پایگاه ایران دوستان مازندران
680 subscribers
9.71K photos
4.63K videos
138 files
2.22K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پروفسور #علی_یخکشی دانشمند برجسته جهان در رشته #سیاست و #مدیریت_منابع_طبیعی و #محیط_زیست، بر این باور است که با داشتن ورزیده ترین کارشناسان، بهترین قوانین و اعتبارات و چارت سازمانی هم نمی توانیم در پاسداری از #منابع_طبیعی موفق شویم تا زمانی که با #فقر_مادی و #فقر_فرهنگ_زیست_محیطی مبارزه نکنیم و مردم را در امور، مشارکت ندهیم.

از کانال منابع طبیعی ایران با ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
#لعنتي_هميشه_سخت‌تر_است

محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي

ال پاچينو – هنرپیشه مشهور آمریکایی - با نقش سرهنگ اسلِيد در فيلم «بوي خوش يک زن» (محصول 1992) در يکي از سکانس‌هاي پاياني و درخشان فيلم مي‌گويد: «تو زندگيم هر وقت به دو راهي رسيدم، بدون استثنا مي‌دونستم راه درست کدومه، اما هميشه راه غلط را انتخاب کردم؛ مي‌دوني چرا؟! چون راه درست لعنتي، هميشه سخت‌تر بود.»

«بوي خوش يک زن» چند ديالوگ درخشان ديگر هم دارد، اما من اين يکي را خيلي بيشتر از بقيه دوست دارم، چون تصويري از سياست‌گذاري عمومي و حکمراني است، درباره زندگي فردي نيست و عين سرنوشت سياست عمومي است.

سياست‌گذار، حکمران يا مجري اغلب يا شايد هميشه مي‌داند «راه درست کدومه، اما لعنتي هميشه سخت‌تر است.» او در چنين مواقعي دنبال کساني مي‌گردد که راه راحت‌تر اما نادرست را توجيه کنند يا درست جلوه دهند.

او گاه آن‌قدر موضوع را به اين و آن ارجاع مي‌دهد تا نظرات مختلف دريافت کند، معرکه آراء راه بيندازد و دست آخر مسئوليت خودش را در بين ديدگاه‌هاي متناقض گم يا کم‌رنگ کند و دست آخر راه راحت اما نادرست را برگزيند، بدون عذاب وجدان.

دستگاه اداري هم هميشه پر از آدم‌هايي است که به داد او مي‌رسند. آدم‌هايي که فرش را از جهت خوابش جارو مي‌کنند، و باد به بادبان راه راحت مي‌دمند. فضيلت از آن کساني است که سختي‌هاي راه را فرياد مي‌زنند، حتي مغضوب مي‌شوند اما به حکمران، سياست‌گذار يا مجري حالي مي‌کنند که نمي‌تواني بدون عذاب وجدان و پذيرش مسئوليت، راه راحت‌تر را انتخاب کني.

کار در عرصه سياست عمومي هميشه بر سر دوراهي درست/نادرست بودن است. انتخاب‌کننده هميشه درکي از سختي هر يک از دو راه دارد. حکمران، سياست‌گذار يا مجري آن‌گاه که از دغدغه اخلاقي تهي شود و هيچ چيز نتواند مسئوليت اخلاقي را به يادش بياورد، تباهي آغاز مي‌شود. مصيبت وقتي فرومي‌بارد که تنها توجيه اين باشد که «لعنتي هميشه سخت‌تر است.»

#سیاست_اقتصادی، #سیاست_خارجی، #سیاست_داخلی، #سیاست_فرهنگی، #سیاست_قضائی، #سیاست_اجتماعی، #سیاست_محیط_زیست، #سیاست_پولی، #سیاست_بورس، #سیاست_مالی، و #سیاست_...

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 اردوغان، ارس و آذربایجان

علی دینی‌ترکمانی
اقتصاددان


سخنان اردوغان را برخلاف برخی که با خوش‌بینی از کنارش عبور می‌کنند باید جدی گرفت. در عرف دیپلماتیک، خواندن شعر "اراز آراز آی آراز" را با هرگونه مسامحه و نرمشی نمی‌توان به چیزی جز اقدامی تحریک‌امیز و مداخله‌جویانه در امر تمامیت ارضی ایران، ارزیابی نکرد. بخصوص، وقتی مشخص است که در این سو، هستند افرادی که سودای یکی شدن دو سوی ارس را در سر می‌پرورانند، ولو اینکه درصد قابل توجهی نباشند.

ضمن محکوم بودن چنین سخنان تحریک آمیزی، من بر این باورم که اردوغان به‌عمد این حرف را زده است تا از آن به عنوان تاکتیکی در جهت پیشبرد استراتژی تقویت نفوذ منطقه‌ای خود و واداشتن ایران به رعایت منافع این کشور در جایی چون سوریه استفاده کند.

با فرض صحیح بودن این حدس، می‌توان نکته‌ی دیگری را بر آن اضافه کرد. اگر طی چند دهه‌ی گدشته، ایران به لحاظ اقتصادی، مانند ترکیه رشد می‌کرد و با قدرت‌های بزرگ و کشورهای منطقه تعاملات بی‌تنش یا کم‌تنش می‌داشت، هم جمهوری آذربایجان با توجه به قرابت فرهنگی بیش‌تر تحت هژمونی ایران قرار می‌گرفت و خوانش شعر آراز آراز تعبیر وارونه پیدا می‌کرد و هم ترکیه نمی‌توانست در موقعیتی قرار بگیرد که با احساس برتری در تعادل قوا دست به چنین تلنگر‌زدن‌های شیطنت‌آمیزی بزند.

دیوارکشی به طول ۸۰ کیلومتر در نوار مرزی ایران و ترکیه و ایجاد کریدور ریلی بین ترکیه و چین شاخص‌هایی از نوع نگاه ترکیه به ایران و تلاش این کشور برای دور زدن ایران است.

در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان "چشم‌انداز نظام اقتصاد بین‌الملل و جایگاه ایران در آن" که بعدا در سال ۱۳۹۰ کتاب شد، چنین اتفاقاتی را کم و بیش پیش‌بینی کرده بودم:

"تركيه و ايران دو قدرت اصلی منطقه‌ای خاورميانه هستند. البته تركيه بر مبنای شاخص قدرت ملی رتبه‌ی بالاتری دارد و به نظر مي‌رسد كه با توجه به مناسبات بهتری كه در سطح اقتصاد جهانی با قدرت‌های مركزی دارد توانايی ادامه‌ی اين جايگاه را نيز دارد. برای مثال، شاخص جذب سرمايه‌گذاری خارجي نشان می‌دهد كه فاصله قابل توجهی ميان عملكرد تركيه و ايران وجود دارد.

استمرار اين وضع، به معنای امكان دسترسی بيشتر تركيه به دانش علمی و فني پيشرو جهاني، امكان افزايش ظرفيت‌های توليدي با مزیت رقابتی بالا و در تحليل نهايی اثرگذاری بر شكل‌گيری نظم منطقه‌ای است. اين نظم، به عنوان فيلتري كه نظم جهانی از درون آن عبور مي‌كند و شكل می‌يابد، مستلزم مناسبات دست‌كم قابل تحمل در سطح كشورهای يك منطقه است (همگنی سياسی و فرهنگی).

روابط و مناسبات در حال گسترش تركيه با كشورهای خاورميانه و موقعيت بهتر آن بر مبنای شاخص قدرت ملی نشان مي‌دهد كه در صورت ادامه‌ تنش‌های موجود ميان ايران و كشورهای منطقه و همين‌طور ميان ايران و قدرت‌های مركزی، به‌ويژه آمريكا، ايران به‌رغم برخورداری از موقعيت ژئوپلتيك بسيار خوب، توانايی لازم براي شكل دادن به نظم منطقه‌ای را از دست خواهد داد.

در چارچوب تنش‌های موجود، به نظر می‌رسد تركيه با جا پا باز كردن بيش‌تر و نزديك شدن به رويای احيای امپراتوری عثمانی، موقعيت ژئوپلتيك ايران را تهديد خواهد كرد. يعني، اين كشور با پيشبرد پروژه‌هايی چون خط لوله نفت باكو - جيحون در گذشته‌ نزديك و خط لوله تركمنستان - تركيه - اروپا در چند سال آينده، به عنوان تامين كننده‌ی انرژی اروپا ظاهر می‌شود و به نوعی بر موقعيت منابع طبيعی ايران سايه می‌اندازد. در اصل، تركيه بدون برخورداری از منابع طبيعی نفت و گاز، صرفا به خاطر مناسبات باثبات منطقه‌ای و جهانی تبديل به مكانی برای انتقال اين منابع شده كه از يك سو حكم گلوگاه استراتژيك برای كشورهای صادر‌كننده را پيدا می‌كند و از سوی ديگر ايران را دور می‌زند.

اگر پروژه‌های ديگری چون خط لوله گاز تركمنستان - افغانستان - پاكستان - هند (تاپی) را به اين مجموعه اضافه كنيم، می‌توان تضعيف اين موقعيت ژئوپلتيك را بيش‌تر دريافت. بنابراين، جذب ضعيف سرمايه خارجی كه در چنين پروژه‌هايی و همينطور ظرفيت توليدی پايين‌تر نفت و گاز ايران تبلور مي‌يابد، در كوتاه مدت به از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و در ميان‌مدت و بلند‌مدت به از دست رفتن موقعيت ژئوپلتيك منجر خواهد شد. بنابراين، در اين چارچوب انتظاری كه می‌رود حاشيه‌ای شدن اقتصاد ايران و کاهش نفوذ آن است".

گذشته چراغ راه آینده است. مناقشات مرزی و مداخله‌ها بخشی از چالش‌های پیش‌روی کشورهاست. این واقعیت مسلم پیش‌ روی ماست. عوامل مختلفی از جاه‌طلبی‌های رهبران سیاسی گرفته تا تقسیمات جغرافیایی مناقشه‌برانگیز و مسائل قومی، موجب بروز چنین مناقشه‌هایی می‌شود.

در چنین شرایطی، در صورت احساس برتری در تعادل قوا، امکان تغییر نوع بازی منطقه‌ای توسط کشوری چون ترکیه وجود دارد.


#سیاست_منطقه‌ای
#ترکیه
#جمهوری_آذربایجان



پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from درفش
شرح یک وحشی‌گری و بی‌تفاوتی مسؤولان


کولبران در مرز ایران و ترکیه
- گزارشی از زیتون

-

کاش ما هم جرج فلوید بودیم!

امیر هاشمی‌مقدم

کارشناس ارشد ایران‌شناسی و تاریخ‌پژوه


خبر تکان‌دهنده است: دو مرد ایرانی اهل منطقه چالدران آذربایجان غربی، به خاطر فقر و بیکاری و برای یافتن کار، راهی استانبول می‌شوند. ۲۶ فروردین قاچاقی از مرز گذشته و هر یک همراه خود ۲۵ باکس سیگار داشتند. قرار بود سیگارها را در روستای بیدوغان ترکیه (نزدیک مرز ایران) بفروشند و با سودی که به دست می‌آورند (بهای سیگار در ترکیه به خاطر مالیات، بیشتر از ایران است) هزینه سفر تا استانبول کنند. اما توسط نیروهای مرزبانی ترکیه و در حضور مردم روستای بیدوغان دستگیر می‌شوند. پلیس مرزبانی ترکیه با بیل و چماق ضربات بسیاری به سر و صورت‌شان وارد می‌کند، لگدهای فراوانی هم به سر و شکم‌شان می‌زند و سپس سوارشان می‌کند تا از مرز و به ایران اخراج‌شان کنند. اما در نقطه مرزی، هر دو نفر را برهنه کرده، در مقعدشان چاقو فرو کرده، کشاله‌های ران‌شان را بریده و با چاقو ضربات زیادی به بدن‌شان می‌زنند تا پیش از آن‌که به ایران برسند و گزارش وحشی‌گری‌های پلیس مرزبانی ترکیه را بدهند، بمیرند (عکس).

حسن کچلانلو ۴۴ ساله (که پدر شش فرزند بود) در پی این ضربات می‌میرد و بهنام صمدی ۱۷ ساله موفق می‌شود به برادرش تلفن کرده و درخواست کمک کند. پلیس مرزبانی ترکیه جسد حسن کچلانلو را برداشته و برده و هنوز تحویل ایران نداده. اما بهنام صمدی را به بیمارستان شهر چالدران رساندند و پزشکان شکنجه‌های جنسی و جسمی فجیع بر بدن وی که باعث خونریزی داخلی شده بود را تایید کردند.

این شیوه برخورد، آنچنان غیر انسانی بود که صدای گروه‌های حقوق بشری ترکیه را نیز در آورد. یک وکیل ترکیه‌ای هم وکالت آنها را بر عهده گرفت. اما رسانه‌های حامی دولت ترکیه فعلا در تلاش برای تبرئه کردن نیروهای پلیس مرزبانی خود هستند.

اما در سوی دیگر، تاکنون هیچ موضع جدی‌ای از سوی مرزبانی یا وزارت امور خارجه ما اعلام نشده است. صدا و سیما هم که چندین ماه است شبانه روز از جرج فلوید گزارش پخش می‌کند (با آن‌که پلیس قاتل، مجرم شناخته شد و دولت امریکا غرامت ۲۷ میلیون دلاری به خانوده فلوید پرداخت کرد)، حتی چند ثانیه هم به چنین اخباری نمی‌پردازد. رسانه‌های‌مان هم هیچ پیگیر چنین موضوعاتی نیستند (به جز گزارش روزنامه اعتماد، که با پدر صمدی هم گفت‌وگو کرده است). در رسانه‌های رسمی و به‌ویژه صدا و سیمای ما، جان شهروندان ایرانی بسیار کمتر از جان شهروندان دیگر کشورهاست؛ خواه امریکایی باشند، خواه فلسطینی، خواه یمنی (که البته جان آنان نیز عزیز است و باید اخبارشان پوشش داده شود؛ اما دست کم اخبار شهروندان ایرانی هم اگر بشود لابلای اخبار این کشورها گنجانده شود، سپاسگزار می‌شویم!).

چند دلیل برای چنین سکوت خبری‌ای می‌توان برشمرد:

۱.
به خاطر ایدئولوگ بودن نظام سیاسی و نهادهای خبررسانی آن همچون صدا و سیما، تنها به سراغ موضوعاتی می‌روند که بتوان از آنها بهره‌برداری سیاسی کرد. همچون جرج فلویدها.

۲.
وزارت امور خارجه‌مان در همه دولت‌های پیشین و کنونی نشان داده وضعیت شهروندان ایرانی که توسط کشورهای همسایه شکنجه یا کشته می‌شوند (همچون عراق، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان که در این یادداشت توضیح داده‌ام) برایش در اولویت نیست. عموما هنگامی که انتقادات بالا می‌گیرد، با توجیه «اهمیت حسن همجواری» شانه از زیر بار مسئولیت خالی می‌کنند. این در حالی است که پیگیری وضعیت شهروندان ایرانی در دیگر کشورها، جزو وظایف مهم و اولیه دستگاه دیپلماسی کشور است. ترکیه کشور پر اهمیت همسایه ماست که باید تا جای ممکن حسن همجواری با آن کشور حفظ شود. اما این به معنای سکوت در برابر رفتار وحشیانه با هم‌میهنان‌مان از سوی پلیس آن کشور نیست...

۳.
نفوذ همان جریان پر نفوذ و قدرتمند پان‌ترک‌اللهی، که پیش از این درباره‌اش توضیح داده‌ام، مانعی جدی در پیگیری‌هایی از این دست است؛ مبادا به ساحت مقدس کشورهایی که قبله آمال این افراد است، خدشه‌ای وارد شود. صدا و سیما یکی از حوزه‌های نفوذ گسترده این افراد است که تاکنون بارها در آن عرض اندام کرده‌اند. اینان هرگونه انتقاد به ترکیه یا جمهوری آذربایجان را با برچسب «ترک‌ستیزی» وادار به سکوت می‌کنند.

در پایان یادآوری می‌شود تا زمانی که لج‌بازی‌های سیاسی (چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی) بر منافع و مصالح کشور اولویت داشته باشد و اوضاع اقتصادی کشور بحرانی باشد، مهاجرت قانونی و غیرقانونی بخش قابل توجهی از هم‌میهنان‌مان به کشورهای دیگر، از جمله ترکیه ادامه داشته و بلکه بیشتر نیز خواهد شد. دستگاه‌های مسئول هم آنچنان درگیر مسائل حاشیه‌ای خودشان هستند که این مسائل برای‌شان اهمیتی ندارد.

متن کامل، در: مقدمه

#سیاست_خارجی
#اقوام_ایرانی
#کولبری
#کردها
#ترکیه

@PersianPolitics
🔴 من مخالفم!

مههدی تدینی
مترجم و پژوهشگر اندیشه‌ی سیاسی

🔸 من به عنوان یک ایرانی راضی نیستم دولت ایران در مراسم اعلام حکومت طالبان شرکت کند. گویا طالبان قصد دارد مراسمی برای اعلام حکومت خود برگزار کند و از چند کشور از جمله ایران دعوت کرده است. وقتی هنوز شکل آیندۀ این حکومت مشخص نیست، وقتی مشخص نیست قانون‌اساسی این حکومت چیست، وقتی هنوز مشخص نیست آیا همۀ جریان‌های سیاسی، قومی و همۀ اندیشه‌ها و اقشار جامعه در این حکومت نمایندگی دارند، حضور در مراسم اعلام حاکمیت طالبان اشتباه است.

این نیز به گمان من تلۀ طالبان برای همسایگان است تا از این طریق برای خود دست‌کم در میان همسایگان مشروعیت بین‌المللی پیدا کند. اما شرکت در مراسم اعلام حکومتی که محتوای آن مشخص نیست، خطای محض است. طالبان هیچ نیازی به برگزاری چنین مراسمی و دعوت از همسایگان و دیگر کشورها ندارد، مگر این‌که بخواهد از این طریق برای خود مشروعیت مفت‌ومجانی بخرد.

طالبان اول باید سلاحش را زمین بگذارد، با همۀ طرف‌های کشور وارد مذاکرات جدی و قابل باور بشود، همۀ سلایق و جریان‌ها را به رسمیت بشناسد و سپس با ایجاد مجلس مؤسسان و با رأی عمومی مردم شکل حکومت آتی مشخص شود. در غیر این صورت، چیزی که طالبان دنبال آن است، چیزی مگر بیعت‌گیری از سیاستمداران و رهبران اقوام نیست.

اما عملاً به نظر می‌رسد طالبان همین الگوی بیعت‌گیری را در مورد همسایگان نیز می‌خواهد پیاده کند. شرکت در مراسم اعلام حاکمیت طالبان، معنایی مگر بیعت ندارد. منافع ملی ایران و سرنوشت ایرانیان و سایر همسایگان افغانستان و همچنین سرنوشت مردم افغانستان به طور مستقیم در این میان دخیل است. دولتمردان ما باید توجه داشته باشند که با مشروعیت دادن نسنجیده به حکومتی که محتوا او برنامۀ آن مشخص نیست و کاری فراتر از چند ژست توخالی انجام نداده است، دچار خطای بزرگی خواهند شد. اکنون که مردم افغانستان خود به رغم خطر جانی به خیابان‌ها آمده‌اند، دیگر ما اجازه نداریم با مشروعیت بخشیدن به حکومتی نامعلوم به این مردم ظلم کنیم. تأیید این حاکمیت ظلم به مردمی است که نگران آیندۀ خود هستند و فردایی نامعلوم پیش روی آن‌هاست.

طالبان تغییر نکرده است. تغییر راستین این است که اسلحه را زمین بگذارد و بدون زور با دیگران مشورت کند، وگرنه هر هولاکوخان و هر سردار فاتحی «مذاکره به قصد تحمیل صلح مورد نظر خود و بیعت‌گیری» را بلد است. اگر در اروپا و آمریکا دولتمردان نادان و ریاکار برای توجیه فاجعه‌ای که به بار آورده‌اند، سعی دارند حقایق و واقعیات را نبینند، ما با افغانستان ۸۵۰ کیلومتر مرز مشترک داریم و سرنوشتمان به آن گره خورده است و از دیگر سو، به صد دلیل فرهنگی و همسایگی، دلبستۀ مردم افغانستانیم. سرنوشت مردم افغانستان برای ما مهم است.

این مطالبۀ روشن من از دولت ایران است. من به عنوان ایرانی، از هر گونه همدلی و همراهی با طالبان که برای آن مشروعیت شتابزده و نسنجیده ایجاد کند، مخالفم.

#سیاست_منطقه‌ای
#افغانستان
#ایران‌زمین_شرقی
#پنجشیر


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴زمینه تحقیر بیشتر را مهیا نسازید

یداله کریمی پور استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی

تصمیم سازان کلان ، نمی بینید چگونه کشوری کوچک و تازه پا گرفته بنام جمهوری آذربایجان ، با دلگرمی از پشتیبانی اسرائیل و آنکارا، ایران را به چالش گرفته و هل من مبارز می طلبد؟!! نمی بینید ترکیه به روشنی و بی پرده پوشی از قطع پیوند ایران با قفقاز سخن گفته و عملا در صدد کمک به باکو برای اشغال و چیرگی بر دالان زنگزو است؟ پیشترها ندیدید که چگونه بحرین و امارات، دو کشور ذره ای ، برایمان خط و نشان کشیده و با برقراری مناسبات رسمی با اسرائیل و کمک به تکوین ناتوی عبری-عربی و گستراندن پیمان ابراهیم سیاست های تهران را به سخره گرفتند؟ نمی بینید در مرزهای خاوری مشتی بدوی متحجر با پشتیبانی اسلام آباد بر کابل چیره شده و با همه توان در حال وارد کردن انواع فشار بر شیعیان و تاجیک ها هستند؟ نمی بینید اینان ، یعنی پاکستان و افغانستان چگونه و با چه شتابی در حال پیوند با قفقاز-آناتولی هستند؟
کدامیک از شما تشکیل ناتوی عبری- عربی در جنوب و ناتوی ترکی- آذری در شمال باختری را که دقیقا در جهت رویارویی با ایران است ، مورد تردید قرار می دهند؟
کدامیک از شما پیمان مخفی ۵۰ ساله اقلیم -انکارا را بر علیه منافع ملی ایران ، ارزیابی نمی کند؟
کدامیک شتاب گیری مدرن شدن نظامی ترکمنستان ، آذربایجان و۶ کشور جنوب خلیج فارس را ندیده است؟
مگر نمی بینید که عراق، سوریه ، لبنان و یمن که ملت ها و کشورهای هدف ما برای جلب پشتیبانی به شمار می روند، همگی با اقتصادهای ورشکسته ، درهم ریختگی اجتماعی و از هم گسیختگی درونی و بلکه تجزیه روبرو هستند؟ این چهار ملت پیش از آن که یاریگر باشند ، خود نیازمند یاری می باشند.
چشمان شما از بس در قضیه زنگزو به مسکو و اعلام مواضعش دوخته شد ، گشاد نشد؟ واقعا هنوز به مسکو و پوتین به عنوان آستر کّت و متحد مینگرید؟ یعنی مسکو ، آنکارا و ریاض را رها کرده و در قضیه قفقاز پشتیبان شما خواهد شد؟ حتی ایروان هم‌ به خوبی هماهنگی مسکو-انکارا و باکو را در قفقاز جنوبی درک کرده و به گونه‌ای در حال هماهنگ‌سازی خود با آن است.
آیا به گمانتان استراتژی خودکفایی یا خوداتکایی سیاسی شما که مستلزم پذیرش انزوا و تنهایی منطقه ای و جهانی است ، شیوه مناسبی در جهت خنثی سازی سناریوهای ایران‌ ستیز موثر خواهد بود؟ آیا منجر به رشد و بالندگی و جبران عقب ماندگی و واپس نشستن ۴۳ ساله خواهد شد؟
امیران ، سرداران و عالیجنابان، دست از لجاجت و یکدندگی در انزوا گزینی منطقه ای و جهانی برداشته و با باز کردن مستقیم و گسترده درهای گفتگو با غرب و همسایگان ، این ملت و کشور را از فرورفتن بیشتر در باتلاق نجات دهید. هر چه در گذشته شده گوارایتان، امکان تغییر آن ها محال است، ولی با تصمیم شجاعانه و نه چندان سخت و البته مورد قبول اکثریت مردم ،می توان دوباره ایران را ساخت . این ملت و کشور استعداد ماهیتی بالندگی و شکوفایی بی مانند را داراست. اجازه ندهید این ملت بیش از این خوار و خفیف و تحقیر شود.
#یدالله_کریمی_پور
#سیاست_خوداتکایی
#خود_انکایی_سیاسی
#ناتوی_عبری_عربی
#ناتوی_ترکی_آذری

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#سیاست
محمد امین رسول‌زاده؛ ایران‌گرا یا پان‌ترکیست دو آتشه؟!

▫️سخنانی که در معرفی محمد امین رسول‌زاده به عنوان یک ایرانگرا از شبکه سحر پخش شده، چیزی جز تحریف حقایق درباره‌ی وی که خواستار فروپاشی ایران بوده، نیست. همه می‌دانیم که محمد امین رسول‌زاده در سال‌های اقامت در ایران، جهت‌گیری سیاسی ضدایرانی نداشته اما بعد از خروج از ایران و اقامت در عثمانی به اجاق‌های مروج پان‌ترکیسم پیوست.

▫️رسول‌زاده در تشکیل جمهوری خلق آذربایجان همان نقشی را داشت که پیشه‌وری در آذربایجان داشت؛ با این تفاوت که رسول‌زاده در خدمت پان‌ترکیسم عثمانی بود و پیشه‌وری در خدمت بلشویسم روسی!

▫️بیان شعار اساسی و چکیده افکار و مشی سیاسی رسول‌زاده (اسلاملاشما، تورکلشمه، معاصرلاشما/ اسلامگرایی، ترک گرایی، معاصرگرایی) به طور مثبت از شبکه تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران چه معنا دارد؟ مگر پان‌ترکیسم با اسلام‌گرایی تناسب و سازگاری دارد و قابل جمع است؟

این یادداشت را در آذرپژوه مطالعه فرمائید:
https://azarpazhoh.org/978

https://t.me/joinchat/AAAAAE-l5prfWnkh8WHA1A
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پروفسور #علی_یخکشی دانشمند برجسته جهان در رشته #سیاست و #مدیریت_منابع_طبیعی و #محیط_زیست، بر این باور است که با داشتن ورزیده ترین کارشناسان، بهترین قوانین و اعتبارات و چارت سازمانی هم نمی توانیم در پاسداری از #منابع_طبیعی موفق شویم تا زمانی که با #فقر_مادی و #فقر_فرهنگ_زیست_محیطی مبارزه نکنیم و مردم را در امور، مشارکت ندهیم.

از کانال منابع طبیعی ایران با ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali