فقط خاطرهای خواهد ماند!
دیروز به اجبار بهمطب دوست قدیمی و عزیزتر از جانم رفتم. پزشکی که همواره از او بهعنوان بزرگترین موهبت الاهی در زندگیام یاد میکنم. او را میبینم درد و بیماری رخت برمیبندد چرا که پُر از انرژی و یک نوعدوست واقعی است. وقتیکه او از وضعیت بحرانی این روزهای ما سخن گفت و از کمبود امکانات در مراکز درمانی، قلبم بهدرد آمد. تاکید بسیار داشت که اصلا از خانه خارج نشوید. او بسیار ادبیاتدوست و کتابخوان است و من در سخنانش هیچ شکی ندارم و یاد سخن #سامرست_موام افتادم که میگوید: «پزشک، طبیعت آدمی را بهطرز عریان میبیند!» غم بزرگی در چشمانش بود بهخاطر از دست دادن چند تن از دوستان پزشکاش! البته میدانیم نه فقط جامعهی پزشکی و درمانی بلکه همهی اقشار زحمتکشی که بهجهت شغلشان در صف اول رویارویی با این بحران جهانیاند، گرامیاند. یاد شهدایی افتادم که روی مین خوابیدند تا همرزمان دیگر از رویشان رد شده و بهمسیر مبارزه ادامه دهند. و اینجاست پی به این موضوع میبریم چه کسانی هستند که نه امنیت شغلی دارند نه امنیت جانی! همت و کوشش فراوان این عزیزان یقینا هیچگاه فراموش نخواهد شد. آنها یاد میدهند که کیمیا را نباید بیرون از وجود خویش بجوییم، بلکه کیمیای واقعی در جانها تعبیه شده و کافیست که این معدن گرانبها را استخراج کنیم؛ آنگاه میتوانیم با هر چیزی مقابله کنیم و حتا جهان هستی را به تسخیر درآوریم. به قول #صائب_تبریزی : هرکه را شد همت عالی پدید/هرچه جست آن چیز، حالی شد پدید/هرکه را یک ذره همت داد دست/کرد او خورشید را زان ذره پست/نقطه مُلک جهانها همت است/پر و بال مرغ جانها همت است» و همت این عزیزان و گرانمایهگان جامعه که جان را در کف دست گرفتهاند تا من و شما در امان بمانیم. اگر زنده ماندیم یادمان باشد که همین پزشکان و پرستاران و کادر درمانی و دیگر عزیزانی که در صف اول مبارزه و مهار این مشکل هستند جانشان را در دستان پُرمهرشان گرفتهاند. این سخن از #جبران_خلیل_جبران انگار برای چنین لحظاتی نوشته شده: «شما کار میکنید، و با کارتان با آهنگ خاص همنوا، و با روح زمین یگانه میشوید؛ چون بیثمری، غریبگی است با فصلها، و نیز جاماندن است از کاروان زندگی؛ کاروانی که با شکوه و سرافرازی، عازم ابدیت است. آنگاه که کار میکنید، نیای هستید که از قلب پاک و خالیتان، زمزمههای نرم و جاری زندگی به آوایی خوش بدل میشود؛ آواز خوش زندگی. کدامینِ شما میخواهد نیای باشد خاموش و گنگ، آنگاه که نیهای بیشمار هستی، همنوا شدهاند و عاشقانه میخوانند». کار عاشقانهی شما عزیزان تقدیر دارد و بسان دمیدن پارهای از روحتان است در هر آنچه که میسازید. سودجویان و متقلبان و مسوولان بیتدبیر این روزها بدانند اگر نمیتوانند عاشقانه کار کنند، و اگر کار خود را به زهر بیزاری و نفرت میآلایند بهترست که دست از کار بردارند چرا که اگر نان را به آتش عشق و التفات نپزی، نانی تلخ و زهرآلود خواهی پخت و گرسنه را گرسنه رها خواهی کرد. و شرم باد بر کسانی که با بیتدبیری این سرزمین را به ناامیدی وصل کردند!
گرامیان جانبرکف! متاسفم که در چنین شرایطی و این روزهای عجیب نه میشود دستانتان را بوسید و نه میشود در آغوشتان گرفت اما کلاه از سر برمیدارم و تا کمر خم میشوم و تعظیم میکنم به این دلاوریها و زحمات بیدریغتان ... و تا نفس دارم برایتان قلم میزنم. مطمئن هستم کسانیکه با من هم عقیدهاند در فرصتی مناسب تمام مراکز درمانی سراسر کشور را گلباران خواهند کرد. و اگر یادتان بود و باران گرفت، دعایی بهحال بیابان کنید! و با شعری زیبا از #سهراب_سپهری مراتب سپاسام را پایان میدهم: «نه تو میمانی و نه اندوه/ و نه هیچیک از مردم این آبادی/به حباب نگران لب یک رود قسم/ و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت/غصه هم میگذرد/آنچنانی که فقط خاطرهای خواهدماند/ لحظهها عریاناند/به تن لحظه خود، جامهی اندوه مپوشان هرگز»
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
دیروز به اجبار بهمطب دوست قدیمی و عزیزتر از جانم رفتم. پزشکی که همواره از او بهعنوان بزرگترین موهبت الاهی در زندگیام یاد میکنم. او را میبینم درد و بیماری رخت برمیبندد چرا که پُر از انرژی و یک نوعدوست واقعی است. وقتیکه او از وضعیت بحرانی این روزهای ما سخن گفت و از کمبود امکانات در مراکز درمانی، قلبم بهدرد آمد. تاکید بسیار داشت که اصلا از خانه خارج نشوید. او بسیار ادبیاتدوست و کتابخوان است و من در سخنانش هیچ شکی ندارم و یاد سخن #سامرست_موام افتادم که میگوید: «پزشک، طبیعت آدمی را بهطرز عریان میبیند!» غم بزرگی در چشمانش بود بهخاطر از دست دادن چند تن از دوستان پزشکاش! البته میدانیم نه فقط جامعهی پزشکی و درمانی بلکه همهی اقشار زحمتکشی که بهجهت شغلشان در صف اول رویارویی با این بحران جهانیاند، گرامیاند. یاد شهدایی افتادم که روی مین خوابیدند تا همرزمان دیگر از رویشان رد شده و بهمسیر مبارزه ادامه دهند. و اینجاست پی به این موضوع میبریم چه کسانی هستند که نه امنیت شغلی دارند نه امنیت جانی! همت و کوشش فراوان این عزیزان یقینا هیچگاه فراموش نخواهد شد. آنها یاد میدهند که کیمیا را نباید بیرون از وجود خویش بجوییم، بلکه کیمیای واقعی در جانها تعبیه شده و کافیست که این معدن گرانبها را استخراج کنیم؛ آنگاه میتوانیم با هر چیزی مقابله کنیم و حتا جهان هستی را به تسخیر درآوریم. به قول #صائب_تبریزی : هرکه را شد همت عالی پدید/هرچه جست آن چیز، حالی شد پدید/هرکه را یک ذره همت داد دست/کرد او خورشید را زان ذره پست/نقطه مُلک جهانها همت است/پر و بال مرغ جانها همت است» و همت این عزیزان و گرانمایهگان جامعه که جان را در کف دست گرفتهاند تا من و شما در امان بمانیم. اگر زنده ماندیم یادمان باشد که همین پزشکان و پرستاران و کادر درمانی و دیگر عزیزانی که در صف اول مبارزه و مهار این مشکل هستند جانشان را در دستان پُرمهرشان گرفتهاند. این سخن از #جبران_خلیل_جبران انگار برای چنین لحظاتی نوشته شده: «شما کار میکنید، و با کارتان با آهنگ خاص همنوا، و با روح زمین یگانه میشوید؛ چون بیثمری، غریبگی است با فصلها، و نیز جاماندن است از کاروان زندگی؛ کاروانی که با شکوه و سرافرازی، عازم ابدیت است. آنگاه که کار میکنید، نیای هستید که از قلب پاک و خالیتان، زمزمههای نرم و جاری زندگی به آوایی خوش بدل میشود؛ آواز خوش زندگی. کدامینِ شما میخواهد نیای باشد خاموش و گنگ، آنگاه که نیهای بیشمار هستی، همنوا شدهاند و عاشقانه میخوانند». کار عاشقانهی شما عزیزان تقدیر دارد و بسان دمیدن پارهای از روحتان است در هر آنچه که میسازید. سودجویان و متقلبان و مسوولان بیتدبیر این روزها بدانند اگر نمیتوانند عاشقانه کار کنند، و اگر کار خود را به زهر بیزاری و نفرت میآلایند بهترست که دست از کار بردارند چرا که اگر نان را به آتش عشق و التفات نپزی، نانی تلخ و زهرآلود خواهی پخت و گرسنه را گرسنه رها خواهی کرد. و شرم باد بر کسانی که با بیتدبیری این سرزمین را به ناامیدی وصل کردند!
گرامیان جانبرکف! متاسفم که در چنین شرایطی و این روزهای عجیب نه میشود دستانتان را بوسید و نه میشود در آغوشتان گرفت اما کلاه از سر برمیدارم و تا کمر خم میشوم و تعظیم میکنم به این دلاوریها و زحمات بیدریغتان ... و تا نفس دارم برایتان قلم میزنم. مطمئن هستم کسانیکه با من هم عقیدهاند در فرصتی مناسب تمام مراکز درمانی سراسر کشور را گلباران خواهند کرد. و اگر یادتان بود و باران گرفت، دعایی بهحال بیابان کنید! و با شعری زیبا از #سهراب_سپهری مراتب سپاسام را پایان میدهم: «نه تو میمانی و نه اندوه/ و نه هیچیک از مردم این آبادی/به حباب نگران لب یک رود قسم/ و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت/غصه هم میگذرد/آنچنانی که فقط خاطرهای خواهدماند/ لحظهها عریاناند/به تن لحظه خود، جامهی اندوه مپوشان هرگز»
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
سال ِ ۹۹ سال ِ بوسه و آغوش!
این روزها محکوم بهدوری و دلتنگی شدهایم! جان میدهیم در گوشهی زندان سرنوشت اما سر را به تازیانه او خم نمیکنیم. دلتنگ روزهایی شدیم که سرانجام برمیگردند، زندگی ِباهم... دلتنگی نه با قلم نوشته میشود، نه با این دگمههای سـرد و بیروح کیبورد، دلتنگی را بااشک مینویسند! بااشک مینویسم: این روزها تماشای آلبوم عکسها و دیدن فیلمهایی که ضبط کردیم چه لذتی دارد. دیدن کسانیکه در میان ما نیستند. آنهایی که در تلاطم زندگی فراموش کردیم. این روزها روزهای آنهاست! شده گاهی عکسی را میسوزانیم و گاهی عکسی ما را میسوزاند. گاهی با دیدن یک عکس ساعتها گریه میکنیم و گاهی سالها با یک عکس زندگی میکنیم. اکنون اینگونه باشیم چرا که روزهای محکومیت هم تمام میشود و آزادی از راه خواهد رسید. آنوقت از روزهای قرنطینه خواهیم گفت و خندید. سالهای بوسه و عشق فرا خواهد رسید و انسانها طعم عشق واقعی را خواهند چشید. هر چه دیوار است، برمیداریم. خودمان را بهچشمان خورشید، دلها را بهعشق و سایهها را به آب، شاخهها را به باد گره خواهیم زد. این روزها همهی ما چنان دلمان گرفته که حتا نام خود را فراموش کردیم! در فکر هستیم که تاوان چهچیزی را پرداخت میکنیم. گذر زمان هنوز ادامه دارد و در فکریم که تاوان این لحظات مرگ است؟! اما مرگ یعنی همدیگر را نداشتن. مرگ یعنی لبخندهای وارونه، مرگ یعنی دلتنگی، مرگ یعنی هر شب در بهت و حیرت خوابیدن و مرگ یعنی جدایی. #افشین_یداللهی گفته: «هر سال یک بار از لحظهی مرگم بیتفاوت گذشتهام/ بیآنکه بفهمم یک روز در چنین لحظهای خواهم مُرد» اما نگران نباشیم چون میدانیم و باور داریم روزهای خوب خواهند آمد بهزودی زود! آشتی خواهیم داد، آشنا خواهیم کرد، راه خواهیم رفت، نور خواهیم خورد و دوست خواهیم داشت... ما زنده هستیم و ما زنده بهعشقیم، فنا را نمیشناسیم، شایسته دردیم، دوا را نمیشناسیم. #صائب_تبریزی میگوید: «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست» بهار دلپذیر نزدیک است و بهیقین بعد از محکومیت در خانه ماندن و حصر خانگی دوباره زندگی دستهجمعی را با تجربههای جدید آغاز خواهیم کرد و این نقطهعطف؛ سال بوسه و آغوش به یادگار خواهد ماند و حالا شعر #شهرام_محمدی (آذرخش) را بخوانیم: زندگی زیباست چشمی باز کن/گردشی در کوچه باغ راز کن/هر که عشقش در تماشا نقش بست/عینک بدبینی خود را شکست/علت عاشق ز علتها جداست/عشق اسطرلاب اسرار خداست/من میان جسمها جان دیدهام/درد را افکنده درمان دیدهام/دیدهام بر شاخه احساسها/میتپد دل در شمیم یاسها/زندگی موسیقی گنجشکهاست/زندگی باغ تماشای خداست/گر تو را نور یقین پیدا شود/میتواند زشت هم زیبا شود/حال من در شهر احساسم گم است/حال من عشق تمام مردم است/زندگی یعنی همین پروازها/صبحها، لبخندها، آوازها/با تو اشعارم پر از تو میشود/مثنویهایم همه نو میشود/حرفهایم مرده را جان میدهد/واژههایم بوی باران میدهد..»
در خانه بمانیم
🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
این روزها محکوم بهدوری و دلتنگی شدهایم! جان میدهیم در گوشهی زندان سرنوشت اما سر را به تازیانه او خم نمیکنیم. دلتنگ روزهایی شدیم که سرانجام برمیگردند، زندگی ِباهم... دلتنگی نه با قلم نوشته میشود، نه با این دگمههای سـرد و بیروح کیبورد، دلتنگی را بااشک مینویسند! بااشک مینویسم: این روزها تماشای آلبوم عکسها و دیدن فیلمهایی که ضبط کردیم چه لذتی دارد. دیدن کسانیکه در میان ما نیستند. آنهایی که در تلاطم زندگی فراموش کردیم. این روزها روزهای آنهاست! شده گاهی عکسی را میسوزانیم و گاهی عکسی ما را میسوزاند. گاهی با دیدن یک عکس ساعتها گریه میکنیم و گاهی سالها با یک عکس زندگی میکنیم. اکنون اینگونه باشیم چرا که روزهای محکومیت هم تمام میشود و آزادی از راه خواهد رسید. آنوقت از روزهای قرنطینه خواهیم گفت و خندید. سالهای بوسه و عشق فرا خواهد رسید و انسانها طعم عشق واقعی را خواهند چشید. هر چه دیوار است، برمیداریم. خودمان را بهچشمان خورشید، دلها را بهعشق و سایهها را به آب، شاخهها را به باد گره خواهیم زد. این روزها همهی ما چنان دلمان گرفته که حتا نام خود را فراموش کردیم! در فکر هستیم که تاوان چهچیزی را پرداخت میکنیم. گذر زمان هنوز ادامه دارد و در فکریم که تاوان این لحظات مرگ است؟! اما مرگ یعنی همدیگر را نداشتن. مرگ یعنی لبخندهای وارونه، مرگ یعنی دلتنگی، مرگ یعنی هر شب در بهت و حیرت خوابیدن و مرگ یعنی جدایی. #افشین_یداللهی گفته: «هر سال یک بار از لحظهی مرگم بیتفاوت گذشتهام/ بیآنکه بفهمم یک روز در چنین لحظهای خواهم مُرد» اما نگران نباشیم چون میدانیم و باور داریم روزهای خوب خواهند آمد بهزودی زود! آشتی خواهیم داد، آشنا خواهیم کرد، راه خواهیم رفت، نور خواهیم خورد و دوست خواهیم داشت... ما زنده هستیم و ما زنده بهعشقیم، فنا را نمیشناسیم، شایسته دردیم، دوا را نمیشناسیم. #صائب_تبریزی میگوید: «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست» بهار دلپذیر نزدیک است و بهیقین بعد از محکومیت در خانه ماندن و حصر خانگی دوباره زندگی دستهجمعی را با تجربههای جدید آغاز خواهیم کرد و این نقطهعطف؛ سال بوسه و آغوش به یادگار خواهد ماند و حالا شعر #شهرام_محمدی (آذرخش) را بخوانیم: زندگی زیباست چشمی باز کن/گردشی در کوچه باغ راز کن/هر که عشقش در تماشا نقش بست/عینک بدبینی خود را شکست/علت عاشق ز علتها جداست/عشق اسطرلاب اسرار خداست/من میان جسمها جان دیدهام/درد را افکنده درمان دیدهام/دیدهام بر شاخه احساسها/میتپد دل در شمیم یاسها/زندگی موسیقی گنجشکهاست/زندگی باغ تماشای خداست/گر تو را نور یقین پیدا شود/میتواند زشت هم زیبا شود/حال من در شهر احساسم گم است/حال من عشق تمام مردم است/زندگی یعنی همین پروازها/صبحها، لبخندها، آوازها/با تو اشعارم پر از تو میشود/مثنویهایم همه نو میشود/حرفهایم مرده را جان میدهد/واژههایم بوی باران میدهد..»
در خانه بمانیم
🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
🔆🔸🔸🔸
#صائب چه زیبا میفرمایند :
به غیر از بوسه کز تکرار
رغبت را کند افزون
کدامین قند را دیگر.
مکرر میتوان خوردن؟!
🔸🔸🔸
#روز_جهانی_بوسه : امروز 6 جولای در بسیاری از کشورها روز جهانی بوسه نام گذاری شده است.
بهترين چيزهاى اين دنيا مجانى هستند. آغوش، لبخند، دوستان، بوسه ، خانواده ، خواب ، عشق ، خنده و خاطرات خوب .
ایده اصلی این روز به خاطر آن است که شاید برخی از ما از لذت های کوچک زندگی غافل شده باشیم.
لذت های کوچکی که شاید در بوسه نهفته باشد.بوسه به خودی خود مفهوم زیبایی از صمیمیت دارد.
بوسه مادر و فرزند، بوسه پدر و فرزند، بوسه دو عاشق، بوسه دو دوست، بوسه دو انسان. بوسه هایی خاطره انگیز و به یادماندنی.
روز جهانی #بوسه بر خلاف روز ولنتاین یک روز تجاری شده نیست و تنها هدیه ای که رد و بدل میشود بوسه های رایگان است
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#صائب چه زیبا میفرمایند :
به غیر از بوسه کز تکرار
رغبت را کند افزون
کدامین قند را دیگر.
مکرر میتوان خوردن؟!
🔸🔸🔸
#روز_جهانی_بوسه : امروز 6 جولای در بسیاری از کشورها روز جهانی بوسه نام گذاری شده است.
بهترين چيزهاى اين دنيا مجانى هستند. آغوش، لبخند، دوستان، بوسه ، خانواده ، خواب ، عشق ، خنده و خاطرات خوب .
ایده اصلی این روز به خاطر آن است که شاید برخی از ما از لذت های کوچک زندگی غافل شده باشیم.
لذت های کوچکی که شاید در بوسه نهفته باشد.بوسه به خودی خود مفهوم زیبایی از صمیمیت دارد.
بوسه مادر و فرزند، بوسه پدر و فرزند، بوسه دو عاشق، بوسه دو دوست، بوسه دو انسان. بوسه هایی خاطره انگیز و به یادماندنی.
روز جهانی #بوسه بر خلاف روز ولنتاین یک روز تجاری شده نیست و تنها هدیه ای که رد و بدل میشود بوسه های رایگان است
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫