کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.85K subscribers
23K photos
28.3K videos
95 files
42.5K links
Download Telegram
#پارت۷۸۳


با دستش دست بیکار مانده ام را بالا می برد و اول مقابل لب هایش قرار می دهد. بوسه ای به کف دستم می زند و نفس عمیقی می‌گیرد.


بعد دستم را روی موهایش قرار می دهد و آرام حرکت می دهد و در راستای وسط سرش می کشد. گمانم مرد گنده ی من هوس نوازش به سرش زده بود!


و من زنی نبودم که به مردی که لحظاتی پیش با کلمات تند و تیزش روحم را خراشیده باج بدهم!


دستم را بی حرکت نگه می دارم و او لب به اعتراض می گشاید:


-دستتو لای موهام حرکت بده!


-شنیدی گفتم شب بخیر؟


-شنیدی گفتم می خوام موهامو ناز کنی؟


خیلی خیلی زیاد پررو نبود؟


-شنیدم! اما خیلی چیزای دیگه هم شنیدم. مثلا توهین و تحقیر! چیزایی که حق من نبود!


-من غلط بکنم به تو توهین کنم یا تحقیرت کنم! اگر چیزی گفتم از روی عصبانیت بوده و قطعا بی منظور!


اخم در هم می کشم! یعنی چه که از روی عصبانیت بود و بی منظور؟


-تو عصبانیت یا تو آرامش! این هیچی رو عوض نمی کنه! اینکه من زن تو و مادر دخترتم رو عوض نمی کنه! اینکه واسه ی خودم شخصیتی دارم و تو این مدتی که با هم بودیم و من توقع دارم تو یه شناخت نسبی رو من داشته باشی و حالا ناامیدمم کردی رو هم عوض نمی کنه!


سرش را بیشتر به تنم نزدیک می کند. با حالتی که انگار پسر بچه ی کوچکی ست که از ترس عتاب مادرش خودش را در آغوش مادرش پنهان می کند و خود را برایش لوس می کند تا از قهرش در امان بماند صورتش را به بدنم می ساید.


-معذرت می خوام! دست خودم نبود!


هم حیرت کرده و هم خنده ام گرفته بودم! اما ساده نمی گرفتم.


شاید در دلم همین حالا هم همه چیز را فراموش کرده باشم و کدورتی در دلم باقی نمانده باشد. شاید همین حالا هم دلم برای او و شیرین بودن هایش ضعف رفته باشد اما لازم بود که موضعم را حفظ کنم!


حتی اگر... اگر خیلی خیلی زیاد بامزه و شیرین شده باشد!

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر