کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
💫🌟خــدايــا
💫🌟آرامــش
💫🌟را سر ليست
💫🌟تـمامِ اتفاقات
💫🌟زندگي مان قرار بده
💫🌟آرامـش را تـنها
💫🌟از تــو ميخواهیم
💫🌟الهی بـه
💫🌟دوستان و عـزیـزانم
💫🌟خوابی آرام و فـردایی
💫🌟پراز خیر و برکت عطاکن

💫🌟شبتون سـرشـار از آرامـش


@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸به نام خدایی که باقیست
💐و همه چیز،🌼🌿
🌸غیر او فانیست
💐شروع میکنیم کارها
🌸با نامِ مشکل گشایش
💐الهی به امیدِ
🌸لطف و کرمت
💐خدایا...🙏🌼🌿
🌸یک صبح فرح بخش💐
💐یک روز دل انگیز.یک...💐
🌸روزسرشاراز زیبایی وشادی
💐یک روز پراز خیروبرکت..💐
🌸نصیب دوستانم بگردان💐
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
❤️الهی به امیدتو❤️

@kadbanoiranii
Shookhi Nadaram (Ft Asef Aria)
Sohrab Pakzad
#سهراب پاکزاد

#شوخی ندارم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#آموزش_چیکن_باربیکیوی_حلقه_ای


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی

#خورشت_ هویج


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#املت_جعفری


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#تاتلی_شلیل_لیوانی

▫️2 عدد شلیل(مربع مربع خرد شده)
▫️1 پاکت بیسکوییت
🔸برای کرم
▫️4 لیوان شیر
▫️1 لیوان شکر
▫️2 قاشق غذاخوری آرد
▫️2 قاشق غذاخوری نشاسته
▫️1 عدد تخم مرغ‌
▫️1 پاکت وانیل شکری(5 گرم و یا وانیل ایرانی کمی)

🔸برای کرم تمام مواد را داخل قابلمه ای بریزید و خوب هم بزنید و روی اجاق بذارید و تا وقتی که بجوشد مدام هم زده بپزید. کانال غذای ترکیه،وقتی خوب غلیظ شد از روی اجاق بردارید و روی کرم را با سلفون بپوشانید تا روی سطح کرم نبندد. وقتی کرم خنک شد لیوانی که در نظر دارید بردارید و برای لایه اول 1 قاشق غذاخوری بیسکوییت خرد شده داخل لیوان بریزید و روی بیسکوییت کرم بریزید ، مجدد بیسکوییت بریزید ، سپس شلیل خرد شده و در آخر کرم بریزید و روی کرم را با برش های شلیل و بیسکوییت های خرد شده تزیین کنید. تا وقتی که کرم تمام شود همان کارها را تکرار کنید و بقیه لیوان ها را پر کنید. میتوانید خنک سرو کنید

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#تاتلی_شلیل


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#آموزش_ساندویچ_مونت_کریستو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی

#پای_آناناس


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیده_گوشت

با این دستور 4 تا 6 عدد پیده درست میشه
آرد 3 پیمانه(حدود 400 گرم)
خمیرمایه فوری 2 قاشق چایخوری استاندارد
نمک 1/2 قاشق چایخوری استاندارد
شکر 1 قاشق چایخوری استاندارد
روغن مایع 2 قاشق غذاخوری استاندارد
1 عدد زرده تخم مرغ+کمی کره+کمی زعفران+کنجد برای رومال
آب ولرم نصف لیوان برای عمل آوری+کمی بیشتر برای خمیر شدن آرد .
گوشت چرخکرده 200 تا 250 گرم
پیاز نگینی شده 1 عدد درشت
گوجه فرنگی ریز نگینی شده 2 عدد درشت
جعفری ساطوری 1 تا 2 قاشق غذاخوری
رب گوجه فرنگی 1 قاشق غذاخوری
سیر رنده شده 2 حبه یا مقداری پودر سیر
فلفل دلمه ریز نگینی شده 1 عدد

خمیرمایه فوری+شکر+آب ولرم را مخلوط و روی ظرف را بپوشانید تا عمل بیاید.
آرد+نمک را با همزن دستی مخلوط و سه بار الک کنید
خمیرمایه عمل آمده+روغن مایع را به آرد اضافه و با قاشق چوبی هم بزنید و کم کم آب ولرم اضافه و هم بزنید تا خمیر جمع شود
روی سطح کار خیلی کم آرد بپاشید و خمیر را 10 دقیقه ورز دهید تا کاملا لطیف شود.
خمیر را در کاسه چرب قرارداده و 1/5 تا 2 ساعت در جای گرم استراحت دهید تا حجم آن دو برابر شود

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#جوجه_سوخاری
#غذاهای_خمیری

ابتدا ران مرغ را داخل آب همراه با عصاره سبزیجات برای چهل دقیقه می پزیم ران ها را درآورده شیر کره خامه و آرد را اضافه کرده شعله را کم کرده تا کامل بصورت خمیری دربیاید حال زرده تخم_مرغ و جعفری ریز شده اضافه کرده خوب هم می زنیم طبق فیلم مرغ ها را داخل این خمیر قرار داده آغشته به آرد گندم و تخم مرغ و آرد سوخاری کرده داخل روغن به خوبی سرخ می کنیم همراه با پنیر چدار آب شده نوش جان می کنیم.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گل محمدی

کسانی که شکم دارن نشون دهنده رطوبت معدشونه که زیاده. به همین خاطر هرچی رژیم میگیرن و ورزش میکنن میبینن شکم پهلو سرجاشه.

این گیاه ضد نفخ و ورم و رطوبت معده، دیابت، کبد چرب و چاقی شکم پهلو هستش

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کیک_بدون_بیکینگ_پودر_و_روغن_بدون_فر

مواد لازم برای ۵ نفر
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ۳/۴ لیوان
آرد ۱ لیوان
گلاب ۳ ق غ

قابلمه رو کفش کمی روغن می ریزید تا چرب شه و میزارید رو شعله کم مثل وقتی برنج دم میکنید تا مایع کیک آماده بشه.
تخم مرغ+شکر را 5 دقیقه با دور تند همزن میزنید بعد از پنج مین گلاب و اسانس(اختیاری) رو اضافه میکنید و یکم میزنید.
بعد آرد ۳بار الک شده رو قاشق قاشق اضافه میکنید و هر دفعه آروم با همزن میزنید تا مخلوط بشه. یهو آرد نمیریزید که پفش بخوابه.
بعد سریع مایع کیک رو می ریزید تو قابلمه داغ 40 دقیقه با شعله خیلی کم و شعله پخش کن (مثل دم کردن برنج) درشو هم دمکنی میزارید.
تا نیم ساعت اول هم باز نمیکنید درشو.
قابلمه قطر کفش ۱۷ تا ۲۲ سانت میتونه باشه.

سایر نکات
از هر اسانسی می تونید استفاده کنید وانیل دارچین.... تخم مرغ را از قبل بیرون بیارید از یخچال تا با محیط هم دما بشه قابلمه حتما داغ داغ باشه
رسپی امتحان شده


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#آش اماج

مواد لازم:
لوبیا و عدس ۲۰۰ گرم
آب ۵ پیمانه
اسفناج یک کیلو
آرد ۴۰۰ گرم
پیاز ۳ عدد
روغن ۳ ق غ خ
نمک و فلفل به اندازه

🍜 طرز تهیه:
مقداری از آب را کم کم روی آرد بپاشید و آرد را در کف دست خود مالش دهید این کار را چند بار تکرار کنید تا آرد به شکل دانه های ریز به اندازه عدس یا ماش در آید لوبیا و عدس را با ۵ پیمانه آب بپزید پس از پخته شدن لوبیا و عدس اسفناج را خرد کرده به آن اضافه کنید و بگذارید پخته شود. با پخته شدن اسفناج ،عدس ولوبیا دانه های آرد را نیز کم کم در آن بریزید و هم بزنید. پیاز را ریز خرد کرده و در روغن سرخ کنید و به همراه نمک و فلفل به مواد دیگر اضافه کنید زمانی که آش جا افتاد آماده شده است.

#آش_آماج


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
 #چیز_کیک_شکلات و نعنا

بیسکوییت اوریو150 گرم
کره آب شده 2 ق غ
آب سرد 2 ق غ 
پودر ژلاتین1/5 ق چ 
خامه صبحانه350 گرم 
پنیر ماسکارپونه 350 گرم 
عصاره نعناع 2ق چ
پودر شکر دانه 200 گرم 
شکلات تخته ای رنگ سبز (با طعم لیمو یا نعنا) خرد شده 100 گرم 
خامه فرم گرفته ، برگ نعناع و شکلات رنده شده برای تزیین به مقدار لازم

طرز تهیه
بیسکوییت اوریو را در غذاساز کاملا خرد کرده و سپس با کره مخلوط کنید . این ترکیب را بعنوان کراست در هشت فنجان مخصوص دسر ریخته و با اندکی فشار ته ظروف منسجم کنید . 
پودر ژلاتین را روی کمی اب ریخته و پنج تا ده دقیقه استراحت دهید تا اسفنجی شود . خامه صبحانه را در ظرفی با همزن یکدست کرده سپس یک چهارم فنجان پودر شکر افزوده مجددا کمی بهم بزنید تا خامه کمی حالت پفی پیدا کند. پنیر ماسکارپونه را در ظرفی دیگر با همزن بزنید تا نرم و یکدست شود سپس بقیه پودر شکر عصاره نعناع را اضافه کنید. ژلاتین رابه همراه با شکلات آب شده(به روش بن ماری) به مخلوط افزوده و خوب مخلوط کنید. مایه فوق را به کمک قیف یا قاشق روی کراست اوریو ریخته و سه ساعت در یخچال بگذارید . برای تزیین از خامه فرم گرفته برگ نعناع و شکلات رنده شده استفاده کنید .


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#چیز کیک شکلات و نعنا

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#دسر_لیمویی

✍️مواد لازم:

پودر ژله ای لیمو 1 بسته
پودر ژله ای آلوورا 1 بسته
خامه یا بستنی 1 لیوان

♨️طرز تهیه:

پودر ژله لیمویی را داخل کاسه ای بریزید و به آن ۱ لیوان آب جوش اضافه کنید و روی حرارت بخار آب قرار دهید و مخلوط کنید تا شفاف شود سپس ۱ لیوان آب سرد به آن اضافه کنید.
پودر ژله آلوورا را داخل کاسه ای بریزید و به آن ۱ لیوان آب جوش اضافه کنید و روی حرارت بخار آب قرار دهید و مخلوط کنید تا شفاف شود پس از اینکه کمی خنک شد ۱ لیوان بستنی یا خامه را به آن اضافه کنید و با همزن خوب مخلوط کنید.
ژله لیمویی را داخل لیوان ها بریزید و مدتی در فریزر قرار دهید تا خودش را بگیرد سپس ژله بستنی را اضافه کنید و در فریزر قرار دهید ، به همین صورت لایه لایه اضافه کنید ، پس از اضافه کردن لایه آخر لیوان های دسر را داخل یخچال قرار دهید تا لایه ها خوب سرد و سفت شود.پس از آماده شدن روی دسررا با خامه فرم گرفته و برش های لیمو تزیین و سرو کنید.
🔸هم چنین می تونیدتکه های لیمورابرش بزنیدوکمی توی فریزربذارین ودسرروبالیموهای یخی سروکنید.... نوش جان❤️

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت56 رمان پارادوکس زبونشو برام در اورد و  روشو ازم گرفت. _ خوب دیگه دخترااا، دیروقته. بریم بخوابیم که هر سه تامون فردا باید بریم سر کار. با گفتن این حرف سه تاییمون سمت تشک حرکت کردیم و هرکس تو جای خودش دراز کشید. من سمت ارزو بودم، اروم طوری که بیدار نشه…
#پارت57
رمان پارادوکس

وارد دستشویی شدمو در بستم. شیر اب و باز کردم و با دستام ابو پاشیدم تو صورتم. سرمو بلند کردم که نگاهم به اینه افتاد. بغض بدی به گلوم چنگ زد.یه قطره اشک همراه با قطره های اب از رو گونم چکید.حمید حتی نزاشت یه مدت بگذره.بلافاصله با دخترعمش قرار مدار ازدواج گذاشت.هانیه کسی بود که کل خانواده حمید میخواستن اون عروسشون بشه اما حمید بخاطر من جلوشون وایساد. وحالا داشت با همون دختر ازدواج میکرد و من باید عروس حجلشو اماده میکردم.چندتا
نفس عمیق کشیدمو سعی کردم این بغضو پس بزنم.حمید قسمت من نبود پس باید براش ارزوی خوشبختی کنم و یادم بره هر اتفاقی که افتاده بود.با دستمال صورتمو خشک کردمو از در دستشویی زدم بیرون. باید بی تفاوت میبودم. هرکس سر کار خودش بود و هانیه رو صندلی اصلاح زیر دست مریم نشسته بود. همزمان سارا داشت ناخوناشو لاک میزد. تمام لوازمی که احتیاج داشتمو اماده کردمو در حالیکه سعی میکردم کاملا بی تفاوت باشم به هانیه گفتم:
_ عزیزم اصلاحت که تموم شد بیا تا میکاپتو شروع کنم.
بدون اینکه نگاهم کنه سرشو تکون داد. غرور ازش میبارید.نمیدونستم به چی خودش مینازه؟پوزخندی زدم و منتظر شدم تا کارش تموم بشه.کارش که تموم شد با قر فر فراوون از جاش بلند شد و بدون اینکه بهم توجهی بکنه رو صندلی نشست. رفتم بالای سرش شروع کنم که دستشو به نشونه صبر اورد بالا. بعد تو همون حال بلند گفت:
_ میشا، ترنم نیست؟ من به هوای کار خوب اون اومدم اینجاهااا، ازین دختره مطمئنی که فرستادیش بالای سر من؟
متعجب زل زدم بهش اما بعد اینکه فهمیدم چی میگه اخمامو کشیدم تو هم. درحالیکه سعی میکردم عصبی نشم گفتم:
_ اولا که این به درخت میگن. دوما اگه کارم خوب نبود نمیزاشتن من اینجا کار کنم. سوما شما اگه خیلی نگرانی میتونستی از قبل یه سوال بپرسی که ترنم هست یا نه. الانم محض اطلاعتون تنها کسی که اینجا ارایش میکنه منم. یا بشین بزار کارمو بکنم یا زنگ بزن شوهرت بیاد برو یه ارایشگاه دیگه پیدا کن.
مات زل زده بود بهم. از حرص نفس نفس میزدم از سکوتی که تو سالن پیچیده بود معلوم بودکه اونام تعجب کردن.حقم داشتن.این رفتار خشن از دختر اروم و ساکتی که با همه مهربون رفتار میکرد عجیب بود. صدای میشا که بلند شد چشامو بستم:
_ آمین عزیزم حالت خوبه؟
چند تا نفس عمیق پشت سر هم کشیدم و لبخند مصنوعی رو

@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت57 رمان پارادوکس وارد دستشویی شدمو در بستم. شیر اب و باز کردم و با دستام ابو پاشیدم تو صورتم. سرمو بلند کردم که نگاهم به اینه افتاد. بغض بدی به گلوم چنگ زد.یه قطره اشک همراه با قطره های اب از رو گونم چکید.حمید حتی نزاشت یه مدت بگذره.بلافاصله با دخترعمش…
#پارت58
رمان پارادوکس

_ خوبم میشا. حالا ایشون بگن من چیکار کنم؟ اجازه میدن کارمو بکنم یا نه؟
اخمای هانیه رفته بود توهم.میشا رو بهش گفت:
_ هانیه جان نگران نباش. آمین کارش عالیه. تو امشب خیلی خوشگل میشی.
و پشت بندش چشمکی برای هانیه زد. با این کارش انگار هانیه اروم شده باشه اخماشو باز کرد و بی حرف اجازه داد تا کارمو بکنم. اما من هر کاری میکردم اخمام باز نمیشد ..
بی حرف اضافه شروع کردم به ارایش صورتش. خدا میدونه که چقدر خودمو کنترل کردم تا همه ی غیض و عصبانیتمو رو صورت این دختره ی لوس و پرو خالی نکنم. بدون اینکه متوجه بشه چند تا نفس عمیق کشیدمو سعی کردم فراموش کنم هر اتفاقی که افتاده بود. تمام حواسمو جمع کارم کردم. میخواستم بهش بفهمونم که حسابی تو کارم ماهر هستم. شاید به قول حدیث نیاز داشتم به بقیه ثابت کنم که منم توانایی های بالایی دارم.
نمیدونم چقدر رو صورتش مشغول بودم که بالاخره کارش تموم شد. لبخندی از سر رضایت زدم و بعد بدون اینکه حرف دیگه ای بزنم رفتم سراغ موهاش. چند بار موهاشو باز و بسته کردم تا ببینم چه مدلی به صورتش میاد. انقدر اینکارو کردم که بالاخره مدل دلخواهمو پیدا کردم و مشغول درست کردنش شدم.
اخرین گیره رو به موهاش زدمو اروم گفتم:
_ تموم شد.
بعد خودم ازش فاصله گرفتم. از رو صندلی بلند شد و نگاهی به آینه انداخت. برق چشماش نشون از رضایتش داشت اما غرورش اجازه نمیداد که تعریف کنه. پوزخندی زدمو رومو ازش گرفتم با صدای سوت میشا برگشتم سمتش:
_ واوو چه کردی دختر. مثل همیشه عالی.
لبخندی به روش پاشیدم و گفتم:
_ لطف داری.
روبه هانیه گفت:
_ نظر خودت چیه؟
تابی به موهاش دادو با ناز گفت:
_ بد نشده. البته حمید باید نظر بده.
و نگاه پلیدشو به چشمام دوخت.
بی تفاوت زل زدم بهشو گفتم:
_ انشالا اقادامادخوشش میاد.من همه ی تلاشمو کردم.
بی حرف نگام کرد و منم راهمو سمت اتاق استراحتمون کج کردم. فکر میکرد الان میشینم بخاطر از دست دادن حمید زار میزنم. خیلی وقت بود که به خودم فهمونده بودم ما سهم هم نبودیم.
@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت58 رمان پارادوکس _ خوبم میشا. حالا ایشون بگن من چیکار کنم؟ اجازه میدن کارمو بکنم یا نه؟ اخمای هانیه رفته بود توهم.میشا رو بهش گفت: _ هانیه جان نگران نباش. آمین کارش عالیه. تو امشب خیلی خوشگل میشی. و پشت بندش چشمکی برای هانیه زد. با این کارش انگار…
#پارت59
رمان پارادوکس

دلم ضعف رفته بود. ظرف غذایی که از خونه اورده بودمو از کیفم در اوردم و مشغول خوردن شدم. تقریبا غذا خوردنم تموم شده بود که صدای در بلند شد و پشت بندش صدای هانیه بود که میگفت:
_ وای حمید اومد.
نمیخواستم بیرون برم اما هرچی فکر میکردم میدیدم نمیتونم نبینمش. اروم بلند شدمو از اتاق زدم بیرون. سعی کردم تو گوشه ترین نقطه سالن وایسم که زیاد تو دید نباشم. هانیه شنلشو سر کردو میشا کمکش کرد که سمت در بره. وقتی در باز شد نگاهم به قامت حمید افتاد که تو اون کت و شلوار واقعا دیدنی شده بود. بغض تو گلومو قورت دادم تا از چشمام سرازیر نشه. تمام بچه ها دست میزدن و من فقط ازون فاصله نگاه میکردم.با خنده ی رولبش یه چیزایی رو زیر گوش هانیه پچ پچ میکرد و اونم با ناز جوابشو میداد. نمیدونم چیشد. شاید سنگینی نگاهمو حس کرد که یهو سرشو چرخوند و من قبل ازینکه بتونم از دیدش پنهون شم نگاهش بهم میخوره. دیگه قایم شدن کار مسخره ای بود. فقط همه تلاشمو میکردم که نقاب بی تفاوتیم از رو چهره ام نیفته. یه غم عمیقو تو چهرش دیدم اما خیلی طول نکشید که جاشو به یه اخم غلیظ داد.چشماشو ازم گرفت و زل زد به چشمای هانیه. لبخند دوباره به لباش برگشت. سرشو روم اورد پایین و گونه ی هانیه رو بوسید. چشامو بستم که نبینم.درسته که من عاشق حمید نبودم اما دوسش داشتم.خوش بختی الان هانیه قرار بود مال من باشه. چند تا نفس عمیق کشیدمو چشامو باز کردم. همه چی تموم شده بود.دستای هانیه رو گرفت و دستای من مشت شد. همونجا قسم خوردم انقدر قوی شم که بود و نبود هیچ مردی منو نشکنه. قسم خوردم محکم شم. این زندگی حق من نبود
@kadbanoiranii