#پارت۷۸۴
-یعنی چی دست خودم نبود؟ محمد من از تو انتظار نداشته باشم که تو عصبانیت خودتو کنترل کنی از کی انتظار داشته باشم پس؟
-از من! خود خود کله گنده ام!
و تمام تلاش من برای جدی ماندن به تک خندی که از گلویم فرا می کند ختم می شود. از حرص ضربه ای به بازویش می کوبم و می غرم:
-من جدی ام محمد! خود خود کله گنده اتم از روی پای من بردار می خوام برم!
-باشه ولی شنیدم خندیدی!
-از پروییت خندیدم!
بالاخره سر بالا می کند و چشم هایش را باز می کند. درون چشمانم با لبخند خیره می شود و لب می زند:
-بلد نیستم خودمو مدیریت کنم وقتی صحبت از تو میشه! قسم می خورم روی خودم کار کنم. معذرت می خوام!
و همین برای من کافی بود! این که شجاعت اینکه به ضعفش اعتراف کند را داشته باشد، برای رفتار توهین آمیزش عذر بخواهد و برای آینده قول رفتار بهتری را بدهد!
چه چیز بیشتری می خواستم؟
و او مردی بود که با تمام قلبم عاشقش بودم. با تمام باورم به او ایمان داشتم و با تمام وجودم به او اعتماد کرده بودم.
-خیله خب! عذر خواهیت پذیرفته شد!
-توام لطفا از این به بعد از قبل دربارهی همچین اتفاقایی با من هماهنگ شو و منو در جریان بذار!
نمی فهمید که این تماما به رفتار خودش برمی گشت؟ به نوع واکنشش مربوط می شد و لازم بود تا اعتماد مرا در این زمینه به خودش جلب کند تا من هم از قبل با او هماهنگ کنم؟
-اگر تو مطمئنم کنی که در این جور مواقع رفتار منطقی از خودت نشون میدی منم قول میدم که باهات در میون بذارم!
سرش را تکان می دهد و می گوید:
-امروز همه از من قول می خوان!
ابرویی بالا می اندازم و با کنجکاوری می پرسم:
-کی دیگه ازت قول خواسته؟
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
-یعنی چی دست خودم نبود؟ محمد من از تو انتظار نداشته باشم که تو عصبانیت خودتو کنترل کنی از کی انتظار داشته باشم پس؟
-از من! خود خود کله گنده ام!
و تمام تلاش من برای جدی ماندن به تک خندی که از گلویم فرا می کند ختم می شود. از حرص ضربه ای به بازویش می کوبم و می غرم:
-من جدی ام محمد! خود خود کله گنده اتم از روی پای من بردار می خوام برم!
-باشه ولی شنیدم خندیدی!
-از پروییت خندیدم!
بالاخره سر بالا می کند و چشم هایش را باز می کند. درون چشمانم با لبخند خیره می شود و لب می زند:
-بلد نیستم خودمو مدیریت کنم وقتی صحبت از تو میشه! قسم می خورم روی خودم کار کنم. معذرت می خوام!
و همین برای من کافی بود! این که شجاعت اینکه به ضعفش اعتراف کند را داشته باشد، برای رفتار توهین آمیزش عذر بخواهد و برای آینده قول رفتار بهتری را بدهد!
چه چیز بیشتری می خواستم؟
و او مردی بود که با تمام قلبم عاشقش بودم. با تمام باورم به او ایمان داشتم و با تمام وجودم به او اعتماد کرده بودم.
-خیله خب! عذر خواهیت پذیرفته شد!
-توام لطفا از این به بعد از قبل دربارهی همچین اتفاقایی با من هماهنگ شو و منو در جریان بذار!
نمی فهمید که این تماما به رفتار خودش برمی گشت؟ به نوع واکنشش مربوط می شد و لازم بود تا اعتماد مرا در این زمینه به خودش جلب کند تا من هم از قبل با او هماهنگ کنم؟
-اگر تو مطمئنم کنی که در این جور مواقع رفتار منطقی از خودت نشون میدی منم قول میدم که باهات در میون بذارم!
سرش را تکان می دهد و می گوید:
-امروز همه از من قول می خوان!
ابرویی بالا می اندازم و با کنجکاوری می پرسم:
-کی دیگه ازت قول خواسته؟
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر