کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
28.6K videos
95 files
42.8K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سالاد_خوشمزه
#شام_سبک

مواد لازم :

کاهو خردشده ۲ بسته
خیار خردشده یک پیمانه
گوجه خرد شده دو عدد
فلفل دلمه ای یک عدد
لوبیا قرمز پخته یک پیمانه
پیاز قرمز یک عدد
ماست ۵ قاشق غذاخوری
مایونز ۲ قاشق غذاخوری
سس خردل یک قاشق غذاخوری
آب لیمو ۲ قاشق غذاخوری
روغن زیتون ۲ قاشق غذاخوری
نمک و فلفل به مقدار لازم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نون_پیتزایی

مواد لازم برای خمیر:

۱ لیوان  آب گرم
۲ تا ۲/۵ لیوان  آرد نون فانتزی ( توجه داشته باشید مقدار جذب آرد ها متفاوته پس آرد رو کم کم بریزید ممکنه کمتر یا بیشتر لازم بشه آرد)
۱ استکان چایخوری  روغن
۲۰ گرم مخمر تازه یا ۱ بسته ۱۰ گرمی مخمر خشک (۱ قاشق غذاخوری سرخالی سرخالی)
۱ قاشق غذاخوری  شکر
۱ قاشق چایخوری  نمک

مواد لازم برای رومال
۱ عدد  زرده تخم مرغ
۱ قاشق غذاخوری  آب


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نون_پیتزایی

#پارت۲


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#شام_خوشمزه

مواد لازم:

نون لواش:۱عدد
تخم مرغ:۲عدد
جعفری خورد شده:۲قاشق
ادویه ها:زردچوبه،فلفل،پودر سیر،نمک
پنیرپیتزا:۱۰۰گرم
سوسیس یا گوشت یا ژامبون :مقداری

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پنیر_ورقه_ای

مواد لازم:

شیر پرچرب ترجیحا محلی ۳ لیوان
سرکه سفید ۲/۵ قاشق غذاخوری
نمک ۱/۴ قاشق چایخوری
شیر ۱ لیوان
کره ۲۵ گرم حدود ۱ قاشق سرپر
پودر ژلاتین ۱ ق غذاخوری سر پر
رنگ خوراکی زرد مقداری
پودر اب پنیر نوک قاشق چایخوری قابل حذف (از لوازم قنادی ها مینونین بگیرین)


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پیراشکی_گوشت


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پیراشکی_گوشت

#پارت۲

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خوراک گوشت و سبزیجات

مواد لازم:

۱ عدد گل کلم
۲۰۰ گرم گوشت چرخ کرده
۲ عدد هویج
۱ عدد پیاز
۲ حبه سیر
۲ عدد فلفل سبز و قرمز
۳ قاشق غذاخوری روغن زیتون
۱ قاشق غذاخوری رب گوجه
۲ لیوان آب جوش
فلفل نمک به مقدار لازم
۱ قاشق چایخوری زیره
.
طرز تهیه
ابتدا پیاز را در ماهیتابه تفت دهید سپس
سیر را اضاقه کنید و کمی تفت دهید
هویج های حلقه شده را اضافه کنید و همراه پیاز تفت دهید
سپس فلفل سبز و قرمز خرد شده را اضافه کنید و تفت دهید
گوشت چرخ کرده را اضافه کنید و بعد از کمی سرخ شدن رب گوجه را اضافه کنید
بعد از سرخ شدن رب و تفت تمام مواد
آب جوش رو به مواد اضافه کرده و ادویه هارا بریزید بعد از پخت تمام مواد
در ظرف دیگر گل کلم ها رو قرار دهید و مواد از قبل آماده شده را روی آن ها بریزید
و در دمای ۱۸۰ درجه حدود ۲۰ دقیقه در فر بگذارید

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی


#آموزش_کیک_بستنی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی


#آموزش_ایده_شام_خوشمزه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فینگر_فود آشیانه سبزیجات


🔹مواد لازم: ۳ بسته نودل سبزیجات
۲ عدد ادویه نودل
نمک و فلفل م.ل
اورگانو ۱ ق.چ
پاپریکا دودی ۱ ق.چ
پنیر گودا ۳ تا ۴ ق.غ
سس کچاپ ۲ ق.غ درصورت تمایل
تخم مرغ ۱ عدد
فلفل دلمه ای رنگی از هر کدام ¼
کدو ۱ عدد
کلم بروکلی ۱ عدد
پیاز ½
قارچ ۵ عدد کوچک
رب ۱ ق.غ
سس سویا ۲ ق.غ
سس ووسشر ۱

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#ماهی_سوخاری_با_سس_لیمویی

🔷مواد لازم
🔹فیله ماهی شسته و خشک شده:800 گرم
🔹تخم مرغ: 2عدد
🔹آرد سوخاری: 130گرم
🔹روغن مایع: به میزان لازم
🔹نمک و فلفل: به میزان لازم

🔷برای مایونز لیمویی:
🔹 مایونز: 100گرم
🔹سیر رنده شده:1حبه
🔹رنده پوست لیمو: 3 قاشق چایخوری
🔹آب لیموترش :1 قاشق غذاخوری
🔹گشنیز ساطوری شده:1/2 قاشق غذاخوری

طرز تهیه

🔅فیله‌های ماهی را به شکل نوارهایی به ضخامت ۲ سانتیمتر و طول ۵ سانتیمتر ببرید، سپس کمی نمک و فلفل بپاشید تخم مرغ‌ها را در یک بشقاب گود شکسته و آنقدر با چنگال بزنید تا یکدست شود، اما دقت کنید تخم‌مرغ‌ها کف نکند، سپس کمی نمک و فلفل بپاشید آرد سوخاری را در یک بشقاب گرد بریزید. فیله‌های ماهی را در مایه تخم‌مرغ زده، سپس در آرد بغلتانید. این عمل را برای هر فیله، دو تا سه بار انجام دهید. روغن را در یک قابلمه یا تابه کوچک داغ کنید. مقدار روغن باید به اندازه‌ای باشد که روی فیله‌ها را بپوشاند. در هر نوبت حدود ۴ فیله را به مدت ۵ دقیقه در روغن روی شعله متوسط سرخ کنید تا روی آن طلایی شود.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇join

@kadbanoiranii
_
#کاپ_کیک_جوجه

🔷مواد لازم:

🔹پوسته تخم مرغ (شسته و خشک شده) 15عدد
🔹کره نرم شده 90 گرم
🔹 آرد نول 150گرم
🔹 بکینگ پودر 1قاشق چای خوری
🔹شکر نرم و دانه ریز 110 گرم
🔹 هل پودرشده1/4 قاشق چای خوری
🔹تخم مرغ2عدد
🔹 زعفران به مقدار لازم
🔹شکلات چیپسی به مقدار لازم
🔹عسل به مقدار لازم
🔹خامه قنادی (فرم گرفته) 200گرم
🔹رنگ خوراکی زرد و نارنجی به مقدار لازم
🔹 شکر رنگی زرد به مقدار لازم

🔆 طرز تهیه

🔅سر تخم مرغ ها را به آرامي بشکنید
(طوریکه در قسمت سر آنها، حفرهاي ایجاد شود) و مواد داخل تخم مرغ را خالي کنید سپس پوسته هاي تخم مرغ را بشویید و کنار بگذارید تا خشک شوند. آرد و بیکینگ پودر را در ظرفي مخلوط و دوبار الک کنید.
کره را در دمای محیط قرار دهید تا نرم شود. فر را از ۱۵ دقیقه قبل، روي حرارت ۱۷۵ درجه سانتیگراد تنظیم و گرم کنید.
کره، شکر و هل را در ظرفي ریخته و با
همزن برقي هم بزنید تا مواد مخلوط و یکدست شوند. تخم مرغ ها را یکي يکي به آن اضافه کرده و با همزن برقي هم بزنید تا کرم رنگ شود. در آخر، زعفران را به آن اضافه کنید
۲. مخلوط آرد را به تدریج به مواد بالا اضافه کرده و با لیسک هم بزنید تا مایه کیک زعفراني آماده شود. مایه کیک آماده شده را داخل قیف قنادي بریزید.
۳. داخل پوسته هاي تخم مرغ را تا نیمه از مخلوط کیک پر کنید سپس آنها را داخل قالب های مینی مافین بچینید. قالب ها را ۱۵ دقیقه در طبقه وسط فرگرم شده، قرار دهید
تا بپزند. پس از این مدت، قالب ها را از فر خارج کرده و بگذارید 10 دقیقه بمانند تا خنک شوند.
۴. با استفاده از چاقو، اضافات کیک بیرون زده از پوسته تخم مرغ را بگیرید و مرتب کنید
و پوسته آن را تا نیمه ارتفاع کاپ کیک جدا کنید
براي چشم هاي جوجه، شکلات چیپسي را به کمک مقداري عسل روي کيک ها بچسبانيد. خامه قنادي را با رنگ زرد و نارنجي رنگ آمیزی کنید. به کمک ماسورہ چمن زن و نیمی از خامه زرد، روي سر جوجه ها کاکل بزنید. به وسیله ماسوره برگ سایز متوسط و بقیه خامه زرد، بال هاي جوجه را در دو طرف بدن آن فرم دهید. به دلخواه روي کاکل و بال هاي جوجه، شکر رنگي بپاشید. به وسیله ماسوره برگ سایز کوچک و خامه نارنجي، نوک جوجه را ایجاد کنید. کاپ کیک جوجه آماده است.

#نکات_مهم

برای اینکه کاپ کیک ها به صورت ایستاده قرار گیرند، میتوانید مقداری برنج کف قالبهای مافین ریخته، پوسته های تخم مرغ را روی آنها قرار داده .و در فر بگذارید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کاپ_کیک_جوجه

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت41 رمان پارادوکس حدود ساعت8 صبح بود که رسیدم دم ارایشگاه. یکم هیجان و یکم استرس داشتم. نمیدونستم میتونم میشارو راضی نگهدارم یا نه. اما اینجا تنها شانسم برای ادامه دادن بود. حداقل تو این برهه ی زمانی تنها شانسم بود. بسم الهی گفتمو از پله ها رفتم بالا.…
#پارت42
رمان پارادوکس

درو که باز کردم چشمم به دختری با موهای قهوه ای روشن خورد. لبخندی بهم زد و گفت:
_ سلام.
از جلوی در کنار رفتم و گفتم:
_ سلام بفرمایید.
اومد تو و بعد سلام کردنش به میشا سمت یکی از صندلی ها رفتو لباسشو دراورد. همین جور به ترتیب بقیه هم اومدن و خیلی طول نکشید که ارایشگاه شلوغ شد. گیج دور خودم میچرخیدم که باصدای میشا برگشتم سمتش:
_ جانم؟
_ عزیزم چرا شروع نمیکنی؟
با استرس گفتم:
_نمیدونم از کجا شروع کنم.
_ الان بهت میگم... مریم..مریم کجایی؟
صدای یه دختر از اتاق کنارمون بلند شد:
_ جانم میشا.
_ بیا اینجا.
_ الان میام.
چند لحظه بعد دختر حدودا23 ساله ای اومد سمتمون. کنار میشا ایستاد و گفت:
_ کارم داشتی؟
میشا اشاره ای بهم کرد و گفت:
_ بهش راه و چاه کارو نشون بده. یه هفته قراره ازمایشی کار کنه تا کارشو ببینم. بعد اگه راضی بودم انشالا پیش خودمون کار کنه.
_ باشه حواسم هست.
دختره که اسمش مریم بود با لبخند نگاهی بهم کرد و گفت:
_ بیا بریم عزیزم.من بهت میگم چیکار کنی.
سرمو به نشونه ی باشه تکون دادمو دنبالش رفتم. ارایشگاه شلوغی بود. با یه روز موندن تو اونجا فهمیده بودم که به دلیل کار خوبشون مشتریای زیادی دارن. امیدوار بودم که بتونم اونجا موندگار شم.
*
ساعت 8 شب بود که با گفتن خسته نباشید از طرف میشا همه رفتن اماده شن تا برن خونه. به عنوان اولین روز کاریم زیاد کار کرده بودم و یکم خسته بودم اما اون ذوق و شوخی که برای این کار داشتم باعث میشد خستگی از یادم بره. لباسمو که پوشیدم سمت میشا رفتم تا ازش خدافظی کنم. با دیدنم لبخندی زد و گفت:
_ با اینکه اولین روز کاریت بود اما خیلی بهتر از چیزی بودی که فکرشو میکردم. امیدوارم تا اخر هفته هم همینجور باشی و بتونم بیشتر بهت اعتماد کنم.
ته دلم قند آب کردن. با توجه به چیزی که گفت یعنی من تونسته بودم تا حدودی توجهشو جلب کنم و اگه یه مقدار تلاشمو بیشتر کنم قطعا اون از من رد نمیشد. زل زدم تو چشماشو با لحن کاملا مودبانه ای گفتم:
_ نظر لطفتونه. منم امیدوارم از پسش بربیام.
دستشو رو شونم گذاشت و گفت:
_ برمیای. خوب دیگه حالا برو خسته ای. فردا ساعت 9 اینجا باش عزیزم.

@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت42 رمان پارادوکس درو که باز کردم چشمم به دختری با موهای قهوه ای روشن خورد. لبخندی بهم زد و گفت: _ سلام. از جلوی در کنار رفتم و گفتم: _ سلام بفرمایید. اومد تو و بعد سلام کردنش به میشا سمت یکی از صندلی ها رفتو لباسشو دراورد. همین جور به ترتیب بقیه…
#پارت43
رمان پارادوکس

_ باشه چشم. با من کاری ندارید دیگه؟
_ نه عزیزم. بسلامت.
_ خدافظ.
با یه حس خوب از ارایشگاه زدم بیرون.
خسته بودم اما حالم خوب بود. امروز هیچ فکر ازار دهنده ای تو سرم نداشتم شلوغی اون ارایشگاه و کارایی که رو سرم ریخته بود باعث شده بود که امروزو اروم باشم. پس جای امیدواری بود. من اگه میخواستم میتونستم اجازه ندم که دیگه فکر به اون اتفاق ازارم بده. باید به خودم بیشتر میرسیدم. باید به خودم بیشتر فکر میکردم. نمیخواستم بزارم که دیگه کسی به خودش اجازه ی تحقیر کردن و خرد کردنمو بده. میخواستم به جایی برسم که اینبار من باعث شکست دشمنام بشم.
دوروز بود که دیگه با ماشین جایی نمیرفتم. قدم زدن ارومم میکرد. هوا خوب بود. رو پیاده حرکت کردم. ماه تو اسمون کامل شده بود. نفسمو پر صدا دادم بیرون. کاش حداقل یه خانواده ای داشتم که ازم حمایت میکرد. اما... فقط خودم بودمو خودم. البته مامان فاطمه و پروانه خیلی بهم کمک کردن. هیچوقت نمیتونستم زحمتایی که اونا برام کشیدن و جبران کنم ولی بازم هیچکس برای ادم پدر و مادر خودش نمیشد. کاش میفهمیدم که چرا ولم کردن؟ چرا من باید تمام عمرمو تو یه پرورشگاه بگذرونم؟؟ چرا نمیتونستم مقه بقیه بچه ها از محبت پدر و مادرم بهره ببرم.؟ اینا سوالایی بود که ذهنمو مشغول کرده بودنو شاید هیچوقت به جوابش نمیرسیدم.
نمیدونم چقدر تو فکر بودم که خودمو جلوی خونه پیدا کردم. از پنجره نور چراغ تو خیابون میتابید. حتما پروانه اومده بود.دستمو رو زنگ فشار دادم. چند لحظه بیشتر طول نکشید که در باز شد. پروانه با لبخند گفت:
_ سلام خسته نباشی.
_ سلامت باشی.
وارد شدم و کفشامو در اوردم. با بویی که تو بینیم پیچید گفتم:
_ به به. چه بویی راه انداختی
خندید و گفت:
_ اخه یه املت اینهمه به به و چه چه داره؟
اخمامو بردم تو هم و با صدایی که شبیه لاتای کوچه بازار شده بود گفتم:
_ نگو آبجی. از سرما هم زیاده به جون شما.
صدای خندش بلند شد.
_ خاک تو سرت آمین. یه روز رفتی بیرون لات شدی؟
_ لات چیه دختر . بین بچه های اتاقمون تو پرورشگاه ، هرکی اینجوری حرف میزد میگفتیم :
لب که باز کردم همزمان بامن گفت:
_ بهروز وثوق و عشق است..
متعجب نگاش کردم که گفت:
_ یادت که نرفته، منم از بچه های همون پرورشگاهم.

@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت43 رمان پارادوکس _ باشه چشم. با من کاری ندارید دیگه؟ _ نه عزیزم. بسلامت. _ خدافظ. با یه حس خوب از ارایشگاه زدم بیرون. خسته بودم اما حالم خوب بود. امروز هیچ فکر ازار دهنده ای تو سرم نداشتم شلوغی اون ارایشگاه و کارایی که رو سرم ریخته بود باعث شده بود…
#پارت44
رمان پارادوکس

لبخند غمگینی بهش زدم و گفتم:
_ بیا بریم غذا بخوریم خیلی گشنمه.
_ مامان فاطمه امروز سراغتو میگرفت.
همونجوری که دکمه ی مانتومو باز میکردم گفتم:
_ اوف وقت نکردم ازش یه خبر بگیرم. حتما باز نگران شده.
سفره رو پهن کرد و مشغول چیدن شد:
_ من براش توضیح دادم. نمیدونی چقدر خوشحال شد ازینکه تونستی کار پیدا کنی.
یه تیکه نون تو دهنم گزاشتمو گفتم:
_ خودمم ذوق مرگ شدم دیگه مامان که جای خود داره.
ماهی تابه ی پر از املت و گذاشت وسط سفره و دستاشو بهم مالید و گفت:
_ بفرمایید املت پری پز.
با خنده یه تیکه نون پرت کردم طرفشو گفتم:
_ نمیشه به روت خندیدااا.
ریز شروع کرد به خندیدن و با چشمش به غذا اشاره کرد که یعنی بخور.
******
استرس تموم وجودمو گرفته بود. امروز بعد یه هفته بالاخره معلوم میشد که میشا از کارم راضیه یا نه. پر از نگرانی راهمو سمت ارایشگاه کج کردم. قرار شد بعد اینکه میشا جواب نهایی و بهم داد یه امروزو ازش اجازه بگیرم که برم یه سر به مامان بزنم.جلوی در ارایشگاه دستمو رو زنگ فشار دادم که در باز شد. چشمم به سمیرا خورد. با دیدنم شیطون چشمکی زد و گفت:
_ بدو خانوم خانوما. میشا نیم ساعته منتظرته. چرا دیر کردی؟
با تعجب نگاهی به ساعتم انداختم و گفتم :
_ دیر نکردم. ساعت تازه 9 شده.
اروم هلم داد داخلو گفت:
_ 9 کدومه دختر؟ ساعتت خوابیده.
ساعت 10 رو هم رد کرده.
با ناباوری نگاهی به ساعت تو سالن انداختمو وقتی فهمیدم سمیرا سر کارم نمیزاره استرسم چند برابر شد. یعنی حتما همین امروز که قرار بود میشا بهم جواب بده این تاخیر اتفاق بیوفته؟
_ حالا چیکار کنم سمیرا؟
_ وا مگه میخواد بخورتت ؟ بدو منتظرته.
بعد تا جلوی در اتاق میشا هولم داد.
نفس عمیقی کشیدمو تقی به در زدم.
چند لحظه بعد بفرماییدی گفت و من وارد شدم. جلوی اینه اتاقش ایستاده بود و داشت گل سر قرمز رنگی و به موهاش میزد. چشمش که بهم افتاد دشت از سر موهاش برداشت و گفت:
_ سلام عزیزم.
لبخند غمگینی زدمو گفتم:
_ سلام. شرمنده که دیر شد. نمیدونم چرا ساعتم خواب موند.
_ عیبی نداره عزیزم. فقط یکم تعجب کردم اخه تو همیشه به موقع میومدی

@kadbanoiranii
Khooneye Arezoo
Moein
#خونه ارزو
از استاد #معین
هدیه شبانه..

اهنگ پیشنهادی شامگاه

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟥دلچسب‌ترین شب دنیا را

🍃🌹با لحظه‌هایے پـر از

🟥شــــادے و زیـبـایـی

🌹🍃براتون آرزو مے ڪنم

🟥شب زیباے همگے بخیر

@kadbanoiranii
#به_نام_خداوند_بخشنده_مهربان

🍃🌸امروزتـون زیبـا و سرشـار

🍃🌸سرشار از انرژی های مثبت

🍃🌸روز و روزگارتون بر وفق مراد

🍃🌸و لحظه لحظه زندگیتون

🍃🌸پـر از خـیر و بـرکت و نیکی

@kadbanoiranii


     
Adat
Ahmad Safaei
🎧 #عادت.
#احمد صفایی.
غمگین.🎵®🎵

شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG