سنگ كهكشان منم
گردن بلند آبشار تويی
چتر كهنهی پدربزرگ منم
برف خوشنمای نقره بار تويی.
واگن سياه مانده از نبرد منم
ايستگاه اول بهار تويی.
در تو آسمان، به خلوتی لطيف، خفته است
از جوانی بزرگ
يادگار تويی
بوسهی طلوع بر ستارهی نگين
چشمهای شالی زمردين
بازوی سپيد دختر برنجكار تويی.
من مسير ناگزير زنده رود
رود جاودان قندهار تويی.
نا خدای مغرب طلايیام
تير قرمز قشنگ
جسته از سراب زنگبار تويی.
گيسوی نسيم، در شب كريم
بذر مژده بر شيار سرزمين اشكها
گنج قلعهی طلسم
مزد انتظار تويی.
بیست و یکم اردیبهشت سالمرگ
#محمدعلی_سپانلو
گردن بلند آبشار تويی
چتر كهنهی پدربزرگ منم
برف خوشنمای نقره بار تويی.
واگن سياه مانده از نبرد منم
ايستگاه اول بهار تويی.
در تو آسمان، به خلوتی لطيف، خفته است
از جوانی بزرگ
يادگار تويی
بوسهی طلوع بر ستارهی نگين
چشمهای شالی زمردين
بازوی سپيد دختر برنجكار تويی.
من مسير ناگزير زنده رود
رود جاودان قندهار تويی.
نا خدای مغرب طلايیام
تير قرمز قشنگ
جسته از سراب زنگبار تويی.
گيسوی نسيم، در شب كريم
بذر مژده بر شيار سرزمين اشكها
گنج قلعهی طلسم
مزد انتظار تويی.
بیست و یکم اردیبهشت سالمرگ
#محمدعلی_سپانلو
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا دلی از عزای نان در آورد
تا دلی از عزای گوشت در آورد
تا دلی از عزای کتاب در آورد
تا دلی از عزای آزادی در آورد.
راه میرود، پلها را در مینوردد، چون دَم ِ شمشیر میبُرد
راه میرود درهای آهنین را میدرَد ، حصار دژها را واژگون میکند
پای در خون راه میرود .
ارتش گرسنگی راه میرود
با گامهای تندر
با سرودهای آتش
با امید به بیرقِ شعله شکلش
با امید به امید.
ارتش گرسنگی راه میرود
شهرها را به دوش میکشد
با کوچهها و خانههای تاریکشان،
وخستگی بیپایان خروجی کارخانهها را.
ارتش گرسنگی راه میرود
به دنبال خویش میکشد و میبرد
راستههای زاغهنشینان را
و آنان را که میمیرند بدون مشت خاکی بر این خاک نامنتهای.
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا گرسنگان را نان دهد.
تا آزادی دهد به آنها که ندارند
پای در خون راه میرود...
#ناظم_حکمت
#محمدعلی_سپانلو
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
راه میرود تا دلی از عزای نان در آورد
تا دلی از عزای گوشت در آورد
تا دلی از عزای کتاب در آورد
تا دلی از عزای آزادی در آورد.
راه میرود، پلها را در مینوردد، چون دَم ِ شمشیر میبُرد
راه میرود درهای آهنین را میدرَد ، حصار دژها را واژگون میکند
پای در خون راه میرود .
ارتش گرسنگی راه میرود
با گامهای تندر
با سرودهای آتش
با امید به بیرقِ شعله شکلش
با امید به امید.
ارتش گرسنگی راه میرود
شهرها را به دوش میکشد
با کوچهها و خانههای تاریکشان،
وخستگی بیپایان خروجی کارخانهها را.
ارتش گرسنگی راه میرود
به دنبال خویش میکشد و میبرد
راستههای زاغهنشینان را
و آنان را که میمیرند بدون مشت خاکی بر این خاک نامنتهای.
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا گرسنگان را نان دهد.
تا آزادی دهد به آنها که ندارند
پای در خون راه میرود...
#ناظم_حکمت
#محمدعلی_سپانلو
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛