کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت423 رسانه تبلیغی ما باشید🎀 به کدبانوها فوروارد کن 😊 لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join @kadbanoiranii https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال @kadbanoiranii حرام…
#پارت424
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت424
با دست به درخت بید مجنونی که زیرش حالت پناهگاه داره اشاره میکنه...
سر تکون میدم و به همون سمت میرم...
میشینم و به تنه اش تکیه میدم و دور شدن هومان رو میبینم.
پاهامو جمع میکنم و سر روی زانوهام میزارم و لحظه به لحظه ی امروزو مرور میکنم...
از صبح که کنار هومان از خواب بیدار شدم و هومان برای صبحونه املت قارچ درست کرد...
وقتی مجبورش کردم تو درست کردن پیتزا بهم کمک کنه و با کلی شوخی و خنده یک پیتزای دونفره ی لذیذ تهیه کردیم...
اومدن به اینجا و لمس دوباره ی آغوشش زیر شُر شُر آبشار..!
عجب روزی بود امروز...!
به ازای هر ثانیه اش لبخندم عمق میگیره....
لبخندی که از حلاوتش دلم مالش میره و ضعف میکنم برای خاطره های دونفره ای که هر روز تعدادشون بیشتر میشه و در دفتر ذهنم با خطی خوش ثبت میشن..!
_ نيلوفر...
پاشو لباساتو عوض کن !
سر بالا میارم و کوله به دست و لباس عوض کرده میبینمش!
چشم گرد میکنم و متعجب میپرسم :
_ کجا لباس عوض کردی؟!
نگاهش به لباس خیسم میفته و اخم میکنه و جواب میده :
_ همون طرف...
بلند شو توام الان سرما میخوری!
به حرفش گوش میدم و بلند میشم و کولمو از دستش میگیرم.
حوله رو از داخلش بیرون میکشم و دور خودم می پیچم و بلا تکلیف این پا و اون پا میکنم که هومان با غیظ، سمتم میاد و میگه :
_معطل چی هستی؟!
عوض کن بریم...الان هوا تاریک میشه...!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
با دست به درخت بید مجنونی که زیرش حالت پناهگاه داره اشاره میکنه...
سر تکون میدم و به همون سمت میرم...
میشینم و به تنه اش تکیه میدم و دور شدن هومان رو میبینم.
پاهامو جمع میکنم و سر روی زانوهام میزارم و لحظه به لحظه ی امروزو مرور میکنم...
از صبح که کنار هومان از خواب بیدار شدم و هومان برای صبحونه املت قارچ درست کرد...
وقتی مجبورش کردم تو درست کردن پیتزا بهم کمک کنه و با کلی شوخی و خنده یک پیتزای دونفره ی لذیذ تهیه کردیم...
اومدن به اینجا و لمس دوباره ی آغوشش زیر شُر شُر آبشار..!
عجب روزی بود امروز...!
به ازای هر ثانیه اش لبخندم عمق میگیره....
لبخندی که از حلاوتش دلم مالش میره و ضعف میکنم برای خاطره های دونفره ای که هر روز تعدادشون بیشتر میشه و در دفتر ذهنم با خطی خوش ثبت میشن..!
_ نيلوفر...
پاشو لباساتو عوض کن !
سر بالا میارم و کوله به دست و لباس عوض کرده میبینمش!
چشم گرد میکنم و متعجب میپرسم :
_ کجا لباس عوض کردی؟!
نگاهش به لباس خیسم میفته و اخم میکنه و جواب میده :
_ همون طرف...
بلند شو توام الان سرما میخوری!
به حرفش گوش میدم و بلند میشم و کولمو از دستش میگیرم.
حوله رو از داخلش بیرون میکشم و دور خودم می پیچم و بلا تکلیف این پا و اون پا میکنم که هومان با غیظ، سمتم میاد و میگه :
_معطل چی هستی؟!
عوض کن بریم...الان هوا تاریک میشه...!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت424
* * * * *
* * *
انقد این مسعود بی شعور، گند دماغ بازی در آورد که اصلا بهم خوش نگذشت!
!همش اخم کرده بود و به یه نقطه مبهم خیره شده بود...
مرده شورت و ببرن ایشاا...!!
! پسره چلغوز معلوم نیس چه مرگشه!!
خب من که خواستم ازت معذرت خواهی کنم، خودت نذاشتی!!دیگه دردت چیه؟!
همه ماشینا یه جا وایسادن و شروع کردن به رقصیدن.
ولی من و مسعود حتی از ماشینم پیاده نشدیم و فقط زل زدیم به رقص و شادی کردن بقیه!!
تمام مدت دپ بودیم و حرف نمی زدیم
. اصلا خوش نگذشت... بالاخره همه مهمونا رفتن و فقط ما موندیم...
من و مسعود جلوی در خونه جدید آرزو و امیر وایساده بودیم...هیچ کس دیگه ای
نبود...
امیر و مسعود کنار هم وایساده بودن و گرم صحبت بودن...
من و آرزو کنار هم وایساده بودیم.
..زل زدم به قیافه خوشگل آرزو لبخند شیطونی زدم و طوری که امیر نشنوه، گفتم:
حواست به امشب باشه ها!!
خیلی ناز شدی...خوشگلی زیادم خطرناکه ها
!انقد خوشگل شدی که من موندم امیر چجوری تا الان صبر کرده!!مواظب خودت باش...
@kadbanoiranii
* * * * *
* * *
انقد این مسعود بی شعور، گند دماغ بازی در آورد که اصلا بهم خوش نگذشت!
!همش اخم کرده بود و به یه نقطه مبهم خیره شده بود...
مرده شورت و ببرن ایشاا...!!
! پسره چلغوز معلوم نیس چه مرگشه!!
خب من که خواستم ازت معذرت خواهی کنم، خودت نذاشتی!!دیگه دردت چیه؟!
همه ماشینا یه جا وایسادن و شروع کردن به رقصیدن.
ولی من و مسعود حتی از ماشینم پیاده نشدیم و فقط زل زدیم به رقص و شادی کردن بقیه!!
تمام مدت دپ بودیم و حرف نمی زدیم
. اصلا خوش نگذشت... بالاخره همه مهمونا رفتن و فقط ما موندیم...
من و مسعود جلوی در خونه جدید آرزو و امیر وایساده بودیم...هیچ کس دیگه ای
نبود...
امیر و مسعود کنار هم وایساده بودن و گرم صحبت بودن...
من و آرزو کنار هم وایساده بودیم.
..زل زدم به قیافه خوشگل آرزو لبخند شیطونی زدم و طوری که امیر نشنوه، گفتم:
حواست به امشب باشه ها!!
خیلی ناز شدی...خوشگلی زیادم خطرناکه ها
!انقد خوشگل شدی که من موندم امیر چجوری تا الان صبر کرده!!مواظب خودت باش...
@kadbanoiranii