Az Kodoom Sayarei
Yousef Zamani
#از کدوم سیاره ای
#یوسف زمانی
#یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون
•● ♡ ✿ @kadbanoiranii
#یوسف زمانی
#یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون
•● ♡ ✿ @kadbanoiranii
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 15
+ادم شدن نداره دایی جون شما که خودی هستی لزومی نیست در بزنم
_ای خدا کی این بچه میخواد درست بشه
خودمو پرت کردم رو مبل و با هیجان سمت میز دایی خم شدم
+ با استاد فرهمند چیکار کردی؟
_باید بگم خبرای خوبی ندارم برات
یه ابروم رفت بالا و مشکوک رفتم عقب
+چطور؟
_چون یه هفته از دانشگاه اخراج شدی
از جام پریدم و با چشمای گرد داد زدم
+یعنی چی اخراج شدم دقیقا؟
_حرف ادم که تو اون کلت نمیره دایی جان طرف استاده بیخیالم نمیشه زدی جلو همه
خوردش کردی گفت باید اخراج بشی وگرنه میره گزارش میده اینجوری کلا ابرویه
خانوادگیمون به باد میره پس
یه برگه رو جلوم گرفت
_این برگه یه هفته اخراج شدنته ایشالله بعد یه هفته ادم برگردی
دستام مشت شد و رگای پیشونیم زد بیرون من میدونم با این بشر چیکار کنم چنان تلافی کنم
این کارشو که روزی هزاربار بگه غلط کردم دخترم انقدر خیره سر و مزخرف
+خیلی ممنون دایی جون
برگه رو گرفتم و از اتاق زدم بیرون با عصبانیت داشتم میرفتم بیرون که به سطل اشغال
کنار راهرو لگد زدم و همش چپه شد رو زمین
نگاه کل بچه ها برگشت سمتم
به درک
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یکی شونمو کشید
_رادمان داداش چت شد
دستشو از رو شونم زدم کنار
+ولم کن سامیار دختره احمق گفت اخراجم کنن داییم کرد انگار نه انگار...اووف برو بهش
بگو بعد یه هفته که برمیگردم میدونم باهاش چیکار کنم نیم وجب بچه برای من ادم شده
سامیار با تعجب داشت بهم نگاه میکرد اونم باور نمیکرد تونسته کاری کنه اخراج شم
لعنت بهش.
#شهرزاد
سرخوش و شنگول از اینکه حق این پسره رو گزاشتم کف دستش رفتم سمت کلاس بعدیم.
****
خسته نباشیدی گفتم و از کلاس اومدم بیرون که چند تا از دانشجو ها دورم کردن و
سوالاتشونو پرسیدن.
خسته و کوفته رفتم سمت محوطه .
ای بابا پس این کاوه کجا مونده؟
گوشیمو دراوردم و زنگ زدم بهش
+ الو کاوه کجایی تو ؟ ابپز شدم بابا ...
- اخ اخ ببین شهرزاد جونم نیکا منو یه کار فوری داشت مجبور شدم زودتر برم یادم رفت
بهت بگم تو خودت با یه چیزی ...
+ خیله خب خیله خب خداحافظ.
اوف اینم از این که ...
تا ایستگاه اتوبوس شر و شر عرق ریختم.
تقریبا داشتم به ایستگاه میرسیدم که یه ماشین برام بوق زد.
ماشین احمدی بود!
شیشو داد پایین و گفت : سوار شین شهرزاد خانوم.
وای خدایا مرسی دیگه داشتم هلاک میشدم.
خوشحال نشستم تو ماشینش و گفتم : ممنون اقای احمدی مثل اینکه امروز کاوه زودتر رفته
یادش رفته به منم بگه دیگه داشتم هلاک میشدم از گرما.
خم شد سمتم که از ناخوداگاه چسبیدم به در و با تعجب نگاهش کردم.
دستشو برد سمت داشبورد و با خنده بطری ابی بهم داد و گفت : میخواستم اب بردارم.
میمیری خب عین ادم اب بدی قشنگ اومدی تو حلقم دیگه ...
تشکری کردم و ازش گرفتم و یه نفس دادم بالا .
****
#یک_هفته_بعد
این یک هفته ای که رادمان اخراج شده بود انگار دانشگاه بالاخره رنگ ارامش و به خودش
دید .
ولی همش جای خالیه یه چیزی احساس میشد...
انگار که اون رنگ و روی قبلیو نداشت !
ولی بازم خب آرامشش خوب بود.
طی این یه هفته رابطه من و محمد بهتر از قبل شده بود ! گه گدای کافی شاپ میرفتیم و
تقریبا یخ بینمون باز شده بود .
و اما ...
امروز روزی بود که زلزله خان به دانشگاه برمیگشت و معلوم نیست چه خوابایی که برای
من دیده ...!
#رادمان
خوشحال از نقشه های خونه خراب کنی که تو کلم داشتم راهی دفتر داییم شدم.
بدون در زدن وارد شدم که با اخم بهم نگاه کرد و گفت : این یه هفته هیچ تاثیری روی تو
نداشت ؟ همچنان ادم نشدی ؟
با شیطنتی ابروهامو به معنی نه بالا انداختم که کلافه گفت : رادمان تورو به خدایی که
میپرستی خواهش میکنم انقدر سر به سر استاد فرهمند نزار ... درسته که تقریبا هم سنته ولی
دلیل نمیشه احترام استاد دانشجویی رو نگه نداری .
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 15
+ادم شدن نداره دایی جون شما که خودی هستی لزومی نیست در بزنم
_ای خدا کی این بچه میخواد درست بشه
خودمو پرت کردم رو مبل و با هیجان سمت میز دایی خم شدم
+ با استاد فرهمند چیکار کردی؟
_باید بگم خبرای خوبی ندارم برات
یه ابروم رفت بالا و مشکوک رفتم عقب
+چطور؟
_چون یه هفته از دانشگاه اخراج شدی
از جام پریدم و با چشمای گرد داد زدم
+یعنی چی اخراج شدم دقیقا؟
_حرف ادم که تو اون کلت نمیره دایی جان طرف استاده بیخیالم نمیشه زدی جلو همه
خوردش کردی گفت باید اخراج بشی وگرنه میره گزارش میده اینجوری کلا ابرویه
خانوادگیمون به باد میره پس
یه برگه رو جلوم گرفت
_این برگه یه هفته اخراج شدنته ایشالله بعد یه هفته ادم برگردی
دستام مشت شد و رگای پیشونیم زد بیرون من میدونم با این بشر چیکار کنم چنان تلافی کنم
این کارشو که روزی هزاربار بگه غلط کردم دخترم انقدر خیره سر و مزخرف
+خیلی ممنون دایی جون
برگه رو گرفتم و از اتاق زدم بیرون با عصبانیت داشتم میرفتم بیرون که به سطل اشغال
کنار راهرو لگد زدم و همش چپه شد رو زمین
نگاه کل بچه ها برگشت سمتم
به درک
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یکی شونمو کشید
_رادمان داداش چت شد
دستشو از رو شونم زدم کنار
+ولم کن سامیار دختره احمق گفت اخراجم کنن داییم کرد انگار نه انگار...اووف برو بهش
بگو بعد یه هفته که برمیگردم میدونم باهاش چیکار کنم نیم وجب بچه برای من ادم شده
سامیار با تعجب داشت بهم نگاه میکرد اونم باور نمیکرد تونسته کاری کنه اخراج شم
لعنت بهش.
#شهرزاد
سرخوش و شنگول از اینکه حق این پسره رو گزاشتم کف دستش رفتم سمت کلاس بعدیم.
****
خسته نباشیدی گفتم و از کلاس اومدم بیرون که چند تا از دانشجو ها دورم کردن و
سوالاتشونو پرسیدن.
خسته و کوفته رفتم سمت محوطه .
ای بابا پس این کاوه کجا مونده؟
گوشیمو دراوردم و زنگ زدم بهش
+ الو کاوه کجایی تو ؟ ابپز شدم بابا ...
- اخ اخ ببین شهرزاد جونم نیکا منو یه کار فوری داشت مجبور شدم زودتر برم یادم رفت
بهت بگم تو خودت با یه چیزی ...
+ خیله خب خیله خب خداحافظ.
اوف اینم از این که ...
تا ایستگاه اتوبوس شر و شر عرق ریختم.
تقریبا داشتم به ایستگاه میرسیدم که یه ماشین برام بوق زد.
ماشین احمدی بود!
شیشو داد پایین و گفت : سوار شین شهرزاد خانوم.
وای خدایا مرسی دیگه داشتم هلاک میشدم.
خوشحال نشستم تو ماشینش و گفتم : ممنون اقای احمدی مثل اینکه امروز کاوه زودتر رفته
یادش رفته به منم بگه دیگه داشتم هلاک میشدم از گرما.
خم شد سمتم که از ناخوداگاه چسبیدم به در و با تعجب نگاهش کردم.
دستشو برد سمت داشبورد و با خنده بطری ابی بهم داد و گفت : میخواستم اب بردارم.
میمیری خب عین ادم اب بدی قشنگ اومدی تو حلقم دیگه ...
تشکری کردم و ازش گرفتم و یه نفس دادم بالا .
****
#یک_هفته_بعد
این یک هفته ای که رادمان اخراج شده بود انگار دانشگاه بالاخره رنگ ارامش و به خودش
دید .
ولی همش جای خالیه یه چیزی احساس میشد...
انگار که اون رنگ و روی قبلیو نداشت !
ولی بازم خب آرامشش خوب بود.
طی این یه هفته رابطه من و محمد بهتر از قبل شده بود ! گه گدای کافی شاپ میرفتیم و
تقریبا یخ بینمون باز شده بود .
و اما ...
امروز روزی بود که زلزله خان به دانشگاه برمیگشت و معلوم نیست چه خوابایی که برای
من دیده ...!
#رادمان
خوشحال از نقشه های خونه خراب کنی که تو کلم داشتم راهی دفتر داییم شدم.
بدون در زدن وارد شدم که با اخم بهم نگاه کرد و گفت : این یه هفته هیچ تاثیری روی تو
نداشت ؟ همچنان ادم نشدی ؟
با شیطنتی ابروهامو به معنی نه بالا انداختم که کلافه گفت : رادمان تورو به خدایی که
میپرستی خواهش میکنم انقدر سر به سر استاد فرهمند نزار ... درسته که تقریبا هم سنته ولی
دلیل نمیشه احترام استاد دانشجویی رو نگه نداری .
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Ye Zan
Mastan
محبت ڪردنو ڪہ همہ بلدن ، شما اگہ راست میگے قدر محبتو بدون!
#یک_زن
#مَستان
یک جرعه دلخوشی تقدیم نگاهتون
شب خوش
@kadbanoiranii
#یک_زن
#مَستان
یک جرعه دلخوشی تقدیم نگاهتون
شب خوش
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
:
#فرمول_جادویی_سبزی_قرمه
در هر #یک_کیلو_سبزی_قورمه_سبزی
۲۳۰ گرم تره
۲۳۰ گرم گشنیز
۲۳۰ گرم اسفناج
۲۳۰ گرم جعفری
۸۰ گرم شنبلیله
و
۳۰۰ گرم سبزی معطر که شامل (ریحان_ترخان_مرزه_نعنا_شوید )
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#فرمول_جادویی_سبزی_قرمه
در هر #یک_کیلو_سبزی_قورمه_سبزی
۲۳۰ گرم تره
۲۳۰ گرم گشنیز
۲۳۰ گرم اسفناج
۲۳۰ گرم جعفری
۸۰ گرم شنبلیله
و
۳۰۰ گرم سبزی معطر که شامل (ریحان_ترخان_مرزه_نعنا_شوید )
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#یک_ایده_خوشمزه
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#یک_ایده_خوشمزه
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر