
ادامه رمان گل یاس

#پارت305

دست پشت کمرم میزاره و به بیرون هدایتم میکنه و به اتاق خواب هومان اشاره میکنه :

_There baby
(اونجاست عزیزم)

میگه و منتظر نمیمونه و به طبقه ی پایین میره.

گوشیمو از جیب درمیارم و به صفحه اش نگاه میکنم.
ساعت دَه و چهل و شش دقیقه ی شب...
اولین باره که میخوام به اتاق هومان برم،
هم هیجان دارم و هم استرس موذی که باعث میشه به جون لبم بیفتم!

نفس عمیقی میکشم و با مفصل انگشت اشارم چند ضربه به در میزنم.
صدای ضعیف اما بم و محکمش اجازه ورود صادر میکنه :

_ بیا داخل...

درو آهسته باز میکنم و در اولین نگاه شکوه و زیبایی دکوراسیونِ لاکچری اتاق توجهم رو جلب میکنه.

تجمل گراییِ مدرن انگار از خصوصیات اخلاقی هومان به حساب میومد!
و البته علاقه به رنگ مشکی!

فکر میکردم اتاقی که من انتخاب کردم خیلی خوشگله اما با دیدن اتاق مجهز هومان، تعریفم از زیبا بودن تغییر کرد!

یک اتاق بزرگ با دکور مشکی و طلایی بسیار شکیل...


_ دیدزدنت تموم شد؟


خدای ضایع بازی فقط خودم!
شبیه ندیده ها دو ساعته در و دیوار رو برانداز میکنم!
هومان هم که خوب بلده به روت بیاره و اصلا تعارف نداره!
روی تک مبل سلطنتی نشسته و پا روی پا انداخته و دستاشو روی دسته های مبل گذاشته.
درست فرمی که برازنده ی شخصیت قدرتمندشه!

درو کامل نمی بندم و نزدیکتر میرم و در چند قدمیش می ایستم.
دستامو در جیب سویشرتم فرو میبرم و با کنایه میگم :


_ پیغام همایونی رسید که با بنده کار دارین!

بی حرفِ پس و پیش رفت سر اصل مطلب :

_فردا ساعت 7 صبح پروازه! وسایلتو جمع کن!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت306


خشکم میزنه!
پرواز؟!
پرواز به مقصد کجا؟!
یعنی میخواد منو راهی ایران کنه و خودش هم بره آلمان ؟!
ابروهام بی اختیار در هم گره میخوره و چشمام تنگ میشه :

_کجا به سلامتی؟!

_هامبورگ!

رفته رفته یک لبخند عمیق از سر رضایت و اینکه به خواسته ام رسیدم، روی لبهام جا خوش میکنه که با ادامه ی حرفش خوشحالیم کور میشه :


_ همراه خودم میبرمت اما نه بخاطر تو ، فقط بخاطر خودم!
چون اصلا دلم نمیخواد امور خونه و کنترل افرادم از دستم خارج بشه و موندن تو در اینجا باعث میشه این اتفاق بیفته!

رسما داره میگه من یه خرابکارم!
دندون روی هم میسابم و با حرص به طرف در برمی‌گردم و با پوزخند میگم :

_لازم نبود دلیلشو بگی...، خودم میدونستم الطاف ملوکانه ی شما شامل حال هیچکس نمیشه مگر زمانی که به نفع خودت باشه!
شب خوش...


بی اهمیت به حرف من، صدای خونسردشو از پشت سر شنیدم :

_هفت صبح حاضر و آماده تو سالن باش!

قیافمو کج میکنم و اداشو در میارم و خدا رو شکر میکنم که نمیبینه اما همون لحظه چشمم به دوربین مدار بسته گوشه ی اتاقش میفته!
فکر میکنم چیزی به اسم شانس برای من تعریف نشده!

از اتاق خاص و اشرافیش بیرون میام و برام مهم نیست اگه عصبی بشه و درو محکم به هم میکوبم و اینکار اعصاب تحریک شده ام رو آروم میکنه.

خیلی هم حائز اهمیت نیست به چه دلیل منو با خودش میبره و چه فکری تو سرش داره و تصور میکنه اگه من اینجا بمونم نظم و قاعده ی خونه و زندگیش رو به هم میریزم! مهم اینه که سفر به آلمان خیلی جذابه! هامبورگ یکی از قشنگترین شهرهای توریستی به حساب میاد و این سفر میتونه خیلی هیجان انگیز باشه.

چند ثانیه ای به فکر فرو میرم و دستمو با حالت تفکر زیر چونه میزنم... ( من که پاسپورت و ویزای آلمان ندارم، چجوری میخوام برم ؟!!)

ضربه ای به پیشونیم میزنم و راه رفته رو به سمت اتاق هومان برمیگردم تا ازش بپرسم...
بی حواس ، بدون در زدن دستگیره رو پایین میدم و داخل میرم و نگاهم میخ صحنه ی مقابلم میشه!!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت307


چشمام گرد میشه و دهانی که برای حرف زدن باز کردم، باز می‌مونه!

مردمک هام روی عضلات پیچ در پیچ شانه و کتف هومان میلغزه و نمیدونم چه احساسی در دلم به غلیان میفته که بهم اجازه نمیده نگاهمو ازش بگیرم و با بی شرمی بهش خیره میشم .!

نفس امّاره بدجوری خودنمایی میکنه!

هومان تیشرتی که با یک حرکت از تنش در آورده بود، روی تخت پرت میکنه و به سمت در برمیگرده .

بزاقمو صدادار پایین میفرستم و نگاه سرکشم رو مهار میکنم تا سمت تن برهنه اش کشیده نشه و به چشماش زل میزنم.

_ فکر می کنی وقتی یه‌بار در بزنی، بار دوم نیازی نیست و میتونی سرتو بندازی پایین و بیای داخل؟!


عصبی نیست اما آروم بودنش هم ترسناکه!
با استیصال دستگیره رو رها میکنم :

_فکرم مشغول بود... حواسم پرت شد...

قبل از اینکه معذرت خواهی کنم، هومان در حالی که سمت کمد دیواری ها میره، میگه :

_ حرفتو بزن و برو!

این یعنی مزاحمی و حوصله اتو ندارم.

از پشت به قد و قامتش نگاه میکنم و اصلا نمی‌فهمم چرا ته دلم یک احساس دخترانه و لجام گسیخته میخواد جلو بره و بی اجازه بدنش رو لمس کنه!

از دست خودم و افکارم عصبی میشم و چشمامو محکم روی هم فشار میدم و سرمو به طرفین تکون میدم.
نگاهمو به ناخن هام میدم و میگم :


_اومدم بپرسم من چجوری میتونم بیام وقتی نه ویزا دارم و نه...

_ مشکلی نیست... حلش کردم!


خب جوابم رو گرفتم و دیگه فرقی نداره چجوری حلش کرده، ذاتاً حتی اگه بپرسم که چطور، جواب نمیده...
به هرحال هومان هم پول داره و هم قدرت و نفوذ ، طبیعیه که مانعی براش وجود نداشته باشه و حتی قانون رو در عرض چند ساعت بخره!

برای آخرین بار نگاهمو بالا میارم و نگاهش میکنم و می بینم که حوله ای روی دوشش انداخته و دست به سینه منتظر بیرون رفتنِ منه.

شب بخیری میگم و از اتاقش بیرون میام.
حالا باید خودمو برای چالش بعدی آماده کنم...

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت308

"" * "" * "" * "" * "" * "" * ""

یکی از بلوز هایی که تازه خریدم به تن میکنم و شلوار جینم رو پا میزنم.

موهامو با سشوآر لَخت میکنم و آزادانه پشتم میریزم.

نگاهی در آینه به خودم ميندازم.
اگه یه رژ لب گوشتی و یه ریمل داشتم چهره ام خیلی بشاش تر جلوه می‌کرد اما حالا هم خوب بود.
ابروهام رو مرتب کردم و گونه هامو نیشگون گرفتم تا کمی از حالت بی رنگی خارج بشه.

یک بار دیگه پای چمدون کوچیکی که الیزابت در اختیارم گذاشته بود، میشینم و لوازمم رو چک میکنم.
حوله، شامپو، لوسیون مو و بدن، لوازم شخصی، لباس هایی که به نظرم مناسب بودن و یک سری خرت و پرت که شاید نیازم بشه.
وقتی از تکمیل بودنش مطمئن میشم، درشو میبندم و زیپیش رو میکشم.

لبه تخت میشینم و کتونی های تازه ام رو هم پا میکنم.
گوشی و هندزفری و شارژرم رو داخل کیفم میزارم و بندشو روی دوشم تنظیم میکنم و دسته ی چمدون رو میگیرم و دنبال خودم میکشم و از اتاقم خارج میشم.

پایین بردن چمدون از پله ها کلی انرژی ازم میگیره و پایین که میرسم هوف میکشم و کمرمو کش و قوس میدم.

_هوووف... بابا مُردم این همه آدم اینجاست یکی نمی تونست بیاد کمک من؟!

چشم چرخوندم دور سالن و هومان رو گوشی به دست جلوی در ورودی دیدم و یکی از افرادش که خارج از چارچوب در ایستاده بود و انگار منتظر بود تا چمدون ها رو حمل کنه..

اول سمت آشپزخونه میرم و با خدمه ای که اونجان خداحافظی میکنم.

الیزابت رو نمیبینم و چمدون کشان به طرف هومان میرم.

_ سلام من آماده ام.... ببینم تو مگه نگفتی 7 پرواز داریم؟

بدون اینکه سرشو از گوشیش بلند کنه جواب میده:

_ تاخیر داره.

خوبه ای میگم و چمدونم رو کنار چمدون هومان قرار میدم.

گوشیش رو خاموش میکنه و با اشاره به اون مرد میفهمونه چمدون هارو پایین ببره.
مرد اطاعت میکنه و با یک دست چمدون من و با دست دیگه چمدون هومان رو بر میداره و به حیاط میره.

هومان با مکث به سمت من میچرخه و میگه :

_امیدوارم همسفر خوبی باشی !


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت309

لحنش رو جدی تر میکنه و ادامه میده :

_ از تصمیمی که گرفتم پشیمونم نکن!

بنای لجبازی و زبون درازی ندارم تا وقتی که منطقي باشه و نخواد اذیتم کنه.
به همین خاطر با اطمینان سر تکون میدم و با لبخند میگم :

_قول میدم همسفر خوبی باشم...

تک ابرویی بالا میندازه، از همون هایی که معنیِ (من چشمم آب نمیخوره) میده!

الیزابت رو صدا میزنه و می بینم که از راهروی اتاق ها بیرون میاد و به سمت هومان پا تند میکنه .

بعد از سفارشات لازم درمورد خدمه که درموردش کنجکاوی نکردم، از کنارم رد میشه و میگه :

_بریم!

دستی در هوا برای الیزابت تکون میدم و پشت سر هومان از پله ها سرازیر میشم...

ذوق وشوقی رو در وجودم احساس میکنم که انگار خیلی وقت بود گمش کرده بودم!

هرچند که همسفرم پسرعموی عبوس و اخمالومه اما اون هم ویژگی های خاص خودش رو داره و من عمیقا حس میکنم این سفر قراره بهم خوش بگذره!

بنزی که وسط راه سنگفرش توقف کرده و راننده ی هومان به همراه دو نفر دیگه کنارش ایستادن، قراره مارو تا فرودگاه ببره...

یکی از اون محافظین جلو میاد و در عقب رو برای هومان باز میکنه.
هومان کنار میکشه و اشاره ی کوتاهی به من میکنه تا سوار بشم.
سریع روی صندلی جا میگیرم و کنار میکشم تا هومان هم بشینه.

بعد از سوار شدن هومان، راننده و یک محافظ جلو میشینن و ماشین به حرکت در میاد...

با خودم فکر میکنم (عجب تشریفاتی!)

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت310

به فرودگاه رسیدیم.
محافظ هومان چمدون ها رو از صندق عقب خارج کرد و دسته ی چمدون من رو به دستم داد.

وارد سالن شدیم.
حجم زیادی از مسافرین با ملیت و نژادهای مختلف در تکاپو بودند.
من ترس از گم شدن داشتم و قدم به قدم با هومان حرکت میکردم که مبادا جا بمونم.

بی معطلی از کانتری جداگانه و مخصوص رد شدیم و با ماشین شخصی تا دم هواپیما اسکورت شدیم.

دهنم باز مونده بود از این همه ارج و قرب و شهرتی که هومان داشت .


پلکان هواپیما رو طی کردیم و مهماندار با خوشامدگویی به سمت جایگاه فرست کلاس راهنماییمون کرد.
دو صندلی بسیار راحت و مجهز رو به روی هم که در کنار هر کدوم یک میز سرو باریک قرار داشت.

هومان کتش رو درآورد و نشست و دوتا دکمه ی بالایی پیرهنشو باز کرد.
مهماندار با خوشرویی کت رو از دست هومان گرفت و منو دعوت به نشستن کرد.

پوست لبم رو میجوم و با اضطراب از پنجره ی کوچک هواپیما نگاهی به بیرون ميندازم.
هنوز روی زمینیم و فشار من افتاده!
وای به حال زمان تیکاف و برخواستنِ این پرنده آهنی از باند!


_ بشین وکمربندتو ببند.


با تردید به حرف هومان عمل می کنیم و با کمربند درگیر میشم تا ببندمش اما سر و تهشو پیدا نمیکنم.

می‌شنوم که هومان پوف کلافه ای میکشه.
کمی جلو میاد و برای بستن کمربندِ من خم میشه .
چفتش میکنه و وقتی از سفت بودنش مطمئن میشه، سرجاش برمیگرده اما کمربند خودشو نمی‌بنده!

_چرا برای خودتو نبستی؟؟

یکی از ایرپادهاشو از کاورش درمیاره و به گوش میزاره و خیلی کوتاه و مختصر جوابم رو میده :

_نیازی نیست!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
دعا
معین
#معین
#دعا🤲

این دعا پشت پهناتون بشه انشاالله🤲

خدایا به حق این روزهای عزیز مشکلات همه برطرف بشه

@kadbanoiranii


🍂🌹 🌹🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پــروردگــارا
⭐️در این شب دل انگیز
آنچه را که بیصدا
⭐️از قلب عزیزانم گذر کرده
در تقدیرشان قرار ده
⭐️تا لذتی دو چندان را
برایشان به ارمغان بیاورد

⭐️شبتون بخیر و سراسر آرامش💫💫
@kadbanoiranii
👌🤞🌹🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❄️الهی با نام و یادت
روزمان را آغاز میکنیم
❄️خدای مهربانم  به اندازه
قطره های باران
❄️در کار دوستانم برکت
در مشکلشان گشایش
❄️در وجودشان سلامتی
در زندگَیشان خوشبختی
❄️در خانه شان آرامش قرار ده

❄️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الـــهــی بــه امــیــد تـــو
.
@kadbanoiranii

🤞👌🌹🍃
Delbar
Yousef Zamani
#دلبر عشقِ اول و آخر..🥹♥️

#یوسف زمانی

هدیه صبحگاهی

تقدیم نگاه قشنگتون
@kadbanoiranii
#شیرینی_قندی_قزوین
#شیرینی_پادرازی_قزوین

آرد سفید ۶۰۰ گرم
روغن جامد ۲۷۵ گرم
پودر قند ۲۰۰ گرم
بکینگ پودر یک ق س
پودر هل یک ق س
کنجد یا خرفه به مقدارلازم

طرز تهیه
ابتدا روغن و پودر قند را با همزن میریزیم تاکاملا پوک وسبک شود.
بکنین پودر و هل را اضافه کرده بعد کم کم آرد را اضافه میکنیم بعداز تمام شدن آرد خمیر را بمدت نیم ساعت داخل یخچال قرار داده تاکمی خنک شود بعد از یخچال درمی آوریم و ده گرم ده گرم جدا کرده با دست فرم میدیم یا قالب بزنید و داخل سینی روی کاغذ روغنی با فاصله چیده روی آن کنجد یا خرفه می ریزیم.
بدون استراحت در فر ۲۰۰ درجه از قبل گرم شده به مدت ده الی پانزده دقیقه و در طبقه بالا قرار میدهیم بعد از ده دقیقه زیر شیرینی را چک کنید اگر کمی تغییر رنگ داده بود پخته است.
برای رنگ زرد از زعفران غلیظ و از پودر کاکائو برای مدل کاکائویی آن استفاده کردم. یک ق غ از آرد کم کرده و یک ق غ خوری پودر کاکائو اضافه کنید.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  بدون لینک کانال حرام است