#پارت482
{ نيلوفر }
تغییر در رفتار هومان زیادی چشم گیر و باب دله...!
حتی نگاهش فرق کرده...
نگاهی مثل آدم هایی که قلاب قلبشون گیر کرده...
مثل منه دلباخته!
خیلی دلم میخواد از احساسم بهش بگم...
بگم که قلبمو تصاحب کرده و عشقش وصله ی تنم شده...
بهش بگم وقتی ازش دور میفتم مثل ماهی بیرون افتاده از تُنگ، بی نفس میشم....
خیلی حرف ها در صندوقچه ی اسرار سینم محبوسه که دوس دارم روبروش بشینم و همه رو بیرون بریزم امّا....
اما آه از ترس سرد شدنش.... یا شکستن غرورم...!
با خودم فکر میکنم اگر من اشتباه کرده باشم و رفتار خوش و صمیمیتِ هومان از سر دلدادگی نباشه و با اعتراف من به عاشقی همه چیز به هم بریزه و هومان دوباره بشه همون هومان سرد و خشن قبل...... یا اگر من به عاشقی اعتراف کردم و اون به سادگیم ریشخند بزنه و بگه فکرشو از قلب و ذهنم بیرون کنم و غرور و شخصیتم رو خورد کنه....!!
اگر و صد اگر و تردید دیگه که دهنم رو مُهر و موم میکنن و سکوت رو یک اجبار!
تمام اینها یک طرف و فشار خانوادم برای برگشت به ایران یک طرف ....
مهلت یک ماهه ام خیلی وقته که تموم شده و دیگه هیچ بهانه ای براشون مورد قبول نیست!
مامان صنم... بابا.... ایلیا.... دایی منصور و عمو محمد.... همشون عزمشون رو جزم کردن که منو برگردونن و من.........
من در این بین گیر کردم.....
هومانی که عاشقانه میپرستمش و اون هم با تک تک حرکاتش بهم میفهمونه که یک حسی این وسط هست که نمیدونم چیه!!!
و خانوادم که اول و آخر باید برگردم پیششون......
با صدای هومان رشته ی افکارم پاره میشه و چشم از دریای آبی میگیرم و نگاهش میکنم :
_ پس فردا باید برم شیکاگو....
یه سفر کاری یک روزست.....
اگه تیم آزمایشگاهی همراهم نبود حتما همراه خودم میبردمت اما متاسفانه نمیشه......
میتونی تنها بمونی؟!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
{ نيلوفر }
تغییر در رفتار هومان زیادی چشم گیر و باب دله...!
حتی نگاهش فرق کرده...
نگاهی مثل آدم هایی که قلاب قلبشون گیر کرده...
مثل منه دلباخته!
خیلی دلم میخواد از احساسم بهش بگم...
بگم که قلبمو تصاحب کرده و عشقش وصله ی تنم شده...
بهش بگم وقتی ازش دور میفتم مثل ماهی بیرون افتاده از تُنگ، بی نفس میشم....
خیلی حرف ها در صندوقچه ی اسرار سینم محبوسه که دوس دارم روبروش بشینم و همه رو بیرون بریزم امّا....
اما آه از ترس سرد شدنش.... یا شکستن غرورم...!
با خودم فکر میکنم اگر من اشتباه کرده باشم و رفتار خوش و صمیمیتِ هومان از سر دلدادگی نباشه و با اعتراف من به عاشقی همه چیز به هم بریزه و هومان دوباره بشه همون هومان سرد و خشن قبل...... یا اگر من به عاشقی اعتراف کردم و اون به سادگیم ریشخند بزنه و بگه فکرشو از قلب و ذهنم بیرون کنم و غرور و شخصیتم رو خورد کنه....!!
اگر و صد اگر و تردید دیگه که دهنم رو مُهر و موم میکنن و سکوت رو یک اجبار!
تمام اینها یک طرف و فشار خانوادم برای برگشت به ایران یک طرف ....
مهلت یک ماهه ام خیلی وقته که تموم شده و دیگه هیچ بهانه ای براشون مورد قبول نیست!
مامان صنم... بابا.... ایلیا.... دایی منصور و عمو محمد.... همشون عزمشون رو جزم کردن که منو برگردونن و من.........
من در این بین گیر کردم.....
هومانی که عاشقانه میپرستمش و اون هم با تک تک حرکاتش بهم میفهمونه که یک حسی این وسط هست که نمیدونم چیه!!!
و خانوادم که اول و آخر باید برگردم پیششون......
با صدای هومان رشته ی افکارم پاره میشه و چشم از دریای آبی میگیرم و نگاهش میکنم :
_ پس فردا باید برم شیکاگو....
یه سفر کاری یک روزست.....
اگه تیم آزمایشگاهی همراهم نبود حتما همراه خودم میبردمت اما متاسفانه نمیشه......
میتونی تنها بمونی؟!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪