دەگاو جۆڵانـــــدێ
390 subscribers
3.71K photos
1.94K videos
72 files
261 links
جۆڵاندێ نە پای قولەی شاهۆ ڪۆ
خاڪش دڵ نشین ، هەواش عەنبەر بۆ

ارتباط با مدیران کانال :

@gabrelazizi

@Eislam_Regama

@Mohamadyreben

————————————————————
Download Telegram
دەگاوجۆڵاندێ

#پیرشالیار_کیست؟

در فرهنگ مزدیسنا پیرشالیار(پیرشهریار) بعنوان یکی از موبدان زردشتی اواخر عصر ساسانی که کتابش را به کسی نشان نمی داده و سخنانش در نزد مردم «ضرب المثل» بوده است، برخی مربوط به دوره اشکانی و گروهی نیز متعلق به 1500سال پیش از میلاد مسیح دانسته‌اند. ولی باتوجه به اظهارات مردم محلی به نظر می‌رسد که با دو پیرشالیار مواجه هستیم.

شخصیت اول که در لابلای کتب تاریخی وجود دارد و مستند است، مشهور به(پیرشالیاره سیاوه) است، پسر جاماسب(۱۵۰)ق.م است.

پیرشالیار دوم: مصطفی ابن خداداد، مردی فاضل و عارف . این شخصیت بعد از انتشار آئین اسلام در منطقه  هورامان در زمان شیخ عبدالقادر گیلانی می زیسته و از منسوبان وی بوده است ایشان آشنای افکار پیرشالیاره سیاو بوده، کتاب معرفت او را بازنگری کرده و احتمال دارد بر اساس منهج دینی و رنگ و صبغه‌ی احکام اسلامی تغییراتی در آن داده باشد. از جمله این کرامات عجیبی که درباره او روایت می‌کنند، ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است که «پیر شالیار» او را شفا می‌دهد. ولی به نظر می‌رسد که اصل جنش از پیرشالیار اول که بر طریقت زرتشتی بوده است،نشئت گرفته است.

بنا به گزارش وبسایت خبری کردنیوز، پیرشالیار فرزند جاماسب، یکی از رهبران و مُغان آیین زرتشت بوده که در اورامان می زیسته است، وی مردی دانا و آگاه با طبعی روان بود این مغ کتابی را به نام «مارفه تو پیرشالیار»(معرفت پیرشهریار) به اورامی به نظم درآورده است مشتمل بر امثال و حکم و پند و اندرز با ذکر نکاتی چند از آداب و رسوم آیین باستانی و تاکید و توصیه در جهت حفظ و نگهداری آن. نسخه ی این کتاب اکنون کمیاب است و فقط عبارات و ابیاتی از آن را برخی از مردم آن سامان از بر دارند و در مواردی به جای ضرب المثل به کار می برند.

در این کتاب منظوم، بعد از هر دو بیت، بیتی تکرار شده است به این مضمون:
گوشت جه واته ی پیرشالیار بوو هوشت جه کیاسته ی زانای سیمیار بوو
(به گفته پیرشهریار گوش بده، و برای درک نوشته زردشت دانا و هوشیار باش)

شاهین سپنتا هم باتوجه به وجود شواهد بیشماری این جشن را مزدایی می‌نامد و می‌گوید: به گواهی آثار بجا مانده در این منطقه همچون آتشگاه پاوه و یا کوه «دالانی »، مردم این منطقه پیش از ورود اسلام، یکتاپرست و پیرو آیین مزدیسنا بوده‌اند و به گواهی پژوهش‌های مردم‌شناسی، پیش از آن، آیین مهر نفوذ گسترده‌ای در میان مردم این منطقه داشته و در سده‌های بعد حتی با گسترش آیین زرتشت و سپس دین اسلام، هنوز تاثیرات ژرف آیین مهر را در همه جنبه‌های زندگی این مردم می توان یافت.
از این روی، به نظر می‌رسد مکانی که با نام مقبره پیرشالیار از آن نام برده می‌شود، در اصل یکی از نیایشگاه‌های آیین مهر بوده و دوران‌های بعد که آیین زرتشت در منطقه گسترده شده به صورت مزار یکی از بزرگان زرتشتی منطقه با عنوان مزار پیر شالیار یا شهریار نام گرفته است.

تاریخدانان در مورد این جشن چه می‌گویند:

«شیخ محمد مردوخ کردستانی» در مورد پیرشالیار می‌گوید: «پیرشهریار، مؤلف کتاب مذکور(ماریفه‌ت) چنان‌که‌از نامش‌هم پیدا است، شکی نیست که زرتشتی بوده».

رشید یاسمی تاریخدان برجسته کرد هم ،در کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی‌او» می‌گوید: « از فضلاء و محترمان کردستان شنیده‌اَم که در اَورامان پیری روحانی از مُغان زردشتی بوده موسوم به پیرشهریار(که به زبان هورامی او را پیرشالیار خوانند) از او کتابی باقی است بنام» مارِفَتوپیری»(معرفت پیرشهریار) و نزد مردم اورامان بسیار محترم است و به‌دست خارجی نمی‌سپارند. او در ادامه‌ی مطلب خود می‌افزاید که: عده‌ای معتقدند که پیر دیگری هم به این نام بوده، هم عصر شیخ عبدالقادر گیلانی(اواخر قرن پنجم هجری) که با شیخ ارتباط داشته و او را پیرشالیار ثانی می‌گویند. معروف است که این پیر حضرت محمد(ص) را در خواب دیده، اسلام آورده و نام خود را مصطفی نهاده»
@joolandeh