کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23K photos
28.3K videos
95 files
42.4K links
Download Telegram
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوپنجاهوچهارم

خونش به جوش آمد با فریادی که وجود خودش و خواهرش را لرزاند غرید :
- تو سگ کی باشی که داری تهدید میکنی ... یادت رفت یه هفته پیش مثل توله سگ زیر دستم
له شده بودی ...
اگه یه بار دیگه تهدید کنی من میدونم و تویه عوضی .
گوشی را روی دستگاه کوبید و گفت :
- تو که میدونی استرس برات بده برای چی با این مردک دهن به دهن میدی ... اگه یه بار دیگه به
تلفناش جواب بدی
خودم به حسابت میرسم .
باز هم اشکهای آرمیتا بود که مانند سیل به راه افتاد و او را درمانده تر از گذشته به سمت شیشه
هایی هدایت کرد که نه تنها دردش را تسکین نمیداد بلکه دردی روی دردهایش اضافه میکرد .
شیشه هایی که در این یک هفته انیس و
مونسش شده بود . با نوشیدن آنها الاقل میتوانست با خیالش خوش باشد .
هنوز دستش به شیشه نخورده بود که فکری مانند جرقه به ذهنش رسید . لباس پوشید و از خانه
بیرون زد .
وارد باغ جعفر خان شد . با دیدن پیرمرد سلام کردو به گرمی جواب سلامش دریافت کرد .
- اون پیر مرد غرغرو چطوره ؟ چرا دیگه نمیاد پیش ما ؟
آرشام با ناراحتی سرش را پایین انداخت و گفت :
- افتضاحی که کیان و آرمیتا بالا آوردن حالشو گرفته ... عصبی و کم حوصله شده ... شما بیاین اون
ور .
- ممنون میدونی که عزیز مدام از زیرو روی خونه برای خودش کار میتراشه ... یه دقیقه آروم و
قرار نداره ... وقتی بچه ها
از اومدنشون میگذره و خبری ازشون نمیشه اوقاتش تلخ میشه ...
- راستی عمو بچه ها قرار نیست این طرفا پیداشون بشه ؟
جعفر تیز نگاهش کرد و گفت :
- نه ...چیزی شده ؟
- آخه خیلی وقته نیومدن اینطرف .
- زمان امتحانات آخر ترمشونه برای همین تا پایان درس و دانشگاه تو قرنطینه هستن ..
خندید و گفت :
- دردت چیزه دیگه ای بود که اومدی اینطرف ...درسته ؟!... بگو ببینم چی داره اذیتت میکنه .
آرشام با ناراحتی دستی درون موهایش کشید و گفت :
- نه ... چیز خاصی نبود .. اومدم حالی بپرسم و برم ... به زنعمو سلام برسونین .
آرشام سرش را پایین انداخت و به سمت در باغ خودشان رفت ...دو قدم برنداشته حرف جعفر
خان میخکوبش کرد .
- بهرام گفته دیگه به هیچ کس اجازه نمیده برای خواستگاری دخترش بره ....مگر اینکه خودش
اون شخص رو
قبول داشته باشه ...
آرشام از این حرف قلبش از حرکت ایستاد . این حرف کلی معنا وپیام داشت . وقتی که با دو روز
تلاش و خواهش و تمنا
اجازه ی خواستگاری گرفته بود با این پیام یعنی........
به عقب چرخید وگفت :
- منظورشون چی بوده ؟
- نمیدونم ... اما حس میکنم تو هم برای شنیدن حرف خاصی اومده بودی اینجا ... اما به من گفت
دیگه اجازه نمیده
بهار تنها بیاد توی این باغ ... نمیدونم رفتار کیان در این وسط چقدر مؤثر بوده اما ......
- اما چی



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوپنجاهوپنجم

پیر مرد سرش را پایین انداخت و با تاسف گفت :
- من فکر میکردم تو با اون خیلی فرق داری ... اشتباه کردم تو رو به حریم خونه م راه دادم .
آرشام اخم هایش در هم گره خورد و گفت :
- عمو جون ؟!
- دروغ که نیست ... اینبارم بهار داره قربونی میشه ... مگه خودت بعد از ازدواج کیان ... ماجرای
کیان و آرمیتا و بهار
رو برام تعریف نکردی ؟
مگه این تو نبودی که از من اجازه خواستی زمانی که بهار میاد اینجا کمک کنم تا تو رو بهتر
بشناسه ؟!
آخرش چی شد؟ ... تو هم جا زدی !... نمیدونم چی گفتین که بهرام غرورش ترک برداشته! ...
آرشام آب دهانش را قورت داد و گفت :
- باور کنین من حرفی نزدم ... بابا میگه چون کیان تهدید میکنه و ممکنه با این حال... هر کاری از
دستش بر بیاد، انجام بده ...
بهتره ، ما هم کمی صبر کنیم تا کیان آروم بشه و حال آرمیتا هم بهتر بشه ... احتیاط میکنه ...
همینه که منو تو این چند روز داغون کرده ...
من خودم هم این نظرو قبول ندارم عمو جون ...اما نمیتونم بدون پدرم برم خواستگاری ... میدونم
بهرام خان همینو
دست آویزی میکنه تا دخترش رو بهم نده ...
من تو این مدت همه ی کارهامو زیر نظر خود شما انجام دادم ... اما این جا دیگه کم آوردم ...از
تهدیدات کیان بوی خون
میاد عمو ... من نمیترسم چون میدونم از پس کیان بر میام ... پدرمه که ترسیده ... بخاطر اینکه
بجز منو آرمیتا کسیو
نداره ... پدره ...ترسیده و هیچ منطقی تو دنیا براش بالاتر از حفظ جون بچه هاش نیست ... این
چند روز تو خونه
جنگ و دعوا بود ... شما بگین چی کار کنم ؟
پیرمرد دستش را روی شانه اش گذاشت و گفت :
- برای بهرام هم سخته ... به فامیل برای اون شب خواستگاری گفته بود ... حالا که بابات زنگ
زده و گفته معلوم نیست کی میتونین آمادگی برای خواستگاری رفتن داشته باشین ... باز هم حرف
دخترش میوفته سر زبون ها ... کم چیزی نیست ...
دوتا خواستگاری پر حرف و حدیث ... اونم باید بفکر آبروی خودشو دخترش باشه ...
اگه مردشی اول برو و صداقتت رو به بهرام ثابت کن ... برای مشکل کیان... باید با هم فکری هم
...کاری کنیم تا زودتر
این مشکل حل بشه ...این چیزیه که به فکر منه پیرمرد میرسه ...
- چشم عمو قول میدم همین امروز برم و با بهرام خان حرف بزنم اما به کمک شما هم نیاز دارم .
جعفر با لبخند مهربانی به صورت پسر جوان خیره شد و گفت :
- چی کار کنم؟
- شما هم کاری کنین هر طور شده بهار بیاد تو باغ تا باهاش حرف بزنم ... ازم دلخوره تلفنش رو
خاموش کرده ..
باید بهش توضیح بدم ...
- فکر نکنم بهرام در این شرایط بذاره بهار تنها بیاد این جا .
آرشام مظلومانه نگاهش کرد و گفت:
- خواهشا کاری کنین بهار بیاد... بیرون از خونه حاضر نمیشه منو ببینه ... بگین عزیز جون بیماره و
برای کمک بیاد .. یه
چیزی توی این مایه ها دیگه ... میدونم بهار انقدر شما رو دوست داره با سر میاد ...




رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟥دلچسب‌ترین شب دنیا را

🍃🌹با لحظه‌هایے پـر از

🟥شــــادے و زیـبـایـی

🌹🍃براتون آرزو مے ڪنم

🟥شب زیباے همگے بخیر

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸بـــه نـــام او کـــه
🌿رحمان و رحیم است
🌸بــه احــســان
🌿عادت وخُلقِ کریم است

🌸بــــارالــهــا
🌿امروزمان را مثل هر روز،
🌸با نام و یادت آغاز میکنیم؛
🌿مـا را به عطای خـود
🌸از دیـگران بی نیاز گردان...

🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
🌿الـــهـــی بــــه امـــیـــد تــو

@kadbanoiranii
Almase Man
Ashkan Hashemi
آهنگ جدید

"اشکان هاشمی"

به نام "الماس من"♥️


یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii
#بیسکوییت_با_خمیر_نقاشی

مواد جهت خمیر بیسکوییت:

کره 100 گرم
پودر شکر 50 گرم الک شده
پودر وانیل یک هشتم قاشق چایخوری
زرده تخم مرغ 1 عدد
سفیده تخم مرغ یک قاشق سوپخوری
پودر بادام بدون پوست 20 گرم یا 4 قاشق سوپخوری
آرد قنادی 150 گرم
نوتلا یا مارمالاد به میزان لازم
مواد لازم برای خمیر نقاشی
پودر شکر الک شده 15 گرم
کره نرم 25 گرم
شیر 45 میلی لیتر
آرد 45 گرم
رنگ مجاز خوراکی کمی ترجیحا ژله ای

طرز تهیه خمیر بیسکوییت:

کره را حدود نیم ساعت قبل از یخچال خارج کنید. کره به دمای محیط رسیده را در کاسه متوسطی ریخته و پودر قند را به آن اضافه کنید و حدود یک تا دو دقیقه با همزن بزنید و سپس سفیده و زرده را همزمان به مواد اضافه کنید و مجددا مواد را حدود یک دقیقه بزنید تا منسجم و یکدست شود. همزن را خاموش کرده و پودر بادام را به آن اضافه کنید و کمی مواد را با قاشق مخلوط کنید. آرد را به خمیر اضافه کنید سپس خمیر را با دست منسجم کنید. خمیر را ورز ندهید. فقط در حد جمع شدن خمیر کافیست. اگر خمیر چسبنده بود تا یک قاشق آرد اضافه به آن اضافه کنید.
بیش از این آرد مازاد استفاده نکنید. خمیر را به شکل دیسک پهن کرده و در کیسه نایلونی به مدت یک ساعت در یخچال استراحت دهید. سپس نیمی از خمیر را از یخچال خارج کرده و روی یک تکه کیسه نایلونی تمیز کمی به صورت موئی آرد پاشیده و خمیر را روی سطح آرد پاشی شده قرار دهید. مجددا کمی روی خمیر را آردپاشی کنید.
یک تکه دیگر نایلون روی آن گذاشته و خمیر را به قطر 2 میلی متر باز کنید. و با کاتر دلخواه قالب بزنید. سرعت عمل داشته باشید تا خمیر گرم نشود زیرا کار با آن مشکل خواهد شد. اگر خمیر بر اثر گرما شل شد مجددا در یخچال قرار دهید.

طرز تهیه خمیر نقاشی

پودر شکر و کره را کمی با هم زن برقی مخلوط کرده سپس شیر و آرد را به تناوب بیفزایید. این خمیر باید قابلیت خارج شدن از قیف را جهت نقاشی داشته باشد. اگر شل شد کمی آرد و اگر سفت شد کمی شیر اضافه کنید. خمیر را به تعداد رنگهای دلخواه در کاسه های جداگانه ریخته و هر کدام را با کمی رنگ مجاز خوراکی به رنگ دلخواه در آوریدو هر رنگ را جداگانه در قیف یک بار مصرف بریزید. نوک قیف را کمی برش دهید.
فر را روی حرارت 170 یا 180 درجه روشن کنید. طرح دلخواه را با رنگ روی بیسکوییتها کشیده و در فر به مدت 10 تا 12 دقیقه قرار دهید تا کمی ته شیرینیها طلایی روشن شود. پس از پخت همه شیرینی ها دو قطعه از آنها را با مارمالاد یا نوتلا به دلخواه به هم بچسبانید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
بیسکوییت با خمیر نقاشی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#گاناش

برای روکش انواع کیک های
خامه ای و ساده

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کاپ_کیک_شکلاتی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#خمیر_هزارلا

برای تهیه انواع شیرینی زبان و ناپلئونی..


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سبزی_آرایی

تزیبن فلفل بشکل گل


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کباب_کوبیده_مرغ



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#داکری_میوه_مخلوط

مواد لازم:

هلو ، توت‌فرنگی، انبه تازه برای تزئین
به مقدار لازم
یخ ۲ پیمانه
پودر قند ۲ قاشق غذا خوری
آب پرتقال ۱/۴ پیمانه
لیموناد ۳/۴ پیمانه
هلو یا توت‌فرنگی یا انبه تازه پوست‌کنده
۳ پیمانه

طرز تهیه:

در غذاساز، ۳ پیمانه میوه، لیموناد، آب پرتقال و پودر قند را با یکدیگر مخلوط کنید. آنها را کاملا هم بزنید تا یکدست و کاملا پوره شوند.
تکه‌های یخ را به آن اضافه کنید و دوباره هم بزنید. میزان یخ به غلظت مورد نظر شما بستگی دارد.
داکری را درون لیوان‌های دلخواه بریزید. تکه‌های کوچک از میوه‌های دلخواه را در سیخ چوبی بکشید و درون لیوان یا روی آن قرار دهید و خنک سرو کنید.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#داکری میوه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ایده_دیزاین_کیک_یخچالی

#ابر_بادی_کردن_کیک_با_ژله

نسکافه غلیظ درست کنین و تو قیف بریزین و روی بریلو بیرنگ طبق فیلم عمل کنین



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#موس_شکلات_سفید

🍮🍮
شیر275گرم

شکلات کارات350گرم

پودرژلاتین9گرم

اب 20گرم

خامه فرم گرفته 350گرم

20گرم اب رو داخل کاسه بریزید بعد ژلاتین رو روش بپاشید وبنماری کنید تایکدست بشه من روی سماور گذاشتم باشعله ی خیلی کم

شیررو روی گاز میذارم وقتی جوش اومد از روی حرارت برمیدارم وژلاتین رو اضافه میکنم. بعد از ژلاتین شکلات سفید کارات رواضافه میکنیم تا باحرارت شیر اب بشه ویکدست
وفتی مواد خنک شد خامه ی فرم گرفته رواضافه میکنیم وباهم زن دستی هم میزنیم تا کامل باهم مخلوط و یکدست بشن .
حالا برای مغز موس من تو یه ظرف کوچیک ژله البالو درست کردم گذاشتم تا ببنده ..
حالا از موادم یک سوم قالب رو پرمیکنم
وتوی یخچال میزارم به مدت یک ربع تا 20دقیقه
یکم که خودش رو گرفت ژله م رو وسط موس گذاشتم و بقیه ی مواد رو ریختم روش وبه مدت6ساعت میذاریم یخچال یا 3ساعت فریزر و گذاشتم تا ببنده .

به عنوان روکش میتونید بریلو استفاده کنید میتونید سس براق استفاده کنید. من بریلو کارامل زدم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#موس_شکلات_سفید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#قیف_بستنی خیلی جذاب


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوپنجاهوششم

پیرمرد خندید و گفت :
- پدر سوخته بازم داری از من مایه میذاریا ... باشه...اما بعد از راضی شدن بهرام . تو اول ، اعتماد
بهرام رو جلب کن ...
باقیش درست میشه .
آرشام امیدوار و راضی از این گفتگو دستش را برای دست دادن پیش برد و گفت :
- پس من از همین الان شروع میکنم ... میرم تهران .فعال خداحافظ
بعد از جدا شدن از جعفر خان به سمت ماشینش رفت . نفس راحتی کشید و گفت :
- خدایا به امید خودت .
****
بهار همراه با رؤیا در حال تماشای سریال تلوزیون بود . ساعت از هشت گذشته بودو هنوز خبری
از پدرش نشده بود .
در این روزها حال و حوصله ی هیچ کس و هیچ چیز را نداشت . صدای بهنام او را از حال خود
بیرون کشید .
- آبجی میشه برام رسم بکشی ؟
بهار چشم از تلوزیون گرفت .
- چرا خودت نمیکشی ؟.. توی مدرسه من که نیستم به دادت برسم .
- بخدا خیلی درس دارم ... این معلم ماهم اگه یه صدم سانتی متر، خطها اینورو اونور بشه قبول
نمیکنه .
- باشه ... بیار به شرطی که گوشی دستت نگیری و بازی کنیا .
بهنام با شیطنت خندید و گفت :
- من که بازی نمیکنم با دوستام تبادل نظر در مورد درس و تمرینامون داریم .
بهار نیشخندی زد و گفت
کشته و مرده ی این تبادل نظراتتونم ... بشین پای درست .
کاغذ A4 روبرویش گذاشت و با خط کش و کتاب ریاضی که روی میز گذاشت ،گفت:
- قربون دستت آبجی گلم ... یه دونه ای تکدونه ای ، بخدا .
- خوبه نمیخواد زبون بریزی .
بهار سرگرم کشیدن رسم شد ... گاهی سرش را بالا می آورد و به تلوزیون هم نگاهی می انداخت
.
رؤیا از جا برخاست و به طرف تلفن رفت . بعد از تماس ناموفقی که داشت برگشت و گفت :
- نمیدونم کجاست که رد تماس میکنه ... خدا بخیر بگذرونه .
بهار سرش را بالا گرفت و گفت :
- دوباره خبری شده ؟
- نه بابا ... از وقتی این کیان آشوبگر برگشته همه به هم ریختن ... میترسم رفته باشه سراغ بابات
.
- خدا نکنه ... دیگه حوصله جار و جنجال ندارم ... کی مثل ما انقدر مشکل داره ؟... مدتهاست یه
روز خوش نداریم .
- خدا باعث و بانیشو ........
بهار میان حرفش پرید و گفت :
- عاقل کنه ... لعنت نکن رؤیا جون ... فامیلیم ... هر بلایی سر یه کدوممون بیاد همه باید حرص و
جوش بخوریم وبسوزیم.
رؤیا آهی کشید و گفت :
- الحق که تو مثل این خانواده نیستی ... خیلی دلرحمی بهار .. امیدوارم همین آدما باعث نشن
دوباره روزگارت سیاه
بشه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوپنجاهوهفتم

دعا کن همه چی بخیر بگذره ... خیلی دلشوره دارم .
- والا منم تو این روزا مدام منتظرم یه اتفاق خاصی بیوفته ... برای همین بابات بیرون رفتن رو
ممنوع کرده ...
میترسه کیان به سرش بزنه و بیرون خونه مزاحمت بشه ..
بهار کمی مکث کرد وگفت :
- اگه میخواست مزاحم بشه همون هفته ی اول میشد نه الان .
- اتفاقا عمه ت از بابات مشورت خواسته برن برای صحبت با داییت ... انگار پاشو تو یه کفش
کرده و میخواد زنشو طلاقش بده .
بهار با چشمان گرد شده گفت :
- وای یعنی این دیوونه بازیش هنوز تموم نشده ... آخه الان پای یه بچه در میونه !!
- ای بابا خدا نکنه شیطون تو جلد کسی بره... بچه و غیر بچه حالیش نیست ... حتما فکر کرده اگه
آرمیتا رو طلاق بده
تو قبولش میکنی .
- من غلط بکنم با هفت پشتم .
نفسش را با حرص بیرون داد و دوباره مشغول رسم کردن خطوط کج و معوج روی کاغذ شد
.تمرکزش را از دست داده بود.
تلاش میکرد با دقت بیشتری خطها را رسم کند .
بعد از اتمام سریال ، رؤیا پوفی کشید و به آشپز خانه رفت . در بین راه غرغر کنان گفت :
- مرده شورشونو ببرن اینم شد سریال ... کم خودمون غصه داریم اینا هم هر چی بدبخت تر از ما
وجود داره رو سریالش
میکنن و نشونمون میدن ... دلم بیشتر گرفت ...
بهار لبخند کمرنگ و پردرد زد و گفت
میخوان بدونیم از ما بدبخت تر هم هست ... تا کمی به خودمون تسلی بدیم .
- نه بابا من که میبینم بیشتر داغون میشم .. دنیایی که این همه درد و غصه توشه آخه به چه درد
میخوره ... اینهمه
آدم شاد و مرفه .. کمی از اونا نشون بدن .
- میترسن خودمونو با اونا مقایسه کنیم افسردگی بگیریم ..ههه
- نه اینکه اینجوری خیلی شاد و شنگولیم .. یه زمانی یه سریال مسخره اما خنده دار میذاشتن
الان همه شون غمناکن .
صدای چرخش کلید سکوت را به خانه برگرداند . بهاراز جا برخاست و با دلهره منتظر ورود پدرش
بود . با دیدن چهره ی
عادی و لبخند کمرنگی که روی لبش بود نفس حبس شده اش را با راحتی بیرون داد .
سلام و احوالپرسی که انجام شد . در عمق چشمان پدرش برق خاصی میدید . نگاهش نسبت به
این چند روز گذشته
شادتر و صورتش بازتر شده بود .
از سرویس دستشویی بیرون آمد و در حالی که با حوله صورتش را خشک میکرد گفت :
- چه خبره چرا همه تون منو اینجوری نگاه میکنین ؟
بهار به بقیه نگاه کرد بهنام و رؤیا هم زل زده بودند به بهرام . رؤیا گفت :
- کجا بودی آقا ؟... دلواپس شدیم ... زنگم که میزنم رد تماس میکنی .
- بذار برسم بعد بازجویی کن خانوم ... کارداشتم نشد جواب بدم .
- من یه ساعت پیش زنگ زدم ... الاقل بعدش خودت یه زنگ میزدی ... دیر اومدنت خودش
نگرانی میاره وای بحال اینکه
جواب تلفنت رو ندی .
- یادم رفت ... اگه توبیخ تموم شده یه نفر به من خسته ی از راه رسیده یه چایی بده



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر