۱)
#چرا
مه را
چون پردهای کنار بزن
صف درختان را شکستهام
ناگهان
چیزی از تو
از دور
دور نزدیک میشود
چرا پاهایم به فرمان نیست.
۲)
#نارنج_و_ترنج
شکلی از دوایر مجهولم
ناشکل تر از غروب
که امتدادش
به کوچه آفتاب میرسد
چه شکلها ساخته
لبخندهایی / که چهرهات را
سهم من میکند
از تن تو آمده
_ نه آینه
این همه حرفهای قشنگ
که غرق نارنج و ترنجام.
۳)
#نارنج
نگاهام کن
تا برخیزم
من نارنج افتادهام
در دستهای تو
تاب که میخورم
از عطرم آغشته میشوی
۴)
#گوهر_نایاب
پاکام کن
جایی که / کلمهها به هم تنه میزنند
تا شناخته شوند
میان جملاتی که از کنارشان
سرد میگذری
پاکام کن
حتا درون خیالات
دریا که هم که باشی
در گسترهات
چون نگینی درخشید خواهم.
۵)
#هق_هق
از سوراخ این کلید/ مرا ببین
بازم کن
در هزارتوی من قدم بگذار
به رویاهایم نمیرسی
آن جا که چهرهی پنهانی
در ورای چهرهام/ تاپ میخورد
و هق
هقی که بر شانههایم/ میلرزد
نگاهکن
در گسترای من
ماه کوچکیست
که این همه تاریکی را
تاب میآورد.
۶)
#بگو
به زبانی که دوست داری / صدایم کن
به صدایی که دوست دارم / بگو
گفت تو
ظهور ظهر است
ظهری که آمده
در قفل نگاه ما
به شب نمیرسد.
۷)
#گم
گرهی شعر را باز میکنم
در پیچ و تاب موهایی
که از شانههایت میریزند
بر سپیدیهای بیخط
از خط و مرز
فراتر رفتهای
جایی میان شعرهای شرجی دفترم
گم میشوی
پیدایم کن
در التهاب شعرهایی که از تو میآیند.
۸)
#خزان
آن شعلههای تند
آن رازهای مگو
آن جیغهای بنفش
و این رنگهای زرد
زرد اخرایی
زرد گندمی
زرد ماورا
زرد پاییزی
از کدام آفتاب میگویند؟!...
۹)
#عطش
در صدای سرخ
عطش گیاه و شرم ماه
در رفت و آمد صوت
رنگ از بنفش
و صدا از رعد میگیرد
سرخ بنفش
سرخآبی غروب...
۱۰)
شکستن من بود
نه آینه
که ریختم بر سطح ساکت اشیاء
کسی تکه پارههایم را
جمع نکرد.
ماه از پلههای ابر
پایین دوید
که چه بگوید؟!..
تو از پلهها
بالا آمدی
که چه بگویی؟!
در آینهای که دیگر شکسته بود.
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
#چرا
مه را
چون پردهای کنار بزن
صف درختان را شکستهام
ناگهان
چیزی از تو
از دور
دور نزدیک میشود
چرا پاهایم به فرمان نیست.
۲)
#نارنج_و_ترنج
شکلی از دوایر مجهولم
ناشکل تر از غروب
که امتدادش
به کوچه آفتاب میرسد
چه شکلها ساخته
لبخندهایی / که چهرهات را
سهم من میکند
از تن تو آمده
_ نه آینه
این همه حرفهای قشنگ
که غرق نارنج و ترنجام.
۳)
#نارنج
نگاهام کن
تا برخیزم
من نارنج افتادهام
در دستهای تو
تاب که میخورم
از عطرم آغشته میشوی
۴)
#گوهر_نایاب
پاکام کن
جایی که / کلمهها به هم تنه میزنند
تا شناخته شوند
میان جملاتی که از کنارشان
سرد میگذری
پاکام کن
حتا درون خیالات
دریا که هم که باشی
در گسترهات
چون نگینی درخشید خواهم.
۵)
#هق_هق
از سوراخ این کلید/ مرا ببین
بازم کن
در هزارتوی من قدم بگذار
به رویاهایم نمیرسی
آن جا که چهرهی پنهانی
در ورای چهرهام/ تاپ میخورد
و هق
هقی که بر شانههایم/ میلرزد
نگاهکن
در گسترای من
ماه کوچکیست
که این همه تاریکی را
تاب میآورد.
۶)
#بگو
به زبانی که دوست داری / صدایم کن
به صدایی که دوست دارم / بگو
گفت تو
ظهور ظهر است
ظهری که آمده
در قفل نگاه ما
به شب نمیرسد.
۷)
#گم
گرهی شعر را باز میکنم
در پیچ و تاب موهایی
که از شانههایت میریزند
بر سپیدیهای بیخط
از خط و مرز
فراتر رفتهای
جایی میان شعرهای شرجی دفترم
گم میشوی
پیدایم کن
در التهاب شعرهایی که از تو میآیند.
۸)
#خزان
آن شعلههای تند
آن رازهای مگو
آن جیغهای بنفش
و این رنگهای زرد
زرد اخرایی
زرد گندمی
زرد ماورا
زرد پاییزی
از کدام آفتاب میگویند؟!...
۹)
#عطش
در صدای سرخ
عطش گیاه و شرم ماه
در رفت و آمد صوت
رنگ از بنفش
و صدا از رعد میگیرد
سرخ بنفش
سرخآبی غروب...
۱۰)
شکستن من بود
نه آینه
که ریختم بر سطح ساکت اشیاء
کسی تکه پارههایم را
جمع نکرد.
ماه از پلههای ابر
پایین دوید
که چه بگوید؟!..
تو از پلهها
بالا آمدی
که چه بگویی؟!
در آینهای که دیگر شکسته بود.
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛