#پارت۷۲۶
انگار که در ذوقش خورده باشد شانه هایش پایین می افتد و می گوید:
-اینکه خیلی بد شد. امیدوار بودم بتونم ازت کمک بگیرم خونه مون رو یه تغییر اساسی بدم. چرا خونه طراحی نمی کنی؟ دوست نداری؟
به لحن ناامیدش لبخند آرامی می زنم و با دست به مهشید اشاره می کنم و می گویم:
-این نیست که دوست نداشته باشم. اما خب تو طراحی فضای اداری احساس راحتی بیشتری دارم. معمولا کارفرما دستمون رو برای طراحی باز می ذارن. منم عاشق اینم که توی دنیای خودم غرق شم و طراحی کنم. ولی معمولا توی طراحی داخلی مسکونی کارفرماها ترجیح می دن تو کوچیکرترین جزئیات خودشون نقش داشته باشن. واسه اینه که من دوست ندارم. اما خب مهشید کارش تو این حوضه حرف نداره. به تازگی طراحی خونه ی یکی از کارگردانای معروف و وسواسی سینما رو انجام داد. یکی از بهترین طرحای امسال شرکت بود. واقعا عالی بود.
و مهشید تکیه داده به صندلی فنجان چایش را با ملاحت مقابل دهانش گرفته و به هیچ عنوان تعارف ندارد. نه تائید کرد و نه رد کرد.
این یعنی خودش هم تعاریف من را قبول دارد و هرگز شکسته نفسی جزء خصایص او نبود! عاشق این روحیه اش بودم. با هیچکسی تعارف نداشت. حتی با خودش!
-چه خوب. پس تا هستیم حسابی ازت استفاده کنم...
خندان گفت و مهشید هم با لبخند پاسخش را داد.
-خوشحال میشم کمکتون کنم.
همان لحظه در باز شد و صدای یا الله حاجی پیش پیش آمد. دایی محمد در کنارش و محمد و محسن و پسردایی اشان هم پشت سرش بودند.
محمد تا نگاهش به من افتاد گوشه ی لبش بالا رفت و با چهره ای مشتاق داشت به سمتم می آمد.
یک آن ترس برم داشت. که مقابل دیگران چه رفتاری می خواهد داشته باشد؟
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
انگار که در ذوقش خورده باشد شانه هایش پایین می افتد و می گوید:
-اینکه خیلی بد شد. امیدوار بودم بتونم ازت کمک بگیرم خونه مون رو یه تغییر اساسی بدم. چرا خونه طراحی نمی کنی؟ دوست نداری؟
به لحن ناامیدش لبخند آرامی می زنم و با دست به مهشید اشاره می کنم و می گویم:
-این نیست که دوست نداشته باشم. اما خب تو طراحی فضای اداری احساس راحتی بیشتری دارم. معمولا کارفرما دستمون رو برای طراحی باز می ذارن. منم عاشق اینم که توی دنیای خودم غرق شم و طراحی کنم. ولی معمولا توی طراحی داخلی مسکونی کارفرماها ترجیح می دن تو کوچیکرترین جزئیات خودشون نقش داشته باشن. واسه اینه که من دوست ندارم. اما خب مهشید کارش تو این حوضه حرف نداره. به تازگی طراحی خونه ی یکی از کارگردانای معروف و وسواسی سینما رو انجام داد. یکی از بهترین طرحای امسال شرکت بود. واقعا عالی بود.
و مهشید تکیه داده به صندلی فنجان چایش را با ملاحت مقابل دهانش گرفته و به هیچ عنوان تعارف ندارد. نه تائید کرد و نه رد کرد.
این یعنی خودش هم تعاریف من را قبول دارد و هرگز شکسته نفسی جزء خصایص او نبود! عاشق این روحیه اش بودم. با هیچکسی تعارف نداشت. حتی با خودش!
-چه خوب. پس تا هستیم حسابی ازت استفاده کنم...
خندان گفت و مهشید هم با لبخند پاسخش را داد.
-خوشحال میشم کمکتون کنم.
همان لحظه در باز شد و صدای یا الله حاجی پیش پیش آمد. دایی محمد در کنارش و محمد و محسن و پسردایی اشان هم پشت سرش بودند.
محمد تا نگاهش به من افتاد گوشه ی لبش بالا رفت و با چهره ای مشتاق داشت به سمتم می آمد.
یک آن ترس برم داشت. که مقابل دیگران چه رفتاری می خواهد داشته باشد؟
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر