چه شبها
به عشق تو
در خیالم
برایت
دلبری کردم
ولی جز
بالش خیس
هیچ نصیبم نبود .....😢
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
به عشق تو
در خیالم
برایت
دلبری کردم
ولی جز
بالش خیس
هیچ نصیبم نبود .....😢
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید میدانستم
عاشق ِ کسی شوم که
شعر را بلد باشد !
شعر را بفهمد
کلماتش را حس کند
با آن عاشق شود و ....
کسی که بفهمد؛
وقتی
ستاره را به چشم هایش،
زمین را به آغوشش
بهار را به بودنش
تشبیه می کنم،
یعنی ،
دیوانه
دوستت دارم ...
یعنی .....
خاااص...
#فرشته_اقتداری
عاشق ِ کسی شوم که
شعر را بلد باشد !
شعر را بفهمد
کلماتش را حس کند
با آن عاشق شود و ....
کسی که بفهمد؛
وقتی
ستاره را به چشم هایش،
زمین را به آغوشش
بهار را به بودنش
تشبیه می کنم،
یعنی ،
دیوانه
دوستت دارم ...
یعنی .....
خاااص...
#فرشته_اقتداری
محرم تمام شد.
به خانه هایتان بروید.
مهیا شوید برای همه انچه که بوده اید.
حسین را هم درون پستو هایتان پنهان کنید تا سال دیگر .
چون علم و کتل ونخل و زنجیرهایتان.
اکبر و اصغر و قاسم و عباس را هم!
عباس را نه!
به کارتان می اید .
برای قسم خوردنتان هنگام دروغ.
برای گاه خطر هایتان .
زمانی که می خواهید سر دیگری کلاه بگذارید وشاهدی می خواهید.
فردا صبح هم کرکره مغازه هایتان را بالا بدهید.
دربنگاهایتان را باز کنید و یک لایتان را چهار لا حساب کنید.
کلاه هایتان را آماده کنید برای اینکه دوباره تا خرخره سر مردم بگذارید.
آنچه را این روز ها خرج نذریهایتان کردید .
خرج شربت چای مرغ و برنجتان
به یک باره جبران کنید .
بروید و حسین و دردهایش را به حال خود بگذارید.
ای کاش در کنار شور حسینی داشتن
کمی هم
شعور حسینی داشتیم
کمی می آموختیم
میدانستیم و
عمل میکردیم
عدل ؛
عدالت ؛
هیات من الذلت ؛
ظلم ستیزی ؛
مظلوم نوازی؛
رعایت حق الناس
ساده ترین تصمیم
من وظیفه دارم ظرف غذا و نذورات نذری که خوردمو خودم باید باید در سطل زباله بیاندازم
من وظیفه دارم در تهیه غذاهای نذری فقط به نیت نذری بودن و ثواب اون به کمترین میزان ممکن نهیه کنم
من وظیفه دارم با پخش نذوراتم در مناطق محروم لبخند و به روی لب کودکان و مردمان اون منطقه بیارم
من وظیفه دارم تمام این موارد و با روی خوش و لبخند اجرا کنم
من وظیفه دارم در برابر بی عدالتی
سکوت نکنم
در برابر ناحقی فقط نگاه نکنم
در برابر ظلم به مظلوم چشم نبندم
در برابر حقی که از من ضایع میشود
بی تفاوت نگذرم
من باید با تمام شعورم
اجازه ندهم که کسی به شعورم توهین کند
همچو خبر های کذب
همچو رسانه های جناحی
همچو مطالب الک شده
و .....
وقتی میدانم که صحت ندارم
کمترین راه ممکن offکردن آن رسانه و پخش نکردن آن است
و
من وظیفه دارم که .............
ای کاش شعورمون برسه که
خواسته های نابجای خودمون و در قالب
شور حسینی و از شور در نیاریم
ای کاش و ای کاش
اما چکار باید کرد که اینها همه لفظ قلم و بازی کلمات اجرا کردنش مهمه .....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
به خانه هایتان بروید.
مهیا شوید برای همه انچه که بوده اید.
حسین را هم درون پستو هایتان پنهان کنید تا سال دیگر .
چون علم و کتل ونخل و زنجیرهایتان.
اکبر و اصغر و قاسم و عباس را هم!
عباس را نه!
به کارتان می اید .
برای قسم خوردنتان هنگام دروغ.
برای گاه خطر هایتان .
زمانی که می خواهید سر دیگری کلاه بگذارید وشاهدی می خواهید.
فردا صبح هم کرکره مغازه هایتان را بالا بدهید.
دربنگاهایتان را باز کنید و یک لایتان را چهار لا حساب کنید.
کلاه هایتان را آماده کنید برای اینکه دوباره تا خرخره سر مردم بگذارید.
آنچه را این روز ها خرج نذریهایتان کردید .
خرج شربت چای مرغ و برنجتان
به یک باره جبران کنید .
بروید و حسین و دردهایش را به حال خود بگذارید.
ای کاش در کنار شور حسینی داشتن
کمی هم
شعور حسینی داشتیم
کمی می آموختیم
میدانستیم و
عمل میکردیم
عدل ؛
عدالت ؛
هیات من الذلت ؛
ظلم ستیزی ؛
مظلوم نوازی؛
رعایت حق الناس
ساده ترین تصمیم
من وظیفه دارم ظرف غذا و نذورات نذری که خوردمو خودم باید باید در سطل زباله بیاندازم
من وظیفه دارم در تهیه غذاهای نذری فقط به نیت نذری بودن و ثواب اون به کمترین میزان ممکن نهیه کنم
من وظیفه دارم با پخش نذوراتم در مناطق محروم لبخند و به روی لب کودکان و مردمان اون منطقه بیارم
من وظیفه دارم تمام این موارد و با روی خوش و لبخند اجرا کنم
من وظیفه دارم در برابر بی عدالتی
سکوت نکنم
در برابر ناحقی فقط نگاه نکنم
در برابر ظلم به مظلوم چشم نبندم
در برابر حقی که از من ضایع میشود
بی تفاوت نگذرم
من باید با تمام شعورم
اجازه ندهم که کسی به شعورم توهین کند
همچو خبر های کذب
همچو رسانه های جناحی
همچو مطالب الک شده
و .....
وقتی میدانم که صحت ندارم
کمترین راه ممکن offکردن آن رسانه و پخش نکردن آن است
و
من وظیفه دارم که .............
ای کاش شعورمون برسه که
خواسته های نابجای خودمون و در قالب
شور حسینی و از شور در نیاریم
ای کاش و ای کاش
اما چکار باید کرد که اینها همه لفظ قلم و بازی کلمات اجرا کردنش مهمه .....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
تو با همه فرق داری
اخم می کنی و من
عاشقتر می شوم
می رانی و من
شیدا تر می شوم
اینگونه است
که من محسور
خم ابروی توام ....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
اخم می کنی و من
عاشقتر می شوم
می رانی و من
شیدا تر می شوم
اینگونه است
که من محسور
خم ابروی توام ....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
یکی آمد
با نگاهی
خیمه بر دلم زد
صدایش
مرحم دردم شد
دستانش
قوت قلبم شد
عشق را به دلم
بد انداخت
بعد از دیوانگی ام
چنگ بر دلم زد..
رفت
و با رفتنش
خنجری بد
به تمام تَنَم
زد ...
بعد او من مُردَم
فقط
حیف نفس میکشم
مردن تدریجی
هر روز و شب
با
چشمان اشکبارم
به دوش دلم میکشم ....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
با نگاهی
خیمه بر دلم زد
صدایش
مرحم دردم شد
دستانش
قوت قلبم شد
عشق را به دلم
بد انداخت
بعد از دیوانگی ام
چنگ بر دلم زد..
رفت
و با رفتنش
خنجری بد
به تمام تَنَم
زد ...
بعد او من مُردَم
فقط
حیف نفس میکشم
مردن تدریجی
هر روز و شب
با
چشمان اشکبارم
به دوش دلم میکشم ....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
نیستی و ..
من همیشه تو
را دارم
در میان مویرگهای مغزم
در عمق وجودم
در قلبم
در
لا به لای تمام نوشته هایم
و
همیشه
خاطرت از
چشمانم
پیداس.
نیستی
اما
من دارمت....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
من همیشه تو
را دارم
در میان مویرگهای مغزم
در عمق وجودم
در قلبم
در
لا به لای تمام نوشته هایم
و
همیشه
خاطرت از
چشمانم
پیداس.
نیستی
اما
من دارمت....
#فرشته_اقتداری
@joolandeh
نیمه شب است و من
از فکر تو
خواب ندارم
در این سکوت زیبای شب
فقط صدای قلب خودم
را میشنوم
تو را صدا میزند
به اسمان پناه میبرم
که ستارگانش چشمگ زنان
در آن به رقص در امده اند
انگار که تو را دیده اند !
ستارگان را یک به یک میشمارم
تا رسیدم به آن که با هم نشانش کرده بودیم
یادش بخیر 😔
اما او خندان و رقصان نیست
همچو دیگر دوستانش چشمک نمیزند
شاید او هم تو را دیده
اما
با او ......😔
دلنویسی دلگرفته
در
نیمه شب 22 تیر ماه 99
در ساعت دلتنگی ها 3:15بامداد
#فرشته_اقتداری
دەگاوجــــۆڵانــــدێ
@joolandeh
از فکر تو
خواب ندارم
در این سکوت زیبای شب
فقط صدای قلب خودم
را میشنوم
تو را صدا میزند
به اسمان پناه میبرم
که ستارگانش چشمگ زنان
در آن به رقص در امده اند
انگار که تو را دیده اند !
ستارگان را یک به یک میشمارم
تا رسیدم به آن که با هم نشانش کرده بودیم
یادش بخیر 😔
اما او خندان و رقصان نیست
همچو دیگر دوستانش چشمک نمیزند
شاید او هم تو را دیده
اما
با او ......😔
دلنویسی دلگرفته
در
نیمه شب 22 تیر ماه 99
در ساعت دلتنگی ها 3:15بامداد
#فرشته_اقتداری
دەگاوجــــۆڵانــــدێ
@joolandeh
مرد که شاعر میشود
جای تعجبی ندارد
معشوقه ای از جنس
لطیف زن ؛
در کنار اوست...
زن با کرشمه هایش و
همچنین
دامن گلداری که میپوشد
قافیه ی غزل های شاعر میشود .
با موهای بافته شده اش رشته ی شعر را به دست مرد میدهد
او میرقصد و میخرامدهمچو آهویی دلربا و میبرد هوش از دل شاعر ...
اما
امان
از زنی که شاعر شود .....
مردی ک معشوقه اش
شاعر میشود
باید خیلی دلبر باشد...
مردها موهای بافته ندارند ک سوژه ی اشعار زن ها شود...
کرشمه آمدن را بلد نیستند..
مرد باید خیلی دلبر باشد
تا زنی بتواند
از آن بسراید..
از آن بنویسد...
مرد باید
خود کلمه ی عشق
باشد
که معشوقه اش
اینچنین
عاشفانه از او
بنویسد .....
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــۆڵانـــــــدێ
@joolandeh
جای تعجبی ندارد
معشوقه ای از جنس
لطیف زن ؛
در کنار اوست...
زن با کرشمه هایش و
همچنین
دامن گلداری که میپوشد
قافیه ی غزل های شاعر میشود .
با موهای بافته شده اش رشته ی شعر را به دست مرد میدهد
او میرقصد و میخرامدهمچو آهویی دلربا و میبرد هوش از دل شاعر ...
اما
امان
از زنی که شاعر شود .....
مردی ک معشوقه اش
شاعر میشود
باید خیلی دلبر باشد...
مردها موهای بافته ندارند ک سوژه ی اشعار زن ها شود...
کرشمه آمدن را بلد نیستند..
مرد باید خیلی دلبر باشد
تا زنی بتواند
از آن بسراید..
از آن بنویسد...
مرد باید
خود کلمه ی عشق
باشد
که معشوقه اش
اینچنین
عاشفانه از او
بنویسد .....
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــۆڵانـــــــدێ
@joolandeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این واپسین لحظه های جدایی
دلم از تو دَم میزند
برای دَمی با تو بودن از تو خواندن
در این لحظه ها که نوای خداحافظی میخوانی
دلم برایت پر میکشد
برای با هم بودن در کنار هم خندیدن
حضور یک بیگانه چه دور کرد مرا
که دگر نگاهم پیش رویت بیگانه شده
من از شعر و آهنگ و زندگی جز تو هیچ ندانم
در هر کلمه از شعر منو و حرف دلم اسم تو پیداست
در این واپسین لحظه های جدایی
دلم عجیب تو را میخواهد ...
خااااص
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــۆڵانـــــــــدێ
@joolandeh
دلم از تو دَم میزند
برای دَمی با تو بودن از تو خواندن
در این لحظه ها که نوای خداحافظی میخوانی
دلم برایت پر میکشد
برای با هم بودن در کنار هم خندیدن
حضور یک بیگانه چه دور کرد مرا
که دگر نگاهم پیش رویت بیگانه شده
من از شعر و آهنگ و زندگی جز تو هیچ ندانم
در هر کلمه از شعر منو و حرف دلم اسم تو پیداست
در این واپسین لحظه های جدایی
دلم عجیب تو را میخواهد ...
خااااص
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــۆڵانـــــــــدێ
@joolandeh
زندگی مان چه عجیب میخندید
قلب و روح در دلمان میرقصید
آرزوهامان همه یکرنگ بود
عشق در بین ما پر رنگ بود
پس چه شد ناگه همه بر باد رفت
عاشقی، مهر و محبت بر سر دار رفت
او که بود؟ چشم زخم بر ما زد
با دلی سنگی بر در و دیوار زد
حسرت آغوشمان تا ابد بر دل بماند
دستامان دور زِ هم خالی و تنها بماند
زندگی بی تو عجیب دلگیر شد
در دلم یک تکه سنگ جاگیر شد
آسمان زندگی بی رنگ شد
عاشق و غافل دگر همرنگ شد
این دل دگر توان و نا نداشت
همدلی و عاشقی معنا نداشت
#هم_سرایی
#جمعیت_شاعران_آزاد_ایران
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــــۆڵانـــــــــدێ
@joolandeh
قلب و روح در دلمان میرقصید
آرزوهامان همه یکرنگ بود
عشق در بین ما پر رنگ بود
پس چه شد ناگه همه بر باد رفت
عاشقی، مهر و محبت بر سر دار رفت
او که بود؟ چشم زخم بر ما زد
با دلی سنگی بر در و دیوار زد
حسرت آغوشمان تا ابد بر دل بماند
دستامان دور زِ هم خالی و تنها بماند
زندگی بی تو عجیب دلگیر شد
در دلم یک تکه سنگ جاگیر شد
آسمان زندگی بی رنگ شد
عاشق و غافل دگر همرنگ شد
این دل دگر توان و نا نداشت
همدلی و عاشقی معنا نداشت
#هم_سرایی
#جمعیت_شاعران_آزاد_ایران
#فرشته_اقتداری
دەگاو جـــــــــۆڵانـــــــــدێ
@joolandeh
روزی آمد و
جان در رگهایم جریان بخشید
زندگی لبخند شیرینش را هم
بر من زد
بالاخره من معنای دوست داشتن
واقعی را لمس کردم
دانستم میشود کسی غیر خانواده را
دوست داشت بی هیچ قید و شرطی
با خنده هایش خندیدم
با غمش نالیدم
از دردش زجر کشیدم
در دوریش زار زدم
با دیدنش بال و پر گشودم
زندگی به پهنای آسمان زیبا بود
هیچ چیزی برایم تلخی نداشت
هیچ نبودی معنا نمیگرفت
با او بودن چه زیبا بود
و با او ماندن چه رویایی
اما
وای از تیغ تقدیری که خط جدایی بین ما زد
امان از چشمی که طاقت دیدن ما را نداشت
روزی که رفت
همه چیز پایان گرفت
زندگی بی مفهوم شد
همه چی درد داشت
هیچ کسی جای نبودش را
پُر نکرد
هیچ خنده ای
هیچ صدایی
هیچ محبتی
جای او را برایم نگرفت
نبودنش همچو موریانه
به جان زندگی پوچم افتاد
و
نابود کرد هر آنچه که داشتم
او رفت ونفس زندگی ام را با
خود بُرد
او مگر که بود؟
چه بود؟
چند نفر بود ؟
که دنیایم بدون او خالی شد
#فرشته_اقتداری
#جمعیتشاعرانآزادایران
#همسرایی
دەگاو جـــــــــۆڵانــــــــــدێ
@joolandeh
جان در رگهایم جریان بخشید
زندگی لبخند شیرینش را هم
بر من زد
بالاخره من معنای دوست داشتن
واقعی را لمس کردم
دانستم میشود کسی غیر خانواده را
دوست داشت بی هیچ قید و شرطی
با خنده هایش خندیدم
با غمش نالیدم
از دردش زجر کشیدم
در دوریش زار زدم
با دیدنش بال و پر گشودم
زندگی به پهنای آسمان زیبا بود
هیچ چیزی برایم تلخی نداشت
هیچ نبودی معنا نمیگرفت
با او بودن چه زیبا بود
و با او ماندن چه رویایی
اما
وای از تیغ تقدیری که خط جدایی بین ما زد
امان از چشمی که طاقت دیدن ما را نداشت
روزی که رفت
همه چیز پایان گرفت
زندگی بی مفهوم شد
همه چی درد داشت
هیچ کسی جای نبودش را
پُر نکرد
هیچ خنده ای
هیچ صدایی
هیچ محبتی
جای او را برایم نگرفت
نبودنش همچو موریانه
به جان زندگی پوچم افتاد
و
نابود کرد هر آنچه که داشتم
او رفت ونفس زندگی ام را با
خود بُرد
او مگر که بود؟
چه بود؟
چند نفر بود ؟
که دنیایم بدون او خالی شد
#فرشته_اقتداری
#جمعیتشاعرانآزادایران
#همسرایی
دەگاو جـــــــــۆڵانــــــــــدێ
@joolandeh