🔸 در نخستین روز از آخرین پاییز قرن با زنده نگاه داشتن یاد و نام معلمان و اساتید این سرزمین، دقایقی به گفته های ارزشمند اساتید سرزمینمان توجه کنیم.

"ثروت مملکت طلا نیست، ثروت مملکت مغزهای برجسته و خدمتگزار و فداکار، ثروت این مملکت جوانان این مملکت هستند. به #ایران عزیز و وطن عزیزمون خدمت کنیم"

"زنده نام #دکتر_محمدعلی_مجتهدی_گیلانی رییس دبیرستان #البرز_تهران و بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف، یادش گرامی باد"

باید یکپارچه #برای_ایران بدون در نظر داشتن گرایشات دینی، مذهبی، قومیتی، عقیدتی و سیاسی برای پیشرفت و اقتدار گوشه گوشه این سرزمین مقدس اهورائی تلاش کنیم.

#با_هم_برای_ایران


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

⛔️تروریست ها در مرز ایران❗️

🔺فکر می کنید اینجا کجاست؟
اینها چه کسانی هستند؟
چه می گویند؟

■ فیلم چندساعت پیش، یکشنبه ۲۰ مهر
■ اینجا مرز #ایران عزیز است با جمهوری باکو
■ این مردان تروریست های مزدور ترکیه هستند که به زبان عربی سخن می گویند و لباس ارتش باکو را دارند
■ و کنار تابلوی مرزی به زبان های روسی، ارمنی و انگلیسی " گذر بدون پاسپورت ممنوع"، می گویند:
آن ارمنستان است، برای آزادی جمهوری آذربایجان آمده ایم، (با اشاره به خاک ایران) این ایران است (با دست نمایش علامت #بوزقورد نماد پانترکیسم)

🔺همان تروریست هایی که از ماه پیش خبر گسیل شان از #سوریه و #لیبی با هواپیما و به فرمان #ترکیه را خبرگزاری های bbcعربی و ایندیپندنت، رییس جمهور فرانسه، وزارت خارجه روسیه، و سیاسیون سوریه فاش کردند.
اما #اردوغان فریبکار در برابر اعتراض اروپا، روسیه، ارمنستان و ایران فقط تکذیب کرد

🆘 آقایانی که در #تبریز با عوامل دولت ترکیه آمدوشد دارند، موظف اند به این ناامن سازی مرزهای شمالی ایران واکنش شدید و علنی دهند، نه که تنها برای منافع باکو پیش قدم شوند

⛔️ترکیه و اسراییل نقشه پلیدی در سر دارند


❌کمپین تحریم دولت ترکیه
@Ban_Turkey

پاسخ هنرمندان وطن
به ایرانستیزان #پانترک باکو_ترکیه

اجرای متفاوت #ای_ایران
گروه تار ایرانی و علی قمصری با حضور هنرمندان #آذری در کنار کلیسای #ارمنی چوپان در جلفا نزدیک رود ارس. ابتدا ملودی آذری و در ادامه نوای زیبای "ای ایران"

#علی_قمصری هنرمندی خوش فکر و توانمند است که یکسالی است در پروژه معرفی #تار_ایرانی در سراسر با موسیقی های محلی، تار می نوازد. توجه کنید؛ او چندسال توسط حکومت ج.ا. #ممنوع_الکار بود! اما به قول خود قمصری؛ وطن پرستی یعنی؛ جدای از حکومت، برای وطنت دل بسوزانی و بمانی

این اجرا کنار رود #ارس، واکنشی بسیار به جا از هنرِ ایرانی بود به زیاده‌خواهی #باکو و #ترکیه در برابر منافع و امنیت #ایران عزیز

حاکمان خودکامه دو کشور خیال کرده اند چون خود، مردم بی پناه و دربند شمال ارس و آناتولی را مجبور به نزاع و تنش #آذری #ارمنی #کرد کرده اند و با شکل عریانی از خشونت آن را تثبیت، پس می توانند این عادت زشت را به ایران هم صادرکنند غافل از اینکه در ایران، مردم دوهزار سال در شمالغرب و دیگر بخش ها با مذهب ارمنی در مسالمت زیسته اند، چه آن زمان که #زرتشت دین رسمی بود, چه پس از #اسلام

💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN

‍ ✅ قطعه‌ای از شعرخوانیِ شاعر #ارومیه ای جناب آقای #شهریار_قربانی پیشکش به تمامی هموطنان عزیز.

🔻 علاوه بر لذت بردن از شعر، در این نکتۀ نغز و جالب نیز تامل بفرمایید که هر ایرانی می‌تواند بدون نیاز به ترجمه، بخش عمدۀ آن را متوجه شود. اما یک تُرکی‌زبان آناتولی و اویغور و...، در صورت فرهیخته بودن و به زور شاید کمتر از ده درصدش را متوجه شود! این نشان می‌دهد در #ایران_عزیز و به ویژه با نگاه مبتنی بر #اندیشه_ایرانشهری، #زبان_فارسی و زبان‌های محلی نه تنها تضاد و تباینی با هم ندارند بلکه بخشی از پیکر یکدیگرند.

🔸 در این زمینه استاد دکتر سید #جواد_طباطبایی می‌گوید: «ایرانیان در در مرزهای سیاسی کنونی به هر زبانی که سخن بگویند، درون مایه‌های ادب و ‎#فرهنگ_ایرانی را بیان می‌کنند. #ادب_کردی به همان اندازه شعبه‌ای از #ادب_ایرانی است که ادب ترکی #آذری و سایر زبان‌های اقوام موجود در ایران و به طور کلی زبان‌های محلی اعم از ایرانی و غیر ایرانی، جملگی بخشی از ادب و #فرهنگ_ایران هستند.»

🔻 دشمنان ایرانزمین که با راه انداختن کارزارهایی برای القای دعوای میان #زبان_ملی و #زبانهای_محلی در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند، این را نیز بدانند که با این کارها، صرفاً عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند! حتی گاهی مصداقِ زبانزدِ «عدو شود سبب خیر» نیز می‌شوند؛ چنان‌چه آخرین کارزار ضدّ ایرانی‌شان، با عنوان #منوفارسی که قرار بود منادی جدایی باشد، دیری نپایید که «من»اش به «ما» تبدیل گشت و باعث شد لزوم توجهِ هر چه بیشتر به ارکان #وحدت_ملی در ایران، نقل محافل ایرانیانی با زبان‌های بومی و محلی گوناگون شود!

🔸 باری امر زبان در ایران، اساساً امر پیوند است، نه گسست. بیش باد... ❤🇮🇷❤

🆔 @Ir_Azarmehr

🔴تاریک روشن 30 سال خدمت یک معلم بازنشسته

✍  : سید اسماعیل قاضی

🔸 شامگاه روز 4 مهرماه است؛ یکی دو ساعت پیش آخرین روز خدمت 30 ساله ام در آموزش و پرورش را سپری کردم .
زمان زیادی نیست که به منزل رسیده ام ؛  آبی به صورت زدم و خودم را به یک فنجان قهوه مهمان کردم تا غبار خستگی کار روزانه را از تن بتکانم ...
مدام ذهنم درگیر است ؛ سوار بر توسن خیال به گذشته ، یعنی آغازین روزهای خدمتم سفر کردم . دست خودم را گرفتم گام به گام و منزل به منزل پیش آمدم و رویدادهای این 30 سال را در ذهنم مرور کردم .
یاد آن روزهایی را از خاطر گذراندم که عاشقانه وارد این شغل شدم منظورم همان سالهای آغازین خدمت است که گمان می کردم یک تنه می توانم " فلک را سقف بشکافم و طرحی نو در اندازم "
اما هر چه پیش تر آمدم بیشتر به در بسته برخورد کردم .
خلاصه از " هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود " هر چه فکر کردم بجز بی مهری ، بدقولی ، تبعیض و تحقیر سیستماتیک و غیر سیستماتیک در این سالها چیزی بخاطرم نیامد .
سهم من از این سال ها مشتی تقدیرنامه ، گواهی های مشارکت در کارگاه های مختلف و انبوهی از گواهینامه های ضمن خدمت است که نه چندان گِرهی از کار خودم باز کرد و نه به کار تدریس و تعلیم و تربیت و دانش آموزانم آمد .
متأسفانه بخش عمده ای از نگرانی و دغدغه روزمره من و بسیاری از همکارانم در طول این سالها این بود که امسال چند درصد افزایش حقوق داریم ؟ اضافه تدریس چرا پرداخت نشد ؟ رتبه بندی چرا اجرا نمی شود ؟ چگونه و چه مدارکی بارگذاری کنیم و سؤالات و دلمشغولی هایی از این دست که در واقع جزو بدیهیات و ابتدایی ترین حقوق یک کارمند می باشد .
اینجاست که یاد شعر سعدی افتادم :
" عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا "

از کلاس ها و فضاهای دل آزار برخی مدارس بگویم یا از محتوای نامناسب برخی کتاب ها ؟
از برنامه های غیر جذاب نظام آموزش و پروش فشل بگویم یا از محدودیت های پیدا و پنهانی که فرصت هرگونه ابتکار عمل را از معلم می گیرد ؟
من بعنوان یک معلم آرزو به دل ماندم که یکبار بتوانم دانش آموزانم را به کتابخانه عمومی شهر ببرم تا گلگشتی در میان کتاب ها بزنند و از بوی کاغذ کتاب های کهنه سرمست شوند .
ادبیات خصوصا شعر پیوستگی نزدیکی با موسیقی دارد و این دو گاه در انتقال پیام ها و مفاهیم مکمل یکدیگرند اما من بعنوان یک معلم ادبیات بواسطه مقررات دست وپا گیر و محدودیت های پیدا و پنهان هیچگاه نتوانستم حتی یکبار یک موسیقیدان ،آهنگ ساز و یا . . . را به کلاس دعوت کنم تا دانش آموزان تلفیق و آمیختگی ادبیات وموسیقی را از نزدیک درک کنند و یا حداقل شکل ظاهری ادوات موسیقی را ببینند .

چنان درافکار و خیالاتم غوطه ور بودم که وقتی به خود آمدم دیدم به ایستگاه پایانی این سفر30 ساله رسیده ام .به عمر و جوانی از دست رفته می اندیشیدم و بابت آن ؛احساس زیان وغم ؛ داشت بر من مستولی می شد . 
اما نه ، همه ماجرا این نبود.این سفر نقاط روشن و امید بخش کم نداشت .
و اینک من ، مردی ایستاده در ارتفاع 50 سالگی قله ی زندگی ؛ گرچه خطوط نزدیک را خوب نمی بینم اما افق های دور دست گذشته و آینده را به خوبی می بینم و به آینده کشورم از هر زمانی امیدوارترم  .
گر چه زمین تعلیم و تربیت سنگلاخ و شوره زار بود و مستعد روییدن گل های ایمان ، اخلاق و آزادی و ...نبود و نیست . اما من و هزاران نفر از همکاران مسئولیت شناسم " برای آنکه ایران گوهری تابان شود " " خون دلها خورده ا یم " و " رنج دوران  برده ایم "
تا اینکه نهال امید را در ضمیر فرزندان ایران غرس کرده ؛ بذر آزادی ، آزادگی ، اخلاق ، عقلانیت ، مطالبه گری و خردورزی و دوری از خرافه گرایی را در زمین دل و ذهن فرزندان میهنمان پاشیده ایم که یقینا بزودی این بذرها جوانه خواهد زد .
به همت همکاران دلسوزم تقلیدومرید گونگی جایش را به تحقیق وپرسشگری داده است و روحیه ایران سوز خرافه پرستی به دانشوری و خردورزی بدل شده وخواهد شد .
اگر چه من وبسیاری از همکارانم بهترین دوران عمرمان رانزیسته وزندگی نکرده ازسر گذراندیم ، اما مهم نیست،مهم #ایران عزیز است ونسل های آینده که به باور من در فردایی نه چندان دورسر برآوردن ققنوس وارِِ ایران را خاکستر نابسامانی به تماشا خواهند نشست .
خدای را سپاسگزارم که کمک کرددر این سالها به طمع چیزی نه شرافت فروشی کردم ونه وجدانم را زیر پا گذاشتم ؛اگرچنین کرده بودم اکنون که به ایستگاه آخر رسیده ام یک بازنده تمام عیار بودم وشرمسار .
یقینایک معلم واقعی هیچگاه بازنشسته نمی شود آنچه ما دوره بازنشستگی می نامیم صِرفا قطع ارتباط سازمانی یک معلم با آموزش وپرورش می باشدو اِلا آگاهی بخشی،روشنگری،جهل ستیزی و...بعنوان مسئولیت اجتماعی،ملی ومیهنی هیچگاه ازدوش معلمان ساقط نمی شود .
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

‍ بچه مزلفی که هیچ نیست جز یک طبل بلند بانگ در باطن هیچ!

🏛آروزی مرگ برای سرزمین مادری؟!


🪶در طول تاریخی درازدامن، بهترین فرزندان این مُلک برای حفظ «مرز و معیاری» که نامش #ایران_عزیز است، جان خود را فدا کرده‌اند. آخرین و ملموس‌ترینش برای ما، تهاجم عراق بود. عراقی که هیچ‌گاه حتی به شوخی هم نگفت که ترکتازی‌اش به «مرز و معیار» ایران، به خاطر حفظ و گسترش مرزهای اسلام بوده است! بلکه به صراحت می‌گفت هدفش گرفتن سرزمین ایران است که آن را «مُلک مجوسان» و خاری در چشم «الشعب العرب» می‌دانست. هشت سال جنگ تحمیلی؛ بیش از دویست هزار شهید و قریب یک میلیون جانباز، حاصل #دفاع_مقدس ایرانیان از همین «مرز و معیاری» بود که حالا جرثومه‌هایی مانند #امیرحسین_ثابتی بر مجلسش تکیه زده‌اند و مرگ آن را می‌خواهند! لابد وقتی شعار مرگ بر ایران می‌دهند نیز، مثل باقیِ شعارهای «مرگ بر»شان، مشت‌های خود را گره می‌کنند و رگ‌های گردن‌شان هم قلمبه می‌شود. آه! چه روزهای تلخی بر این سرزمین می‌گذرد. ای کاش همه‌اش خواب باشد.
تنها دلخوشی ما امّا، بلاک‌شدن از سوی این جرثومه‌هاست! که بیش باد و بیش باد و بیش باد...!

✍ رضا کدخدازاده


@shahnamehferdowsiii