کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.83K subscribers
23.1K photos
28.9K videos
95 files
43.2K links
Download Telegram
#پارت۷۵۵

این خصوصیتش را هم بسیار تحسین می کنم. اما نمی گذاشتم که شانس خوشبختی را از خودش و صدرا بگیرد.


-اگر احساستون دو طرفه باشه، بالاخره کوتاه میاد. الان می دونه که با من اینجایی؟


-نمی دونه! حتی فکر می کنم که از دستم عصبانی بشه که بهت گفتم. اولین دلیلی که برای رد کردن من آورد این بود که نمی خوام شهرزاد از دستم ناراحت شه. فکر کنه پشت سرش داشتم برای تور کردن کسی که اونو دوست داشت نقشه می کشیدم.


حیرت زده با کمی خشم می خندم...


-اون دیوونه ست! چطور ممکنه که همچین چیزی رو راجع به اون فکر کنم؟ اون خواهر منه! خانواده منه! دختره ی کله شق!


-کله شق ترین دختر دنیا!


طوری با مهر این را گفت انگار که داشت با زیباترین کلمات عاشقانه ستایشش می کرد!

ساعت روی دستم روشن و خاموش شد.


-بگم یه قهوه دیگه برات بیارن؟


پیام آمده را باز کردم:


«بعد روزی که با هم داشتیم انصاف نیست بیدار شم و ببینم نیستی! کجایی؟؟؟؟»


استیکر عصبانی ته جمله اش برایم بی نهایت با مزه بود. لبخند روی لب هایم پهن می شود و سر که بالا می برم نگاه خیره ی صدرا را شکار می کنم.


-شهرزاد تو راست می گفتی. شاید اگر تو اون روز این فکرو تو سرم نمینداختی که دنبال عشق باشم هرگز به اینجا نمی رسیدم. تو برام از قبلم با ارزش تر و محترم تری. مطمئن شم که از دستم ناراحت نیستی؟


این مرد فوق العاده بود. یک انسان ارزشمند و والا.

از دست دادنش برای مهشیدی که هرگز نتوانسته در زندگی اش به کسی غیر از من و مامان تکیه کند و لقب خانواده بدهد یک ضایعه ی بزرگ بود. من اجازه اش را نمی دادم.


-صدرا ما به هم قول دادیم که باهم دوست بمونیم. من یادم نرفته تو چی؟


-معلومه که نه!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر