Forwarded from وطن یولی 🇮🇷 راه وطن
❇️ نفي معيارهاي دوگانه
💢 عليرضا علويتبار
با جمعبندي ترورهايي از اين دست كه در ايران اتفاق ميافتد ميتوان به چند نتيجه مهم رسيد. ترورهاي كردستان هم چنين ويژگيهايي داشته است. اول اينكه ترور معمولا در جاهايي اتفاق ميافتد كه از نظر توسعه وضعيت مطلوبي ندارند. در اينجا توسعه همهجانبه مدنظر است. دومين ويژگي اين است كه طي اين سالها براي ايجاد بيگانگي مردم اين مناطق نسبت به حكومت تلاش بسياري شده است. ويژگي سوم گفتمانهاي قوميتگرا است. قومگرايي در همه اشكال آن مخالف مردمسالاري و بسترساز خشونت است.
اگر واقعا گسترش پيدا كند، ميتواند به سياست و دموكراسي لطمه بزند. در عين حال اين جريانات تدارك و حمايت خارجي نيز دارند. همه اخبار حكايت از اين ميكند كه اسراييل، عربستان و امريكا تدارك و حمايت از جريانهاي خشونت طلب، تروريست و برانداز در ايران دارند. در مورد حادثه تروريستي اهواز، عنواني كه اين گروه انتخاب كرده ما را به ياد ادبيات بعثيهاي عراق مياندازد. آنها همين اصطلاحات و شكل نوشتن اهواز به صورت «احواز» را به كار ميبردند. زماني كه به ايران حمله ميكردند، طارق عزيز كتابي در سال 1981 منتشر كرد كه ميگويد يكي از دلايل حمله به ايران دفاع از عربهاي منطقه «الاحواز» بوده است. به همين دليل اين ادبيات با اصطلاحات بعثيها نيز يكي است. نيروهاي خارجي براي اقدامات تروريستي تلاش ميكنند از شكافهاي قوميتي استفاده كنند. اتفاقي كه در ايران افتاد، خطر اساسي براي امنيت ملي ايران محسوب نميشود و ضربه اساسي به آن نميزند. اما آزموني براي مخالفت با تروريسم در جهان است. اگر كشورها معيارهاي دوگانه نداشته باشند، بايد اين جريان را محكوم كنند. اگر كشور يا گروهي ايراني اين اقدام را محكوم نكند، معلوم ميشود كه در مبارزه با تروريسم صادق نيست. كسي كه ترور را محكوم نكند، نميتواند اعدام را محكوم كند. در هيچجاي دنيا با تروريسم برخورد مسالمتجويانه نميشود. كسي كه واقعا مخالف خشونت است بايد همه اينها را با هم محكوم كند و در برابر آن موضع بگيرد. راه ريشهكن كردن تروريسم از طرفي اقتدار ملي و قدرت دفاعي كشور است اما مهمتر از آن از بين بردن زمينههاي آن است. يعني توسعه و تقويت مديريت در مناطق مختلف بسيار اهميت دارد. تقويت مشاركت مردم مناطق مختلف، گسترش بيشتر برابري و از بين بردن احساس تبعيض، تقويت تفاهم و گفتوگوي ملي براي مشكلات بايد دنبال شود. حكومت بايد از موضع اقتدار برخورد كند. به هر حال اساسا اصطلاح اقليت وقتي به كار ميرود، مساله عددي مطرح نيست. مساله احساس تبعيض است. ما از هر كاري كه در بخشهاي مختلف ايران، احساس تبعيض را زياد كند، بايد خودداري كنيم. وظيفه روشنفكران نيز مقابله با گفتمانهاي قومگرا است. تقويت تفاهم ملي بايد جزو اصليترين برنامههاي روشنفكران باشد.
⭕️ روزنامه اعتماد. یکشنبه اول مهر
وطن یولی🇮🇷راه وطن
@vatanyoli
💢 عليرضا علويتبار
با جمعبندي ترورهايي از اين دست كه در ايران اتفاق ميافتد ميتوان به چند نتيجه مهم رسيد. ترورهاي كردستان هم چنين ويژگيهايي داشته است. اول اينكه ترور معمولا در جاهايي اتفاق ميافتد كه از نظر توسعه وضعيت مطلوبي ندارند. در اينجا توسعه همهجانبه مدنظر است. دومين ويژگي اين است كه طي اين سالها براي ايجاد بيگانگي مردم اين مناطق نسبت به حكومت تلاش بسياري شده است. ويژگي سوم گفتمانهاي قوميتگرا است. قومگرايي در همه اشكال آن مخالف مردمسالاري و بسترساز خشونت است.
اگر واقعا گسترش پيدا كند، ميتواند به سياست و دموكراسي لطمه بزند. در عين حال اين جريانات تدارك و حمايت خارجي نيز دارند. همه اخبار حكايت از اين ميكند كه اسراييل، عربستان و امريكا تدارك و حمايت از جريانهاي خشونت طلب، تروريست و برانداز در ايران دارند. در مورد حادثه تروريستي اهواز، عنواني كه اين گروه انتخاب كرده ما را به ياد ادبيات بعثيهاي عراق مياندازد. آنها همين اصطلاحات و شكل نوشتن اهواز به صورت «احواز» را به كار ميبردند. زماني كه به ايران حمله ميكردند، طارق عزيز كتابي در سال 1981 منتشر كرد كه ميگويد يكي از دلايل حمله به ايران دفاع از عربهاي منطقه «الاحواز» بوده است. به همين دليل اين ادبيات با اصطلاحات بعثيها نيز يكي است. نيروهاي خارجي براي اقدامات تروريستي تلاش ميكنند از شكافهاي قوميتي استفاده كنند. اتفاقي كه در ايران افتاد، خطر اساسي براي امنيت ملي ايران محسوب نميشود و ضربه اساسي به آن نميزند. اما آزموني براي مخالفت با تروريسم در جهان است. اگر كشورها معيارهاي دوگانه نداشته باشند، بايد اين جريان را محكوم كنند. اگر كشور يا گروهي ايراني اين اقدام را محكوم نكند، معلوم ميشود كه در مبارزه با تروريسم صادق نيست. كسي كه ترور را محكوم نكند، نميتواند اعدام را محكوم كند. در هيچجاي دنيا با تروريسم برخورد مسالمتجويانه نميشود. كسي كه واقعا مخالف خشونت است بايد همه اينها را با هم محكوم كند و در برابر آن موضع بگيرد. راه ريشهكن كردن تروريسم از طرفي اقتدار ملي و قدرت دفاعي كشور است اما مهمتر از آن از بين بردن زمينههاي آن است. يعني توسعه و تقويت مديريت در مناطق مختلف بسيار اهميت دارد. تقويت مشاركت مردم مناطق مختلف، گسترش بيشتر برابري و از بين بردن احساس تبعيض، تقويت تفاهم و گفتوگوي ملي براي مشكلات بايد دنبال شود. حكومت بايد از موضع اقتدار برخورد كند. به هر حال اساسا اصطلاح اقليت وقتي به كار ميرود، مساله عددي مطرح نيست. مساله احساس تبعيض است. ما از هر كاري كه در بخشهاي مختلف ايران، احساس تبعيض را زياد كند، بايد خودداري كنيم. وظيفه روشنفكران نيز مقابله با گفتمانهاي قومگرا است. تقويت تفاهم ملي بايد جزو اصليترين برنامههاي روشنفكران باشد.
⭕️ روزنامه اعتماد. یکشنبه اول مهر
وطن یولی🇮🇷راه وطن
@vatanyoli
Forwarded from خوزستان پاره تن ایران زمین است
مردم تهران شب گذشته به یاد قربانیان حمله تروریستی عناصر تجزیه طلب #خلق_عرب، در میدان آزادی شمع روشن کردند.
@khouzestan_iran1
@khouzestan_iran1
درباره حمله تروریستی #اهواز
بخش نخست
#محمدعلی_بهمنی_قاجار
حمله تروریستی #اهواز و بازتاب های آن ، از ابعادگوناگون قابل بررسی است که در ذیل به جنبه هایی از این حادثه پرداخته خواهد شد :
۱. نفرت عمومی در برابر قومگرایی
حمله تروریستی دیروز روی کریه #قوم_گرایی را نشان داد ، اگر تا دیروز ما تلاش می کردیم پیامدهای هولناک قوم گرایی را برای مردم ، فعالان سیاسی و فرهنگی تبیین سازیم ، حمله دیروز ، شناعت این پدیده را برای همه مردم به وضوح به تصویر کشید ، نکته مهم این است که حامیان قومی کردن صحنه سیاسی ایران وتجزیه ایران ، بعداز ماجرای دیروز ، با طرح ابهام و تردید در حمله تروریستی و پیش کشیدن داعش و یا استفاده از بیماری متاسفانه ریشه دار کار کار خودشون است ، تلاش می کنند تا قومگرایان را از جنایت دیروز تبریه نمایند ، بر #نیروهای_ملی است کهاولا با توجه به اقرار صریح سخنگوی جریان تروریستی #الاهوازیه ، مانع از فرار قوم گرایان از مسولیت خود بشوند ، ثانیا نفرت و خشم عمومی را علیه کلیت جریان قوم گرا هدایت نمایند همان طور که تروریست یا بنیادگرا یا طالبان خوب و بد نداریم ، قوم گرا خوب یا بد نیز نداریم هرکسی که فراتر از علایق مشروع و طبیعی به قوم و قبیله ، درصدد قومی کردن سیاست است، یک تروریست بالقوه اهوازی است، خواه این علایق خود را در زیر عناوین و نقاب هایی هم چون : آموزش به زبان مادری ، هویت طلبی وفعال مدنی قومی پنهان کرده باشد ، خواه در کردستان برای #دموکرات و #کومله و #پژاک سینه بزند یا در #خوزستان خواهان تغییر نام #خرمشهر به محمره گردد یا در ورزشگاه #تبریز ندای ننگین خلیج عربی سر بدهد. بر #ملت_ایران است که این تروریست های فرهنگی را نیز به مثابه تروریست های الاهواز به زباله دان پرت نمایند .
۲. حامیان #قومگرایی باید طرد گردند
حامیان قوم گرایی درپوزیسیون و یا اپوزیسیون باید از سوی ملت طرد گردند ، چه آن نماینده اصلاح طلب که بر کرسی نایب رییسی مجلس نشسته چه آن اصولگرا #ارومیه ای که با ذکر عناوین مجعول چون ملت برای اقوام ایرانی ، خواسته یا ناخواسته ، آگاهانه یا ناآگاهانه به ارایه تصویر چند ملیتی از #ایران و در نتیجه قومی کردن سیاست در میهن مان یاری می رسانند ، چه آنانی که #تراکتورسازی_تبریز را به بستری برای طرح شنیع ترین شعارهای ضد ملی تبدیل کردند و چه اپوزیسیونی که در زیر نقاب فعال مدنی و .... با کنگره های جعلی وموهوم ملیت های ایران همراه وهمقدم می شود باید از سوی ملت ایران طردگردند .
۳. رسوایی رسانه های بین المللی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
بخش نخست
#محمدعلی_بهمنی_قاجار
حمله تروریستی #اهواز و بازتاب های آن ، از ابعادگوناگون قابل بررسی است که در ذیل به جنبه هایی از این حادثه پرداخته خواهد شد :
۱. نفرت عمومی در برابر قومگرایی
حمله تروریستی دیروز روی کریه #قوم_گرایی را نشان داد ، اگر تا دیروز ما تلاش می کردیم پیامدهای هولناک قوم گرایی را برای مردم ، فعالان سیاسی و فرهنگی تبیین سازیم ، حمله دیروز ، شناعت این پدیده را برای همه مردم به وضوح به تصویر کشید ، نکته مهم این است که حامیان قومی کردن صحنه سیاسی ایران وتجزیه ایران ، بعداز ماجرای دیروز ، با طرح ابهام و تردید در حمله تروریستی و پیش کشیدن داعش و یا استفاده از بیماری متاسفانه ریشه دار کار کار خودشون است ، تلاش می کنند تا قومگرایان را از جنایت دیروز تبریه نمایند ، بر #نیروهای_ملی است کهاولا با توجه به اقرار صریح سخنگوی جریان تروریستی #الاهوازیه ، مانع از فرار قوم گرایان از مسولیت خود بشوند ، ثانیا نفرت و خشم عمومی را علیه کلیت جریان قوم گرا هدایت نمایند همان طور که تروریست یا بنیادگرا یا طالبان خوب و بد نداریم ، قوم گرا خوب یا بد نیز نداریم هرکسی که فراتر از علایق مشروع و طبیعی به قوم و قبیله ، درصدد قومی کردن سیاست است، یک تروریست بالقوه اهوازی است، خواه این علایق خود را در زیر عناوین و نقاب هایی هم چون : آموزش به زبان مادری ، هویت طلبی وفعال مدنی قومی پنهان کرده باشد ، خواه در کردستان برای #دموکرات و #کومله و #پژاک سینه بزند یا در #خوزستان خواهان تغییر نام #خرمشهر به محمره گردد یا در ورزشگاه #تبریز ندای ننگین خلیج عربی سر بدهد. بر #ملت_ایران است که این تروریست های فرهنگی را نیز به مثابه تروریست های الاهواز به زباله دان پرت نمایند .
۲. حامیان #قومگرایی باید طرد گردند
حامیان قوم گرایی درپوزیسیون و یا اپوزیسیون باید از سوی ملت طرد گردند ، چه آن نماینده اصلاح طلب که بر کرسی نایب رییسی مجلس نشسته چه آن اصولگرا #ارومیه ای که با ذکر عناوین مجعول چون ملت برای اقوام ایرانی ، خواسته یا ناخواسته ، آگاهانه یا ناآگاهانه به ارایه تصویر چند ملیتی از #ایران و در نتیجه قومی کردن سیاست در میهن مان یاری می رسانند ، چه آنانی که #تراکتورسازی_تبریز را به بستری برای طرح شنیع ترین شعارهای ضد ملی تبدیل کردند و چه اپوزیسیونی که در زیر نقاب فعال مدنی و .... با کنگره های جعلی وموهوم ملیت های ایران همراه وهمقدم می شود باید از سوی ملت ایران طردگردند .
۳. رسوایی رسانه های بین المللی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
درباره حادثه تروریستی اهواز
بخش دوم
#محمدعلی_بهمنی_قاجار
۳. رسوایی رسانه های بین المللی
فعالان مجازی خیلی دقیق و صحیح ، مچ رسانه های بین المللی را گرفته و معیارهای دوگانه حاکم برانان و دروغ بودن ادعای بی طرفی شان را ثابت کردند ، این که به سخنگوی تروریست ها خوشامد گفتند و یا از عبارت تروریستی برای توصیف حمله دیروز ابا می کردند و یا مراسم سالگرد دفاع مقدس را رژه نظامی توصیف کردند همگی نشان از روحیه خصمانه و عدم بی طرفی این رسانه ها نسبت به ملت ایران و همدلی آنان با تروریست ها بود .
۴.ضرورت تغییر در سیاست خارجی داخلی
سیاست خارجی باید صرفا منافع ملی را در محور خود قرار دهد ، شما مسولان کشور از صدر تا ذیل وکیل ملت ایران هستید وصرفا باید منافع موکل خود یعنی ملت ایران را در نظر بگیرید این مهم در گرو تجدید نظر در بخش هایی از سیاست داخلی و خارجی است که منافع ملی را قربانی می نماید ، امید که یورش اهریمنان وابسته به بیگانه ، زمینه ای باشد تا منافع ملی تنها اولویت در کشور باشد .
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
بخش دوم
#محمدعلی_بهمنی_قاجار
۳. رسوایی رسانه های بین المللی
فعالان مجازی خیلی دقیق و صحیح ، مچ رسانه های بین المللی را گرفته و معیارهای دوگانه حاکم برانان و دروغ بودن ادعای بی طرفی شان را ثابت کردند ، این که به سخنگوی تروریست ها خوشامد گفتند و یا از عبارت تروریستی برای توصیف حمله دیروز ابا می کردند و یا مراسم سالگرد دفاع مقدس را رژه نظامی توصیف کردند همگی نشان از روحیه خصمانه و عدم بی طرفی این رسانه ها نسبت به ملت ایران و همدلی آنان با تروریست ها بود .
۴.ضرورت تغییر در سیاست خارجی داخلی
سیاست خارجی باید صرفا منافع ملی را در محور خود قرار دهد ، شما مسولان کشور از صدر تا ذیل وکیل ملت ایران هستید وصرفا باید منافع موکل خود یعنی ملت ایران را در نظر بگیرید این مهم در گرو تجدید نظر در بخش هایی از سیاست داخلی و خارجی است که منافع ملی را قربانی می نماید ، امید که یورش اهریمنان وابسته به بیگانه ، زمینه ای باشد تا منافع ملی تنها اولویت در کشور باشد .
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from خوزستان پاره تن ایران زمین است
🔴 کارشناس الجزیره:
حمله تروریستی اهواز کار مشترکی است ازحامیان صدام حسین که بدنبال تجزیه خوزستان هستند و گروه مجاهدین خلق
#خلق_عرب #نئوبعثی
@khouzestan_iran1
حمله تروریستی اهواز کار مشترکی است ازحامیان صدام حسین که بدنبال تجزیه خوزستان هستند و گروه مجاهدین خلق
#خلق_عرب #نئوبعثی
@khouzestan_iran1
Forwarded from ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
منشور ضدتروریسم ملی
جواد رنجبر درخشی لر: تروریسم یک نقطه، یک قله و یک لحظه است. در چند دقیقه یا چند ساعت اتفاق می افتد و تمام می شود، اما قله دیدنی تروریسم به کوهی سترگ و غالبا نادیدنی تعلق دارد. بنابراین برای مهار تروریسم باید کوه کند. هدف گرفتن قله کار را تمام نمی کند.
به طور مشخص کوه تروریسم در ایران در کجا و چگونه شکل گرفته است؟
در تاریخ ایران (و جهان هم) ترور همواره رابطه ای منطقی، مشخص و مستقیم با اندیشه های افراطی (بنیادگرایی) داشته و دارد. انگشت دارندگان اندیشه های افراطی به ماشه تمایل دارد نه قلم. آخر، چیزی هم برای نوشتن ندارند.
اگر از گونه های پیشین تروریسم در ایران بگذریم میدان ضدتروریستی برای نیروهای امنیتی و نظامی ایران کنونی میدان تروریسم قوم گراست.
کوه سترگ تروریسم با نخستین سنگ ساخته می شود. در اینجا نخستین سنگ جعل تاریخ است.
در حدود 50 سال گذشته عده ای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آورده اند و در روز روشن تاریخ ایران را دگرگونه می نویسند. شاید کم تر کسی هنگام شلیک گلوله ها یادش بیاید که ماشه را انگشتان کسی می چکاند که سال ها مغزش با تاریخ تحریف شده و جعلی پر شده است. تحریف تاریخ در اکنون ایران (شاید جهان) کاری تروریستی است. وقتی همه چیز برعکس آن چه واقعا اتفاق افتاده (بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ) تصور می شود انسان دچار وحشت ژرفی می شود که تنها تسلایش تروریسم است. اگر یک آدم معمولی ناگهان بداند که مردی که سال ها به او پدر گفته غریبه ای بیش نیست چه می کند؟ واکنش او را در چند میلیون ضرب کنید. حاصل ترویسم ناشی از خلاء هویت جمعی است.
تحریف کنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران هستند.
در گام دوم تجزیه طلب های فرهنگی (نه به اندازه تحریف کنندگان تاریخ) تروریسم را جان می بخشند. خیلی ساده است. اگر یک جوان تبریزی یا سنندجی یا کرمانشاهی یا زاهدانی یا اهوازی خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بداند و ببیند، و با آن ها نتواند ارتباط برقرار کند، به راحتی دست به اسلحه خواهد برد.
کسانی که زبان های محلی را چون آیه های مقدس و لباس های قومی را چون جامه های مقدس تبلیغ می کنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراق ها را برجسته و بزرگ می کنند، ایران را به سوی جدایی پیش می برند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی شکست، شهروند شهری کمی دورتر، دشمن فرض شد، دیگر ماشه ها مانعی برای خود نخواهند دید.
تاکید می کنم تجزیه فرهنگی فقط در ایران می تواند به تروریسم مدد برساند.
ایرانیان قرن هاست که با هم زندگی کرده اند، به زبان فارسی نوشته و خوانده اند، با هم تجارت کرده اند، در شهرهای هم سرباز بوده اند، با هم ازدواج کرده اند. حالا ناگهان عده ای پیدا شده اند که تمام اشتراک ها را ندیده گرفته و چبسیده اند به افتراق ها که تنها و تنها زبان و لهجه است. چون او ترکی حرف می زند باید تمام زندگی اش با آن که کردی حرف می زند متفاوت باشد. این نظریه فاشیستی بلافاصله تمام پیوندها را می گلسلد و انسان ها را دچار بی هویتی می کند و آن ها را در خلا رها می کند. جدا کردن ملت ایران از هم جدا کردن سیب زمینی در یک سبد نیست. جدا کردن پا یا دست از بدن یک موجود زنده است. دردناک است و تبعات جبران ناپذیر خواهد شد. یکی از این تبعات دست بردن به سلاح و حملات کور است. اگر مثلا در آذربایجان تجزبه طلبی فرهنگی به موفقیت برسد تکلیف هزاران نفر غیر آذربایجانی ساکن در این استان ها چه خواهد شد؟ نظامی ها، کارمندان دولت، اساتید دانشگاه و دانشجویان و کارخانه داران و ...که از جای جای ایران آمده و در آذربایجان (گوشه ای از ایران) زندگی می کنند چه خواهند کرد؟
آن ها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان داده اند و اگر این حلقه مشترک بشکند خشونت های بی پایان آغاز می شود. حلقه ای که در حالت عادی هیچ گاه نمی شکند مگر آن که عده ای با پول های خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
من در جایگاه یک ملی گرای ایرانی می دانم که حلقه ایرانیت اگر هم بشکند به تدریج ترمیم خواهد شد. اما دریغ است که هزینه های سنگین انسانی و مالی آن داده شود.
بنابراین بخشی از عملیات ضدتروریستی در ایران امروز باید متمرکز بر جلوگیری از تجزیه طلبی فرهنگی باشد.
روشن است که در دل جلوگیری از تحریف تاریخ و تجزیه فرهنگی اقدامات مهمی چون پاکسازی ادارات دولتی و دانشگاه* ها از قوم گراها، مجازات توهین کنندگان به ایران، مجازات توهین یا تضعیف کنندگان زبان فارسی، مجازات قوم گرایان و مجازات توهین کنندگان به پرچم ایران باید پیش و جدی گرفته شود.
در این صورت ایران از مهم ترین و قوی ترین نوع تروریسم در حال حاضر در امان می ماند. دیگر اشکال تروریسم چون تروریسم مذهبی (داعش) در ایران توان تاثیرگذاری بالا نخواهند داشت.
جواد رنجبر درخشی لر: تروریسم یک نقطه، یک قله و یک لحظه است. در چند دقیقه یا چند ساعت اتفاق می افتد و تمام می شود، اما قله دیدنی تروریسم به کوهی سترگ و غالبا نادیدنی تعلق دارد. بنابراین برای مهار تروریسم باید کوه کند. هدف گرفتن قله کار را تمام نمی کند.
به طور مشخص کوه تروریسم در ایران در کجا و چگونه شکل گرفته است؟
در تاریخ ایران (و جهان هم) ترور همواره رابطه ای منطقی، مشخص و مستقیم با اندیشه های افراطی (بنیادگرایی) داشته و دارد. انگشت دارندگان اندیشه های افراطی به ماشه تمایل دارد نه قلم. آخر، چیزی هم برای نوشتن ندارند.
اگر از گونه های پیشین تروریسم در ایران بگذریم میدان ضدتروریستی برای نیروهای امنیتی و نظامی ایران کنونی میدان تروریسم قوم گراست.
کوه سترگ تروریسم با نخستین سنگ ساخته می شود. در اینجا نخستین سنگ جعل تاریخ است.
در حدود 50 سال گذشته عده ای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آورده اند و در روز روشن تاریخ ایران را دگرگونه می نویسند. شاید کم تر کسی هنگام شلیک گلوله ها یادش بیاید که ماشه را انگشتان کسی می چکاند که سال ها مغزش با تاریخ تحریف شده و جعلی پر شده است. تحریف تاریخ در اکنون ایران (شاید جهان) کاری تروریستی است. وقتی همه چیز برعکس آن چه واقعا اتفاق افتاده (بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ) تصور می شود انسان دچار وحشت ژرفی می شود که تنها تسلایش تروریسم است. اگر یک آدم معمولی ناگهان بداند که مردی که سال ها به او پدر گفته غریبه ای بیش نیست چه می کند؟ واکنش او را در چند میلیون ضرب کنید. حاصل ترویسم ناشی از خلاء هویت جمعی است.
تحریف کنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران هستند.
در گام دوم تجزیه طلب های فرهنگی (نه به اندازه تحریف کنندگان تاریخ) تروریسم را جان می بخشند. خیلی ساده است. اگر یک جوان تبریزی یا سنندجی یا کرمانشاهی یا زاهدانی یا اهوازی خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بداند و ببیند، و با آن ها نتواند ارتباط برقرار کند، به راحتی دست به اسلحه خواهد برد.
کسانی که زبان های محلی را چون آیه های مقدس و لباس های قومی را چون جامه های مقدس تبلیغ می کنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراق ها را برجسته و بزرگ می کنند، ایران را به سوی جدایی پیش می برند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی شکست، شهروند شهری کمی دورتر، دشمن فرض شد، دیگر ماشه ها مانعی برای خود نخواهند دید.
تاکید می کنم تجزیه فرهنگی فقط در ایران می تواند به تروریسم مدد برساند.
ایرانیان قرن هاست که با هم زندگی کرده اند، به زبان فارسی نوشته و خوانده اند، با هم تجارت کرده اند، در شهرهای هم سرباز بوده اند، با هم ازدواج کرده اند. حالا ناگهان عده ای پیدا شده اند که تمام اشتراک ها را ندیده گرفته و چبسیده اند به افتراق ها که تنها و تنها زبان و لهجه است. چون او ترکی حرف می زند باید تمام زندگی اش با آن که کردی حرف می زند متفاوت باشد. این نظریه فاشیستی بلافاصله تمام پیوندها را می گلسلد و انسان ها را دچار بی هویتی می کند و آن ها را در خلا رها می کند. جدا کردن ملت ایران از هم جدا کردن سیب زمینی در یک سبد نیست. جدا کردن پا یا دست از بدن یک موجود زنده است. دردناک است و تبعات جبران ناپذیر خواهد شد. یکی از این تبعات دست بردن به سلاح و حملات کور است. اگر مثلا در آذربایجان تجزبه طلبی فرهنگی به موفقیت برسد تکلیف هزاران نفر غیر آذربایجانی ساکن در این استان ها چه خواهد شد؟ نظامی ها، کارمندان دولت، اساتید دانشگاه و دانشجویان و کارخانه داران و ...که از جای جای ایران آمده و در آذربایجان (گوشه ای از ایران) زندگی می کنند چه خواهند کرد؟
آن ها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان داده اند و اگر این حلقه مشترک بشکند خشونت های بی پایان آغاز می شود. حلقه ای که در حالت عادی هیچ گاه نمی شکند مگر آن که عده ای با پول های خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
من در جایگاه یک ملی گرای ایرانی می دانم که حلقه ایرانیت اگر هم بشکند به تدریج ترمیم خواهد شد. اما دریغ است که هزینه های سنگین انسانی و مالی آن داده شود.
بنابراین بخشی از عملیات ضدتروریستی در ایران امروز باید متمرکز بر جلوگیری از تجزیه طلبی فرهنگی باشد.
روشن است که در دل جلوگیری از تحریف تاریخ و تجزیه فرهنگی اقدامات مهمی چون پاکسازی ادارات دولتی و دانشگاه* ها از قوم گراها، مجازات توهین کنندگان به ایران، مجازات توهین یا تضعیف کنندگان زبان فارسی، مجازات قوم گرایان و مجازات توهین کنندگان به پرچم ایران باید پیش و جدی گرفته شود.
در این صورت ایران از مهم ترین و قوی ترین نوع تروریسم در حال حاضر در امان می ماند. دیگر اشکال تروریسم چون تروریسم مذهبی (داعش) در ایران توان تاثیرگذاری بالا نخواهند داشت.
Forwarded from کانال خبری پانايرانيست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان وقیحانه امام جمعه خرمشهر:
اینجا م.ح.م.ر.ه است!
ای شیخ! #خرمشهر نماد شرافت و ایستادگی ایرانی✌️وشکست🤛پان عربیسم و بعث است! این نام با خون سربازان میهن بر خاک خرمشهر نوشته شد.
@paniranist
اینجا م.ح.م.ر.ه است!
ای شیخ! #خرمشهر نماد شرافت و ایستادگی ایرانی✌️وشکست🤛پان عربیسم و بعث است! این نام با خون سربازان میهن بر خاک خرمشهر نوشته شد.
@paniranist
Forwarded from کانال خبری پانايرانيست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حجت کلاشی: باید اراده ای ظاهر شود و مشت محکمی بر دهان امام جمعه خرمشهر بکوبد.
اراده ملی و آن مشت آهنین دهان آن امام جمعه را[که گفته بود اینجا محمره است] خرد می کند.
@paniranist کانال خبری پان ایرانیست
اراده ملی و آن مشت آهنین دهان آن امام جمعه را[که گفته بود اینجا محمره است] خرد می کند.
@paniranist کانال خبری پان ایرانیست
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
#زبان_مادری بهانه است برای ایجاد بستر #تجزیه طلبی !
#مهدی_سلطانی
همین گروه «الاهوازی»که عرب زبان بوده اند و در رژه اهواز مردم عادی و زن و بچه و سرباز را به گلوله بستند ، به همت جمهوری اسلامی زبانشان زبان عربیشان نه تنها در مدارس خودشان بلکه در مدارس گیلان و آذربایجان ، گرگان و یزد و کرمان و....هم تدریس می شود ❗️
در کشور ایران نشریات و کتابهای متعددی به زبان عربی چاپ می شود ، رسانه ها و شبکه های عربی درون مرزی و برون مرزی ، صبح تا شب به زبان عربی برنامه پخش می کنند و ...
پس زبان مادری که این قوم گرایان واگرا به نیروها و دول خارجی علم کرده اند ، ادعایی است بیهوده و فریبکارانه تا بستر تجزیه طلبی را ایجاد کنند ، خشونت اعم از کلامی ، فیزیکی ، نظامی و مسلحانه و وابستگی و واگرایی به کشورهای بیگانه و عمدتا رقیب و خصم ایران در سرشت قوم گرایان است و کانون مرکزی هویت آنها ، ولو چنین هویت پتیاره و پلیدی را در زرورق فریبای دفاع از « زبان مادری» و تفسیر وارونه ی « اصل ۱۵ » قانون اساسی پیچیده و گنجانده باشند، همین تجزیه طلبی خشونت گرا و واگرا به پول دول بیگانه است .
البته متاسفانه هستند هموطنانی که از سر سهل انگاری و قلت اطلاعات و خوشدلی و خوش خیالی با ادعاهای این جماعت وطن فروش ، همدل و همزبان شده اند . حساب این هموطنان از حساب خائنین و تجزیه طلبان تروریست ، یک سره جداست !
مهدی سلطانی
مهر ماه ۱۳۹۷
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#مهدی_سلطانی
همین گروه «الاهوازی»که عرب زبان بوده اند و در رژه اهواز مردم عادی و زن و بچه و سرباز را به گلوله بستند ، به همت جمهوری اسلامی زبانشان زبان عربیشان نه تنها در مدارس خودشان بلکه در مدارس گیلان و آذربایجان ، گرگان و یزد و کرمان و....هم تدریس می شود ❗️
در کشور ایران نشریات و کتابهای متعددی به زبان عربی چاپ می شود ، رسانه ها و شبکه های عربی درون مرزی و برون مرزی ، صبح تا شب به زبان عربی برنامه پخش می کنند و ...
پس زبان مادری که این قوم گرایان واگرا به نیروها و دول خارجی علم کرده اند ، ادعایی است بیهوده و فریبکارانه تا بستر تجزیه طلبی را ایجاد کنند ، خشونت اعم از کلامی ، فیزیکی ، نظامی و مسلحانه و وابستگی و واگرایی به کشورهای بیگانه و عمدتا رقیب و خصم ایران در سرشت قوم گرایان است و کانون مرکزی هویت آنها ، ولو چنین هویت پتیاره و پلیدی را در زرورق فریبای دفاع از « زبان مادری» و تفسیر وارونه ی « اصل ۱۵ » قانون اساسی پیچیده و گنجانده باشند، همین تجزیه طلبی خشونت گرا و واگرا به پول دول بیگانه است .
البته متاسفانه هستند هموطنانی که از سر سهل انگاری و قلت اطلاعات و خوشدلی و خوش خیالی با ادعاهای این جماعت وطن فروش ، همدل و همزبان شده اند . حساب این هموطنان از حساب خائنین و تجزیه طلبان تروریست ، یک سره جداست !
مهدی سلطانی
مهر ماه ۱۳۹۷
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from انجمن ایرانبان
Forwarded from عصر ایران
✅ جای خالی «روز ملی سرباز» در تقویم رسمی کشور
✍️ عصر ایران؛ رضا کدخدازاده
مگر میشود به احترام سربازی که خود را سپر دخترکی کرد تا او را از سمت جایگاه رژه که در تیررس تروریستها بود به کانال امن برساند، کلاه از سر بر نداشت؟! مگر میشود تصاویر در آغوش گرفتن کودکان غرق در خون و تلاش آنها برای نجات این کودکان توسط سربازان وطن را دید و دلمان از داشتن چنین جوانان غیرتمندی، قرص نشود؟!
آری! سربازان وطن در اهواز یک بار دیگر حماسه آفریدند. البته این اولین بار نیست که سرباز ایرانی اینچنین سرود شجاعت و دلیری و فداکاری میسراید. چندی پیش در زلزله تلخ کرمانشاه نیز، سربازان وطن صحنههای غرورآفرینی از سربازی برای هموطن خویش را آفریدند. همین روزها هفتهای را گرامی میداریم که خیل عظیمی از سربازان ایرانی در راه میهن و هممیهن خویش چه شجاعتهایی انجام دادند و البته از بداقبالی ما -و نه آنها- در آن روزگار دوربین مثل نقل و نبات دست همه نبود که تصاویر دلاوریهای آنها را ثبت کند.
البته «ثبت» نشدن تصاویر دلاوری آنها به معنای «ضبط» نشدن آنها نیست. چه آنکه در زمان جنگ جهانی دوم و در حین هجوم متجاوزین روس به مرزهای شمال غربی ایران، دوربینی نبود که ایثار و سربازی سه مرزبان جان برکف ایرانی که در پل آهنی راهآهن آذربایجان در جلفا از خاک میهنشان دفاع کردند را ثبت کند، اما شجاعت و غیرت آنها در حافظه تاریخی ایرانیان تا ابد ضبط شده است.
به هر حال همه اینها به ما یادآوری میکند که جای «روز ملی سرباز» در تقویم رسمی کشور خالی است. اگرچه دومین روز از هفته دفاع مقدس به نام «علم و معرفت، نخبگان و روز سرباز» نامگذاری شده، اما این روز در تقویم رسمی کشور ثبت نشده و اگر ثبت بشود هم در حاشیه کلیت هفته دفاع مقدس قرار میگیرد. البته این نامگذاری قطعاً با مخالفت «برخی» مواجه خواهد شد. این «برخی» همانهایی هستند که میگویند اساساً ایران نباید ارتش داشته باشد، چه برسد به اینکه سربازی اجباری داشته باشد!
در میان این «برخی» عدهای هم هستند که به خیال خود رندی میکنند و میگویند چون سربازی اجباری در ایران را رضاشاه پهلوی صورتبندی کرد، حالا که رژیم پهلوی سقوط کرده باید تمام مظاهر او از ایران زدوده شود! در پاسخ به این «برخی» باید گفت هر وقت همسایههای ایران؛ «هلند» و «سوئیس»ی شدند که فقط گُل صادر و وارد کردند، نه بزرگترین کشورهای وارد کننده تسلیحات نظامی، نظیر عربستان و امارات -که نه تنها حمله تروریستی اهواز را محکوم نمیکنند بلکه از تروریستها به عنوان فعال مدنی تقدیر هم میکنند- ما هم ارتش و سربازی را در ایران کلاً تعطیل میکنیم!
پیشنهاد نگارنده این است که روز «سوم شهریور» از سوی ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان «روز ملی سرباز» به شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد شود تا همه ساله و تا زمانی که هلند و سوئیس همسایگان ایران شوند(!)، به بهانه این روز از سرباز و سربازی در کشور تقدیر به عمل آید. سوم شهریور۱۳۲۰، هنگامی که متفقین تصمیم به اشغال ایران میگیرند، سه سرباز میهن به نامهای ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری، وظیفه پاسداری از مرزهای شمال غربی ایران را در پل فلزی جلفا بر عهده داشتهاند.
در کتاب «آخرین فشنگ» با ارجاع به استنادات آکادمی روسیه آورده شده که: «رضا شاه به ایستگاه مرزی واقع در جلفا تلگراف میزند و از نیروهای نظامی میخواهد اجازه بدهند شورویها بدون درگیری از خاک ایران عبور نمایند لکن سرجوخه محمدی پیام او را پاره میکند و خطاب به سربازان میگوید هرکسی بخواهد میتواند برود اما من میمانم و مقاومت میکنم.» پس از آن که روسها برای ورود به خاک ایران از طریق این پل تجاوز به خاک ایران را آغاز میکنند، مقاومت این سه سرباز دلاور آذری آغاز میگردد که در نهایت هر سه در راه دفاع از خاک ایران به شهادت میرسند.
مقاومت شجاعانه این سه سرباز ایرانی حتی تحسین نیروهای مهاجم را برمی انگیزد، به طوری که به دستور فرمانده روس، جهت ارج نهادن به این مقاومتها، پیکر این سه سرباز در محل شهادتشان در کنار خط آهن این پل به خاک سپرده شد. بر روی سنگ آرامگاه این سه سرباز شهید وطن این چند بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما
🔺 متن کاملِ یادداشت را اینجا بخوانید:
http://www.asriran.com/fa/news/632825
@MyAsriran
✍️ عصر ایران؛ رضا کدخدازاده
مگر میشود به احترام سربازی که خود را سپر دخترکی کرد تا او را از سمت جایگاه رژه که در تیررس تروریستها بود به کانال امن برساند، کلاه از سر بر نداشت؟! مگر میشود تصاویر در آغوش گرفتن کودکان غرق در خون و تلاش آنها برای نجات این کودکان توسط سربازان وطن را دید و دلمان از داشتن چنین جوانان غیرتمندی، قرص نشود؟!
آری! سربازان وطن در اهواز یک بار دیگر حماسه آفریدند. البته این اولین بار نیست که سرباز ایرانی اینچنین سرود شجاعت و دلیری و فداکاری میسراید. چندی پیش در زلزله تلخ کرمانشاه نیز، سربازان وطن صحنههای غرورآفرینی از سربازی برای هموطن خویش را آفریدند. همین روزها هفتهای را گرامی میداریم که خیل عظیمی از سربازان ایرانی در راه میهن و هممیهن خویش چه شجاعتهایی انجام دادند و البته از بداقبالی ما -و نه آنها- در آن روزگار دوربین مثل نقل و نبات دست همه نبود که تصاویر دلاوریهای آنها را ثبت کند.
البته «ثبت» نشدن تصاویر دلاوری آنها به معنای «ضبط» نشدن آنها نیست. چه آنکه در زمان جنگ جهانی دوم و در حین هجوم متجاوزین روس به مرزهای شمال غربی ایران، دوربینی نبود که ایثار و سربازی سه مرزبان جان برکف ایرانی که در پل آهنی راهآهن آذربایجان در جلفا از خاک میهنشان دفاع کردند را ثبت کند، اما شجاعت و غیرت آنها در حافظه تاریخی ایرانیان تا ابد ضبط شده است.
به هر حال همه اینها به ما یادآوری میکند که جای «روز ملی سرباز» در تقویم رسمی کشور خالی است. اگرچه دومین روز از هفته دفاع مقدس به نام «علم و معرفت، نخبگان و روز سرباز» نامگذاری شده، اما این روز در تقویم رسمی کشور ثبت نشده و اگر ثبت بشود هم در حاشیه کلیت هفته دفاع مقدس قرار میگیرد. البته این نامگذاری قطعاً با مخالفت «برخی» مواجه خواهد شد. این «برخی» همانهایی هستند که میگویند اساساً ایران نباید ارتش داشته باشد، چه برسد به اینکه سربازی اجباری داشته باشد!
در میان این «برخی» عدهای هم هستند که به خیال خود رندی میکنند و میگویند چون سربازی اجباری در ایران را رضاشاه پهلوی صورتبندی کرد، حالا که رژیم پهلوی سقوط کرده باید تمام مظاهر او از ایران زدوده شود! در پاسخ به این «برخی» باید گفت هر وقت همسایههای ایران؛ «هلند» و «سوئیس»ی شدند که فقط گُل صادر و وارد کردند، نه بزرگترین کشورهای وارد کننده تسلیحات نظامی، نظیر عربستان و امارات -که نه تنها حمله تروریستی اهواز را محکوم نمیکنند بلکه از تروریستها به عنوان فعال مدنی تقدیر هم میکنند- ما هم ارتش و سربازی را در ایران کلاً تعطیل میکنیم!
پیشنهاد نگارنده این است که روز «سوم شهریور» از سوی ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان «روز ملی سرباز» به شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد شود تا همه ساله و تا زمانی که هلند و سوئیس همسایگان ایران شوند(!)، به بهانه این روز از سرباز و سربازی در کشور تقدیر به عمل آید. سوم شهریور۱۳۲۰، هنگامی که متفقین تصمیم به اشغال ایران میگیرند، سه سرباز میهن به نامهای ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری، وظیفه پاسداری از مرزهای شمال غربی ایران را در پل فلزی جلفا بر عهده داشتهاند.
در کتاب «آخرین فشنگ» با ارجاع به استنادات آکادمی روسیه آورده شده که: «رضا شاه به ایستگاه مرزی واقع در جلفا تلگراف میزند و از نیروهای نظامی میخواهد اجازه بدهند شورویها بدون درگیری از خاک ایران عبور نمایند لکن سرجوخه محمدی پیام او را پاره میکند و خطاب به سربازان میگوید هرکسی بخواهد میتواند برود اما من میمانم و مقاومت میکنم.» پس از آن که روسها برای ورود به خاک ایران از طریق این پل تجاوز به خاک ایران را آغاز میکنند، مقاومت این سه سرباز دلاور آذری آغاز میگردد که در نهایت هر سه در راه دفاع از خاک ایران به شهادت میرسند.
مقاومت شجاعانه این سه سرباز ایرانی حتی تحسین نیروهای مهاجم را برمی انگیزد، به طوری که به دستور فرمانده روس، جهت ارج نهادن به این مقاومتها، پیکر این سه سرباز در محل شهادتشان در کنار خط آهن این پل به خاک سپرده شد. بر روی سنگ آرامگاه این سه سرباز شهید وطن این چند بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما
🔺 متن کاملِ یادداشت را اینجا بخوانید:
http://www.asriran.com/fa/news/632825
@MyAsriran
عصر ايران
جای خالی «روز ملی سرباز» در تقویم رسمی کشور
آری! سربازان وطن در اهواز یک بار دیگر حماسه آفریدند. البته این اولین بار نیست که سرباز ایرانی اینچنین سرود شجاعت و دلیری و فداکاری میسراید
KHAZAN6.MP3
KHAZAN6
#باد_خزان
از استاد #محمدرضا_شجریان
پیشکش به دوستداران استاد گرامی
برای زاد روز ایشان و همچنین آغاز #پاییز_زیبا و #خزان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
از استاد #محمدرضا_شجریان
پیشکش به دوستداران استاد گرامی
برای زاد روز ایشان و همچنین آغاز #پاییز_زیبا و #خزان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
♈️ماه مهر دیگر بوی درس و دانش نمی دهد، چرا چنین است؟
✍محمد باقر تاج الدین
در دهه های گذشته با آغاز مهر ماه نوعی جنب و جوش و خوشحالی از باز گشایی مدارس و دانشگاه ها در چهره دانش آموزان و دانشجویان و حتی معلمان و استادان پیدا بود. اما با تأسف و نگرانی باید گفت که در سال های اخیر رفته رفته این جنب و جوش ها و خرسندی ها کمرنگ شد و دیگر آن حس و حال گذشته جریان ندارد و جای آن را نوعی رخوت و عدم رضایت و حتی نگرانی و تشویش گرفته است. این مشکل و مسأله ای است که وجود دارد و حتی در حال افزایش است و جای هیچ گونه انکار هم ندارد. اما این که چرا چنین اتفاق ناگواری روی داده است باید مورد واکاوی و پژوهش های دقیق علمی از منظر علوم روان شناسی، تربیتی، آموزشی و جامعه شناسی قرار بگیرد تا ابعاد پیدا و پنهان این مشکل با دقت هر چه بیشتر مشخص شود.
اما در این نوشته کوتاه به چند دلیل که حاصل مشاهدات، گفتگوها و کشف و شهودهای اینجانب است ارائه می شود:
1.عدم جذابیت محیط های مدرسه و دانشگاه برای دانش آموزان و دانشجویان و کسل کننده و خسته کننده بودن این محیط ها به دلیل عدم شناخت نیازهای واقعی و اساسی دانش آموزان و دانشجویان. در واقع محیط های مدرسه کاملا کلیشه ای، دستوری، غیرمشارکتی بوده و بر مبنای گفتگوی همه جانبه و دموکراتیک شکل نگرفته اند و همواره نوعی اِعمال نفوذ و قدرت از بالا به پایین در جریان است و دانش آموزان تنها موظف و مکلف به اجرای اوامر و نواهی دل آزار و عذاب آور هستند. این موضوع به دلیل حاکمیت نگاه تکلیف گرایانه، غیر انتقادی، بسته و محدود در نظام آموزش و پرورش کشور است. لازم است گفته شود که این نحوه از اجتماعی کردن دانش آموزان به هیچ وجه مناسب شرایط اجتماعی و فرهنگی دنیای جدید نبوده و اصلا مناسب فرزندان و نسل های جدید نیست. برای مثال هیچ گاه در نظام آموزش و پرورش ایران اهمیتی به دروس ورزش و هنر داده نشده است و برای پرورش جسم و روان دانش آموزان هیچ فکر مناسبی نشده است. دانش آموزان ساعت ها در محیط های بسته، محدود، غیر جذاب، دل آزار و نا شاد و بهتر است بگوییم محیط پادگانی باید بهترین اوقات نوجوانی خود را سپری کنند. زهی تأسف و تأثر!!!!! نگاهی گذرا به نظام آموزشی کشورهای اسکاندیناوی به خوبی نشان می دهد که در مدارس کشورهای مزبور ورزش و شادی و موسیقی و هنر و خلاصه پرورش جسم و روان در اولویت است و پس از آن به سراغ آموزش می روند. 5 سال اول در مدارس این کشورها تقویت روحیه مشارکت، گفتگو، شادابی، همکاری و همدلی است و آموزش ابدا در اولویت نیست. امال در مدارس ایران از همان روز اول آموزش کسل کننده و رخوت انگیز آغاز می شود بدون توجه به پرورش جسم و روان دانش آموز و اساسا بدون توجه به نیازها و علائق آنان!!!
2.نگرانی از آینده؛ در این زمینه بسیاری از دانش آموزان و به ویژه دانشجویان نسبت به آینده شغلی و زندگی خود نگرانی های جدی دارند و نمی دانند اگر در رشته های مورد علاقه شان درس بخوانند و تحصیل کنند چه سرنوشتی در انتظار آنان است. برای مثال اگر دانشجویی بخواهد در رشته تاریخ یا ادبیات که علاقه بسیار هم به این رشته ها دارد ادامه تحصیل بدهد به راستی برای داشتن شغل در آینده تا چه میزان باید امیدوار باشد؟!!
3.تغییر ارزش ها؛ تسلط و غلبه نگاه سرمایه دارانه بر روابط اجتماعی، خانوادگی و فامیلی در جامعه و محوریت پول و ثروت و موقعیت همگی دست به دست هم داد ه اند تا این چنین جایگاه علم و دانش را مخدوش کنند و ملاک و معیار از دانشمند و متفکر بودن به سمت پول داربودن و سرمایه دار بودن شیفت کند.
4.رواج مدرک گرایی؛ در سال های اخیر با بسط و گسترش انواع و اقسام مدارس و دانشگاه های پولی شاهد رواج بی حد و حصر مدرک گرایی بوده ایم به گونه ای که دست یابی به مدارج عالی نیز آن چنان سهل الوصول شده است که گویی هر فردی بدون کمترین زحمت و مرارت و فقط با پرداخت پول می تواند به مدرک مورد نظر خودش دست یابد بدون این که حتی اندک سواد و دانشی در آن زمینه داشته باشد. بر این اساس می توان گفت با پدیده مدرک به دستان بی سواد یا کم سواد مواجه هستیم که بنا به تعریف جدیدی که سازمان یونسکو از سواد ارائه کرده است و طی آن با سواد کسی است که قدرت تحلیل داده ها و یافته ها را داشته باشد، اکنون با مدرک به دستانی مواجه هستیم که از اساس فاقد قدرت تحلیل امور و حتی اندک مهارت برای زندگی شایسته هستند.
✍محمد باقر تاج الدین
در دهه های گذشته با آغاز مهر ماه نوعی جنب و جوش و خوشحالی از باز گشایی مدارس و دانشگاه ها در چهره دانش آموزان و دانشجویان و حتی معلمان و استادان پیدا بود. اما با تأسف و نگرانی باید گفت که در سال های اخیر رفته رفته این جنب و جوش ها و خرسندی ها کمرنگ شد و دیگر آن حس و حال گذشته جریان ندارد و جای آن را نوعی رخوت و عدم رضایت و حتی نگرانی و تشویش گرفته است. این مشکل و مسأله ای است که وجود دارد و حتی در حال افزایش است و جای هیچ گونه انکار هم ندارد. اما این که چرا چنین اتفاق ناگواری روی داده است باید مورد واکاوی و پژوهش های دقیق علمی از منظر علوم روان شناسی، تربیتی، آموزشی و جامعه شناسی قرار بگیرد تا ابعاد پیدا و پنهان این مشکل با دقت هر چه بیشتر مشخص شود.
اما در این نوشته کوتاه به چند دلیل که حاصل مشاهدات، گفتگوها و کشف و شهودهای اینجانب است ارائه می شود:
1.عدم جذابیت محیط های مدرسه و دانشگاه برای دانش آموزان و دانشجویان و کسل کننده و خسته کننده بودن این محیط ها به دلیل عدم شناخت نیازهای واقعی و اساسی دانش آموزان و دانشجویان. در واقع محیط های مدرسه کاملا کلیشه ای، دستوری، غیرمشارکتی بوده و بر مبنای گفتگوی همه جانبه و دموکراتیک شکل نگرفته اند و همواره نوعی اِعمال نفوذ و قدرت از بالا به پایین در جریان است و دانش آموزان تنها موظف و مکلف به اجرای اوامر و نواهی دل آزار و عذاب آور هستند. این موضوع به دلیل حاکمیت نگاه تکلیف گرایانه، غیر انتقادی، بسته و محدود در نظام آموزش و پرورش کشور است. لازم است گفته شود که این نحوه از اجتماعی کردن دانش آموزان به هیچ وجه مناسب شرایط اجتماعی و فرهنگی دنیای جدید نبوده و اصلا مناسب فرزندان و نسل های جدید نیست. برای مثال هیچ گاه در نظام آموزش و پرورش ایران اهمیتی به دروس ورزش و هنر داده نشده است و برای پرورش جسم و روان دانش آموزان هیچ فکر مناسبی نشده است. دانش آموزان ساعت ها در محیط های بسته، محدود، غیر جذاب، دل آزار و نا شاد و بهتر است بگوییم محیط پادگانی باید بهترین اوقات نوجوانی خود را سپری کنند. زهی تأسف و تأثر!!!!! نگاهی گذرا به نظام آموزشی کشورهای اسکاندیناوی به خوبی نشان می دهد که در مدارس کشورهای مزبور ورزش و شادی و موسیقی و هنر و خلاصه پرورش جسم و روان در اولویت است و پس از آن به سراغ آموزش می روند. 5 سال اول در مدارس این کشورها تقویت روحیه مشارکت، گفتگو، شادابی، همکاری و همدلی است و آموزش ابدا در اولویت نیست. امال در مدارس ایران از همان روز اول آموزش کسل کننده و رخوت انگیز آغاز می شود بدون توجه به پرورش جسم و روان دانش آموز و اساسا بدون توجه به نیازها و علائق آنان!!!
2.نگرانی از آینده؛ در این زمینه بسیاری از دانش آموزان و به ویژه دانشجویان نسبت به آینده شغلی و زندگی خود نگرانی های جدی دارند و نمی دانند اگر در رشته های مورد علاقه شان درس بخوانند و تحصیل کنند چه سرنوشتی در انتظار آنان است. برای مثال اگر دانشجویی بخواهد در رشته تاریخ یا ادبیات که علاقه بسیار هم به این رشته ها دارد ادامه تحصیل بدهد به راستی برای داشتن شغل در آینده تا چه میزان باید امیدوار باشد؟!!
3.تغییر ارزش ها؛ تسلط و غلبه نگاه سرمایه دارانه بر روابط اجتماعی، خانوادگی و فامیلی در جامعه و محوریت پول و ثروت و موقعیت همگی دست به دست هم داد ه اند تا این چنین جایگاه علم و دانش را مخدوش کنند و ملاک و معیار از دانشمند و متفکر بودن به سمت پول داربودن و سرمایه دار بودن شیفت کند.
4.رواج مدرک گرایی؛ در سال های اخیر با بسط و گسترش انواع و اقسام مدارس و دانشگاه های پولی شاهد رواج بی حد و حصر مدرک گرایی بوده ایم به گونه ای که دست یابی به مدارج عالی نیز آن چنان سهل الوصول شده است که گویی هر فردی بدون کمترین زحمت و مرارت و فقط با پرداخت پول می تواند به مدرک مورد نظر خودش دست یابد بدون این که حتی اندک سواد و دانشی در آن زمینه داشته باشد. بر این اساس می توان گفت با پدیده مدرک به دستان بی سواد یا کم سواد مواجه هستیم که بنا به تعریف جدیدی که سازمان یونسکو از سواد ارائه کرده است و طی آن با سواد کسی است که قدرت تحلیل داده ها و یافته ها را داشته باشد، اکنون با مدرک به دستانی مواجه هستیم که از اساس فاقد قدرت تحلیل امور و حتی اندک مهارت برای زندگی شایسته هستند.
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
با امضاء تفاهم نامه همکاری با بنیاد سعدی؛
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران "هما" حامی گسترش زبان فارسی در جهان شد
https://goo.gl/CciShK
@jolgeshomali
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران "هما" حامی گسترش زبان فارسی در جهان شد
https://goo.gl/CciShK
@jolgeshomali
Forwarded from انجمن ایرانبان
4_563337303636836415.MP3
6.2 MB
#نوای_میهن
آهنگ یاس پرپر از داریوش اقبالی
تقدیم به روان پاک فرزندان میهن که در حادثه دیروز اهواز قربانی قوم گرایی شدند
@anjoman_iranban
آهنگ یاس پرپر از داریوش اقبالی
تقدیم به روان پاک فرزندان میهن که در حادثه دیروز اهواز قربانی قوم گرایی شدند
@anjoman_iranban
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توژکی زیبا از عزاداری #یزدی ها در حسینیه #ایرانیان(بافت تاریخی)
#یزد_تاریخی وزیبا می تواند آغازگر گردشگری ویژه ی محرم باشد.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#یزد_تاریخی وزیبا می تواند آغازگر گردشگری ویژه ی محرم باشد.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
همدردی با شهدای رخداد تروریستی #اهواز:
کودکان #میانمار و یاد شهید خردسال اهواز #طاها_اقدامی
شمع روشن کردن مردم #بیروت
نمایش پرچم ایران در شهر صیدا #لبنان
هشتگ #سلام_لإيران_من_لبنان، ترند اول لبنان شد
کودکان #میانمار و یاد شهید خردسال اهواز #طاها_اقدامی
شمع روشن کردن مردم #بیروت
نمایش پرچم ایران در شهر صیدا #لبنان
هشتگ #سلام_لإيران_من_لبنان، ترند اول لبنان شد