کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
134 subscribers
1.15K photos
115 videos
13 files
190 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده

شعرهای #ک_الف_یاس رابخوان...........

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺

مگر میشود #کندوله_ائ باشی ودر هوایئ که #میرزا_الماسخان و #میرزا_سبزعلی #میرزا_آقا_محمد و #ملارضا و #ملک_بیستون
نفس کشیداند نفس بکشی و شاعر نباشی .
اصلا #کندوله_یعنی_شعر
یعنی #عشق
قافیه هم آبشارگیسوان #نازپرئ_ست که در شعر همه ی شاعران موج می زند
وبه اوج می رسد

اصلا #کندوله_ای اگر #کندوله_ای باشد
آدم بیخیال بهشت میشود .یک گاز جانانه میزند به سیب سرخ بی خیالی
می آید مثل .....نخستین آدم ..همین حوالئ.ساکن روستائ #کرتویچ میشود
اصلا اگر #کندوله ..نبود
#خورشید همان #خاور میماند ....

اصلا شیرینی ...#الماسخان بخاطر #خورشید و #خرامان بودنش بود
وگرنه #خورشید همان شاه می ماند مثل ادم نمی شد بهشت پادشاهیش رها کندعاشق #خاور شود

#نازپرئ از اول ....آدم که نبود
#عشق بود #شعر بود و یک مقداری کمی #زن
اصلا میشود عاشق #نازپرئ باشی شاعر نباشی
مجنونش نشوی.
بخاطرش سیب گاز نزنئ
اصلا مگر ...آدم میتوانست مادر باشد
حوا بود که مادر هم خلق شد
اصلا ..مگر فرقی هم دارد
#نازپرئ و #شعر و #مادر و #عشق

#کرم_اله_امیرئ #ک_الف_یاس
پ.ن
۱_تقدیم به همهء #نازپرئ_های سرزمین عاشقانه ها #کندولهءسربلند🙏👌

۲_ #کرتویچ =تحقیقات باستانشناسئ ثابت کرده نخستین سکونتگاه بشر
بعدازغارنشینی همین روستائ کرتویچ بوده است🙏👌
Forwarded from #کندوله (بومگردی کندوله)
با من
به آغاز #کندوله بیا
برای تاکستانهائ سرسبزش.
ازسکوت درختان
پشت پرچین باغهایش
گوش به نغمه ی آسمان
بدار.
بگذار ملودیهائ #پیریافته
تمام تنمان را
مجاب کنند.
تاسینه به کوه #زران
بزنیم؛
وباشتاب و همهمه ائ بی پایان
گره ازسکون تخته سنگهایش
بگشاییم
از روزنهء
تنگ چشمئ
وخساستِ نگاه
#کندوله را ننگریم.
همه تن را
به نوازش غرقه ی نگاه
واگذاریم
تا پهنه ی این دره هائ سرسبزوباشکوه را
یکصدا،
غران و پرخروش
فریادبزنیم.
بامن به آغاز #کندوله بیا.
با من به محفل #میرزا_الماسخان
#میرزا_سبزعلی
#ملک_بیستون بیا

بامن به دیار
نازپرئ وبه دیار
صحرا وآب وسبزه وباد
و باران بیا.

(ک الف یاس)

@ECO_KANDULEH💖
با من
به آغاز #کندوله بیا
برای تاکستانهائ سرسبزش.
ازسکوت درختان
پشت پرچین باغهایش
گوش به نغمه ی آسمان
بدار.
بگذار ملودیهائ #پیریافته
تمام تنمان را
مجاب کنند.
تاسینه به کوه #زران
بزنیم؛
وباشتاب و همهمه ائ بی پایان
گره ازسکون تخته سنگهایش
بگشاییم
از روزنهء
تنگ چشمئ
وخساستِ نگاه
#کندوله را ننگریم.
همه تن را
به نوازش غرقه ی نگاه
واگذاریم
تا پهنه ی این دره هائ سرسبزوباشکوه را
یکصدا،
غران و پرخروش
فریادبزنیم.
بامن به آغاز #کندوله بیا.
با من به محفل #میرزا_الماسخان
#میرزا_سبزعلی
#ملک_بیستون بیا

بامن به دیار
#نازپرئ وبه دیار
صحرا وآب وسبزه وباد
و باران بیا.

🍃🌺🍃

.عشق از راه دور
شیک ترین عاشقانه هائ ادبی

این کانال معجونی ست از فلسفه گرم،شعرباهمه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو زوایدم.ایستگاه بیخیالی محضی است به اضافه ئ عشق به #کندوله
#لینک کانال تلگرام 👇
┏━━━🔹💎🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹💎🔹━━━┛
🌹

باسلام وعرض ادب قطعه شعری تقدیم به آنان که از یار و دیار دور افتاده اند... 🌹


یاد کندوله و،،،،،باغاتش بخیر
باغ شاجوب و،سوغاتش بخیر

پریان بود وآن همه سرسبزی اش
چشمه های نوشین میوهای رنگی اش

بانیان و آنهمه،،،،،،،، آلوچه هاش
گم شدن درپیچ پیچ کوچه هاش

کندوله بود و،،، یک دنیا سخن
زادگاه شیرمردی چون #سرتیپ_حسن

کندوله بود و،،، یک #مشتی_امین
آبروی دهکده،،،،،،،،،،،اهل زمین

پیرافته بود و،،،، آنهمه راز و نیاز
گریه های مادرم ،،،،،،،وقت نماز

پیرافته بود و ،،،،آنهمه شور ونوا
عاشقی های #بابا_عسکر مردخدا

نونهالی در پیرافته،،،،،، کاشته بود
ازغم بی آبی اش مدام آشفته بود

ظهرتابستان مشک بردوش میشدروان
تارساندآب بهرآن نونهال بی زبان

#میرزا_الماسخان و #محمود_خان راچه شد
آن یلان و،،،،،،، قهرمانان راچه شد

یاد خانه انصاف و #مش_حسن_آقا بخیر
شوخ طبعی های #کدخدا_میرآقا بخیر

#مشهدی_باقر وآن دل بی کینه اش
آردتازه و تاپ تاپ مکینه اش

یاد #مشهدی_جهانشاه واتوبوس تازه اش
#مشهدی_نوروز و ماشین قراضه اش

#مشهدی_بختیار با شوفری ساخته بود
اهل عشق و عاشق پیرافته بود

چشمه دوشالی و آن سپیدارسپید
دختران قدبلند و جوانان رشید

هانه گوره بود و اجتماع دختران
بی ریا و باحیا و خوش زبان

#میزا_آقا_مامه(میرزاآقامحمد)نعره اش چون رعدبود
گاه نقشش شمر و گاه ابن سعد بود

اومکتبدار مکتب قرآن بود
عاشق مولاحسین (ع) و شاه مردان بود

یادباد #کا_امید و #کا_لطیف
#میرزا_زین_العابدین و #کا_شریف

یاد #اوسا_مامه(استاد محمد) و #کا_حبیب بخیر
#حاج_والئ آن مردبی رقیب بخیر

یادشاهنامه خوانیهای #مرشد_اسدالله بخیر
حاضرجوابی های تاتام یعنی #کا_الله(اله محمد) بخیر

یادتاتام آمد و گریان شدم
ناخلف بودم ،خاران مردان شدم

یاد #احمد_قصاب و #محمود_قصاب بخیر
خاطرات خوب #مشهدی_رباب بخیر

یاد دلباختنهای من و آن نازپری
آن همه ناکامی و آن دلخوری

یاد #کا_قبادو آن حمام نمره اش
حمام شریف آبادوان خزینه اش

یاد مادربزرگ و عموحاجی بخیر
نان سینگکه ونان ساجی بخیر

آن بژیهای شیرین و بامزه اش
آن کولیریها وعطرتازه اش

بوی ابگوشت درتمام دهکده پیچیده بود
چونکه مادرسفره هاراچیده بود

یاد ایام نوروز و یارانم بخیر
گردو بازیهاو قاپانم بخیر

عید مبارکها ورختهای نو نوار
نان برنجیها وکلوچه های مزه دار

یاد #محمود_خان یاد #حاج_پاشا بخیر
یادان شیرمردان بی همتابخیر

یاد #حاج_مسعود یاد #طاهر_خان بخیر
یاد #فرخ_خان یاد #سنجر_خان بخیر

یادان باغها ومانی نی هابخیر
یاد پیشارو وان گرد و تکانیها بخیر

یاد کندوله، یاد مردانش بخیر
آن شهدان وجوانمرگانش بخیر

یادچشمه جانگیرومیرابش بخیر
آنهمه سرسبزی وآبش بخیر

یادیاران آن شهیدان بی صلاح
نورچشمم همکلاسم #بهرام_فلاح

یاد #مادئ،،یاد #کیهان یا #امیر
یادآن ناکام،،،،، دوران #اردشیر

#ای_کرملا
یاد کندوله و،،،،،،شریف آبادتو
محوشددر،،،،رویای بی بنیادتو

#شاعر
کرم اله امیری(ک الف یاس)👌
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده
شعرهای #ک_الف_یاس رابخوان...........

#ک_الف_یاس
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃
🦅
🦋《 دلنوشته》🦋
🌷(به یاد اولین جشن بومگردی کندوله)

🥀ای کندولهء همیشه جاوید👌
🔥دراولین جشن بومگردی بادلی سرشارازشوق وباقطره اشکی درچشم، به سویت آمدیم ومیهمان ناخوانده ات شدیم وباعشقی پنهان دردلهامان به دورت حلقه زدیم ونام مبارکت رافریادکردیم، ماهمه ازنسل آب وآیینه وآتشیم وازخاکت برخواسته وبر سرزمینت بالنده شده ایم،،،،
🔥باسلام به پیشوازت آمدیم وباصلوات بدرقه ات کردیم،برطبل سینه کوبیدیم وبه عشق توبال دربال وشانه به شانه هم رقصیدیم،،،،
🔥مادرمیدانهایت سجاده گسترده وبادلی پرنیازودستانی روبه آسمان گشوده بی صبرانه درانتظارظهورسرداری دیگرازتبار #میرزا_الماسخان،وسرهنگی دیگرازجنس #پیرولی_سلطانیم وسرداری دیگرازنسل #سرتیپ #شهید_حسن_امیری هستیم،،،،،

🔥ماخاک گورستانهایت رابردلهامان سنجاق کرده ایم تایادمان نرود که درگودالهای عمیق آن پدران و مادرنمان آرمیده اند
آنهایی که باآسودگی خاطر تمام عمرخودرابرای طراوت باغستانهای پرگل واعتلای درختان پرثمرت زحمت‌کشیدندوبانثارشیره جان خودازسرزمینی سوخته ولم یزرع بهشتی ماندگارآفریدند
🔥به مابگوتومیراث جاویدکدامین شقایق آتش گرفته ای که اینگونه بغض اندوهگین سرزمینت هوارا سرشارازدلتنگی میکند
🔥ماآمدیم بافوج فوج پرستوهای صف کشیده درآسمانت، ماآمدیم ودرکوچه پس کوچه های باریک وپشت پنجرهای بسته ات طلوع کردیم ،مادرتمام شهرهاتکثیر کردیم نامت راوانتشاردادیم طراوت دشتهای پرازعطرویاسهای سپیدولاله های واژگونت را،،،،،،
🔥ماآمدیم وبازهم می آییم ودیگرهرگزتاخیرنخواهیم کرد،،،،،،

کرم اله امیری(ک الف یاس)🌷

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (@ک الف یاس امیری)
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده

شعرهای #ک_الف_یاس رازندگئ کن..........

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (@ک الف یاس امیری)
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده

شعرهای #ک_الف_یاس رابخوان...........

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃
🌼🍃
🍃

"توشیرینمه نی..زران بیستونم
دنیاودینمه نئ....لیلا و مجنونم"
#ک_الف_یاس

‍ ‍ #دلبرا

برای تار به تار گیسوانت...
دیوانی سروده ام که...
#میرزا_الماسخان...سر تعظیم فرود آورده است

#خورشید"دیگر...
دلش بی قرار #خاور" نیست

#فرهاد" تیشه اش را در دستان من گذاشته و...
سر به بیابان نهاده است

از #مجنون" برایت بگویم ...
قصه ام را پایان غصه هایش کرده و...
مرا مجنون می خواند و...
خودش را هیچ

عشقم به تو ...
سبز نیست ...صورتی خوش رنگیست که...
درونم را نوازش می کند و
بیرونم را آبی آسمانی

#دلبر_جان ...
دستی به سرم بکش بگذار...
بگذار هوای عاشقی از سرم پرواز نکند

راستی #حضرت_نفس...
می شود فقط کمی دلت برای دلم تنگ شود

#ک_الف_یاس
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺

مگر میشود #کندوله_ائ باشی ودر هوایئ که #میرزا_الماسخان و #میرزا_سبزعلی #میرزا_آقا_محمد و #ملارضا و #ملک_بیستون
نفس کشیداند نفس بکشی و شاعر نباشی .
اصلا #کندوله_یعنی_شعر
یعنی #عشق
قافیه هم آبشارگیسوان #نازپرئ_ست که در شعر همه ی شاعران موج می زند
وبه اوج می رسد

اصلا #کندوله_ای اگر #کندوله_ای باشد
آدم بیخیال بهشت میشود .یک گاز جانانه میزند به سیب سرخ بی خیالی
می آید مثل .....نخستین آدم ..همین حوالئ.ساکن روستائ #کرتویچ میشود
اصلا اگر #کندوله ..نبود
#خورشید همان #خاور میماند ....

اصلا شیرینی ...#الماسخان بخاطر #خورشید و #خرامان بودنش بود
وگرنه #خورشید همان شاه می ماند مثل ادم نمی شد بهشت پادشاهیش رها کندعاشق #خاور شود

#نازپرئ از اول ....آدم که نبود
#عشق بود #شعر بود و یک مقداری کمی #زن
اصلا میشود عاشق #نازپرئ باشی شاعر نباشی
مجنونش نشوی.
بخاطرش سیب گاز نزنئ
اصلا مگر ...آدم میتوانست مادر باشد
حوا بود که مادر هم خلق شد
اصلا ..مگر فرقی هم دارد
#نازپرئ و #شعر و #مادر و #عشق

#کرم_اله_امیرئ #ک_الف_یاس
پ.ن
۱_تقدیم به همهء #نازپرئ_های سرزمین عاشقانه ها #کندولهءسربلند🙏👌

۲_ #کرتویچ =تحقیقات باستانشناسئ ثابت کرده نخستین سکونتگاه بشر
بعدازغارنشینی همین روستائ کرتویچ بوده است🙏👌
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده
شعرهای #ک_الف_یاس رابخوان...........

#ک_الف_یاس
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
هوا، هوای #کندوله است #نازپرئ
وقتی که تو باشی، شعر هم باشد
پرسه گردی در #کوچه_باغهائ_پریان
به پاره کردن یک جفت #گیوه می ارزد
بیا
تا چهار تا #وصله ناجور
برپیکرمان ندوخته اند
و از لاشه هایمان عبور نکرده اند
راه را از جادهء #بیلوار
به سمت #ده_مترئ
به باغهائ #دره_ئ_بانیان کج کنیم
هم فال است و هم تماشا
چرا که آنجا
بوی #انگور و " #گل_سرخ " در هم آغشته است.

جنون هم حدی دارد شاعر!
اینقدر لی لی به لالای ِ لیلی مگذار
بیا با #کندوله_ائ_ها دوستی کنیم
وبا آنها
به زبان کوچه و بازار خودشان
به زبان #هورامئ حرف بزنیم
هوا که رفیق باشد
خیانت، حسودانه از پشت سر می آید
این دست های چرک
دخیل اگر به دار ها و درخت ها ببندند
حسابمان با کرام الکاتبین است.

هوا رفیق است #نازپرئ
حالا که پشت پنجره نشسته ای و
باران می بینی و به " باران" فکر می کنی
و خزه ها و پیچک ها و بام های سفالی را بو می کشی
دیگر به دیوان #میرزا_الماسخان
وچشم های #خورشید_و_خاور
خراج نده باج نده

شعرهای #ک_الف_یاس رابخوان...........

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
"توشیرینمه نی ..زران بیستونم
دنیاودینمه نئ...لیلا و مجنونم"
#ک_الف_یاس

‍ ‍ #نازپرئ

برای تار به تار گیسوانت...
دیوانی سروده ام که...
#میرزا_الماسخان...سر تعظیم فرود آورده است

#خورشید"دیگر...
دلش بی قرار #خاور" نیست

#فرهاد" تیشه اش را در دستان من گذاشته و...
سر به بیابان نهاده است

از #مجنون" برایت بگویم ...
قصه ام را پایان غصه هایش کرده و...
مرا مجنون می خواند و...
خودش را هیچ

عشقم به تو ...
سبز نیست ...صورتی خوش رنگیست که...
درونم را نوازش می کند و
بیرونم را آبی آسمانی

#دلبر_جان ...
دستی به سرم بکش بگذار...
بگذار هوای عاشقی از سرم پرواز نکند

راستی #حضرت_نفس...
می شود فقط کمی دلت برای دلم تنگ شود

#ک_الف_یاس
"توشیرینمه نی ..زران بیستونم
دنیاودینمه نئ...لیلا و مجنونم"
#ک_الف_یاس

‍ ‍ #نازپرئ

برای تار به تار گیسوانت...
دیوانی سروده ام که...
#میرزا_الماسخان...سر تعظیم فرود آورده است

#خورشید"دیگر...
دلش بی قرار #خاور" نیست

#فرهاد" تیشه اش را در دستان من گذاشته و...
سر به بیابان نهاده است

از #مجنون" برایت بگویم ...
قصه ام را پایان غصه هایش کرده و...
مرا مجنون می خواند و...
خودش را هیچ

عشقم به تو ...
سبز نیست ...صورتی خوش رنگیست که...
درونم را نوازش می کند و
بیرونم را آبی آسمانی

#دلبر_جان ...
دستی به سرم بکش بگذار...
بگذار هوای عاشقی از سرم پرواز نکند

راستی #حضرت_نفس...
می شود فقط کمی دلت برای دلم تنگ شود

#ک_الف_یاس
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛